سایر منابع:
سایر خبرها
فیلم های سینمایی تلویزیون در اولین هفته شهریور
تلویزیونی آبی گاهی آسمان به کارگردانی پرند زاهدی ، یکشنبه دوم شهریور ماه ساعت یک بامداد از شبکه پنج سیما روی آنتن می رود. در این فیلم خواهیم دید: آقای ادیب که یک فرد ثروتمند است فوت کرده و پسرش کامیاب پس از بیست سال به ایران بازگشته است. در مراسم آقای ادیب مشخص می شود که او پس از مرگ همسرش مدت ده سال بوده که با زنی به نام مهربان ازدواج کرده و از او یک دختر به نام ماهک دارد. کامیاب از ارث پدرش ...
چگونگی حفظ هویت کودک
دخترانه پسر ها و برعکس احتمالا شما هم در بین فامیل یا حداقل در شبکه های اجتماعی دیده اید که دست های پسربچه ای را لاک زده یا موهایش را دم اسبی بسته اند یا یک دختر مشغول بازی با آچار و پیچ گوشتی است و .... در ادامه مطلب، روایت هایی واقعی از این اتفاقات خواهید خواند. به قربون گیسوی کمندت پسرکم! پسر کوچک شان شب ها برای فرار از اضطراب، عروسکی را که شاید با جنسیت اش همخوانی ندارد در ...
محرّم بزرگداشت یک خاطره بی نظیر تاریخ است
بکُشند یا اسیر بکنند، باید خیلی اوضاع فرق کرده باشد- به فاصله ی اندکی چندین برابر آن، اوضاع فرق می کرد و بکل اسلام از بین می رفت. امام حسین در واقع مثل آن میخ عظیمی شد که این خیمه ای را که طوفان داشت [آن را] می برد، با خون خودش نگه داشت. خب این بزرگ ترین حماسه ی تاریخ اسلام بلکه بزرگ ترین حماسه ی تاریخ است؛ این را باید حفظ کرد، این را باید زنده نگه داشت، این را باید به عنوان یک گره گشا در امورِ همیشه ی تاریخ مسلمین، مورد استفاده قرار داد. ...
به عشق امام حسین (ع) انقلاب کردیم
حسینِ ما پیش پروردگار زنده است و از هر کجا به او روزی داده می شود. خودِ ابی عبداللّه از عالم ملکوت دائماً لشگرگاهش را نگاه می کند. گودال محل افتادن خودش را نگاه می کند. شهدایی را که وارد آن منطقه شدند نگاه می کند. به زائرینش، به گریه کنانش نگاه می کند و این نکته برای ما راهگشاست که فرمود والمقیمین العزاء علیه و به تمام آنهایی که جلسه ی عزا به پا می کنند -همه ی آنها؛ به آن کسی که کفش جفت می ...
بلاتکلیفی دانش آموزان اتباع در شرایط کرونا
نتوانسته درس بخواند و الان کارش مفتول کشی است. بشرای هفت ساله هم امسال نتوانسته مدرسه ثبت نام کند. مادرش می گوید: وقتی موقع درس من بود، در افغانستان جنگ بود. طالب ها بودند، دختر نمی توانست مدرسه برود. طالب ها نمی گذاشتند خانم ها بیرون بروند. یعنی دختر پنج ساله حق نداشت بیرون برود. طالب ها وقتی رفتند من بزرگ شده بودم. مادر بشرا می خواهد دخترش برود مدرسه دولتی و مثل بقیه مدرک ...
خبر رحلت امام خمینی تلخ ترین خاطره اسارت بود
بیرون می آورد و شروع می کرد به صورتمان سیلی زدن و بعد که خودش خسته می شد با همان خشونت سرمان را که از شدت درد دوران می خورد و خون از دهان و بینی من سرازیر بود بین زانوهایمان فرو می کرد و می رفت سراغ یکی دیگر از بچه ها و ... دفاع پرس: از نحوه پذیرایی عراقی ها در بغداد بگویید؟ به بغداد که رسیدیم کمی چشم بند هایمان را بالا زدند ولی دست هایمان را باز نکردند و با همان وضع مجبورمان ...
چند قطره اشک لابه لای کتاب ها
، محاسبه ، توبه ، رجوع الی الله ، سلام به ولی خدا و علت عقب ماندن افراد مختلف از قافله عاشورا را بررسی کرده است. اثر حاضر، تنظیم متن سخنرانی محمدمهدی میرباقری درباره مقایسه ارکان و مراحل سیر و سلوک متعارف است که در سال 1377 ارائه شد. به نظر نویسنده کتاب، هدف از خلقت چیزی جز قرب و لقای حضرت حق نیست، لذا شناخت راه وصول به این هدف بزرگ برای رسیدن به آن بسیار مهم و ضروری است و برای رسیدن به این راه دو ...
صدای یا حسین از خانه همسایه شرقی
روستاها برپا شده است، می افتد. اما در شهرهای بزرگ مانند کراچی، لاهور، حیدرآباد و غیره سخنرانی های علمی برگزار می شود و بیشتر سخنران ها و خطبا به زبان اردو سخنرانی می کنند و باتوجه به اوضاع سیاسی ای که در آن برهه وجود دارد، موضوع سخنرانی ها تغییر می کند. البته یک نکته مهم را باید درنظر بگیریم که اصل واقعه کربلا هرساله توسط سخنرانان برای مردم بیان می شود و این مساله اهمیت زیادی دارد، چون بسیاری از ...
7 بازی که در آخر داستان شگفت زده مان کردند! + تصاویر
تاریخ نباشد، قطعا جزو سه تای برتر خواهد بود. اثری که لغت به لغت، خط به خط و پاراگراف به پارگراف قصه اش طوری با وسواس نوشته شده بود تا هیچکس نتواند از داستان فلسفی بازی ایرادی بگیرد. بازی قصه جیمز ساترلندی را روایت می کرد که سه سال پیش همسرش ماری را به خاطر بیماری از دست داده. در یک روز معمولی، نامه ای مرموز به دست جیمز می رسد که فرستنده اش کسی نیست جز ماری. جیمز برای اینکه سر از راز این نامه مرموز ...
متن روضه های شب اول محرم سال 98
دستِ تو رسید دستم صدات کردم .. نگام کردی .. میدونم که ، صدام کردی .. ای ستارۀ روشن ، تو شبایِ تاریکم از همه اگه دورم ، با غم تو نزدیکم داغ ماتمت بازم ، دم میگیره تو سینم هرکجایِ این دنیا ، اسمی از تو میبینم به هرطرف رو کردم ، بجز تو خورشیدی نیست به غیر دستایِ تو ، به هیچکی امیدی نیست صدات کردم .. نگام کردی .. ...