سایر منابع:
سایر خبرها
شکست اعتیاد افسانه نیست
. در نهایت کار به جایی رسید که خانواده پسر جوان که تحمل بی احترامی و بدرفتاری خانواده عروس را نداشتند پا پس کشیدند. بعد چه شد؟ خانواده پسرجوان، زن دیگری برای او اختیار کردند و افسانه به مدت 7 ماه مریض گوشه خانه شان افتاد. آرزوهایش به باد رفته و شب و روزش گریه بود. همان اتفاق مسیر زندگی افسانه را برای همیشه عوض کرد. حال افسانه در حالی که 49 بهار از زندگی اش گذشته رو به رویم نشسته است ...
نه به کرونا و کلاس کنکور!
زیادی را تحمل کردم اما خوشحالم که نتیجه خوبی را گرفتم. او می افزاید: دقیقاً ساعت سه صبح بود که مشاور درسی ام به خانه زنگ زد و گفت عکست روی سایت سازمان سنجش رفته و نفر اول رشته هنر شدی. مادرم را بغل کردم و فقط با هم گریه کردیم. سال خیلی سختی را پشت سرگذاشتم. خیلی سختی کشیدم، دو سال کامل روزی 10 ساعت فقط درس می خواندم تا بتوانم در کنکور نتیجه خوبی بگیرم. وقتی شنیدم که نفر اول شدم از خوشحالی نمی ...
روایت سَر شهیدی که سه ماه نزد پدر ماند
فضول و پر سروصدا بودیم و در محله یوسفی اهواز زندگی می کردیم. وقتی محمدرضا شهید شد کسی نمی دانست فرزند خانواده آل مبارک است. وقتی به درجه شهادت نائل شد، دوستان و همسایه ها می پرسیدند که مهدی (برادر بزرگتر من) یا محمد (خود من) شهید شده است؟ که وقتی عکس شهید را دیدند باورشان نمی شد که این شهید متعلق به خانواده ما باشد. شهادت در سال 61 و عملیات محرم آل مبارک ادامه می دهد: محمدرضا ...
جنایت در مسیر تفرجگاه
می دادم!او مرا تهدید می کرد که ماجرای تماس های تلفنی و این آشنایی خیابانی را برای پدرم بازگو می کند! از سوی دیگر من با دختری نامزد شده بودم که به دلیل سخت گیری های مادرزنم، از او جدا شدم و حالا همه عوامل دست به دست هم داده بود تا آبروریزی شود! به همین دلیل تصمیم گرفتم تا زیبا را از این میان حذف کنم!ابتدا به عنوان یک فرد ناشناس با خانواده اش تماس گرفتم و ادعای شیشه ای بودن زیبا را مطرح کردم ولی ...
اظهارات زن 17ساله ای که بخاطر کم کاری تیروئید مجبور به طلاق است
مقابل مشت و لگدهایش بگریزد. من هم برای فرار از این وضعیت بهتر دیدم تن به ازدواج بدهم و به خانه شوهرم بروم اما متاسفانه همسرم درآمد مناسبی نداشت و نمی توانست با کارگری روزمزد هزینه های برگزاری جشن عروسی را فراهم کند. به همین دلیل دوران نامزدی ما چهار سال طول کشید تا این که بالاخره همسرم کاری در تهران پیدا کرد و ما با برگزاری یک مجلس کوچک ازدواج کردیم. چند روز بعد همسرم در حالی مرا با خودش ...
امداد الهی، از تبسم تا وصیت شهدا در امدادگری دفاع مقدس
از نخستین امدادگران بانوی حاضر در جبهه غرب بوده که خاطرات زیادی از آن سال ها را به یادگار دارد و زخمی بر سینه نشان افتخار این بانوی زنجانی از دفاع مقدس از کشور خویش است که بخشی از خاطرات وی را در این گزارش می خوانیم. از کودکی پر خاطره تا نوجوانی پر آشوب سال 1341 در خانواده ای مذهبی در زنجان به دنیا آمدم، فرزند چهارم یک خانواده 10 نفره بودم، پدرم راننده بود و مادرم زنی دارای ...
زمستان سیاه بریانک
رفت و پسر یک سال و نیمه برادرم روی پایم نشسته بود. خانه ما دوطبقه بود. یکدفعه دیدم سقف شکاف عمیقی برداشته است. فقط فکر حفاظت از جان برادرزاده ام بودم. محکم در آغوش گرفتمش و به کنج اتاق رفتم تا آوار روی سرش نریزد. دیگر هیچ نفهمیدم. همه این اتفاقات چند ثانیه هم طول نکشید. بعد از یک ساعت متوجه ماجرا شدم. در این حادثه 2 برادرم و همسر برادرم شهید شدند. مادرم که در آشپزخانه بود، دچار شکستگی استخوان شد ...
