آن روزها که زیر شکنجه بودم، شما خارج از کشور نوشابه می خوردید
سایر منابع:
سایر خبرها
شرق نوشت/ هادی غفاری: اصلاح طلبان آمده بودند که اصلاح طلب باشند نه سازشکار
، بحث گنبد و چریک های فدایی بود و امام با روش های ما موافق نبود. به امام گفتم آقا شما خیال کردی کشور فقط برای شماست؟ برای ما هم هست. امام خندید. وقتی بلند شدیم، ما را بوسید و گفت انقلاب برای شماهاست. خاطرم هست شهید بهشتی در سال اول انقلاب به مسعود رجوی پیشنهاد داد شما بیایید شهردار تهران شوید. ما در شورای انقلاب مطرح می کنیم و تصویب می شود. آقای مهدیان شاهد است. آقای بهشتی اصطلاحی داشت که می گفت ...
در محضر امام خمینی(ره)
لزوم برخورد محبت آمیز با جوانان یک روز امام در منزل حاج آقا مصطفی در اتاق کوچکی نشسته بودند. یکی از اهالی خمین آمد و ظاهراً چهار هزار تومان وجوهات شرعی به بنده داد تا خدمت امام بدهم. در همین گیر و دار دو جوان در کوچه با یکدیگر فحاشی می کردند؛ طوری که صدایشان در اتاقی که بودم، شنیده می شد. من برخاستم و رفتم دم درب و به آنها گفتم: چرا حرف نامربوط می زنید؟ خجالت بکشید! در این حال شنیدم که حضرت ...
کودتای نوژه چطور کشف شد؟
حفاظت بیت امام را افزایش دهند که دادند. ( همان، ص145) حضرت امام در سخنرانی خود در جمع روحانیون سراسر کشور بعد از افشای این موضوع می فرمایند: اینها نمی فهمند که اگر فرضاً هم شما از پایگاه همدان پا شده بودید و آمده بودید و فرض کنید چند تا جا [را] هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید زمین هم بیایید یا همان آسمان می مانید؟ ما از این امور نمی ترسیم. ما از قشرهای خودمان می ترسیم؛ از ...
درباره آن ها که متلک می اندازند، خَزها منقرض نمی شوند!
این متلک ها کم مواجه نشده اند. یکی از آن ها می گوید: به نظر شما باید به کجا بگویم یا شکایت کنم؟ نه تا به حال پیش نیامده است که مثلا یک مزاحمت خیابانی را به پلیس یا مرجعی دیگر گزارش کنم. سال ها قبل که سن و سالم کمتر بود گاهی به پدر یا مادرم می گفتم، آن ها هم همیشه یک توصیه داشتند که خودم را در خیابان جمع و جورتر کنم تا جلب توجه نکنم. مسافر تاکسی بودم شخص دیگری که در این باره ...
اخبار ویروس کرونا در ایران و جهان را اینجا بخوانید
سعید نمکی در جلسه اضطراری ستاد کرونای پایتخت گفت: روزی به یکی از عزیزانم گفتم چرا ماسک نزدی تا بیمار نشوی؟ و او با بغض به من گفت وقتی به بیمارستان رفتم و دیدم پزشک و پرستاران دیگر ماسک ندارند. آن را از صورتم برداشتم؛ عین روزهای دفاع مقدس که قمقمه آب را به یکدیگر می بخشیدند. شما افتضاح تحصن در اروپا و آمریکا و آمدن پزشک و پرستار به خیابان را در ایران ندیدید و این علتی ندارد جز غیرت ملی کادر درمانی ...
وقتی ردصلاحیت شدم آتش به پا شد!
بوسید و گفت انقلاب برای شماهاست. خاطرم هست شهید بهشتی در سال اول انقلاب به مسعود رجوی پیشنهاد داد شما بیایید شهردار تهران شوید. ما در شورای انقلاب مطرح می کنیم و تصویب می شود. آقای مهدیان شاهد است. آقای بهشتی اصطلاحی داشت که می گفت انقلاب دافعه حداقلی و جاذبه حداکثری داشته باشد و تا می توانید جذب کنید. حتی تعبیر یکی از دوستان ما این بود که دشمن را تبدیل کنید به بی طرف، بی طرف را به یار خودمان و یار ...
از کرانه های غربی
همیشه هم این طوری نبود، گاهی هم بساط بگو و بخندش با بقیه جور بود. یا می بری یا منفجر می کنیم یکی از ویژگی های نیروهای ابتدای انقلاب، قاطعیت آنها بود. طوری بود که کم کاری و عدم همکاری را تاب نمی آوردند و گاهی در برخورد با این وضعیت، حتی تند برخورد می کردند؛ مثلاً در یک دوره، بچه ها از شرایط بدی که در پادگان داشتند گلایه می کردند. حتی مریض هم شده بودند. احمد هم یک بار رفت پیش یکی از ...
