خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
معرفی کتاب طنز دزد مو وزوزی و انسان فرهیخته
.... نصف شب بیدار شدم و رفتم سرجایم بخوابم که دیدم کسی توی تختم خوابیده. زنِ بی نقص و بی لباسی بود. آن قدر آرام و عمیق خوابیده بود که دلم نیامد بیدارش کنم. رفتم توی هال و روی کاناپه خوابیدم. صبح که بیدار شدم کسی روی تخت نبود. جز تصویری خیالی و سردردْ اثر دیگری از او باقی نمانده بود. شبِ بعد دوباره رفتم بالکن. جعبهٔ کوچکِ فلزی ام را باز کردم و سیگاری را که از قبل آماده کرده بودم کشیدم. چشم هایم که ...
رسیدن به دوبنده تیم ملی بعد از کرونا و خوردن یک لیتر خون/ حسین خانی: مغرضان را حلال نمی کنم
مصطفی حسین خانی در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم در مورد برتری اش در مسابقه انتخابی روز گذشته تیم ملی کشتی اظهار داشت: من هر سال در مسابقات انتخابی شرکت کردم و بعد به مسابقات جهانی رفتم. خدا را شکر در این انتخابی هم کشتی گرفتم، آنهم با وجودی که اصلاً شرایط خوبی نداشتم. وی در مورد اینکه کشتی انتخابی وزن 74 کیلوگرم به خاطر وضعیت جسمانی او یک هفته به تعویق افتاده بود، تأکید کرد ...
تعرض به دختر جوان با انرژی درمانی/ متهم: او را عقد کرده بودم
سال هاست که انرژی درمانی بلدم و بیماران زیادی را هم که پزشکان نتوانستند درمان کنند، با این شیوه درمان کرده ام. من به خواست این دختر و دایی اش برای درمان به خانه آنها رفتم. چند جلسه ای که به خانه شان رفتم به او علاقه مند شدم و برای اینکه درمان راحت تر انجام گیرد و مرتکب عمل غیراخلاقی نشویم او را صیغه کردم و روابط ما کاملاً شرعی بود اما نمی دانم چرا حالا او از من شکایت کرده. من اتهامم را ...
با گم شدن برای همیشه خداحافظی کردم؟
...> بعد از این که به خانه رسیدم گفت شما به خانه رسیدید. برای فردا هشت صبح برنامه ریزی دیگری وجود دارد تا به سرکار تعیین شده بروید. صدای قار و قور شکمم بلند شده بود و حسابی گرسنه بودم. داشتم فکر می کردم توی این سیاره غریب از کجا غذا پیدا کنم؟ که صدا دوباره گفت کدام رستوران را انتخاب می کنید، بهترین، نزدیک ترین، یا محبوب ترین؟ داشتم فکر می کردم پول از کجا بیاورم که ...
عروسک های مشکل گشا
بمانند سریع ما را به طرف خانه برد. من گریه ام گرفته بود و به هیچ صورت آرام نمی شدم. چیزی که در خاطرم مانده این است؛ با خودم در عالم کودکی می گفتم چیزهایی که هواپیماها می ریزند چون در هوا برق می زدند خوشگل است، پس چرا این مردم این همه ترسیده اند؟ دیدن آن واقعه و ترسیدن من و گریه های فراوان آن روز، سبب شد دچار یک بیماری پوستی با منشأ عصبی شوم که تا سال ها من را آزار می داد و هیچ دکتری هم علت آن را ...
تاجرِ انسان
بیشتر از ما می فهمه. البته عقلش هم زیاد بود. یک بار که بُواش از برازجون براش مجله ی "بچه ها گل آقا" خریده بود، اول نشست قشنگ خوندش. بعد اومد تو مدرسه و هر روز یه جُوکیش برامون تعریف کرد و بچه ها همه عاشق گل آقا شدند. بعد از یک هفته اومد مجله برگ برگ کرد و هر برگیش 50 تومن فروخت. راست و دروغش پای خودش، اما می گفت حتی فهرستش هم فروخته و الان با سودش می تونه هفت تا مجله دیگه بخره. خیلی قبولش ...
خوشبختی از آن شیرینی هایی است که باید گرم گرم نوش جان کنید
آگاهی بیچارگیم تمام شد و با غرور و سرافرازی با آغوش باز دروازه های وجودم به روی خوشبختی باز شد و از آنجا بود که بعنوان رسالت اصلی خودم پذیرفتم که الهام بخش زندگی باشم و انتقال دهندة عشق، شادی و خوشبختی برای مردم خوب کشورم باشم. *به نظر شما انسان خوشبخت کیست؟ من جای خوشبختی را در زندگی یافتم که با رنج و سختیهای عجیب زندگی مواجه شدم اما آنها نتوانست مرا از پای درآورد چون همیشه فکر می ...