تفریحات و خوش گذرانی لاکچری شاهرخ استخری و همسرش سوژه شد + عکس
. شاهرخ استخری در سال 1390 وقتی 31 ساله بود با سپده بزمی پور ازدواج کرد، این زوج اولین بار در مرداد 1392 صاحب یک دختر بنام پناه شدند.دومین فرزند آنها باز هم یک دختر بنام نبات متولد آبان 97 بود. شاهرخ استخری از همسرش گفت : او در خصو همسرش می گوید: خانواده همسر من اصلا متمول نیستند. همسرم از 16 سالگی کف کارخانه کار کرده است و روی پای خودش ایستاده این ملاک من برای ازدواج با او بود جناب استخری عزیز واقعا بازیگر خوبی هستند . برایشان آرزوی موفقیت دارم ...
دختری در آرزوی پسر بودن و زنی در حسرت حس امنیت!
درست مثل وضعیت دخترانی که بعضاً در آن جامعه آرزو می کنند کاش پسر بودند تا از یک سری حقوق بدیهی برخوردار شوند یا زنانی که احساس می کنند در برابر خشونت های احتمالی از حمایت مناسبی برخوردار نیستند. نمونه های تلخ و عینی از این وضعیت طی سال های گذشته در جامعه ما کم نبوده است. نمونه هایی که می توانست در صورت وجود قانونی برای حفظ صیانت،کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت رخ ندهد. روایت حس تلخ ناامنی ...
برشی از خاطرات جنگ شهید صیادشیرازی
او سوال شد، اظهار داشت: فرزند شخصیتی روحانی هستم و از جانب پدر، برای مسئولین جمهوری اسلامی، حامل پیام صلح و دوستی می باشم. او ادامه داد: پدرم قبل از عزیمت من به منطقه گفت که اگر به جبهه رفتی، خودت را تسلیم کن و سلام مرا هم به آن ها برسان. در جبهه های جنگ، سربازان ارتش بعث تاب و توان جنگیدن در مقابل رزمندگان ما را نداشتند. پس از بررسی هایی که بعد از عملیات ها انجام می دادیم، متوجه می ...
پایان 32 سال چشم انتظاری برای در آغوش گرفتن پدر
بودیم و حال همه خوشحال هستیم که پدر در حال بازگشت به داریون است. فرزند شهید عابدی به روز رفتن پدر به جبهه در سال 1367 اشاره کرد و گفت: زمانی که پدر می خواست به جبهه برود مقداری پول خرد از جیب بیرون آورد و به من و خواهر و برادرهایم داد و روی سرمان را بوسید و به مادرم وصیت کرد فرزندان و تربیت صحیح آنها را به تو می سپارم. وی افزود: ما چهار برادر و چهار خواهر بودیم که گودرز برادر بزرگم در ...
الو! من خیلی نگرانتم! خیلی نگرانتم
یاحقی علاوه بر موسیقی در گویندگی و خبرنگاری هم فعال بود. او برخی از ماندگارترین موسیقی ها را برای ترانه های ایرانی ساخته است. از جمله تصنیف معروف به رهی دیدم برگ خزان... سروده بیژن ترقی و... نخستین آهنگ او برای غلامحسین بنان در برنامه گل های رنگارنگ بود به نام ای امید دل من کجائی . یاحقی در 35 سالگی با خواننده معروف آن دوره، پروانه امیرافشاری که متخلص به حمیرا بود، ازدواج کرد اما ازدواج آنها تنها 8سال دوام پیدا کرد. سرانجام یاحقی در 11 بهمن 1385 در سن 71 سالگی به علت ایست قلبی در خانه خود در تهران درگذشت. ...
حمله مرگبار مردان قمه به دست به خانه همسایه
این اطلاعات دستور بازداشت مرد همسایه صادر شد و مأموران او را دستگیر کردند. این مرد وقتی مقابل قاضی احمدی نژاد قرار گرفت درباره جزئیات شب حادثه گفت: آن شب همسایه مان که با هم اختلاف داشتیم، آنتن ماهواره ما را از پشت بام به داخل حیاط پرت کرد و همین باعث شروع درگیری میان ما شد. درگیری و جر و بحث آنقدر بالا گرفت که عصبانی شدم و با 2نفر از اقوامم تماس گرفتم و خواستم که برای گوشمالی همسایه به خانه ما ...
مثلث عشقی به یک جنایت ختم شد +عکس
.... به خاطر علاقه ای که به مهلا داشتم قبول کردم اما چندی قبل متوجه شدم برادر او به استرالیا فرار کرده و برای کسب رضایت هم کاری نکرده اند. به همین خاطر در دادگاه واقعیت را می گویم. پس از طرح این ادعا، پرونده دوباره به دادسرا بازگشت تا درباره ادعای متهم تحقیق شود که با بررسی دوباره موضوع این ادعا رد شد و قضات پنجشنبه پس از رسیدگی پایانی به پرونده، سعید را به اتهام قتل عمدی به قصاص و به اتهام سرقت به یک سال حبس و تحمل شلاق محکوم کردند. ...
