سایر منابع:
سایر خبرها
دست مریزاد به دولت! بعد از گذشت 80 روز از سال، هنوز از افزایش حقوق بازنشستگان خبری نیست!
بچمون رفت. خدایا چه کار کنیم، دردمونو به کی بگیم. به قرآن قسم اگر این ماه هم افزایش حقوق اعمال نشه، خودمو می کشم، ای خدا! مینا تابا: جالب اینکه از فروردین حق بیمه ها رو افزایش دادند، یعنی درآمد تأمین افزایش یافت، ولی حقوق افراد هیچ تغییری نکرده و هنوز هم دست خوش بدهی دولت مانده. افرادی که سال ها همه حق و حقوق خودشون رو تمام و کمال پرداخت کردند، الان باید منتظر بمونن؟ افرادی که در حال حاضر ...
واکنش فعالان مجازی به اعتراضات آمریکا/ از تابستان داغ تا تلاش بی بی سی برای بزک آمریکا
نزدیک تریم تا اینها. کاربر دیگری با نام کاربری سارا هم نوشت: قشنگ ترین توییت های این 2-3 روز برای ایشونه با اختلاف. طرف مدیر بخش ایران تو شورای آتلانتیکه، هی راه افتاده سخنگوی وزیر خارجه رو کوت می کنه که هرکس مسئول جامعه خودشه! اینو به خودت باید بگی آخه! یه شغل آبرومند پیدا کن و دماغت رو از مسائل ایران بکش بیرون. کاربر دیگری هم با انتشار ویدئویی نوشت: آقا ...
نماز در ایام بیماری
ظهر و عصر را به ایشان اطلاع دهند و در مرحله اول نمازشان را خواندند و بعد به صرف غذا پرداختند. یکی از روزها در بیمارستان، امام یک دفعه متوجه شدند که سینی حامل غذا وارد اطاق شد، پرسیدند: مگر وقت اقامه نماز فرا رسیده؟ حاضرین در جوابشان گفتند: بله وقت نماز رسیده است. امام با نهیبی رو به حاضرین کرده و فرمودند: پس چرا مرا بیدار نکردید؟ وقتی در جواب گفته شد: به دلیل وضع خاص شما نخواستیم بیدارتان کنیم. باز ...
دخالتی در ساعات بازگشایی صحن رضوی نخواهیم کرد/بعد از 10 روز مجددا شرایط را ارزیابی می کنیم
به کشور که در روزهای دفاع مقدس استفاده کردیم، بهره مند شدیم. وقتی در مُلک طوس نفس می کشیم، امام رضا(ع) را زیارت کرده ایم وی افزود: سلام و درود بی کران به ساحت مقدس آقا امام رضا(ع) داریم که امروز توفیق زیارت این بزرگوار، نصیب ما شد. ما وقتی در مُلک طوس نفس می کشیم، می گوییم امام رضا(ع) را زیارت کرده ایم البته در کودکی در کاشان به ما آموخته بودند که بعد از نماز، رو به آقا امام ...
از تهیه گوشی با نرخ ارز آزاد تا مشکل در ثبت نام پیش فروش خودرو
حضور دوستان تو را خدا این اخبار گرانی خورو را مطرح کنید جون وفتاده دست دلال بازار ها .بازار خراب کردن الان پراید بیرون 82 میلیون هست هی می گن ارزون شد ولی به خدا دروغه یک آمار بگیرید از بازار بیرون کمتر از 80 میلیون نیست و نمی شه کمتر از اون خرید کرد ممنونم از همتون مستمری بگیران سلام تورا به خدا درباره اینکه چرا اضافه حقوق بازنشسته های تامین اجتماعی را نمی دهند وحتی پشت گوش ...
کشف حجاب جنجالی شیلا خداداد +عکس و بیوگرافی
: دیشب برای چهارمین بار درسالهای اخیر داشتم تو خواب خفه میشدم،تو اون چند ثانیه ای که نمیتونستم نفس بکشم داشتم فکر میکردم چقدر کار نکرده و عقب افتاده دارم...مثلا میخواستم به مامانم زنگ بزنم بگم دلم برات تنگ شده مثلا سامیارو ساتین چقدر هنوز کوچولو هستن مثلا چقدر ادما الکی به هم می پرن و دعوا میکنن مثلا چقدر تازگیا به هم فحش میدیم و و و کاش میشد ادم یه دفتر داشته باشه هرشب کاراشو تموم کنه تیک بزنه ...