چی شد چادری شدم!
سری از بچه ها آشنا شدم که خیلی خفن بودن(تو انجمن اسلامی مستقل دانشگاهمون) ؛دلیل آشناییمم حرم امام رضا (ع) بود یعنی به عشق زیارت آقا علی بن موسی الرضا(ع) با اونا همراه شدم اومدم چادرمو دربیارم که دیدم همه ی آقایون با نگاه معذب سریع سرشونو مینداختن پایین و رد میشدن، گفتم تو که تو دانشگاه سرت میکنی بذار این بندگان خدا اذیت نشن بهشون احترام بذار و سرت کن، خلاصه اون موقع حس میکردم دارم چادرمو تحمل میکنم ...
خاطره ری شهری از شب کودتای نوژه
معظم انقلاب چنین نوشته است: "ماجرای اطلاع من از کودتایی که در پایگاه شهید نوژه قرار بود اتفاق بیفتد، به این شکل بود که شبی حدود اذان صبح، دیدم درب منزل ما را می زنند؛ بشدت هم می زدند، من از خواب بیدار شدم؛ رفتم دیدم آقای مقدم است؛ می گوید که یک ارتشی آمده و می گوید با شما یک کار واجب دارد. گفتم: کجاست؟ گفتند که در اتاق نشسته است. داخل اتاق پاسدارها شدم؛ دیدم شخصی دم در تکیه ...
شهید قمی که محل پیکرش را به گروه تفحص نشان داد+عکس
. شما روز چهارشنبه تا نزدیکی غار آمدید ولی مرا پیدا نکردید. مسئول تعاون می گوید من از این موضوع (جریان خواب) استقبال کردم و آن را به فال نیک گرفتم و گفتم ان شاالله خیر است به او گفتم خوب است شما و دیگر اعضای گروه در این مأموریت ابتدا به سراغ آن غار بروید شاید برابر رهنمود شهید به نتیجه برسید. مسئول تعاون در ادامه می گوید در این مأموریت من هم همراه گروه به منطقه مأموریت رفتم و از نزدیک شاهد بودم که ...
وقتی علیرضا پنالتی رونالدو را گرفت،انگار یک چیزی ترکید
دروازه پرتغال حمله کنیم و بیشتر حواسمان به دروازه خودمان بود. روز رونالدو نبود تنها بازیکنی که واقعا دوستش دارم کریس رونالدو است. فکر کنم کریس در بازی پرتغال با ایران به این دلیل بداخلاق بود که روزش نبود. یعنی طوری که می خواست بازی برایش درنیامد. به اسپانیا سه گل زده بود و پیش خودش فکر می کرد به ایران هم چند گل می زنم. وقتی بازی شروع شد و دید نمی تواند کار کند، بداخلاق شد. این چیزها هم ...
بازیکن سابق تیم ملی: 10 مدیر آلمانی به کشور می آورم تا فوتبال ما را اداره کنند
بازیکنان خودمان پول نمی دهند. بحث کالدرون هم به خاطر ضعف مدیران ماست. در رأس همه اینها باید وزیر ورزش به این مسائل ورود کند و ببیند برخی ها در این باشگاه ها چطور مدیریت می کنند. قبلاً هم گفتم، من اگر مسئول بودم 10 مدیر آلمانی به کشور می آوردم تا فوتبال ما را اداره کنند!
در قیامت از سعدی گلایه خواهم کرد
زبان و ادبیات فارسی پیوند خورده است. دلیل این همه عرق چیست؟ من از همان کودکی به ادبیات علاقه مند بودم. همچنین رهبر معظم انقلاب هم حساسیت زیادی در این باره دارند و ارج و قرب زیادی برای زبان و ادبیات فارسی قائل هستند و همیشه به این سرمایه معنوی کشورمان تاکید می کنند. پس همه ما باید متوجه این سرمایه بوده و نسبت به آن عرق داشته باشیم. شما یکی از نمادهای ادبیات فارسی در رسانه ملی ...
نویسنده ای خوب برای همه نسل ها
آذر یزدی در سال 1300 در روستای خرمشاه در حومه یزد در خانواده ای تازه مسلمان با اجدادی زرتشتی زاده شد. او از هشت سالگی همراه پدرش در زمین رعیتی کار کرد. در بیست سالگی از کار بنایی به کار در کارگاه جوراب بافی یزد کشیده شد. پس از آنکه صاحب کارگاه جوراب بافی تصمیم به تاسیس دومین کتاب فروشی شهر یزد گرفت، او را از میان شاگردان کارگاه به کتاب فروشی منتقل کرد. کار در کتاب فروشی زمینه آشنایی او با اهالی ...
