سایر منابع:
سایر خبرها
از امجدیه تا قاب تلویزیون | سیروس در مکتب شاهین
.... در نتیجه من پیش ناپدری ام زندگی می کردم. پدرم دست فروش بود و وسایل قدیمی خرید و فروش می کرد و ماهانه مبلغی برایم می فرستاد. رفته رفته به ورزش علاقه مند شدم و فوتبال محلی بازی می کردم. من را تشویق کردند و رفتم تیم نوجوانان باشگاه شاهین آن موقع یا پرسپولیس الان. آن قدر ماندم که چهار سال دسته یک باشگاه شاهین آن زمان ماندم. آن زمان در تیم آقای اکبر کیا بودم، او مربی من بود و هم بازی های من زنده یاد ...
محرم نژاد: تبانی در کار نبود؛ مقابل استقلال فقط اشتباه کردم
به محمد مایلی کهن رسید او به نسل جوان بهای زیادی می داد که یکی از آنها من بودم. در آن سال ها خدمت سربازی فروخته می شد، باشگاه سایپا به من پیشنهاد داد قراردادم را سه فصل دیگر تمدید کنم و آنها در مقابل خدمت سربازی را می خرند اما پول آن را از قراردادت کسر کنند. بهرام امیری معاون وقت باشگاه استقلال نیز با من جلسه گذاشت، او در این نشست به من گفت ما 2 بازیکن استقلال را به نام های بهزاد غلامپور و محمد ...
همه وزرای ورزش می خواستند در انتخابات فدراسیون فوتبال دخالت کنند
رختکن بودم که به من خبر برکناری ام را دادند. خبر را که شنیدم رفتم توی زمین و یک دل سیر فوتبال بازی کردم. اتفاقا خوب هم بازی کردم. سرپرست تیم که مکالمه ام را شنیده بود گفت چرا فورا به اهواز نرفتی تا با آقایان صحبت کنی . گفتم من را از دانشگاه به زور وارد فوتبال کردند. باد آورده را باد می برد. فولاد در آن زمان خیلی خوب تیم ملی را تغذیه می کرد. بیشتر از هر باشگاهی با فدراسیون فوتبال همراه می ...
جاسمیان: بازی گرجستانی در شاهین را یادم هست
از طریق دوستان مشترک پیام داده بود. بازیگر خیلی خوبی بود و خیلی از شنیدن این خبر ناراحت شدم." مدافع سال های طلایی تیم ملی و شاهین درباره اینکه سیروس گرجستانی گفته بود به خاطر مسایل و مشکلات مالی نتوانستم فوتبال را ادامه بدهم گفت:" راست می گوید، خیلی ها مشکل داشتند. من خودم با زحمت زیاد و در حالی که نه پولی در میان بود و نه حتی کفشی داشتیم به تمرین می رفتم. ما مجانی بازی می کردیم و خیلی ...
وکالت از پشت فرمان اتوبوس
همیشه برنده مهلکه می شدم، چون بزرگ تر بودم. جاده ها برای ابراهیم سرعت گیر نداشتند. اتوبوسش را تنهایی روانه می کرد، تنهایی پشت فرمان می نشست. زمان حالا روی دیگرش را نشان ابراهیم می داد. روی عجولش را. هفده به هجده می رسید، نوزده به بیست. دیپلم که گرفت دلش را به جاده ها زد. ازدواج کرد و از قزوین دل کند. راهی تهران شد، شهر آرزوها. روی متفاوت زمان همسرم فامیل ما بود، اما در تهران بود، من ...