یادبود معلم اخلاق| خاطرات خواندنی و ناگفته هایی از آیت الله امینی(ره) در گفت وگوی شفقنا با انصاریان + ...
کانّ اشاره کردند که جلو بروم وقتی جلو رفتم اوراقی را در دست داشتند و دائماً ورق می زدند و دو ورقه را نشان دادند که روی آنها تصاویر بسیار عجیب بهشت و جهنم نقش بسته بود، من آنها را دیدم و بعد از دیدن آنها و تحییر و تعجب از شدت ناراحتی بیدار شدم در حالی که خیس عرق بودم، از جای برخاستم و برای تجدید وضو و نماز آماده شدم. از آن روز یعنی بعد از این خواب وضعیت علمی و مادی من بخوبی عوض شد و بعد مهاجرت به ...
همراه با فیلم های سینمایی و تلویزیونی در نیمه خرداد
، الهیار و مه رو ، جوی ، آسمان بین ما ، یازده دقیقه و سی ثانیه ، چ ، شکار ، به وقت شام ، صخره زرد ، طعم شیرین خیال ، تقلب ، راننده ، نجات لنینگراد ، جنگ جریان ، پل سفید ، بازگشت ، نردبان ، آن سوی مه ، آن سوی پرچین ، جاسوس نامریی ، تیغ و ترنج ، تو می مانی ، فصل شکار ، بازمانده ، افسانه ماردوش-3 ، گلابی غول پیکر ، پا به پای آفتاب ، افسانه درخت ، یک پلیس و نصفی ، 12 سال بردگی ، شیر خفته ، صنوبر ، نبرد ...
مهری و مازیار: از بی اعتنایی همسر تا قلیان در آلاچیق
، دوباره دست به گوشی شد. دوباره شروع کرد به پیام دادن به نازنین. این بار تصمیم داشت با نازنین بیشتر درباره ی مشکلاتش صحبت کند. مازیار: سلام نازنین خانم، خوبید شما؟ فرصت دارید صحبت کنیم؟ نازنین: سلام، من عالی ام، شما چطوری؟ مازیار: خیلی بد، راستش انگار تو روزای سخت گیر افتادم. کارم مشکل داره، با مهری مشکل دارم و ... . نازنین: خوب اینجوری صحبت نکنید. اول بذارید ...
اگه گذاشته بودی برم الان شهید شده بودم
با توپ پر می گفت: مگه سگ تازی بهت حمله کرده؟ سکوتش بیشتر آزارم می داد. کاش با همان دستان خیسش صورتم را سیاه و کبود کرده بود؛ ولی فردا شبش آتش و خاکستر وسط حیاط را نمی دیدم. دست کردم زیر ماشین لباسشویی. عکس آقا خمینی از جایش تکان نخورده بود دلم رفت سمت دفتر شعرم. این شعار توی ذهنم رژه رفت: جاوید شاه، کدوم شاه؟ شاه نجف خمینی! دویدم توی اتاق. نبود. وقتی از مامان جمیله سراغش را گرفتم همه دق دلی اش را سرم خالی کرد: مگه نشنیدی میان می ریزن خونه رو می گردن؟ کافیه یه بهونه بیفته دستشون تا تو رو ببرن، بکشن، نعشتم به ما ندن! انتهای پیام/ ...
5 خاطره خواندنی از شهید باکری
می زدیم بهش و ازش می پرسیدیم: چه کار کنیم؟ وسط راه یک نفربر دیدیم. درش باز بود. نزدیک تر که رفتیم، صدای آقا مهدی را از داخلش شنیدیم. با بی سیم حرف می زد. نزدیک ماشین فرماندهی رسیده بودیم. رفتیم بهش سلام بکنیم. رنگ صورت مثل گچ سفید و چشم هایش هم کاسه خون بود. در آن گرما یک پتو به خودش پیچیده بود و مثل بید می لرزید. بد جوری سرما خورده بود. تا آمدیم حرفی بزنیم، راننده اش گفت: به خدا خودم رو کشتم که ...
