سایر منابع:
سایر خبرها
خیلی دوست داشتم روزی پیراهن پرسپولیس را بر تن کنم
است و برای پرسپولیس زحمت کشید ولی من کار خودم را انجام می دهم و سعی می کنم برای تیمم مفید باشم. امیدوارم در این راه بتوانم موفق شوم و هواداران و کادر فنی از من راضی باشند. چه شد شماره 14 را پوشیدی و اینکه قرار است در لیگ هم همین شماره را برتن کنی؟ این شماره را دوست داشتم و خودم آن را اتتخاب کردم. در لیگ هم به امید خدا همین شماره را می پوشم. اوایل مصاحبه گفتی از بچگی عاشق ...
مهدی پور: نیامدم جای کریمی را بگیرم، خدا کند بماند
، آینده تیمش و برخی موضوعات دیگر مطرح کرد که مشروح آن را در ادامه می خوانید: **امیدوارم برای استقلال مثمرثمر باشم بعد از اینکه قراردادم را با ذوب آهن فسخ کردم، چند پیشنهاد از تیم های لیگ برتری داشتم اما بعد از مشورت با بزرگانم و البته بررسی همه جوانب دوست داشتم تصمیمی بگیرم که به نفع خودم و آینده فوتبالم باشد. از این رو انتخابی کردم که از آن راضی ام و امیدوارم حضور در استقلال در ...
روایت زندگی کاسبی که بخشی از هویت ناملموس قاسم آباد است
...: جد بزرگ ما یعنی پدربزرگم مال گرمو و قلقلو بودند. پدرم هم متولد آنجا بود. گرمو و قلقلو مال وطن خودمان، ایران بود؛ اما ناصرالدین شاه آن را به روس ها داد و پدرم مجبور شد که به رباط بیاید. ماجرای واگذاری گرماب و قلقلاب از سوی ناصر الدین شاه به ترکمنستان به پیمان آخال یا آخال تِکّه برمی گردد. علی اصغر شمیم در کتاب ایران در دوره سلطنت قاجار در باره این قرارداد نوشته است: در ماده سوم مقرر شد که چون ...
روایت دانش آموزی که نابینایی را عاجز کرد/با ظهور امام زمان(عج) دنیا جای بهتری برای زندگی می شود
کارهایم را انجام دهم و وابسته کسی نباشم. وی ادامه می دهد: بدون شک یکی از مهم ترین عواملی که باعث موفقیت من شد، پشتیبانی و حمایت های بی دریغ مادر و پدرم بود ، همواره سخنان و نصایح مادرم، نیرومندترین منبع انرژی و انگیزه برای من بود تا بتوانم من راه سخت موفقیت را ادامه دهم. آرزو دارم معلم شوم این دختر نابینا آرزو دارد بزرگ که شد یک خانم معلم شود و برای رسیدن به این آرزوی ...
کنکور تنها راه موفقیت نیست!
کنکور می خوانید. رتبه 140 کنکور در سال 89 از حال و روز خود می گوید. او در رشته ریاضی و فیزیک جزو معدل های برتر مدرسه بود. در آن دوران ترازهای قبل از کنکورش هم همیشه برتر بود. او اینگونه درباره خود روایت می کند: در دانشگاه امیرکبیر، نفت قبول شدم و همزمان در رشته هنر نیز درس می خواندم. هم اکنون در دوره های جواهرسازی شرکت می کنم تا بتوانم از این مهارت برای اشتغال استفاده کنم. هرچند هم اکنون ...
پیشنهاد لوور به نوه سردار اسعد بختیاری
ساکن آمریکا بودند. مادرم باردار بود که برای دیدن برادرش به دانمارک سفر می کند و چون مریض احوال می شود، نمی تواند به آمریکا برگردد. بنابراین من در سال 1358 در کشور دانمارک متولد می شوم. پدرم عاشق ایران بود. یک وطن پرست تمام عیار. همین هم شد که وقتی جنگ تحمیلی در ایران شروع شد خانه اش در آمریکا را فروخت و به کشورش برگشت تا برای ایران بجنگد. پدربزرگم ابراهیم شمس آبادی و برادرش حاج علی شمس آبادی از ...
