سایر منابع:
سایر خبرها
ضربه شمشیر سامورایی برای قتل دوست
در ادامه وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل من به قصد قتل وارد درگیری نشده است. ضربه ای که او وارد کرده ارادی و کشنده نبوده است. با این حال از اولیای دم درخواست برائت موکلم را دارم.سپس سه شرکت کننده در دعوا که با قرار وثیقه آزاد بودند یک به یک از خودشان دفاع کردند.یکی از آنها گفت: من از محل کارم که میدان تره بار بود به خانه برگشتم و متوجه درگیری دوستانم شدم. من با ناصر رفاقت زیادی ...
متهم به قتل : دوستم تنبلی کرد، او را زدم
با میله آهنی ضربه ای به سرش زدم که او بیهوش شد. من هم از ترس وسایلم را برداشتم و فرار کردم. نمی خواستم او را بکشم حتی قبل از اینکه من ساختمان را ترک کنم او زنده بود، اما ترسیدم که او را به بیمارستان برسانم. با توجه به اعترافات متهم و نظریه پزشکی قانونی که با گفته های متهم همخوانی داشت با وجودی که هنوز رد پایی از اولیای دم مقتول پیدا نشده بود از سوی رئیس قوه قضائیه به عنوان، ولی دم شرعی ...
داماد تهرانی زن، پدرزن و مادرزنش را سلاخی کرد!
داماد به قتل پدرزن و مادرزن حمید 30 ساله در اعترافاتش در همان صحنه جرم گفت: با برادر همسرم در یک اداره کار می کردیم و 2 سال قبل از طریق او با خانواده همسرم آشنا شدم و به خواستگاری زنم رفتم و ازدواج کردیم. وی افزود: پدرزنم یک ساختمان 4 طبقه داشت و بعد از ازدواج از من خواست که در طبقه چهارم آن ساختمان زندگی کنیم و پدرزنم در طبقه دوم همان ساختمان زندگی می کردند. مرد جوان ...
طناب دار از گردن قاتل تازه داماد برداشته شد
قضایی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت. در آن جلسه اولیای دم گفتند پسرشان تازه عقد کرده بود به همین خاطر برای عامل قتل درخواست قصاص دارند. در ادامه متهم که با قرار وثیقه آزاد بود، وکیل وی تبرئه موکلش را درخواست کرد. سپس دیگر متهمان نیز از خودشان دفاع کردند. در پایان هیئت قضایی با توجه به مدارک موجود در پرونده مصطفی را به قصاص و دیگر متهمان را به حبس محکوم کرد. این حکم با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور رفت و ...
غواص ها بوی نعنا می دهند!/ دریادلان خط شکن
بر هم زدن به تصورم آمد. دنبال کریم گشتم و حتی صداش می زدم بلند و بی پنهان کردن خیلی چیزها. می خواستم بگویم که کریم برگردیم. بچه ها قتل و عام می شن اما به خودم گفتم: نه! دهانت را ببند....گفتم فقط جلو. سریع! بی حرف!... و فین زدم جلو. فاصله مان 20 متر هم نمی شد طناب را آوردم بالا و بی بی زهرا را صدا کردم و محکم تر فین زدم تا بقیه بفهمند این دیگر لحظه های آخر شنای ماست و درست در ...
جزئیات جنایت در بلوک4 قاسم آباد مشهد
با معرفی متهم به قتل که پسر خواهرش است، در تشریح حادثه گفت: بعد از آن که با اعضای خانواده حسن (مرد 65 ساله) درگیر شدیم، همه در پایین بلوک و زیر پله ها بودیم که من به پسر خواهرم مجتبی زنگ زدم و به او گفتم که دعوا کرده ام. او هم با یکی از دوستانش سوار بر خودروی پژو پارس سفید رنگ به محل آمد و ناگهان به طرف اعضای خانواده مرد 65 ساله هجوم برد. ردیابی متهمان فراری که با تلاش ویژه و شبانه ...
