مجید انتظامی از روز های پایانی حیات پدرش گفت
سایر خبرها
پدرم را به خاطر صدای موسیقی کشتم! / جوان روانی در دادگاه تهران اعتراف کرد + عکس
پدرم برای بلند بودن صدای موسیقی سرم داد زد و، چون حال روحی مناسبی نداشتم به او حمله کردم. اما واقعاً اختیار کاری را که انجام دادم نداشتم و حالا هم از همه می خواهم که من را عفو کنند. پس از آن قضات شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور حکم وارد شور شدند رسیدگی به این پرونده از سال گذشته آغاز شد و مأموران پس از حضور در محل جنایت متوجه شدند که پدری توسط پسرش بشدت مجروح شده است، اما پس ...
قتل | خواهر ریحانه عامری درباره قتل ریحانه چه گفت؟
کاشی فروشی در نزدیکی خانه مان کار می کرد و پیاده به محل کارش می رفت. ریحانه ساعت 8 صبح به محل کارش می رفت و تا ساعت یک و ربع ظهر سرکار بود بعد به خانه می آمد و دوباره ساعت چهارو نیم به محل کارش باز می گشت و تا ساعت 10 شب در آنجا مشغول بود. ریحانه عامری برای خانه کمک خرج بود؟ پدرمان هیچ پولی به ریحانه نمی داد و خواهرم برای خرجی خودش به سر کار می رفت. گفته شده مادرتان ...
ناگفته های خواهر ریحانه عامری ار قتل او
به خانه بازگشت و به پدرم زنگ زد که برای ناهار غذا بخرد که پدرم به خانه آمد. پدرم به خانه آمد و همگی با هم ناهار خوردیم، پدرم چایی هم خورد بعد به اتاقش رفت و خوابید و من هم در سالن خواب بودم که ناگهان با جیغ و فریاد های مادرم از خواب بیدار شدم. پدرم همیشه در پارکینگ را قفل می کرد و هیچ کس نمی توانست از آنجا وارد یا خارج شود، اما آن روز پدرم فراموش کرده بود در را قفل کند و مادرم وقتی به ...
پایان درگیری های خانوادگی با قتل پسر معتاد
بیشتر از این تحقیقات نگذشته بود که پدر وحید لب به اعتراف گشود و گفت: من پسرم را کشتم. وحید از همان دوران کودکی مبتلا به بیماری اختلال شخصیت بود. در سن 14 سالگی او را پیش روانپزشک بردیم مدام ازمدرسه فرار می کرد همیشه همکلاسی هایش از دست آزار های او کلافه بودند بزرگ تر که شد به سربازی فرستادمش، اما نتوانست دوران خدمتش را تمام کند و فرار کرد بعد شروع به مصرف مشروبات الکلی کرد آنقدر مشروب می خورد که از ...
پرویز آقای گل
ایم؟ عرض می کنیم. اگر بخواهیم فارغ از کیفیات، به آمار و ارقام سی وهفت دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر بپردازیم، دو نام، با فاصله چشمگیر از دیگران بر صدر جداول قرار دارند؛ پرویز پرستویی با 11بار نامزدی دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد و با پنج بار اختلاف نسبت به نامزدی های نفرات دوم یعنی عزت ا... انتظامی و حمید فرخ نژاد و خسرو شکیبایی، داریوش مهرجویی با 10 بار نامزدی دریافت سیمرغ ...
فراز و نشیب زندگی یک مبلغ دینی
باز کردم و وارد کلاس شدم، بعد از مدتی ارتباط خوبی با افراد کلاس برقرار کردم به طوری که آخر کلاس همه می گفتند عشق من رامندی ، همان سال هم با کمک یکدیگر مجله جوان را نوشتیم و اول شدند. ارتباط شما با بچه ها چطور بود؟ فضای روحی خوبی ایجادشده بود به طوری که برخی از آن ها می گفتند که خانم رامندی من دوست پسر دارم اما با توجه به حرف های شما می خواهم که کنار بگذارم، سال بعد در موسسه ...