گفتگو با نوجوان برگزیده مسابقات کشوری جابربن حیّان
. اگر دانش آموز ماژیک داشته باشد، می تواند روی صفحه ی فلزی آن بنویسد. بعد، به این مطلب رسیدم که می تواند در خانه ی سالمندان استفاده شود. برای نمونه، برای آن ها که الزایمر دارند یا برای اینکه وسایل شخصی شان روی زمین نیفتد. الان میز مغناطیسی ات کجاست؟ در پژوهشسرای رویان نگهدای می شود. شیوع بیماری کرونا خیلی از کار ها را تحت تأثیر قرار داده است. من هم می خواستم گواهی ثبت اختراع میز ...
روایت جدال حقوقدان کم بینای شاهرودی برای عبور از حصار گمنامی
به حقوق خود آگاه نیستند دفاع کنم. مثلاً بانویی که در دعاوی خانوادگی مورد ظلم قرار گرفته و راه گریزی برایش نیست.دفاع از این افراد برای استیفای حقوق شان در محکمه دغدغه ام بود؛ از طرفی چون ما قشری هستیم که ممکن است به علت پاره ای از ضعف های فرهنگی مورد بی مهری قرار بگیریم بنابراین به دنبال این بودم تا حقوق مان را لااقل به افرادی با موقعیت خودم بشناسانم. با توجه به وضعیتی که داشتید این کم ...
فضای مجازی بلای جان کتابخوانی شده/ شاید یکی دو سال دیگر با تریلی کتاب به شهرها سفر کنم
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح توس ؛ ساعت حدود 10 دقیقه بامداد است و در حاشیه میدان مرکزی تربت حیدریه، راننده پراید وانت مشکی در اتاق خودروی خود را بالا زده است، نزدیک تر که می شوم تصاویری از کتاب هایی را که در قفسه های کوچک پشت این کتابخانه سیار قرار گرفته است می بینم، این کتاب فروشی سیار توجه من را به خود جلب می کند و باعث می شود دقایقی به گفت وگو با این مرد علاقه مند به ...
وداع با پدر در روزی که حال و هوایش متفاوت بود!
مینی بوس می رفتیم. دستم در دستان پدرم بود. آن روز خیلی دلتنگی کردم. فردا، چون از چالوس اعزام می شدند به چالوس رفتیم و بار آخر پدرم را دیدم؛ همه می دانستند این بار آخر است. دوستان صمیمی پدرم شهید حسین محبوبی و پسرعموی شان شهید رمضانعلی محمدپور در عملیات والفجر 8 شهید شدند. پدرم روی زمین بند نبود. از بهمن تا اسفند که برای بار آخر اعزام شد عین اسپند روی آتش بود. رفت و دیگر برنگشت. نحوه ...
طارمی: آرزویم بازی در رئال است/می خواهم آقای گل لیگ پرتغال شوم/باید عنوان برترین تیم آسیا را حفظ کنیم
است که موفق باشم و در کنار آن، نیم نگاهی به آینده و تیم های بزرگتر دارم . برای رفتن به تیم های بزرگ، باید از تیم های بزرگ نقل مکان کرد. این قسمتی از هدف من بود که با حضور در لیگ پرتغال تا حدودی به آن رسیده ام. بزرگترین رویایی که در سر داری چیست؟ واقعیت این است که فصل خوبی را سپری کردم. خودم پورتو را دوست دارم چون در ایران نیز شناخته شده است. از سبک بازی و اعتقادی که مربی این ...
ماجرای عابدزاده ای در سیو استثنایی پنالتی ستاره پورتو
که روی دروازه من ایجاد می شود چه برخوردی داشته باشم و چگونه عمل کنم. باید تجربه کسب کنم، پخته تر از این بشوم و یاد بگیرم که چطور می توانم به تیمم در هر بازی کمک کنم. به خدا نزدیکتر شدم بازی با پورتو هم خب خیلی به خدا نزدیک تر شدم و دیگر خودم را دست او سپردم. به چشم دیده ام که خدا هدایتم می کند. وقتی یک جریانی در من هست که در طول بازی هدایت می شوم، جلویش را نمی گیرم. همان تصمیمی ...
