یکی از شاکیان پرونده کیوان.الف: باید در حضور مادرش عذرخواهی کند
سایر منابع:
سایر خبرها
بایدن - نبایدن !
هومن حکیمی / اشاره: هیچ چیزی مثل یک اول صبح پر از تحلیل و سوال نمی چسبه! اصولا بهتره آدم صبح رو بدون توجه به کرونا و کمبود روغن مایع و اجاره منزل و سررسید قسط وام و ترافیک و کمبود روغن مایع و تصویر صاحب خونه که با لبخندی ملیح به آدم میگه که از ماه بعد، اجاره 216 درصد افزایش پیدا می کنه و مزخرفات ترامپ و کمبود روغن مایع، شروع کنه! الان من چند نمونه از شروع یک صبح دل انگیز پاییزیم رو ...
پست عشقولانه خانم مجری به مناسبت سالگرد ازدواجش
به گزارش شریان نیوز ،مژده خنجری با انتشار این عکس نوشت: همیشه شنیدیم پشت هر مرد موفقی یه زن محکم و موفق هست، اما بذارید من بگم پشت هر زن خوشبختی هم یه مرد محکم و پشتیبان هست، با توام، تویی که هرچند سال یکبار، استرس های کنکور مقاطع مختلف من و تحمل کردی و حمایتم کردی، تویی که از روز اول بهم گفتی تو کلی توانایی داری که باید بهشون توجه کنی و بری دنبالشون، روزایی که هنوز رانندگی ...
مهاجرت معکوس در زمانه کرونا
بیا اینجا کار کن و طبقه بالای خونه خودم بشین که الکی ماهی یک و نیم میلیون تومان اجاره ندی. می گفت اینجا هزینه زندگی کمتره، ولی من زیر بار نمی رفتم. کی آخه تهران رو ول می کنه میاد ته یک دهات زندگی کنه؟ اما این بار از سر اجبار راضی شدم و در یک کارخانه قابلمه سازی کارم رو شروع کردم. تمام فکرم این بود که بعد از یکی، دو ماه که کرونا تموم شد، برگردم، اما به مرور تصمیمم عوض شد؛ چون دیدم زندگیم کمی بهتر شده ...
اس ام اس و متن های جدید و جالب سرکاری
... . . لطفا اون زبون مبارک رو بدید تو، الان دور از جوون با اینکارتون شبیه یک سبک عقل شدید!! * * * آقاهه میره سربازی ، دور کلاش قرمزی ، آچین و واچین با صدای چی ؟ با صدای مرغ : یه مرغ دارم روزی 2 تا تخم می کنه، چرا 2 تا؟ چون دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده، واقعا نشستی همشو خوندی، متاسفم.! * * ...
همسر ناصر محمدخانی: من خیلی آدم مشکل پسندی بودم / مهریه ام تنها یک سکه است
من خواستگاری کرد، تعجب نکردم و یک جور هایی می دانستم که این اتفاق خواهد افتاد. در کل من خیلی آدم مشکل پسندی بودم و دوست داشتم که همسرم همه چیز را با هم داشته باشد یعنی خیلی خوش تیپ باشد، حرف زدن بلد باشد، تحصیلات داشته باشد، برای انسانیت ارزش قائل باشد و ... که وقتی با خانواده ناصر آشنا شدم، متوجه شدم که انتخابم درست بوده است. درباره واکنش خانواده ام به خواستگاری ناصرخان از من، باید بگویم خانواده ...
روایت یکی از دختران شاکی پرونده کیوان.الف: در حضور مادرش باید عذرخواهی کند | واکنش مادر کیوان
ال مجازات این آدم هستم و حتما شکایتم رو پیگیری می کنم. روی دو چیز دیگه خیلی تاکید دارم. یکی حبس طولانی مدت برای اینکه این آدم از جامعه دور باشه و به دیگران صدمه نزنه و دومین چیز جبران خسارت معنویه. من می خوام که کیوان جلوی من، وکیلم و مادرش بشینه و عذرخواهی کنه. عذرخواهی واقعی که درد من رو التیام بده و بفهمه چه آسیبی به من و دیگران زده. همینطور که توی این دوسال بارها فکر خودکشی به سر من زد . ...