فواید یک کارمند برای خویشاوندان
نمی چکه و تا به یه جایی رسیده هوا برش داشته . بعد از آن هم در میهمانی های خانوادگی جمله کنایه آمیز خدا نکنه کار آدم گیر این تازه به دوران رسیده ها بیفته را زیاد خواهید شنید. حتی خود من مدت ها پیش از زبانم در رفته بود و به یکی از بستگان گفته بودم که در یک استارت آپ کار می کنم. دو سه روز بعد یک شماره ناشناس با من تماس گرفت. خودش را دختردایی پدرم معرفی کرد و تأکید داشت که من وقتی بچه بودم فقط ...
حشمت فردوس جامعه شناس است
علی رغم عزیزبودنش مخالفت می کند. دلیل این مخالفت در تفاوت نگرش پدر و پسر است. موقعی که پسرش از سربازی به خانه بازمی گردد می گوید می خواهد ادامه تحصیل بدهد ولی حشمت از او دلیل دانشگاه رفتنش را می پرسد و اشاره می کند که در همین میدان تره بار، 350 خانواده را نان می دهد و می گوید با ادامه این کار بهتر می تواند به دور و اطرافش کمک کند و ماحصل دانشگاه رفتن می شود یک شغل پشت میزنشینی. در آن سال ها ...
علت عدم حضور قلب در نماز/ راه نجات از درکات جهنم
تأسفانه برخی همین طور به زندگی عادی خود عادت کرده اند، مثل هر روز هم این زندگی عادی را ادامه می دهند، مثلاً سر وقت فلان غذا را می خورند و استراحت می کنند و بعد مثلاً حرف می زنند و تلویزیون نگاه می کنند و خیلی عادی و بدون اصلاح نفس و کسب معنویت زندگی می کنند، چنین زندگی عادی هرگز آدمی را به نمازی که بهای آن بهشت است، نمی رساند. وی ادامه داد: مرحوم آیت الله حاج آقا حق شناس فرموده بود که ذهن من ...
گفتگوی اختصاصی با خواهر ریحانه عامری / پدرم باید تیکه تیکه شود + فیلم وصوت
اطلاع بود کشته شد تا پدرم راحت به کارهایش ادامه دهد. شنیدم سال 96 هم پدرتان ریحانه را به باد کتک گرفته است؟ بله، پدرم با لوله آب بزرگ ریحانه را کتک می زد و اگر من در خانه نبودم خواهرم آن زمان کشته شده بود که توانستم او را نجات دهم و فقط دستش در این کتک کاری شکسته شد. از دادگاه چه درخواستی داری؟ پدرم باید اعدام شود، پدرم باید. شود و نباید زنده بماند، چون ...
چشم روشنی ؛ برای تازه عروسان رسید
مُسکن آرام گرفت. ولی توی همان هفته سه بار این درد سراغش آمد. * همان اول زندگی فهمیدم به اندازه فامیل هایم او دوست و آشنا دارد. با اینکه آن زمان بیست و چهار پنج سال بیش تر نداشت، هر شب مهمان داشتیم. برایمان کادوی عروسی می آوردند. یک شب که مادرم آنجا بود، گفت که زشته مهمان ها شام نخورده بروند، نگهشان دارید. مادر رفت سراغ مرغ پختن، من هم با اعتماد به نفس رفتم سراغ برنج و قابلمه. پلویی پختم که توی ...