زندگی و زمانه سید آزادگان/ کسی که راهش را خوب شناخت و درست حرکت کرد
: واقعاً دایماً خدا را شکر میکنیم. دیروز وقتی این خبر بسیار بسیار خوشحال کننده را دادند که شما آمده اید، واقعاً برای من یک مژده بود. خیلی وقت است که شما را ندیده ایم؛ حدوداً ده سال میشود. از آن سال ها تاکنون، محاسنتان سفید شده است. ما همیشه شما را دوست داشته ایم و خاطرات با شما را فراموش نمیکنیم؛ چه قبل از انقلاب در مشهد، و چه بعد در تهران و سپس در همین اهواز در آن تشکیلاتی که مرحوم شهید چمران به وجود ...
چطور حجت الاسلام ابوترابی رهبری اسرا را در اردوگاه های بعثی بر عهده گرفت؟
طور می خواهد با ما برخورد کند؟ وقتی وارد اردوگاه شد، روزهای اول مسئولیتش را خیلی سختگیرانه با ما برخورد می کرد. حاج آقا ابوترابی یک بار دست به دست این سرباز عراقی رفت وسط اردوگاه و با او حرف زد. چنان با روحیه خاص و تأثیرگذاری بالایش او را تسخیرش کرده بود که برای ما عجیب بود. ولایت یعنی حاج آقا ابوترابی در دوره اسارت. من الآن می گویم زنده بودنم در اسارت را مدیون حاج آقا هستم؛ زیرا ما پیش از آشنایی ...
غذا نخوردن کودک، راهکار بدید
فقط اب میوه تو شیشه شیر و شیر گاو تو شیشه. از پزشک اینجا پرسیدم گفتن هیچ مشکلی نیست درست میشه. میخوام بهم راه کار بدید چه کار بهتره انجام بدم. حتی من برای ترغیب کردنش به غذا الان دو روزه دارم به پسر کوچیکم پوره هویج میدم ولی پسر بزرگم اصلن تمایل نشون نمیده حتی یک قاشق بزور بهش دادم بالا اورد. ممنون میشم راهنماییم کنید پاسخ مرتضی توکلی، روانشناس عمومی: مادر عزیز اولا برای شما ...
صورت با صدای علی لهراسبی+صوت
رو نوشت جایی جایی که توی قلبت همیشه آرزوم بود ای وای دلم خواستش دیوونه شدم راستش دیوونه ی آدمی که اون شب رو به روم بود من که آدمش نبودم این عشق دیگه چی بود چشم بهم زدم دلم باهاش خیلی یکی بود من دیگه دیوونم بی تو نمی تونم ... دیگه نمی شد بدون چشمای تو سر کرد من خیلی دوست دارم دیوونه آخه برگرد من دیگه ...
دوگانه مرگ و زندگی با کرونا
.... رو به زهرا می پرسم که دست نوشته ای، وصیتی از مرتضی پیدا نکرده است؟ می گوید: وسایلش را که مرتب می کردم دست خطی از او پیدا کردم که انگار پیش از رفتن به بیمارستان آن را نوشته بود و بعد جایی گذاشته بود که پیدایش کنم. نوشته بود مبلغی را از کسی طلب دارد و آن طلب را می بخشد به مسجد محله تا در راه خدمت به مردم محله صرف شود. چشم انتظار می نشینم تا بیاید حمید انگار جوانی های مرتضی ...
پای درد دل های چند جوان اهوازی
استخدام شود و زباله جمع کند اما می گوید: همین کار هم برای ما نیست. حتما باید آشنا داشته باشیم تا به ما کار بدن. حتی حقوق کارگرهای شهرداری رو هم خیلی وقت ها نمیدن و اون بنده خداها هم دست از کار می کشن. یه وقتایی شهر رو بوی آشغال می گیره. هوای اینجا هم گرمه و از بوی بد اصلا نمیشه تو خیابون بری. باید پارتی داشته باشی تا بهت کار بدن. اهواز این همه شرکت نفت داره که این شرکت ها رو به پیمانکار می سپارن ...
درخشش بازیگرهالییود در 90 سالگی
جا گرفتند و یک منزل هم نزدیک آن جا برای ما کرایه کردند. تقریبا 30 ساواکی آن جا بودند که رفت و آمد را محدود می کردند و فقط مادرم یا خواهرم را اجازه می دادند داخل شوند. مدت 7 ماه در قیطریه منزل آقای روغنی بودند که رئیس ساواک به نام انصاری گفته بود هر وقت بخواهید به قم بروید برای شما ماشین می آوریم. بعد رفتیم قم. همه خانه آقا را مرد ها گرفته بودند. یک خانه متصل به منزل آقا را اجاره کردند و دری باز ...