تاکید بر افزایش حساسیت عمومی برای مقابله با کرونا
به مراکز درمانی است ادامه داد : مردم باید نسبت به علائمی نظیر تب ، سردرد ، سرفه و تنگی نفس و بی حالی که از علائم شروع کرونا است حساس باشند و در سریع ترین زمان ممکن به پزشکان و مراکز درمانی مراجعه کنند. معاون درمان وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی گفت : بیشتر بیماران بد حال مبتلا به بیماری کووید 19 افرادی هستند که دیرهنگام و بعد از گذشت یک هفته یا 10 روز و بعد از آنکه بدحال شدند به مرا ...
پسر خشمگین قصاص شد
ضربه ای به کامران می زند و بعد از محل فرار می کند. بدین ترتیب همزمان با انتقال جسد کامران به پزشکی قانونی مأموران پلیس تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی و دستگیری قاتل فراری آغاز کردند. مأموران پلیس در نهایت با مشخصاتی که شاهدان عینی حادثه در اختیار آن ها گذاشته بودند موفق شدند قاتل 19 ساله را به نام پیمان شناسایی و پس از گذشت چند روز از حادثه بازداشت کنند. مست بودم متهم پس ...
کلاهبرداری تلگرامی با فروش داروی تقلبی کرونا
.... او درباره چگونگی خرید این داروها به مأموران گفت: چند روز قبل پدرم به ویروس کرونا مبتلا شد و وضعیت وخیمی داشت. به دنبال دارویی برای نجاتش بودم که در یکی از کانال های تلگرامی با فردی ناشناس آشنا شدم که مدعی بود داروی درمان کرونا در اختیار دارد. بعد از پرس و جو درباره نوع دارو بابت خرید 3آمپول مبلغ 51میلیون تومان به حسابش واریز کردم و دارو را تحویل گرفتم. خوشحال بودم که با این کار می توانم جان ...
بازداشت فروشندگان واکسن تقلبی کرونا در فضای مجازی
سرویس حوادث جوان آنلاین: سرهنگ داوود معظمی گودرزی رئیس پلیس فتای تهران توضیح داد: چند روز قبل مردی به مأموران پلیس فتا تهران خبر داد که در دام مردی فریبکار گرفتار شده است. او توضیح داد: پدرم چند روز قبل به بیماری کرونا مبتلا شد و وضعیت سلامتش رو به وخامت گذاشت. من هم او را به بیمارستان منتقل کردم و به دنبال دارویی برای کنترل بیماری او بودم. هنگام جست وجو در فضای مجازی متوجه شدم که یک نفر واکسنی ...
قدیمی ترین خیاط محله آب و برق از شهرتش در میان اهالی می گوید
توانند پا به پای من بیایند. این قدر سرعتم زیاد است که حتی جوان ها هم به گرد پایم نمی رسند. از اینجا تا حرم با سرعتی که من می دوم یک ساعت و 50 دقیقه است که تا قبل از کرونا هر جمعه این مسیر را پیاده می رفتم. تا چند ماه قبل صبح ها به کوه می رفتم و گروهی را هم تشکیل داده بودم. سال گذشته با اولین برف به کوه رفتم و در مسیر برگشت سر خوردم و از کوه پرت شدم. چهارفرزند دارم که بعد از آن اتفاق نمی گذارند از ...
رفاقت با یک شهید مرا از منجلاب گناه بیرون کشید/ از بی بندوباری به خدمت در اردوهای جهادی رسیدم
و چوب حراج به آبرویش می زند؛ این طور برایتان بگویم که کلا زندگیم تغییر کرده بود و من یک آدم دیگری شده بودم. شاخص: بعد از دوران مدرسه چه کردید؟ یکی از روزها که در اتاقم که گوشه حیاط بود نشسته بودم؛ پدرم آمد و گفت که باید به خدمت سربازی بروم. صبح روز بعد ساعت هفت رفتم دنبال کارهای اعزام به خدمت و چند روزه انجامش دادم و اومدم خانه و گفتم که عازم خدمت سربازی هستم. با ...
حبس و شلاق مجازات سرقت از خانم دکتر
هیچ نقشی در ماجرای ضرب و شتم و سرقت از شاکی ندارم. سپس مهسا به جایگاه رفت و گفت: دوشنبه دروغ می گوید. من سال ها اعتیاد داشتم و از او که ساقی مواد مخدر بود مواد می گرفتم. من متأهلم و دو فرزند دارم. از زمانی که ازدواج کرده ام در خانه کوچک مادرشوهرم زندگی می کنم و چند روز قبل از ماجرای سرقت من با شوهرم به خاطر داشتن خانه ای مستقل دعوا کرده بودم. شوهرم می گفت که با این ...