خواهر ریحانه عامری: پدرم باید تیکه تیکه شود
ظهر بود که مادرم به خانه بازگشت و به پدرم زنگ زد که برای ناهار غذا بخرد که پدرم به خانه آمد. پدرم به خانه آمد و همگی با هم ناهار خوردیم، پدرم چایی هم خورد بعد به اتاقش رفت و خوابید و من هم در سالن خواب بودم که ناگهان با جیغ و فریادهای مادرم از خواب بیدار شدم. پدرم همیشه در پارکینگ را قفل می کرد و هیچ کس نمی توانست از آنجا وارد یا خارج شود اما آن روز پدرم فراموش کرده بود در را قفل کند و مادرم وقتی ...
مخالفت شهید با دریافت بسته های حمایتی!
را در تهران و در ارتش گذرانده بود، قبل از او من به جبهه رفته بودم، بنده تهران بودم و از لشکر محمد رسول الله(ص) اعزام شدم و مادرم چون شهرستان بود، نمی دانست، مدتی هم همزمان با برادرم در جبهه بودیم، منتها من برگشتم. در چند عملیات از جمله کربلای چهار و پنج شرکت داشت، در جبهه آرپی جی زن بود، ده روز بعد از برگشتنم از جبهه، باخبر شدیم که او مجروح و شیمیایی شده، تمام بیمارستان های تهران را گشتیم؛ ولی ...
رشد نسیه فروشی در خرده فروشی ها
سیگارش قطع می شود. بعد همان طور که دود را از دهان و بینی اش بیرون می دهد می گوید: یه کیسه رو از کیک و شیر و این چیزا پر کردم و دادم دستش. کلی هم بنده خدا تشکر کرد و رفت. مرد لاغر اندام با موها و ریش های جوگندمی که صاحب سوپرمارکتی در یکی از محله های شمالی شهر تهران است در ادامه صحبت هایش می گوید: اینجا بیشتر آدم هایی که میان جنس نسیه می برن دستفروش هستند. منم رو حساب اعتماد و این حرف ها، بهشان جنس می ...
ناگفته های زندگی عزت الله انتظامی از زبان پسرش
رابطه اش در کودکی با زنده یاد عزت الله انتظامی نیز گفت: هنرمندا خیلی تنها هستند زیرا از خانواده شان به خاطر کارشان دور می شوند. اما یادم می آید که پدر من ما را به سینما هم می برد (با خنده) خودش جلوتر می رفت و ما پشت سرش می دویدیم. انتظامی درباره حضور پدرش در کنسرت هایش نیز خاطرنشان کرد: کنسرت های ما همیشه ساعت 20 برگزار می شد و پدرم از ساعت 5 بعداظهر به تالارها می آمد. اولین اجرای روی ...
روایت مجید، فرزند عزت الله انتظامی از پدرش
غزاله حسین پور - شنیدن عنوان آقای بازیگر تنها نام یک نفر را در ذهن متبادر می کند؛ عزت ا... انتظامی. این بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون که به عنوان یکی از پنج تن سینمای ایران شناخته می شود، روز 31 خرداد 1303 در محله سنگلج تهران متولد شد و در آثار بسیاری از قبل تا پس از انقلاب ایفای نقش کرد. انتظامی در طول زندگی هنری خود به جوایز بسیاری نیز از جشنواره های گوناگون دست یافت و در سال 1382 ...
روایتی از یک جهادگر شهید
خواهیم از پسرش بشنویم همین صدا از پشت تلفن هم رنگ و بوی غم به خودش می گیرد .با این همه درد فراق و دوری حاج آقا همان اول کار می گوید به پسرش افتخار می کند و اگر به همان روزها برگردد به او اجاره می دهد قدم در راهی که دوست داشته بردارد : محمدعلی در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان به دنیا آمد و در دهه فاطمیه با مظلومیت خاصی از دنیا رفت .فقط 17 سال داشت اما خوب و بد را خیلی خوب تشخیص میداد .هیچ وقت نشد من ...