یزدانی: با حمایت می توانم لژیونر هندبال شوم
مهسا یزدانی از ستاره های تیم ملی هندبال کشورمان است در گفت و گو با "ورزش سه" گفت: من از 9 سالگی هندبال را شروع کردم و الان که 28 ساله هستم علاوه بر حضور در تیم ملی هندبال در رشته بدنسازی و کراس فیت می پردازم. او در خصوص مربیگری ادامه داد: برای مربی گری یکسری اهداف خاص در نظر گرفتم، با توجه به کرونا، شرایط خاص جامعه، عقب افتادن بازی های لیگ و همچنین شرایط متفاوت لیگ هندبال هنوز تصمیم ...
به مناسبت هفته ناجا این بار سرکار استوارها و ستوان ها از نیروی انتظامی گفتند
های شغلشان، آرزوهایشان، رفقای شهیدشان و ... گفتند. در عملیات دستگیری باند دیوار چین اشهدم را خواندم به سراغ یکی از ماموران پلیس آگاهی می روم و می خواهم خودش را معرفی کند، این استوار دوم می گوید: حسین هستم، از 19 سالگی وارد ناجا شدم، مادرم خیلی نگرانم هست چراکه حتی وقتی خانه هستم باید در دسترس باشم و امکان دارد نصف شب بخواهم فوراً آماده شوم و بروم برای دستگیری، البته گلایه ای ندارم چون ...
ورد آورد، محله قهرمان پرور است
مسابقات جهانی تایلند WBPF 2016 مدال طلای مسابقات را کسب کردم. آن موقع خودم تصور نمی کردم که بتوانم قهرمان جهان شوم. اما از آنجا که با پشتکار و تلاش و انگیزه می توان به موفقیت رسید، توانستم بر تمام رقبا غلبه کنم و روی سکوی قهرمان جهانی بروم. این افتخار بزرگی برای من بود و بسیار خوشحال بودم که برای کشورم، شهرم، محله ام و خانواده ام افتخارآفرین شدم. فیضی در ادامه درباره راه اندازی باشگاه در ...
اخراجی یحیی: حرف های زیادی دارم اما به خاطر پرسپولیس سکوت می کنم
کرده به ربیع خواه و البته محمد انصاری نیازی ندارد. دیروز به همین بهانه با محسن ربیع خواه هم کلام شدیم. محسن ربیع خواه این روزها چه کار می کند؟ در بلاتکلیفی محض به سر می بریم! واقعاً شرایط جالبی نیست. چرا جمع می بندی؟ بلاتکلیفی به سر می بریم! منظورت خودت و محمد انصاری است؟ بله، احساس می کنم احترام من و محمد انصاری حفظ نشد. به هر حال هم من و هم محمد انصاری ...
روایت زندگی یک پزشک مهاجر گلشهری | ویزیت رایگان نذر آقا اباعبدا... (ع)
وارد دانشگاه های ایران شوم بازهم باید هزینه بپردازم، حتی ممکن است بعد از گذشت یک سال شهریه ها و قوانین تغییر کند و با مشکلات بیشتری مواجه شوم. مشوق اصلی من مادرم بود از او درباره انگیزه اش برای خواندن رشته پزشکی می پرسم و اینکه دوست داشت عنوان دکتر قبل از نام خانوادگی اش قرار بگیرد و آیا این پیشوند که قبل از اسم شما آمده است کمک کرده اوضاعتان از بقیه بهتر باشد و محمد می گوید: ...
ماجرای دزد رفیق باز!