حکایت خواندنی تسنیم از جهاد بانوی طلبه؛ از خدمت در بیمارستان کرونایی ها تا غسل جانباختگان کرونایی
، وقتی وارد غسالخانه شدم خیلی ترسیده بودم، هوای تاریک، برخورد تگرگ ها به شیشه نورگیر غسالخانه و میت روی سکو واقعا برایم ترس آور بود. با خود می گفتم میت بعدی حتما خودم هستم یادگاری با اشاره به وضعیت غسالخانه و مشکلاتی که در هنگام غسل میت کرونایی داشت گفت: به هرحال، باید میت را غسل می دادم، جلوی سکویی که میت قرار گرفته بود ایستادم حتی قد من به سکو نمی رسید و صندلی هم نبود که زیر ...
15 سال در خیابان زندگی کردم/ شب ها زیرِ ماشین، پشت شمشادها و خرابه ها می خوابیدم/ برخی برای تهیه مواد ...
...، ادامه می دهد: حدود یک سال پیش که هنوز اعتیاد داشتم، یک نفر از بچه های قدیمی من را حوالی مولوی دید و شناخت، آمد سمتم و گفت، خاله مهناز شمایی؟ سلام علیک کرد و گفت: از مهرداد (شوهرم) خبر داری؟ گفتم: نه! گفت: مهرداد ترک کرده و با دختر عمویش ازدواج کرده است. با یک خانواده موادفروش زندگی می کردم مهناز ادامه می دهد: وقتی کارتن خواب شدم، از هیچ چیزی ابایی نداشتم؛ هیچ چیز برام ...
قتل جوان تهرانی با شمشیر سامورایی
یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در آن جلسه پدر و مادر قربانی برای مجتبی حکم قصاص خواستند. مادر داغدار در حالی که اشک می ریخت گفت::پسرم به تازگی عقد کرده بود، اما مجتبی که با پسرم دوست بود، با بی رحمی زیاد و با ضربه های شمشیر او را کشت و با وثیقه آزاد شد. من به همین خاطر حاضر به گذشت نیستم. نزاع دسته جمعی در پلایین موجب قتل یک جوان سپس در ادامه ...
راز جسد سوخته
اعضای خانواده ام به اتهام فراری دادن من دستگیر شدند تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. 4 دلیل برای ارتکاب قتل بازپرس مصطفی واحدی از شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت پس از شنیدن حرف های متهم با استناد به 4 دلیل قضایی دستور بازداشت وی و انتقالش به اداره آگاهی را صادر کرد. نخستین دلیلی که به آن استناد شد اختلاف یک میلیارد تومانی متهم با مقتول بر سر ملک بود. دومین دلیل ...
بعثی ها به من می گفتند پاسدار خمینی
اسارت به سر می بردید، بیشتر به چه چیزهایی فکر می کردید؟ همه فکر و ذکرم پیروزی در جنگ بود. عراقی ها مدام مانور می دادند و می گفتند ما فلان شهر را هم گرفتیم، دیگر داریم به تهران می رسیم؛ برای همین همیشه دعا می کردم که این انقلاب که با سختی به دست آوردیم، از دست نرود و در این جنگ پیروز شویم. خیلی هم به خانواده ام فکر می کردم. مدام با خودم می گفتم خانواده ام می دانند اسیر شده ام؟ الان چه حالی ...
مرد خشمگین جان پدر و مادر همسرش را گرفت
چرا به محل کار دخترش رفته و آبروریزی کرده ام. من هم عصبانی شدم و گفتم دخترت به من بی احترامی می کند. مشاجره ادامه داشت و پدرزنم که از طبقه دوم صدای دعوای ما را شنیده بود به خانه ما آمد. متهم ادامه داد: پدرزنم وقتی شنید ماجرا از چه قرار است ناگهان به سمتم هجوم آورد و چند سیلی در گوشم زد. درست در همان لحظه از خود بی خود شدم و کنترلم را ازدست دادم. چاقویی برداشتم و ابتدا به پدرزنم چاقو زدم و بعد به ...
قاتل وحید مرادی به قصاص محکوم شد
...: مردی که متهم است در زندان وحید مرادی، یکی از اشرار معروف تهران را به قتل رسانده است، بعد از محاکمه دوباره در دادگاه کیفری استان تهران برای بار دوم به قصاص محکوم شد. به گزارش شرق، این متهم به نام سعید چند سال قبل فردی را به قتل رسانده، اما موفق به جلب رضایت اولیای دم شده و از زندان آزاد شده بود، اما دوباره مرتکب قتل شد و به همین دلیل در زندان به سر می برد که با وحید مرادی هم ...