تأکید شهید ابراهیمی درخصوص پیروزی حق علیه باطل
اگر موقعیت ایجاب کرد برخورد شدید با این کافران حیوان صفت بکنید و از پدر عزیزم هم می خواهم که این حقیر را حلال کند؛ و از خداوند صبرواستقامت شما را خواهانم و امیدوارم حق الهی خودتان را برای رضای خدا، خدایی انجام بدهید. آقاجان شما مسئولیتتان سنگین تر است. امام را، امام را، امام را یاری کنید. دشمنانش را، دشمنانش را، دشمنانش را نابود کنید. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار منتظری نستوه برای نصر اسلام محافظت بفرما برادر حاج قربان ابراهیمی انتهای پیام/ ...
به گیرنده دست نزنید فرستنده مشکل دارد
مخاطبان کم سن و سال آثارتان گفت وگو می کنید، چه بازخوردی از کتاب هایتان می گیرید؟ دوره راهنمایی، وقتی از من پرسیدند می خواهی چه کاره شوی، گفتم می خواهم معلم و بعد نویسنده شوم. همین اتفاق هم افتاد و در سن کم وارد دانشسرای مقدماتی شدم و معلمی را شروع کردم. همیشه با بچه ها در ارتباط بوده ام و حدود 15سال، معلم دوره ابتدایی بودم. اغلب کتاب های نوجوان من هم حاصل همان دوره است. این نکته را خوب فهمیدم که ...
وزیر بهداشت: من مدت ها جلوی دوربین نیامدم؛ چون هم قهر بودم، هم دل شکسته بودم و هم عصبانی
درآمد بگذرانند. ما بیشترین ضرر جانی و مالی و حیثیتی را دادیم. به عنوان وزیر، شرمنده مدافعان سلامت هستم که با تمام گذشت و مناعت طبع این مدت را طی کردند. نمکی ادامه داد: برخی این دستاورد ملی ارزان به دست آمده را خیلی ساده انگاشتند و فکر کردند همه چیز تمام شد. من مدت ها جلوی دوربین نیامدم؛ چون هم قهر بودم، هم دل شکسته بودم و هم عصبانی. بار ها گفتم این دستاورد بزرگ ملی را از دست می دهیم ...
جنگ حقیقتاً آینه تمام نمای ظرفیت های ملت ایران بود
ابتکار کنند. اولِ جنگ، ما هیچ چیز نداشتیم. همه ی شما یا اغلبتان در جنگ بودید؛ بنده هم از نزدیک شاهد بودم؛ واقعاً دست ما خالی بود؛ نه ارتش ما امکاناتی داشت، نه سپاه که آن روز اصلاً تشکل درستی نداشت؛ حتّی تفنگ انفرادی در دست افراد نبود؛ وسایل ابتداییِ یک جنگ حقیقی در اختیار نبود. در منطقه ی اهواز - که بنده آن جا ها بودم - بعضی از یگان های یک تیپ ما شاید حدود ده دستگاه تانک در اختیار ...
هادی غفاری: شهید بهشتی به رجوی پیشنهاد داد شهردار تهران شود/ پدرسالاری خاتمی در جبهه اصلاحات دیکتاتوری ...
چریک های فدایی بود و امام با روش های ما موافق نبود. به امام گفتم آقا شما خیال کردی کشور فقط برای شماست؟ برای ما هم هست. امام خندید. وقتی بلند شدیم، ما را بوسید و گفت انقلاب برای شماهاست. خاطرم هست شهید بهشتی در سال اول انقلاب به مسعود رجوی پیشنهاد داد شما بیایید شهردار تهران شوید. ما در شورای انقلاب مطرح می کنیم و تصویب می شود. آقای مهدیان شاهد است. آقای بهشتی اصطلاحی داشت که می گفت ...
ببین برای این روزها چقدر شهید داده ایم
ها روضه می خواند و می گفت: زینب جان در کربلا حسینت را چه کردند، حسینت را سر بریدند و بدنش را به خاک و خون کشیدند. سال ها بعد وقتی خبر شهادتش را برایم آوردند، مادرم به من دلداری می داد و می گفت: مادر حواست را جمع کن! ناشکری نکنی، این بچه از همان کودکی امام حسینی (ع) بود. شهید در دوران انقلاب فعالیتی داشت؟ خدا می داند زمانی که فعالیت های انقلابی مردم گسترده تر و ...