چند بار سعی کردم مواد مخدر را کنار بگذارم اما مانند خیلی از معتادان فقط چند روز دوام می آوردم. اولین فرزندم به دنیا آمد اما او در حالی که بیشتر از یک سال نداشت، به دلیل بیماری جان سپرد اما این حقیقت تلخ نیز نتوانست مرا از مسیر سقوط باز دارد که به خودم بیایم و دریابم که زندگی ام در حال نابودی است.برای تامین هزینه های اعتیادم در یک مسافرخانه مشغول کار شدم ولی مدتی بعد هنگام نظافت در یکی از اتاق ها ...
از پارالمپیک تا بازی در موزیک ویدئو!
، کنار آمدم و طوری با آن برخورد نمی کنم که زندگی ام را مختل کند. مثل گذشته دیگر به مراکز درمانی نمی روم و خودم تمرینات فیزیوتراپی و کاردرمانی را یاد گرفتم و در خانه انجام می دهم. دو سال اول بعد از تصادف بیشتر تمرینات فیزیوتراپی و کاردرمانی انجام می دادم اما عادت کردم که روی ویلچر بنشینم. درمجموع این تصادف باعث شد که من مستقل شوم. الان هم بین خودم با یک آدمی که راه می رود، خیلی تفاوتی احساس نمی کنم ...
گفت وگوی خواندنی با بازیگر نقش مرجان در سریال بوم و بانو / پایان قصه غافلگیرم کرد
زندگی می کردند. زمانی هم که فیلمنامه را می خواندم، برای خودم نت برداری و تحقیق درباره آن دوران می کردم. درباره لباس و گریم فکر می کنم حوزه تخصصی است و من نباید وارد آن شوم. به هر حال شما به عنوان بازیگر سریال نیاز به ابزار های درستی برای ایفای این نقش داشتید. آیا این ابزار ها به درستی در اختیار شما قرار گرفت که بتوانید آن را برای مخاطب باورپذیر کنید؟ بر اساس شنیده ها و فیلم هایی که دیدم ...
عاقبت شوم دوستی مارال و مهدی در میهمانی مختلط! / در دادگاه چی رو شد
آیند طلاق می خواهند اما من باید بدانم که مشکل چیست و اگر دیدم قابل حل شدن نیست حتماً حکم طلاق می دهم. حالا بگویید مشکلتان با این آقا چیست؟ مارال گفت: از ابتدا عجله کردم و همین عجول بودنم هم باعث شد الان به بن بست برسم. من و مهدی در یک میهمانی همدیگر را دیدیم. او دوست شوهرخواهرم سیامک بود و من خام تعریف های سیامک شدم. یک ماه باهم ارتباط دوستانه ای داشتیم و پس از آن هم ازدواج کردیم اما تنها 3 ...
روایت 26 سال خدمت در حرم رضوی/ هرچه دارم از عنایت و کرامت حضرت رضا(ع) است
... وی می افزاید: در این چند سال خدمت روزی که نوبت کشیک من می رسد چنان شور و هیجان دارم که اگر در سفر باشم هر طور که باشد خودم را به مشهد می رسانم و در مواقعی که دچار مشکل و یا گرفتاری می شدم و امکان حضورم در کشیک مهیا نبود آن روز به لحاظ روحی روز خوبی برایم نبود. در این 12 ساعتی که در کشیک مشغول خدمت هستم زمان به سرعت باد برایم می گذرد. این خادم حرم رضوی تنها خواسته اش از امام رضا(ع) فراهم شدن امکان اشتغال و ازدواج برای جوانان و عاقبت بخیری است. انتهای پیام/282/ ز ...
ماجرای دزد رفیق باز!
در کلاس سوم راهنمایی رها کردم تا وارد بازار کار شوم و درآمدی برای تفریحاتم داشته باشم. این بود که در سن نوجوانی و برای یافتن شغلی پردرآمد، عازم تهران شدم و در آن جا به گلدوزی و خیاطی روی آوردم.به دلیل استعدادی که داشتم خیلی زود این حرفه را آموختم و انواع گلدوزی ها را روی مانتوهای زنانه انجام می دادم. در این میان گاهی برای دیدار خانواده ام به مشهد می آمدم و سراغ دوستان خلافکارم را نیز می گرفتم. آن ...