برابری ابتلا به کرونا در مهرماه با آمار مبتلایان از ابتدای شیوع ویروس
راحتر از نفس کشیدن با ریه مبتلا شده با کروناست. این خانم از نحوه ابتلا به این بیماری گفت و اظهار داشت: من در یکی از شرکت ها کار می کردم و احتمالا همانجا به این بیماری مبتلا شدم چون رفت و آمد به شرکت ما زیاد بود. وی با بیان اینکه علائم سرما خوردگی همراه با تب و کوفتگی شدید بدن را داشتم و زمانی که پیش پزشک رفتم برای نمونه گیری به بهداری فرستاد تست دادم و بعد از چند روز جواب تستم ...
علی اکبر بدرقه کردم علی اصغر تحویل گرفتم!
گرفت من در میان آغوشش گم شده بودم. ماشاءالله قوی هیکل بود، اما وقتی بعد از شناسایی پیکرش به معراج شهدا رفتم و پیکرش را دیدم با خود گفتم علی اکبر رفتی و علی اصغر برگشتی. تازه شده ای هم اندازه روز های اول تولدت. من علی اکبر بدرقه کردم علی اصغر تحویل گرفتم و این هم فدای دل حضرت زینب (س). ایشان چند فرزند داشت؟ دخترش فاطمه سه سال داشت و الان 9 سال دارد. محمدصدرا هم دو ماه بعد از ...
مرگ 3 بیمار کرونایی براثر قطع عمدی اکسیژن
می دهد و مشکلی باعث افت فشار در دستگاه اکسیژن شده است. او افزود: من فورا به بخش رفتم و همه چیز را چک کردم. مشکلی نبود و عدد روی چهار [وضعیت عادی] بود. دوباره به بخش خود برگشتم و وقتی همه چیز نرمال شد، دستگاه دوم را خاموش کردم و صبح روز بعد هم شیفتم تمام شد و به خانه رفتم. به نوشته همشهری این متهم درگیری با همکارش را تایید کرد و گفته که همکارم پارتی داشت و حقوقش بیشتر بود ولی بارها دچار اشتبا ...
دورهمی ممنوع
اما میهمانی برگزار شد، شب که به همراه همسر و فرزندم به خانه برگشتم تا چند روز نگرانی همه وجودم را گرفته بود استرس عجیبی داشتم تا اینکه روز چهارم پس از میهمانی، همسرم سرفه های شدیدی می کرد و پسرم هم این شرایط را داشت. وی تصریح می کند: روز بعدش من هم با تنگی نفس و کمی تب و لرز، بیماریم شروع شد این علائم روز به روز تشدید می شد که در نهایت به پزشک مراجعه کردیم و پزشک با قاطعیت اعلام کرد هر سه ...
کد 99؛ مرز باریک مرگ و زندگی
اکسیژن خونم 80 بود. بیماری زمینه ای ندارم و در طول عمرم دخانیات مصرف نکرده ام و اهل ورزش هستم. خلاصه این که از 9 شب تا 4 صبح در اورژانس بیمارستان بستری بودم تا یکی از تخت های بخش آی سی یو خالی شد. دوباره اسکن ریه دادم ولی پزشکان حتی تا بعد از ترخیص به من نگفتند چند درصد از ریه ام درگیر شده. می دیدم که کادر درمان تحت فشار هستند و هر لحظه بیمار کرونایی جدیدی به اورژانس منتقل می شود. 8 روز در آی سی ...
مجازات سنگین برای عاملان سرقت خشن
دچار سوختگی شدم و بلافاصله آنجا را ترک کردم. من همان روز به بیمارستان رفتم و چندروزی آنجا بستری شدم.سپس شوهر و برادرم مرا به کمپ ترک اعتیاد بردند تا مواد مخدر را کنار بگذارم. بعد از پایان جلسه دادگاه و دفاعیات متهمان هیئت قضات شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و ستاره را به 15 سال حبس و 74 ضربه شلاق به خاطر طراحی نقشه سرقت و انجام آن و جمعه را به پنج سال حبس و 40 ضربه شلاق محکوم کردند. همچنین متهمان به رد مال نیز محکوم شدند. براساس رأی دادگاه جمعه به اخراج از خاک ایران نیز محکوم شد. ...
با مردم
از تهرانسر چراغ های جاده شهریار در فاز 4 اندیشه خاموش است چراغ های جاده کرج شهریار حدفاصل فاز 4 اندیشه تا اول هفت جوی خاموش است و علاوه بر آن از پل فاز 4تا پل سپاه اصلا پایه های چراغ نصب نشده است. یک شهروند از شهریار تهران قدردانی تشکر از اورژانس تهران در 26شهریورماه دچار مشکلی شدم و بعد از تماس با اورژانس 115دو جوان برومند ستاد سلامت آمدند و پس از ...