روز ماموریت
پیوسته آصف بودم چشم از نگاه به پارامترهای گاز انلایزر برنمی داشتم ودر همان حال گفتم: -خوب به سلامتی . آره مهدی پسرخوبیه به درد کار پروژه هم می خوره .ولی مواظبش باش سرو گوشش می جنبه وهر دو زدیم زیر خنده . بعد از دقایقی من گفتم : حتما پول خوبی هم می دن .ببین چی بوده که مهدی رو تونستی راضی کنی خودتم مهندس حتما بارتو جمع می کنی آخه هد ابزاردقیق اونم توی پروژه ، اوه چه شود ...
راستگویی یک مشت دروغگو
هاش هنوز تو گوشمه. همه بدنش از ترس می لرزید! _ یادآوری این افکار برات سمه. سعی کن به خودت مسلط بشی. با این فکرها خودتو اذیت نکن. _ مسلط؟! اگه بدونی برای اولین بار تو زندگیم چه قدر مستاصل شده بودم، باورت نمی شه. وقتی اون وحشیا دست مانوئل از تو دستم کشیدن و بردن، دنیا رو سرم خراب شد. صدای جیغ و گریه مانوئل، هوش و حواسمو برده بود. دو تا نره غول منو گرفته بودن که نتونم به سمت ...
مشکلات مهاجرت غیرقانونی یا حتا قانونی چیست؟
غیرقانونی و من هربار متعجب می گم چرا باید اینا را به من بدن؟ و اونا میگن تو زرنگ نیستی همه گرفتند. دوست دارم اون همه بیان توضیح بدن که بابت کدام تخم دو زرده این امکانت را گرفتند و فخر فروختند. در پاریس با پناهجویی روبرو شدم که آه در بساط نداشت. با یک پولیور در سرمای فوریه، جلوی دانشگاه سوربون منتظرم ایستاده بود. عاجز از خرید حتی یک قهوه یک یورویی. من اون موقع خودم ...
ایده برای ساخت کاردستی با سی دی های قدیمی
شیعه نیوز : این روزها خیلی کمتر از قبل از لوح های فشرده استفاده می کنیم. اما احتمالا تو خونه ی اکثر ماها یه جایی پر از سی دی های قدیمی هست که دیگه هم قابل استفاده نیستن. از اونجایی که دنیای خلاقیت انتهایی نداره، ما کلی ایده برای استفاده دوباره از اون ها براتون پیدا کردیم. پس برای ساختن این کاردستی های بازیافتی سی دی هاتون رو بیارین و با ما مطلب همراه بشین، اینطوری دلیلی هم برای رنگی تر شدن روزتون به وجود میارین. منبع : رنگی رنگی ...
رفیق شفیق شعبون بی مخ چطور عاشق انقلاب شد؟
تکیه دولت بود، خلاصه خیلی از رضاخان خوشم اومد. برای همین روی بدنم تصویر سر رضاخان رو خالکوبی کردم. اما وقتی که به قدرت رسید فهمیدم که این نامرد مهره خارجی هاست. وقتی شروع کرد چادر رو از سر زن ها بگیره، خیلی از لوطی های تهران با مامورها و دولت رضاخان درگیر شدند. من هم چند بار با اون نامرد درگیر شدم. نمی گذاشتم توی محله ما کسی به ناموس مردم بی حرمتی کنه. نمی گذاشتم کسی چادر از سر زن ها بگیره. بعد از ...