روایتی از کرامت ویژۀ امام رضا(ع) به روایت حجت الاسلام عالی/ امید ورشکستگان
شماره ای را بگیرم، وضعیتم را بگویم که احتیاج به پول دارم. شماره را گرفتم، پاسخ داد و گفت بفرمایید! گفتم من تاجری هستم اهل تهران که ورشکسته شدم، آمدم مشهد به امام رضا توسّل کنم که پولم را اینجا زدند، الان می خواهم بروم تهران پول ندارم، به خاطر امام رضا مردانگی کن این پول را به من بده. /منبع:دانا/ حجت الاسلام عالی گفت: گفت کجا ایستادی؟ همینجا بایست الان ماشینی دنبال تو می آید، یک ربع بعد دیدم مردی با ماشین مدل بالایی آمد و گفت شما بودید یک ربع پیش زنگ زده بودید؟ گفتم بله، گفت بیاید سوار شوید.. ...
لژیونر که شدم فهمیدم چیزی از هندبال نمی دانم
.... مربیان ما هم در بازی می فهمیدند که بازیکن در زمین گنگ است و نمی داند باید چه کند. زمانی که لژیونر شدم 20 سالم بود. مربی تیم مقدونیه اهل کروات و جزو بهترین مربیان خوب دنیا بود. تنها 6 ماه تمام به من هندبال بازی کردن را یاد داد. تازه آن موقع بود که فهمیدم هندبال چیزی نیست که من می دانم. یوسف نژاد در پاسخ به این سوال که چه زمانی باید اردوهای تیم ملی برای بازی های آسیایی آغاز شود و ...
اینجا ساعت به وقت دلتنگی و عاشقی است
خانواده ام داده است، گفت: اولین بار که به مشهد رفتم سوم دبیرستان بودم مبعث آقا رسول الله (ص) بود و خیلی دوست داشتم حتما دستم به ضریح آقا برسد و زمانی که ضریح را گرفتم 3 بار از ته دل با امام رضا(ع) گفتم و گریه کردم و پس از آن آرامش عجیبی گرفتم. وی تصریح کرد: بزرگتر که شدم به این نتیجه رسیدم که حتما نباید دستت به ضریح حرم بخورد از همان راه دور هم که سلام بدهی آقا قبول می کند. سلمی ...
برای نوشتن کتاب دعبل و زلفا از سوی امام رضا (ع) فرا خوانده شده بودم
معتقدم از سوی امام رضا (ع) برای نوشتن این کتاب فراخوانده شده بودم، زیرا بخش فرهنگی آستان قدس رضوی روزی با من تماس گرفتند و درخواست کردند تا به مشهد بروم من نیز به همراه خانواده به مشهد رفتم و میهمان امام رضا (ع) شدم در آنجا از من خواسته شد تا کتاب دعبل و زلفا را بنویسم. من در گذشته داستانی کوتاه با عنوان آستین در مجموعه مینوی نگاه تو با مضمون امام رضا (ع) نوشته بودم. بیشتر بخوانید: برای ...
چالش نوشتن مردان از زنان
وقتی بیشتر فهمیدم که دوبار به قصد دزدی گوشی و پول در خیابان به من حمله شد. دیگر نمی توانستم با خیال راحت شب ها پیاده روی کنم یا نصفه شب به کوه بروم. موضوع دیگر پول و موبایل نبود، تجربه های تلخی بود که همیشه با من بود و نمی گذاشت با فراغ بال راه بروم، موسیقی گوش کنم یا داستان بنویسم. موضوع فراغ بال، امنیت خاطر و امکان رهاشدن در فضای آزاد، فضای عمومی بود و نه حمام خانه یا کمد دیواری که آن دوستم به ...
سیروس گرجستانی: 4 سال بازیکن تیم شاهین بودم/ خیلی کوبیدم بروم تیم ملی
، اما بنا به دلایلی نتوانست. خودش در مصاحبه با آنا گفته بود: آن موقع که دبیرستان بودم چهار سال تیم فوتبال شاهین سابق بودم. خیلی کوبیدم بروم تیم ملی. رفقای من مثل همایون بهزادی و حمید شیرزادگان رفتند تیم ملی و من خیلی ناراحت بودم چرا نرفتم، ولی دیپلم که گرفتم حساب کردم باید کار کنم. ما زیاد دارا نبودیم. پدرم ندار بود. باید از پس مخارج زندگی برمی آمدم. آن موقع باشگاه ها پول نمی دادند. مجبور شدم در آن دورانی که می کوبیدم بروم تیم ملی برم، پی کار باشم تا پول درآورم. این شد که ورزش را کنار گذاشتم. رفتم اداره تئاتر و استخدام شدم. ...