از فروش سهام عدالت تا دستمزد و حق مسکن کارگران
راننده های اتوبوس بین شهری زیاد نمی شود ..بخدا خیلی کمه ..تو خدا به گوش مسئولین برسونید .ما قشره کارگر بد بختیم .. سلام.الان چند روزیه سامانه اینترنتی به نام سعدی برای فروش سهام عدالت راه اندازی شده. به عنوان یک رسانه از معتبر بودن یا نبودن اون می تونید به مردم اطلاع رسانی کنید؟ ما گروهی از داوطلبان آزمون های وزارت بهداشت با جمع آوری حدود 15هزار امضا خواهان تغییر ...
ماجرای جوشش عظیمی که با یکی از جملات امام خمینی(ره) در میان هنرمندان ایجاد شد/ نشر اثر هنری مهم تر از ...
...> شیخ رضائی همچنین در زمره هنرمندانی بود که امسال در روز جهانی قدس در قالب آیین بر آستان قدس به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف شد و با همراهی تعداد دیگری از هنرمندان شناخته شده عرصه هنرهای تجسمی، آثاری هنری را متناسب با حال و هوای روز قدس و مظلومیت ملت فلسطین خلق کرد. به بهانه همین حضور و تجربه متفاوتی که برای نخستین بار در روز قدس برای هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی کشور رقم خورد، به سراغ این گرافیست جوان ...
تلاش های حاج قاسم موجب رشد چشمگیر نیروی قدس و مقاومت اسلامی در منطقه شد
عملیات و فشار دشمن به خط رفته بودیم. آن جا ایشان را برای اولین بار دیدم. خصلت برجسته حاج قاسم که فکر می کنم در محبوبیت بی نظیرش خیلی موثر بود، روحیه فتوت، جوانمردی و محبتش بود که اظهار می کرد. آن جا هم این اظهار محبت بود. این روحیه باعث می شد انسان دوست داشته باشد با او دوست شود و این اتفاق بین ما افتاد. پشت خاکریز جبهه در حین عملیات طریق القدس. بعد از آن به صورت طبیعی در عملیات های دیگر این ...
مدفوع چرب نوزاد، پسرم دچار مشکل شده؟
سوال مخاطب نی نی بان: سلام وقت به خیر ببخشید نوزاد من 40روزس شبکه بهداشت به جای آ+دقطره آهن بهم داد منم اسم شرکت رو ادوکید خوندم فک کردم آ+د هست حدودا از15روزگی بهش اشتباها آهن دادم مشکلی براش پیش نمیاد؟ پسرم بعداز تولد زردی داشت بردم اطفال بهش تریرول داد وچون زیر دسگاه میذاشتم با دسمال مرطوب پاکش میکردم بعداز مدتی احساس کردم مدفوعش چربه فک کردم برای قرص تریروله ولی تا الانم چربه ...
کرامت انسانی ما زیر چرخ پراید!!
...: یه موضوعی چند روزه که فکرم رو درگیر کرده ول نمی کنه، دارم خفه می شم. گفتم: خب بنال. گفت: این پراید که شده 90 میلیون خیلی بهم بر خورده. گفتم: چرا به تو بر خورده. یعنی می گی شأن ما ایرانیا اینه که بنز و بی ام و سوار شیم و این پراید باید از رده خارج بشه؟ گفت: نه موضوع این نیست. گفتم: آها پولاتو جمع کردی، همین که اومدی بخری دیدی با پولت به ...
بازیگر سریال سرباز در کنار دخترش؛ تصویری که بازیگر سریال بچه مهندس منتشر کرد
خاطراتِ اون ایام افتادم... چقدر خواسته هامون کوچیک بود... خوشحال بودم چون قرار بود این عکس قاب بشه و بره رو دیوارِ خونه ی مادر بزرگم،کنارِ عکسِ نوه های دیگه. آخه عکسِ اونای دیگه زودتر قاب شده بود چون فرنگ بودن و شاید عزیزتر (شوخی میکنم) منم کلی حسودیم میشد. (اینو شوخی نمیکنم) بالاخره آخرش یادم نیست این عکسم قاب شد یا نه ولی الان کلی عکسِ جورواجور تو اون خونه از ...