وایسا مترو من می خوام پیاده شم
درآوردم؟ پاپابزرگ جواب داد: یعنی تو خوب بلدی؟ من بودم از تهران برگشتم گم شدم سر از ساواک درآوردم نه؟ مازی تا خواست ادامه دهد گفتم: این دفعه می خوام تنها برم. راه و چاه رو یاد بگیرم. زشته به یکی بگم سی و پنج سالمه هنوز تنهایی تا تهران نرفتم. باید خودم برم و یاد بگیرم. وایسا مترو من می خوام پیاده شم از شیشه اتوبوس برای همسرم و دخترم دست تکان دادم ...
طرز تهیه پولکی زعفرانی لذیذ و خوشمزه
. پولکی یکی از تنقلات خوشمزه سوغات شهر اصفهانه که طعم های مختلفی داره. پولکی کنجدی با طعم هل و یا پولکی زنجبیلی از جمله پر طرفدارترین طعم های پولکی هستن. خوشبختانه طرز تهیه ی پولکی خیلی آسونه و شما برای داشتن این خوراکی خوشمزه نیازی نیست به اصفهان سفر کنید! بلکه با یاد گرفتن طرز تهیه ی اون می تونید به راحتی تو خونه پولکی با طعم دلخواه تون رو درست کنید. در این مطلب ما طرز تهیه ی یکی از ...
درگیری شدید ریحانه پارسا و بهنوش بختیاری + تصاویر
...: چندی قبل بهنوش بختیاری در پیامی متنی در صفحه اینستاگرام ریحانه پارسا در قالب کامنتی برای او نوشت: ریحانه جان روزی بهت گفتم : وارد این حرفه شدی مواظب خودت باش. الان با دیدن این فیلم متوجه شدم کاش خودم رو سبک نمی کردم و دلسوزانه و خواهرانه برای دختری که ذاتش به دلم نشسته بود اصلا حرفی نمی زدم....بعضی حرفا قرار نیست آویزه گوش هر کسی بشه... حتما باید بری و تجربه کنی و سرت به سنگ ...
جدال بهنوش بختیاری با ریحانه پارسا! + تصاویر
به گزارش پایگاه 598، چندی قبل بهنوش بختیاری در پیامی متنی در صفحه اینستاگرام ریحانه پارسا در قالب کامنتی برای او نوشت: ریحانه جان روزی بهت گفتم : وارد این حرفه شدی مواظب خودت باش. الان با دیدن این فیلم متوجه شدم کاش خودم رو سبک نمی کردم و دلسوزانه و خواهرانه برای دختری که ذاتش به دلم نشسته بود اصلا حرفی نمی زدم....بعضی حرفا قرار نیست هر آویزه گوش کسی بشه... حتما باید بری و تجربه کنی و سرت به سنگ ...
کرونا و رشد استارت آپ ها در حوزه خودرو
کردم و تونستم در بخش قیمت گذاری خودرو ، که قسمت جالبی برام بود (چون اونجا تمام مواردی که رو قیمت ماشین تاثیر داره لحاظ کردن)، قیمت خودروهایی مورد نظرم رو در بیارم بعد فرم خرید سفارشی خودرو رو پر کردم، یکی دو ساعت بعد کارشناس شرکت با من تماس گرفت و چند سوال در مورد علاقمندی، بودجه و نحوه استفاده ماشین مورد نظرم سوال پرسید و نکته جالب توجه در این تماس که اصلا من بهش فکر نکرده بودم هزینه های نگهداری ...
ماجرای دعوای ریحانه پارسا و بهنوش بختیاری در اینستاگرام + تصاویر
به گزارش شهرآرانیوز، چندی قبل بهنوش بختیاری در پیامی متنی در صفحه اینستاگرام ریحانه پارسا در قالب کامنتی برای او نوشت: ریحانه جان روزی بهت گفتم : وارد این حرفه شدی مواظب خودت باش. الان با دیدن این فیلم متوجه شدم کاش خودم رو سبک نمی کردم و دلسوزانه و خواهرانه برای دختری که ذاتش به دلم نشسته بود اصلا حرفی نمی زدم....بعضی حرفا قرار نیست هرگز آویزه گوش کسی بشه... حتما باید بری و تجربه کنی و سرت به س ...