شباهت های شهید چمران و حاج قاسم سلیمانی
انشاالله آن ها را می بینیم. اگر در روز ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) زنده باشیم آن ها را می بینیم. این شخصیت ها چه افتخاری برای ما هستند. به نظر من امروز امریکا تقاص خون شهید قاسم سلیمانی را پس می دهد. نه تنها امریکا بلکه همه دنیا بهم ریخته است. قبل از شهادت حاج قاسم واقعاً ایران بهم ریخته بود و شهادت حاج قاسم باعث شد که انقلاب مجدداً احیا شود. پدرم (شهید نواب) می گفت ما در راه خدا کشته می ...
البرز فدای زاگرس شد / چو ایران نباشد تن من مباد!
ثانیه بیشتر طول نمی کشد، اما فقط خودش و خدای خودش می داند لحظات وقوع این حادثه چه رنجی را تحمل کرده است. در حصار آتش گیر افتاد. راه فراری نبود. سوخت و سوختنش را به چشم خود دید. من داخل یک دیواره گیر کرده بودم. بعد آتش از پایین زبانه کشید و آمد سمت ما. هیچ راه فراری نداشتیم و داخل همان دیواره ماندیم و سوختیم. البرز، کوهنورد اهل استان کهگیلویه و بویراحمد چند روز در بیمارستان شهید بهشتی ...
30 سال بعد از شبی که رودبار دل ایران را لرزاند؛ شوت، گل، زلزله
باید از اصفهان به تهران می آمدم. در یکی از همین رفت و آمد ها تصادف شدیدی کردم و رفتم زیر تریلی.59 روز در کما بودم و آنجا بود که معجزه را دیدم. سال هاست از دنیای گزارشگری فاصله گرفته اید. این روز ها چه کار می کنید؟ برای یک روزنامه ورزشی نقد ورزشی و هنر می نویسم. کار اصلی من همین بوده است و آن هایی که من را می شناسند می دانند که در چه زمینه هایی فعالیت می کردم. این روز ها به خاطر ...
درباره عزت الله انتظامی
ویزیون هم دور نماند. با اینکه او بیشتر در تئاترهای تلویزیونی حضور داشت اما نمی توان نقش آفرینی او را در نقش خان مظفر در فراموش کرد. او در مصاحبه با ماهنامه فیلم در شهریور 1367 خورشیدی اعلام کرد که در بیش از 400 نمایش تلویزیونی به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشته است. مهرماه 1385 خورشیدی سازمان ملل متحد یونسکو از عزت الله انتظامی تجلیل کرد.کتاب شناخت نامه عزت الله انتظامی نیز با عنوان ب ...
کارنامه درخشان آقای بازیگر
.... پس از بازگشت به ایران در سال 1338 به استخدام اداره هنرهای زیبای کشور درآمد و در تماشاخانه های تهران به بازیگری و کارگردانی تئاتر مشغول شد. عزت الله انتظامی فعالیت خود در سینما را با بازی در نقش کوتاهی در فیلم واریته ی بهار به کارگردانی پرویز خطیبی در سال 1328 آغاز کرد. آقای بازیگر سینمای ایران در دوران فعالیت خود جوایز متعددی را نیز از جشنواره های داخلی و خارجی دریافت ...
چمران خودت باش!/ بی اعتنا به قدرت؛ بی اعتنا به مرزبندی ها
عارف مبارز تصمیم گرفتیم شخصیت او را از زاویه چشم آن هایی که شاید بر اساس تقسیمات جغرافیایی و قوانین بین المللی قرابتی از جنس هم نژادی یا هم وطن بودن با مصطفی چمران ندارند اما هنوز و بعد از چند دهه نامش را بر لوح دل هایشان حفظ کرده اند و با شوقی آمیخته به احساس عزت و افتخار از او حرف می زنند مرور کنیم. نزدیک به چهل سال از شهادت مصطفی چمران می گذرد ولی به محض اینکه از شیعیان لبنان ...