قصاص برای عامل قتل در عروسی
.... من از ترس فرار کردم. سپس متهمان دیگر یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و گفتند فکر نمی کردند نزاع منجر به قتل شود و قصد داشتند مقتول و متهم را از هم جدا کنند. در ادامه وکیل متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را مطرح کرد. سپس متهم ردیف اول یک بار دیگر در جایگاه قرار گرفت و خواستار بخشش اولیای دم شد و گفت از کاری که کرده، به شدت پشیمان است. او گفت: فرهاد جوان ...
داماد عصبانی پدر و مادر همسرش را کشت
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، عصر دوشنبه رهگذرانی که از خیابانی در شهرک ولیعصر تهران عبور می کردند، با شنیدن صدای فریاد های مرد جوانی که با لباس های خونی روی بالکن طبقه چهارم یک ساختمان ایستاده بود و می گفت: آهای مردم، من آدم کشتم؛ با پلیس تماس بگیرید. وحشتزده توجه شان به وی جلب شد. دقایقی پس از این ماجرا مأموران کلانتری 153 شهرک ولیعصر در محل حاضر شدند. با ورود مأموران ...
قاتل وحید مرادی به قصاص محکوم شد
به گزارش شرق، این متهم به نام سعید چند سال قبل فردی را به قتل رسانده اما موفق به جلب رضایت اولیای دم شده و از زندان آزاد شده بود اما دوباره مرتکب قتل شد و به همین دلیل در زندان به سر می برد که با وحید مرادی هم بند شد و این بار متهم به قتل وحید مرادی شد. حکم قصاص سعید درباره قتل دومش مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت اما درخصوص قتل وحید مرادی این رأی نقض شده بود که به همین دلیل او ...
اعلام رأی نهایی دادگاه برای قاتل وحید مرادی
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از شرق، این متهم به نام سعید چند سال قبل فردی را به قتل رسانده اما موفق به جلب رضایت اولیای دم شده و از زندان آزاد شده بود اما دوباره مرتکب قتل شد و به همین دلیل در زندان به سر می برد که با وحید مرادی هم بند شد و این بار متهم به قتل وحید مرادی شد. حکم قصاص سعید درباره قتل دومش مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت اما درخصوص قتل وحید مرادی این رأی نقض شده ...
جلسه دادگاه هم سلولی وحید مرادی برگزار شد
اتهام علی، هم بندی وحید مرادی در زندان، با اتهامی مجزا از پرونده وحید مرادی در محل دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. در این جلسه قاضی زالی گفت: علی پس از 8 سال توانست رضایت خانواده مقتول را اخذ کند و با توجه به اینکه حکم قصاص ساقط شده، علی متهم به اخلال در نظم و امنیت عمومی است و با توجه به حساس بودن اتفاق رخ داده در این خصوص پرونده شما در دستور بررسی قرار گرفته است. سپس نماینده ...
قاتل: مقتول تنبل بود او را کشتم!
انجام بده. او با شنیدن این حرف عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. از او خواستم آرام باشد، اما او به فحاشی ادامه داد و به خانواده ام ناسزا گفت که با هم درگیر شدیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت کنترل اعصابم را از دست دادم که یک میله آهنی برداشتم و به سرش زدم. متهم در آخر گفت: وقتی یعقوب بیهوش روی زمین افتاد، از ترس فرار کردم تا اینکه بازداشت شدم. در این سال ها از خانواده یعقوب خبری نشده است. باور کنید او را مثل برادرم دوست داشتم، فقط می خواستم تنبلی را کنار بگذارد و کارهایش را خودش انجام دهد. از دادگاه درخواست گذشت دارم و پشیمانم. در پایان هیئت قضایی وارد شور شد. ...
مرگ در زندان؛ عاقبت جنایت انتقام جویانه
.... وقتی مادرم را می دیدم خیلی ناراحت می شدم. کیوان باعث شده بود برادرم را اعدام کنند و زندگی ما به این روز افتاده بود. دیدن مویه های مادرم دلم را به درد می آورد.به کیوان گفته بودم این کارش را تلافی می کنم و چندین بار هم خواستم تلافی کنم، اما فرار کرد. کلتی تهیه کرده بودم و همراه داشتم تا وقتی کیوان را دیدم او را بزنم. متهم به قتل در ادامه گفت: روز حادثه با دوستم سعید به گورستان رفته بودیم، سعید ...