مسئولیت و وظایف یک پدر در زندگی
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از بیتوته، باور رایج در میان مردم این است که در خانواده تقسیم کار وجود دارد و وظیفه اصلی تامین معاش فرزندان با پدر است و تربیت فرزند از تحمل شب بیداری تا بازی و آموزش و رسیدگی به کودک بر عهده مادر است، و معمولاً مادر متهم اصلی در عدم تربیت صحیح فرزندان است. اما حقیقت چیز دیگری است. تربیت فرزند یک نقش جداگانه بر عهده پدر یا مادر نیست و وظیفه پدر تنها به تامین نیازهای ...
معضلی به نام شوگرددی و شوگرمامی
به سمت این نوع روابط می روند و در حال حاضر نیز که بیکاری بیداد می کند و سفره ها روز به روز کوچکتر می شود شاهدیم که افراد بیشتری برای این نوع ازدواج ها اقدام می کنند! دلم می خواست پول دار باشم! اسمش الهام است و 24 سال سن دارد، در یکی از خانه های اعیانی شهرک غرب با همسرش زندگی می کند. همسرش 36 سال با او اختلاف سن دارد و 60 سالگی را تجربه می کند! الهام در خانه ای لوکس زندگی می ...
معضلی به نام شوگرددی و شوگرمامی
دلم می خواست پول دار باشم! اسمش الهام است و 24 سال سن دارد، در یکی از خانه های اعیانی شهرک غرب با همسرش زندگی می کند. همسرش 36 سال با او اختلاف سن دارد و 60 سالگی را تجربه می کند! الهام در خانه ای لوکس زندگی می کند ماشینش هم یکی از ماشین های گران قیمت آلمانی است. زندگی اش در دوره مهمانی های زنانه و خانوادگی سپری می شود و سفر های خارج از کشورش هر فصل ادامه دارد! او در رابطه با زندگی اش می گوید: خیلی ها ما را مسخره می کنند و یا من را تحقیر می کنند که چرا با وجود جوانی محسن را برای زندگی مشترکمان انتخاب کرده ام! نمی گویم علاقه بود، اما شرایط زندگی من جوری بود که تنها راه نجاتم را در زندگی با محسن دیدم! خانه پدری من در جنوب تهران است اما من همیشه آرزوی خانه های لوکس بالای شهر را داشتم، دوستانم معمولا از قشر مرفه جامعه بودند و من هم میخواستم مثل آن ها زندگی کنم! دوست داشتم به مهمانی های آنچنانی بروم و لباس مد روز بپوشم! لذت می بردم از این که سوار ماشین های گران قیمت بشوم و در شهر گردش کنم اما توان مالی پدرم این اجازه را به من نمی داد! کمی ...
روی متکا سنتور می زد
زنین فایده نداره، بابا اصلا گوشش به این حرف ها بدهکار نیست. حسین علیزاده نیز در خاطره ای درباره پرویز مشکاتیان نوشته: یک شب طولانی که من پیش پرویز مشکاتیان بودم (و هنوز هم خانه نشده بودیم)، آن قدر از پدرش برایم گفت که بی آنکه او را ببینم، شیفته اش شدم. آن شب تا نزدیکی های صبح، سخن فقط از پدر پرویز بود؛ وقتی به خانه رسیدم تلفن زنگ زد و آن طرف خط صدای آشفته پرویز، مرا نگران کرد. خبر فوت ...
ماجرای آهنگ جدید ساشا سبحانی با اسنوپ داگ+فیلم
، آن جا مدرسه رفته و زبان اسپنیش یاد گرفته ام خودم از بچگی پول درآورده ام 12 سالگی به ونزوئلا رفتیم، 15 سالگی کاملا به زبان اسپنیش مسلط بودم آن زمان وقتی 15 – 16 ساله بودم وقتی هیات های ایرانی از ایران به ونزوئلا می آمدند می رفتم دم هتل و می گفتم من برایتان ترجمه می کنم و روزی 50 دلار می گرفتم بعد از یک سال کار در آن جا، کارمند یک شرکت خصوصی شدم این ها همه ...
همنشینی با بنفشه آفریقایی
. گیاهان آفریقایی، کنج اتاق بنفشه آفریقایی یکی از همین گیاهان نادری است که مهناز فلاحی کاشتش را در این روزهای کرونایی در خانه تجربه کرده است؛ تجربه موفقی که باعث شد این گیاه خوش آب و رنگ آفریقایی مقیم کنج اتاق خانه شود. همسایه طبیعت دوست ما درباره فوت و فن تکثیر این گیاه سرسخت آفریقایی توضیح می دهد: اسفند گذشته تصمیم به کشت بنفشه آفریقایی در خانه گرفتم. همسرم برای پرورش این گیاه یک ...