گالین اصفهان در شفیلد
احسان امینی/ خبرنگار با اعلام فیلم های بخش رسمی جشنواره فیلم شفیلد انگلستان در سال 2020، مستند کوتاه گالین به نویسندگی و کارگردانی عزت الله پروازه در بخش مستند این جشنواره به نمایش درخواهد آمد. جشنواره شفیلد به عنوان معتبرترین رویداد مستند در بریتانیا از جشنواره های ورودی آکادمی اسکار به حساب می آید و فیلم های اول هر بخش برای حضور در بزرگ ترین رویداد سینمایی آکادمی علوم و فنون سینمایی ...
وقتی دانش آموز نمونه مدرسه عاشق جبهه می شود
از زبان پدرش من متولد سال 1315 هستم و 12 تا بچه دارم پنج دختر و هفت تا پسر و غلامعلی فرزند سومم و متولد سال 47 بود. او عاشق بسیج بود و پنج سال فرمانده ای پایگاه بسیج را به عهده داشت. مطیع امر رهبری بود؛ سالی دو سه بار می رفت دیدار امام خمینی(ره) و وقتی هم امام امر به جهاد داد اطاعت کرد و رفت. او از همه بچه هایم بهتر بود، در مدرسه هم ممتاز بود و تا سوم راهنمایی را با بهترین نمره ها قبول شد ...
خاطره ای از شهید مدافع حرم محمود رادمهر از رزمندگان فاطمیون
فهمیدم محل اصلی تجمع آنها آنجاست و با 18 گلوله توپ تعداد زیادی از آنها را به هلاکت رساندیم. کم کم مشتاق این برادر افغانی شدم. یک روز که چای آورد از او پرسیدم کربلایی!! جریان شهادت پسرتان را برایم تعریف می کنی؟ کمی مکث کرد و گفت باشه چون از شما خوشم آمده و به دلم نشستی تعریف می کنم. ادامه داد که 4 دختر داشتم ولی دوست داشتم یک پسر هم داشته باشم و با توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها پسر ...
خاطرات دو بازیگر قدیمی از محمدعلی کشاورز
بود عزت الله رمضانی فر، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون اظهار داشت: زمانی که ما زیر نظر استاد حمید سمندریان هنرآموز بازیگری بودیم در پایان دوره آموزش مان که کلاسی 70 - 80 نفره بود هر کدام از هنرجو ها در دو گروه هنر ملی (زیر نظر عباس جوانمرد) و گروه پاسارگاد (زیر نظر حمید سمندریان) شروع به کار کردیم و به نوعی در این گروه ها تقسیم شدیم. رمضانی فر خاطرنشان کرد: آشنایی من با محمدعلی ...
سنت شکنی کیارستمی و کشاورز در زیر درختان زیتون
. کشاورز سال ها بعد هم که اصغر فرهادی در سینمای دنیا درخشید، از او و کیارستمی به عنوان دو سینماگر افتخار آفرین ایران سخن گفت. او در دیداری که حجت الله ایوبی رییس وقت سازمان سینمایی در آستانه روز سینما با او داشت، از موفقیت های بین المللی فرهادی ابراز خوشنودی کرد، یادی از کیارستمی کرد و نکاتی را هم درباره سینمای ایران بیان کرد: آدم از دیدن موفقیت اصغر فرهادی خوشحال می شود. ببینید او در ...
دلایل ماندگاری محمدعلی کشاورز
بزرگ بسیار لذت می بردم و محو توانمندی های وی شدم. محمدعلی کشاورز برای همه بازیگران الگو بود. پرسوناژ خودش را به دقت و درست ایفا می کرد که واقعا از تماشای آن فقط می توان لذت برد. شخصا از همکاری با کشاورز در سریال پدرسالار به شدت آموختم و درس های بزرگی گرفتم. منش و اخلاق کشاورز در زمینه فردی برای زندگی شخصی من الگو شد. فیلم های سبک و سطحی بازی نکرد وی درباره دلایل ماندگاری مرحوم ...