مرگ در زندان؛ عاقبت جنایت انتقام جویانه
هم خواستم تلافی کنم، اما فرار کرد. کلتی تهیه کرده بودم و همراه داشتم تا وقتی کیوان را دیدم او را بزنم. متهم به قتل در ادامه گفت: روز حادثه با دوستم سعید به گورستان رفته بودیم، سعید موتور داشت، او تازه از زندان آزاد شده بود و به خاطر دوستی ای که با من و برادرم داشت، با هم سر مزار برادرم رفتیم.باز تصویر مادرم جلوی چشمم آمد؛ وضع روحی مادرم خیلی بد بود. بعد از اینکه از سر مزار برادرم بلند شدیم، سوار ...
راز قتل پدر به خاطر 87 هزار تومان؛متهم: عذاب وجدان دارم
پدرم بر سر 87هزارتومان پول بود. یعنی من به خاطر این مبلغ ناچیز تبدیل شدم به قاتل پدرم. پدری که سال ها برای زندگی و بزرگ کردن من زحمت کشیده بود. ببینید موادمخدر چطور زندگی آدم هایی مانند من را تباه می کند. این مبلغ را برای چه کاری می خواستی؟ رفتم مواد بخرم که فروشنده گفت 87هزارتومان کم دارم. یادم نیست دقیقا چقدر پول همراهم بود. اصلا پول همراهم بود یا نه. راستش من به شدت خمار ...
قتل پدر به خاطر 87 هزار تومان پول | متهم: عذاب وجدان دارم؛ کاش زمان به عقب برمی گشت
داشت با آتش زدن خانه به پدرش خسارت مالی بزند و از او انتقام بگیرد اما نه تنها باعث مرگ پدرش شده، بلکه خودش و مادر و برادرش نیز در این آتش سوزی صدمه دیدند. چرا با پدرت درگیر شدی؟ شاید خنده دار باشد اما دعوای من با پدرم بر سر 87هزارتومان پول بود. یعنی من به خاطر این مبلغ ناچیز تبدیل شدم به قاتل پدرم. پدری که سال ها برای زندگی و بزرگ کردن من زحمت کشیده بود. ببینید موادمخدر چطور ...
قتل پدر زن و مادر زن بر سر ایمپلنت دندان همسر!
ساختمان چهار طبقه متعلق به خودش منتقل کنم و ما هم قبول کردیم و بدین ترتیب در طبقه چهارم آنجا زندگی مان را ادامه دادیم و همسایه پدر زن و مادر زنم شدیم. فکر می کردم، بعد از این زندگی ما شیرین تر شود و کمتر با هم درگیر شویم، اما اشتباه فکر می کردم، چون از روزی که محل زندگی ام را به خانه پدر زنم انتقال دادم، اختلافات ما بیشتر شد. پس از این درگیری های ما به خانواده همسرم کشیده شد و مادر زن و پدر زنم ...
عملیات کربلای 5 عملیاتی با رمز پرواز!
نشستم کنارش گفتم چی شده، شما چرا اینقدر تمیزید؟ وارد آب نشدید نه صدایش می لرزید میان گریه گفت: وقتی گروهان شما وارد آب شد و توی آب شما رو زدن فرمانده گروهان اجازه نداد گروهان ما وارد آب بشه تازه از گروهان شما هم دسته رضا محمد رضایی هم وارد آب نشد دستی روی شانه اش زدم و گفتم حالا چرا گریه می کنی سرش را روی زانویش گذاشت و صدای هق هق اش بلند شد، بلند شدم از سوله دویدم بیرون ابوالفضل بیرون سوله ایستاده ...
روایتی از منش بزرگ یک رزمنده دفاع مقدس/ دل دریایی در دیار غواصان دریادل
در همه خانه ها نبود. بعد از بیست روز یا یک ماه با تماس به منزل یکی از آشنایان گفتم در اهواز هستم. گفتند چرا اطلاع ندادی و ما یک ماه است که به دنبال تو می گردیم که در جوابشان گفتم شاید اجاره نمی دادید که بیایم و به آن ها گفتم که در منطقه هستم و از هر 45 روز، یک بار به مرخصی خواهم آمد. وی می افزاید: فرزند بزرگ خانواده بودم و پدرم نیز فوت کرده بود که من، خرج خودم، مادرم و برادرم را درمی ...