روایت خانواده مصلحی که معلم دانش آموزان نابینا و کم بینا هستند
تعطیلی مدارس به واسطه تاریکی هوا دچار مشکل می شدم یا پدرم به دنبال من می آمد یا با دوستانم به خانه می رفتم. 13 سال داشتم که مشخص شد بیماری من و خواهر و برادرانم پیش رونده است؛ بنابراین برای ادامه زندگی و تحصیل در مدارس آموزش نابینایان به همراه خانواده به تهران رفتیم، البته در آنجا هم دروس را کامل آموختم و بعد از کسب مدرک دیپلم بود که خط بریل را که ویژه دانش آموزان نابیناست فراگرفتم. ...
همیشه یکی هست که حسرت زندگی اش را بخوریم
شان هر روز فحش می خورند اما قربان صدقه اش نصیب من است. انگار اگر کار کنی، نقد می شوی اما کار نکرده همیشه عزیز تری! خلاصه که صبح ها در آغوش مرغی از خواب بیدار می شوم و شب ها در آغوش دیگری به خواب می روم. غذایم آماده است. لازم نیست به خودم زحمت بدهم و تخمی هم بگذارم. تنها دغدغه این روزهایم شده کجای این باغ بزرگ نرم تر است برای خوابیدن. رفیق خوبی ...
یزدانی : برای المپیک تلاش می کنم نه جهانی
...> * باوقفه ای که کرونا تحمیل کرد و اتحادیه جهانی کشتی هم هیچ برنامه ای نداشت، برای خودم هم دوری از کشتی مشکل بود. وقتی مسئولان باشگاه استقلال و اسپانسرهای تیم، پیشنهاد دادند با این تیم همکاری کنم، پذیرفتم و برای خاتمه دادن به چندماه بلاتکلیفی، با این تیم مردمی و محبوب فعالیت جدیدم را شروع کردم. * امیدوارم شرایطی فراهم شود تیم های بزرگ و مردمی دیگری مثل پرسپولیس و... هم به لیگ کشتی بیایند. ورود ...
سقفهای شیشه ای که با رمز خودباوری در خطوط مترو شکسته شدند
جوان را در یک روز سرد زمستانی برای شروع فصل جدید زندگی اش به تهران می کشاند. او این طور تعریف می کند که با مشورت مادر و پدرم تصمیم گرفتم که کار در مترو به عنوان یک مُد حمل و نقل جدید که تار و پودش با تکنولوژی همراه هست را انتخاب کنم همان شغلی است که سال ها است خودم را در حال انجام آن تصور می کردم و موفقیت در آن را در ذهنم می پروراندم. در آزمون استخدامی شرکت کردم و بعد از قبولی و طی کردن ...
شاخه زیتون از دستش افتاد و شهید شد
؟ – البته ما از دست نمی دهیم، چون شهدا زنده اند، خیلی وقت ها که از منزل پدرم به منزل خودم می آیم حضورشان را در کنارم احساس می کنم، احساس می کنم به منزل می آیند و به من سر می زنند، احساس می کنم پیش من نشسته اند. در این روزها حال روحی تان چطور است؟ شما که درست در اولین روزهای زندگی مشترک همسرتان را از دست داده اید؟ – اگر همسرم به مرگ طبیعی از دنیا می رفت شاید الان روحیه خیلی بدی ...
مدیریت و روان شناسی پول؛ برای درآمدزایی بیشتر طرز فکرتان را تغییر بدهید
که درآمدهای دلاری قابل توجهی در ماه دارند، یاد گرفتم که آنها نگرش متفاوتی دارند. افراد با درآمدهای کلان، سیستم ها و مراحلی برای هماهنگ کردن میزان کار در یک کسب و کار بزرگ را دارند، آنها در کار خود حرفه ای، مطمئن و آگاه هستند. یک سیستم دفترداری دارند و یک حسابدار برای کمک به تصمیمات تجاری، دائماً در حال یادگیری هستند. در نهایت بر ترس های شان غلبه می کنند تا ریسک کسب و کار جدید را مور ...