جزییات جدید و تکان دهنده از نحوه قتل رومینا +عکس
دست روی زانو را نشان می دهد. یک شب در آستارا می مانند و روز بعد، راهی روستایشان می شوند؛ راهی سفیدسنگان، قتلگاه رومینا. این اما تنها نقشه پدر نبود. او یک بار دیگر وقتی سراغ داسش می رود، داستان دیگری به هم می بافد. بعد از رفتن رومینا مدام مادر و پسر را تهدید به مرگ می کرد. وقتی سراغ رومینا به آستارا رفت، پدربزرگ رومینا، داس را در خانه پنهان می کند. رضا در بازگشت، سراغ داسش را از پدر همسر می گیرد به ...
چهره های پنهان پشتِ بار مردم
خرج بقیه خانواده پنج نفره را با همین چرخ درمی آورد. بعد که یاد پسرش می افتد که قبلا کار می کرد ولی با 30، 40 نفر دیگر از شرکت بیرون شان کردند و دخترش که هر از چندی می رود جایی یک سال کار می کند و بعد بیکار می شود، می گوید: ما که دیگر ازمان گذشته، یک لقمه نان گیر بیاوریم راضی ایم. آن که جوان است، خدا برساند بهش. می گوید خیلی سال است بیمه شده، اما نرفته دنبال بازنشستگی که ببیند بازنشسته اش می کنند ...
گزارشی از مراسم هفتم رومینا اشرفی
.... رضا خودش را غیرتی می دانست و زهرا خواهر رعنا می گوید که خواهر رضا، سال ها قبل با پسر مورد علاقه اش فرار کرد و رفت و بعد از چندسال خانواده ها آشتی کردند. نه کسی قتل کرد و نه کسی کشته شد. حسن دشتی، پدر رعنا مرد سالخورده ای است که فارسی نمی داند. عصر روز هفتم مرگ نوه اش، در خانه ای که راه به قبرستان دارد، با پیراهنی رنگ و رو رفته مشکی نشسته بر مبل و وقتی به لحظه دیدن جسد غرق خون نوه اش می ...
پدر رومینا قبلا در مورد مجازات خود تحقیق کرده بود!
زنان روستای پیر، نشسته در دل بخش لمیر، جایی میان تالش و آستارا، با 597 نفر جمعیت، شنبه سوم خرداد 1399، آرام به خانه برگشتند و در راه های خاکیِ باریکِ لاغر، سکوت در میانه بود. مردم، گروه مغشوش مردم، آنان که رضا اشرفی ، پدر رومینا گفته بود به دلیل حرف و حدیث هایشان، دختر چهارده ساله اش را کشته، آن روز ساکت سرشان را از شرم پایین انداخته بودند. آن شرم هنوز میان چشم های برخی مردان روستا پیداست و ترس، از میان قرص صورت زنانی که روز ها جز برای رفتن سرِ زمین، همراه مردی از خانواده، از خانه بیرون نمی آیند. زنان روستای سفیدسنگان می گویند حالا در روستایشان یک قاتل پیدا شده و از آن روز فکر می کنند کشتن آسان است. محبوبه، زن همسایه از روزی که شنیده رومینا را کشته اند، جز برای نان خریدن از خانه بیرون نیامده. روز ها جلوی آینه می ایستد و جرأت نگاه کردن ندارد؛ فکر می کند سر که بالا کند، مردی دشنه در دست خواهد دید که به قصد مرگ آمده است؛ هراس مردن به دست یک انسان. محبوبه بیست وسه ساله، امروز، تازه از مزار دختربچه برگشته و سرِ راه، چند قرص نان گرفته به خانه ببرد. زنان روستا بوی نان می دهند؛ آغشته به رنگ اندوه. برای محبوبه هم امروز پنجشنبه غمگینی است و صورت رومینا یک لحظه از جلوی چشم هایش دور نمی ...
آخرین میخ ها به تابوت مشروعیت اسکوچیچ/ قرارداد ستاره پرسپولیس فسخ شد/ 7 کیلو اضافه وزن برای بازیکن ...
.... مهدی جایی رفت که برایش ریسک نکرد. خودش می دانست در ریوآوه فیکس خواهد بود، بنابراین جا برای درخشش دارد ولی ممکن بود رفتن به یک تیم بزرگتر از او بازیکنی بسازد که اینقدر شانس بازی نداشته باشد. حالا، اما مهدی بعد از استارت فوق العاده اش در ریوآوه، با پیشنهادات زیادی روبه رو است. باشگاه اسپورتینگ که رونالدو را کشف کرد، شدیداً به دنبال مهدی افتاده و قصد دارد این بازیکن را به خدمت بگیرد ...