مریم امیرجلالی، داغدارِ سیروس گرجستانی شد
گرجستانی در سریال های زیادی هم بازی بودیم، این مرد بسیار شریف بود و جامعه هنری ایران مرد بزرگی را ازدست داد. بیشتر بخوانید: سیروس گرجستانی درگذشت سیروس گرجستانی: 4 سال بازیکن تیم شاهین بودم سیروس گرجستانی، شهریار بازیگران ایران سیروس گرجستانی: 4 سال بازیکن تیم شاهین بودم/ خیلی کوبیدم بروم تیم ملی واکنش رامبد جوان به درگذشت سیروس گرجستانی روایت ایرج راد از اعتماد به نفس خاص سیروس گرجستانی 5757 کد خبر 1405891 ...
خاطرات خواندنی از مرحوم گرجستانی و فوتبال
و وسایل قدیمی خرید و فروش می کرد و ماهانه مبلغی برایم می فرستاد. رفته رفته به ورزش علاقه مند شدم و فوتبال محلی بازی می کردم. من را تشویق کردند و رفتم تیم نوجوان باشگاه شاهین آن موقع یا پرسپولیس الان. آن قدر ماندم که 4 سال دسته یک باشگاه شاهین آن زمان ماندم. آن زمان در تیم آقای اکبر کیا بودم و مربی من بود و هم بازی های من زنده یاد همایون بهزادی و شیرزادگان بودند. الان از دوستان آن زمان ناصر ...
سرنوشت هولناک عروس 14 ساله عرب در مشهد / جنینم را سقط نکردم! + عکس
داری و تربیت فرزندانش مشغول بود. به خاطر این که خواهرم چهار سال از من کوچک تر است مجبور بودم به تنهایی به مدرسه بروم. هر کسی در خانواده ما گرفتار مسائل و مشکلات خودش بود و من از این تنهایی ناراحت بودم. با وجود این همه کارهایم را انجام می دادم و به درس و مشقم می رسیدم تا این که وقتی 9 ساله شدم و کلاس سوم دبستان را به پایان رساندم پدرم تصمیم گرفت دوباره به عراق برگردد چرا که با سقوط صدام ...
واکنش چهره ها به فوت سیروس گرجستانی
رفتند تیم ملی و من خیلی ناراحت بودم چرا نرفتم، ولی دیپلم که گرفتم حساب کردم باید کار کنم. ما زیاد دارا نبودیم. پدرم ندار بود. باید از پس مخارج زندگی برمی آمدم. آن موقع باشگاه ها پول نمی دادند. مجبور شدم در آن دورانی که می کوبیدم بروم تیم ملی برم، پی کار باشم تا پول دربیاورم. این شد که ورزش را کنار گذاشتم و در اداره تیٔاتر استخدام شدم. روحت شاد اقای مدافع سابق شاهین آقای سیروس گرجستانی " ...
دین محمدی: نوازی را حبس کرده بودم / هواداران نساجی من را به آنفیلد می برند
باید استراحت کنیم تا برای بازی کاملا آماده باشیم. آن موقع که واتساپ و اینستاگرام نبود و خیالمان راحت بودیم. نوازی همیشه غر می زد که بیرون را حداقل ببیند اما حبسش کرده بودم که برای آن بازی کاملا آماده باشیم. در آن مسابقه تمام تیم ما خوب بازی کرد و موفق شدم که توپ طلا را هم به دست بیاورم که احساس می کنم تمرینات و استراحت خوب موجب آن شده بود. صحبت های بین دو نیمه مرحوم حجازی ...