طلا دزدی های زنی با عینک دودی!
در تعقیبم بود مرا گم کرد، اما روز بعد زمانی که قصد خروج از منزلم را داشتم باز هم توسط ماموران تجسس دستگیر شدم و حالا باید علاوه بر مجازات سرقت طلا های کودکان، محکومیت دو سال حبس تعلیقی را تحمل کنم، اما ای کاش ... شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) تلاش نیرو های تجسس برای واکاوی جرایم احتمالی دیگر این زن ادامه دارد. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی منبع: خراسان انتهای پیام/ ...
دیپلم افتخار جشنواره فیلم ایتالیا از آن فیلمسازان شیرازی
دختری افغان را روایت می کند که به دلیل ازدواج زود هنگام و خشونت توسط خانواده، از خانه فرار می کند. روایت این فیلم از نگاه مهدی و هادی زارعی خالقان أثر که در امر فیلمبرداری و صدابرداری این فیلم هم نیز مشارکت داشتند از آنچه در خانواده های درگیر در مستند خاتمه می کذرد، مخاطبان را با خود درگیر می کند. مستند خاتمه پیش از این در جشنواره های لایپزیک، فلورانس، پراگ، آمریکن دایکیومنتری ...
بیوگرافی سیدجواد رضویان
در خیلی از فیلم ها از روستا وارد شهر می شد. خودم از این تکرار فرار می کردم، اما خیلی وقتها مجبور می شدم و در رودربایستی قرار می گرفتم. بدون تعارف عرض می کنم خیلی وقتها برحسب نیاز بود. بعضی دوستان هم با ساده پنداری به این کار نگاه می کردند و فکر می کردند چه کاری جواد رضویان را نود شب یا بیشتر در تلویزیون نگه می دارد و مردم را هم جذب می کند، همان روش را در سینما نیز اجرا کنیم. اما سینما با تلویزیون ...
پسری در آرزوی کفش طبی!
راحتی راه بروم. رضا پسر نوجوان 16 ساله که تمام امیدش بعد از خداوند نگاه مهربان حضرت امام رضا (ع) بود، کتاب داستان تلخ و غم انگیز زندگی اش را گشود و تاریک ترین فصل زندگی اش را این گونه بازگو کرد: 16 سال پیش در یکی از محله های محروم در یکی از مناطق حاشیه ای شهر مشهد متولد شدم. فرزند دوم از یک خانواده چهار نفره هستم و یک خواهر بزرگ تر از خودم دارم. پدرم کارگری ساده و مادرم خانه ...
علت ایجاد حس تنفر از فرزند
فکر چیزی نیست که از آن شرمنده باشید و مسلما به این معنی نیست که شما والد بسیار بدی هستید. در واقع، گاهی طبیعی است. شما روزها و سالها را به نگهداری از کسی گذرانده اید که به شما وابسته است و گاهی چالش ها و سختی های زیادی برایتان به وجود آورده است. بطور طبیعی، این سختی ها میتوانند سبب بوجود آمدن احساسات منفی باشند. نفرت از فرزند ، از جمله مسائلی میباشد که بعضی از والدین با آن دست به ...
شهدای دفاع مقدس به کمک مدافعان سلامت می آیند/ مادری که به نیت فرزندان شهیدش ازمالش گذشت
ازدواج کرد، ثمره این ازدواج دو فرزند به نام زینب و محمدمهدی بود که بعد از خبر شهادت پدر به دنیا آمد و نامدار عموی شهیدش شد. خانم عالی مقام پس از بازگو کردن مطالب بالا، از ما می پرسد؛ دیگر چه چیزهایی را می خواهید بدانید؟ می گوییم، چه شد که پس از گذر سال ها از شهادت فرزندان دلبندتان چنین تصمیمی گرفتید؟ آخر شما به اندازه کافی در راه دفاع از این مردم از خودتان گذشتید، برایمان بیشتر صحبت ...
روایت نجات یافتگان از چنگال کرونا
من شروع شد و نزدیک ظهر همان روز بود که تصمیم گرفتم محل کارم را ترک کنم و به خانه برگردم. این آقا که مایل به اعلام نامش نیست، می افزاید: به خانه که رسیدم، کمی استراحت کردم ولی از خواب که بیدار شدم، احساس کردم تبم بالا رفته است و وقتی چک کردم دیدم که تب سنج درجه 39.4 درصد را نشان می دهد. بی جهت و بی اراده به خود می لرزیدم و در بدنم احساس لرزش و بی حسی می کردم به همین دلیل ترس و اضطراب به ...