خاطرات بانوی جهادگر یزدی از مبارزه با شاه ستمگر تا کرونای منحوس/ مصداقی از زن مسلمان ایرانی موفق
این طرف خودمان به فکر کمک افتادیم. خانم کارگران یکی از دوستانم است که اطلاع داشتم ستاد مردمی مبارزه با کرونا راه اندازی کرده اند. با او تماس گرفتم ببینم چه کاری از دس مان برمی آید. گفت اگر امکانش هست خانه شما ستاد دوم کمک های مردمی مبارزه با کرونا باشد. قبول کردم و از همان روز با چند نفر از همسایه ها، خانواده شهدا و همسران جانبازان جمع شدیم برای هماهنگی تا کار را شروع کنیم. مشغول دوخت ...
روایت فارس من | رنجِ بی فرزندی؛ مصائب زندگی یک زوج نابارور
تبریک روز پدر، دست و دلم می لرزد. نمی توانم. دهنم باز نمی شود. با خودم می گویم چرا من را برد گذاشت خانه مردم؟ بابا من را با طناب بست برد تهران. چطور اینها را فراموش کنم؟ 9 | از همین حالا که پسرم بزگ نشده درباره مادر خونی اش باهاش حرف می زنم. به خواهرزاده شوهرم گفته ام ماهی چند بار بیاید و پسرش را ببیند. به بچه ام می گویم دو تا مادر داری. خیلی ها گفتند نگو تا 20 سال دیگر. گفتم نمی خواهم ...
روایت عاشقانه های مادر شهید هادی چوپان و فراق دوساله دیدارشان در گلزار شهدا
سیر بچه ام را ندیدم مادر شهید هادی چوپان، روایت فرزند شهیدش را از شلوغی های دوران انقلاب شروع می کند: هادی من بچه بود که انقلاب شد. 13، 14 سال بیشتر نداشت و مدرسه می رفت. اما در همین سن وسال با بچه های مسجد جوادالائمه (ع) محله مشهدقلی و توس، کار انقلابی می کرد. به هادی می گفتم مادرجان! تو سنی نداری. این کار ها را بگذار بزرگ تر ها انجام دهند. ، اما قبول نمی کرد. آن زمان با امام جماعت ...
وزیرامورخارجه؛ رهبر از من باالقاب امین وشجاع یادکردند
شعار سال: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه امروز در مجلس شورای اسلامی خطاب به نمایندگانی که مانع سخنرانی او شدند، گفت: اگر دروغ گفتم رهبر شنیدند و اگر صادقانه حرف زدم رهبر نیز شنیدند، ایشان به من صادق گفتند، اما شما به من دروغ گو گفتید. ایشان به من شجاع گفتند، اما شما به من ذلیل گفتید. اما بنده برای نمایندگان ملت ارزش و احترام قائلم. رهبر انقلاب در مقاطع مختلف تعابیری درباره وزیر امور ...
روایت همسر شهید زین الدین از نحوه آشنایی و مراسم ازدواجشان
به گزارش جهان نیوز ، بانو منیره ارمغان، همسر شهید مهدی زین الدین فرمانده دلاور لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) درباره آشنایی و مراسم ازدواج خود با شهید اینگونه نقل خاطره کرده است: من آخرین بچه از شش بچه ی یک خانواده معمولی بودم. مادرم هوای بچه هایش، مخصوصاً ما دخترها را زیاد داشت. سعی کرد که ما تا دیپلم گرفتن راحت باشیم و به چیزی جز درسمان فکر نکنیم، آن هم در قم آن زمان که تعداد کمی از ...
تا عمر دارم مدرسه خواهم ساخت
از آب دهی به درخت بگذرید این افراد هم همانند علف ها هرز هستند یا باید هرس کرد و برداشت یا گذاشت در زمستان خشک شوند . باز هم گفتم چرا هر سال درخت ها هرس می کنیم گفتند هرس می کنید بار میوه بهتری می دهد اگر هرس نکنید بار خراب می شود . به ایشان گفتم آقا انسان ها باید مال را هرس کنند بار بهتری می دهد مخصوصا برای آخرت. شما یک کارخانه دار موفق هم هستید آیا در این دوران که با تحریم و تورم رو ...
گناه مردم چیست؟
دانشگاه های اوکراین تحصیل کنه و لیسانس بگیره، البته نمی دونم چطوری درس خونده چون هر وقت تهران خونه شان می رفتم اینجا بود و می گفت برای تعطیلات چند روزی اومده تهران. جدیدا هم یک کار خوب هم برایش جور کرده اند، مدیر یک مجموعه شده، به هر حال لیسانسش رو از خارج کشور گرفته، و به شوخی بهش گفتم کارمند هایت هم می دونن تو خونه مادرت مدام در حال بازی با پلی استیشن هستی؟ شرکت شان هم ظاهرا ...