واکنش عبدخدایی به اتهام یک شبکه انگلیسی مبنی بر ارتباط وی با سرویس جاسوسی بریتانیا
عبدخدایی : تقریبا 13 ماه قبل از آن من به خاطر شلیک به دکتر فاطمی دستگیر شدم و در این تاریخ من زندانی بودم. آن موقع افراد زیر 17 سال را به دادگاه جنایی نمی بردند و به دادگاه جُنحه می بردند و حداکثر زندان دادگاه جنحه هم سه سال بود. من در دادگاه جنحه به دو سال زندان محکوم شدم و در استیناف چهار ماه تخفیف دادند و به 20 ماه زندان محکوم کردند و آبان ماه سال 1332 آزاد شدم. یعنی نهم اسفند 1331 اصلا من یا ...
کفاشیان: برای حفظ صندلی به فدراسیون فوتبال می روم
سئوال می کنند. وزارت ورزش مسئولیت ورزش را دارد، اما از نظر مسائل مالی در صورتی که فدراسیون فوتبال خوب مدیریت شود هیچ نیازی به بودجه دولت ندارد. به هر حال فوتبال ایران می تواند سرشار از منبع درآمد باشد و حتی به باشگاه ها هم کمک کند. بحث دخالت هم مطرح نیست که دولت بخواهد پول کمی بدهد و به مسائل فوتبال ورود کند. دولت باید در خیلی از مسائل جوابگو باشد. من در 12 سالی که در فدراسیون بودم و 8 سال آن را ...
گفتم بیایند پول بگیرند، نگفتم پول موجود است!/ نمی توانم سرپرست فدراسیون فوتبال شوم
فدراسیون بودم و 8 سال آن را هم رئیس بودم، با رؤسا و وزرا تعامل داشتم. فقط یک نفر تعامل نداشت که ما اذیت شدیم. این تعامل باید باشد. به وزارت ورزش هم حق بدهید، باید به مجلس و نهادهای ذیربط دولت پاسخ بدهد. وی در مورد اینکه پول فوتبال برای وزارت جذاب است و ممکن است به آن چشم داشته باشد، عنوان کرد: وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و ... وظیفه شان این است که ورزش کشور را به اوج برسانند. اگر فوتبال ...
چرا بایرن، کلوپ را استخدام نکرد؟
. هر موقع که ما دنبال مربی بودیم، یورگن تحت قرارداد بود اما فراموش نکنیم که ما در سال های اخیر از حضور مربیان سطح بالای دیگری همچون یوپ هاینکس، پپ گواردیولا، لوئیز فن خال و حالا هانسی فلیک بهره برده ایم. اگر به دنبال مربی هستید، باید زمان بندی درستی هم برای این کار داشته باشید. یورگن کلوپ 53 ساله اخیراً درباره آینده حرفه ای اش به شوخی گفته بود: وقتی که مسن تر شدم، می خواهم سرمربی تیم ملی ...
ناگفته های تلخ یک زن از 25 سال اعتیاد+ عکس
آورده بود خونه، منم تازه 20 میلیون پولی که خواهرم برام فرستاده بود به دستم رسیده بود و داده بودم دست شوهرم باشه، بالاخره مرد خونه اون بود که این دوست شوهرم تمام پول ها رو از جیب شلوار شوهرم برداشت و رفت. بدون پول موندیم و هرچی گشتیم طرف رو پیدا نکردیم و دوباره برگشتیم ایران شرایط مثل قبل شد. بعد از آن معتاد شدم و از ریخت و قیافه افتادم، راهم از همسرم جدا شد. اول کراک، بعد هروئین بعدم شیشه مصرف کردم. 7 ...
کفاشیان: نمی توانیم قوانین داخلی کشور را نادیده بگیریم
داشتم به جز یک مورد، بقیه اوقات همیشه پاسخگو بودم. وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و همه می خواهند ورزش کشور به اوج برسد. ما به جام جهانی برویم اولین ارگانی که خوشحال می شود وزارت ورزش است. همه ما قصدمان این است که ورزش کشورمان به اوج برسد. وی در پاسخ به این سوال که وقتی از فدراسیون رفت خزانه فدراسیون چقدر پول داشت و حالا اوضاع از چه قرار است بیان داشت: یادم نیست خزانه فدراسیون چقدر موجودی داشت ...