پریود بعد از زایمان، با پروژسترون هم اتفاق نیفتاده
سوال مخاطب نی نی بان: خسته نباشید.من 12/28 زایمان کردم.چهل روز خونریزی داشتم بعد چند روز پاکی پریود شدم ی هفته. توی این یه هفته رفتم امپول سه ماهه جلوگیری زدم.تا دو ماه خونریزی داشتم یه ماه تمیز بودم بعد باید 18برج 5دوباره امپول میزدم ک نزدم خواستم پریود شم ک نشدم.اول تست دادم باردار نبودم بعدتا13روز پیش دوتا امپول پروژسترون زدم هنوز پریود نشدم.باید چیکار کنم پریود شم پاسخ دکتر نوشین ...
ساکن قدیمی محله بهشتی از فراز و نشیب های زندگی اش می گوید
بعد از اینکه از آنجا آمدم دیگر نمی دانم وضعیت آنجا به چه صورت است. مدت 2 سال در آنجا مشغول به کار بودم تا اینکه یک بار بین معدنچیان دعوای بدی شد، تا آن روز دعوایی شبیه آن ندیده بودم، دیگر از آن فضا خوشم نیامد و از معدن بیرون رفتم. به شرکت برگشتم و گفتم دیگر در معدن نمی مانم. آن ها هم پذیرفتند و به فیروزه تراشی مشغول شدم. این فیروزه تراش قدیمی تعریف می کند: در گذشته حرم این قدر گسترده نبود ...
خاطرات بازجویی های مرتضی بشیری از افسران عراقی در کتاب پوتین قرمزها
.... علیه رژیم شاه فعالیت می کردم. اولین مواجهه ام با ساواک سال 1352 بود. در یک بگیر و ببند دانشگاهی دستگیرم کردند. در اعتراض به دخالت امریکایی ها در امور ایران، به ماشین پیمان سنتو حمله کردیم. جلوی جمعیت ایستاده بودم و به طرف ماشین سنگ پرتاب می کردم. تعداد بچه ها که زیاد شد و شعار ها کوبنده، سپردار ها آمدند و ما کشیدیم عقب. از جمعیت جدا شدم و رفتم طرف دری که به خیابان تخت جمشید می خورد تا رد گم ...
گزارش ویدیوئی| ماجرای هتاکی یک سگ گردان به بانوی گیلانی بابت تذکری دوستانه/ وقتی مردم نظاره گر کتک کاری ...
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت ، پدیده سگ گردانی معضلی است که چند سال اخیر در گیلان با آن مواجه هستیم و متأسفانه به حدی این موضوع عادی شده است که وقتی یک خانم محجبه به کسی که اقدام به سگ گردانی در پارک کرده است تذکر می دهد، این خانم آمر به معروف است که توسط خطاکار مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. پارک ، بوستان و فضای سبز متعلق به همه مردم است و همه به یک اندازه حق استفاده از آن را دارند ...
انجام تست بی بی چک، مثبت شده
سوال مخاطب نی نی بان: با سلام. من 27 سال دارم و 3 ساله ازدواج کردم. pco هستم و کم کاری تیرویید دارم. پارسال اقدام به بارداری کردم که بعد از دو ماه باردار شدم ولی حاملگی پوچ بود. چند ماه اقدام نکریدم و بعد از اون ماجرا تقریبا7 ماه اقدام کردیم که داروی لتروزول ؟ خوردم و با اینکه فولی خوب داشتم با ز هم نشد. عکس رنگی و ازمایش های هورمونی نرمال بود. و چون پریودیم حتی بدون قرص 28 روزه شده بود دکتر ...
حسین زارع؛ از سبزی فروشی در تبریز تا سرآشپزی در گوگل
که بیایید دور هم جمع شویم؛ دوست های جان جانی خودم و این خیلی معروف شده بود. در این یک سال خب همه می دانستند که نه جواب تلفن می دادم و نه با آن ها رابطه داشتم. فقط تنها چیزی که یادم است این است که یک روز بلند شدم رفتم نزدیک خانه ام، هولفودز، و یک چیز هایی خریدم و آوردم خانه و غذا درست کردم و تلفن کردم به سه چهار تا از دوستانم که بیایید، شام درست کرده ام. بعد از یک ساعت، سی و چند نفر ...
ماجرای لغو اعدام اسرای ایرانی
. اما بنا داشتند در یک عملیات سراسری دوباره پیشروی کنند. بعد از عملیات (بیت المقدس) آزادسازی خرمشهر که دشمن ضربه سختی خورده بود بازی دراز را تخلیه کردند. با توجه به اینکه نیروها عمدتا جوان و پرانرژی بودند حیف بود که عملیاتی نداشته باشیم بخاطر همین ما را سه روز مرخصی دادند برگشتیم همدان و بعد به جنوب منتقل شدیم. بنا شد بعد از عملیات بیت المقدس دومین عملیات برون مرزی که بعدا به اسم عملیات ...