کفاشیان: برای حفظ میزم به فدراسیون می روم!
، کمک کند. هیچ نیازی به کمک دولت نیست، اما این مسئله هم وجود ندارد که دولت می خواهد پول بدهد تا دخالت کند، چون آنها هم باید پاسخگو باشند. هیچ دخالتی وجود ندارد و در 12 سالی که خودم در فوتبال بودم و 8 سال از آن را رئیس بودم، همیشه با وزرا تعامل داشتم. فقط یک نفر بود که تعامل نداشتیم و اذیت شدیم، اما تعامل باید باشد. باید به وزارت ورزش هم حق بدهیم، چون آنها باید به مجلس و نهادهای ذیربط در دولت و سایر ...
ادعای مارک ویلموتس: ایران به برند من آسیب زد
گیل خبر/ مارک ویلموتس مدعی است ایران به برند او در دنیا آسیب زده و به همین دلیل پول خود را کامل می خواهد. به گزارش طرفداری، پرونده ایران و مارک ویلموتس به روزهای تصمیم گیری نزدیک می شود. یک دعوای حقوقی میان یک مربی بلژیکی و فدراسیون فوتبال ایران که رای فیفا برنده و بازنده اش را تعیین می کند. ادعای ویلموتس در لایحه دفاعی ویلموتس به عنوان شاکی مدعی است ایران باید تمام ...
سعید لطفی: ترسی ندارم و اگر جواد نکونام از من شکایت کند، در دادگاه پاسخگو خواهم بود
سعید لطفی مدافع اسبق استقلال ادعای بزرگی را مطرح کرده است، او اذعان کرد جواد نکونام در بازی پاس و پیکان به عمد او را مصدوم کرده بود. چه زمانی استقلالی شدی؟ از روزی که فوتبال را شناختم استقلالی بودم و به رنگ آبی علاقه خاصی داشتم. تمام بازی های استقلال در ورزشگاه آزادی تماشاگر ثابت بودم و در جایگاه تیفوسی ها می نشستم. آن روزها را هیچ گاه فراموش نمی کنم. مرتضی یکه، رضا نعلچگر ...
اطلاعی از کار های انجام شده در ارتفاعات جنوبی مشهد نداشتم / ویدئوی منتشر شده تقطیع شده است
مقدماتی از تصاویر حذف شده است وقتی به انتهای پروژه رفتیم تازه متوجه شدم که بخش زیادی از این پروژه اجرا نشده، من در همان موقع سال های شروع پروژه گفتم که این پروژه مشکل ترافیکی شهر را حل نمی کند. در ادامه جلسه وی گفت: استاندار وقت و کنونی دنبال واگذاری 50 هکتار از اراضی زکریا به بهانه خرج کردن پول های حاصله در حاشیه شهر بودند و هستند. اما من مخالف واگذاری 50 هکتار زمین هستم. ساخت و ساز ها ...
قهرمان پاورلیفتینگ چگونه در دام دختر جوان افتاد و 43هزار یورو زورگیری کرد؟
ویزای آلمان به این آژانس هواپیمایی آمدم. این دفتر را یکی از دوستانم به من معرفی کرده بود. آن روز برای پرداخت پول ویزا که 43 هزار یورو و معادل 823 میلیون تومان بود به دفتر آمدم . زن جوانی که خودش را مدیر آژانس معرفی کرد به همراه سه مرد در دفتر بودند. من تصور کردم که سه مرد جوان مشتری هستند یکی از آنها هیکل ورزشکاری و تنومندی داشت. زن جوان مرا به اتاقی راهنمایی کرد. وقتی وارد اتاق شدم و روی صندلی نشستم ...