گفت و گو با سارق گردنبند علی دایی؛ گردنبند را 50 میلیون تومان فروختیم
را دیدیم، متوجه شدم که خودش بوده و خیلی ترسیدم. با گردنبند چه کردید؟ در یک طلافروشی در اطراف تهران 50 میلیون تومان فروختیم. بعد از سرقت شایعه شد که افرادی شما را اجیر کرده اند تا از علی دایی سرقت کنید درست است؟ اصلاً چنین حرفی درست نیست. این سرقت کاملاً اتفاقی بود و واقعاً آن لحظه ما علی دایی را نشناختیم. واقعاً ما حال خوبی نداشتیم و به همین دلیل بود که ...
گردنبند علی دایی را 50 میلیون فروختیم
لحظه ما علی دایی را نشناختیم. واقعاً ما حال خوبی نداشتیم و به همین دلیل بود که او را نشناختیم و این سرقت هم با برنامه ریزی قبلی و طراحی از سوی کسی نبود. خودم عاشق علی دایی هستم، همیشه بازی هایش را نگاه می کردم نوجوان که بودم در زمین خاکی فوتبال بازی می کردم و علی دایی را اسطوره خودم می دانستم. اما کم کم معتاد شدم و همه آرزوهایم از بین رفت و زندگی ام را از دست دادم و سارق شدم. الان هم خیلی پشیمانم ...
مهاجرت معکوس در زمانه کرونا | روایت آدم هایی که مجبور به کوچ شده اند
.... کسب و کار فتانه در شهر جدید با گذشت یک سال هنوز پا نگرفته و روزی 5 ،6مشتری بیشتر ندارد. تبلیغات گسترده را شروع کرده بود که سر و کله کرونا پیدا شد: من دوباره از صفر شروع کردم. فکر کنید؛ اون همه مشتری که در تهران سال های سال با تلاش و احترام تونسته بودم رضایت و اعتمادشون رو جلب کنم، گذاشتم و اومدم اینجا. کار در شهر جدید خیلی سخته، اهالی هنوز گارد شدید دارن که یکی از تهران آمده و می ...
کدوم رب گوجه فرنگی غذاهای مارو خوشمزه تر میکنه؟ (بر اساس تجربه واقعی)
مادربزرگم همیشه بساط پخت و پز رب گوجه فرنگی رو توی حیاط خونه اش راه می انداخت. گوجه ها رو پوست می گرفتن و داخل تشت های بزرگ می ریختند و از ما بچه ها می خواستن که اونا رو با پا له کنیم. با اینکه خیلی به ما خوش می گذشت، ولی الان که بهش فکر می کنم می بینم هم دردسرش زیاد بود و هم اصلا بهداشتی به نظر نمی رسید. چند وقت پیش یه سایتی جالبی برای رتبه بندی برند های مواد غذایی دیدم. خودم یه خاطره مشابه ...
روش عجیب شهید هادی برای ریختن خجالت همسرش!
. کارهای بیرون رو باید خودت انجام بدی و من هم کارهای خونه را می کنم. هادی گفت: بله، حق با شماست. من هم می دونم این کارها مردونه است، اما من که همیشه نیستم. شاید حتی ایران هم نباشم. خب، اون موقع تو می خوای چیکار کنی؟ صبر کنی تا من برگردم؟! مریم دید حق باهادی است. دیگر تسلیم شد و از آن به بعد خودش برای انجام کارهای بیرون خانه هم پیشقدم می شد. وقتی هادی مأموریت بود و چند روزی ...
نرفتن به قلم سهیل دانش اشراقی منتشر شد
به گزارش روز یکشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، طراح صحنه و لباس ِ سینما و تئاتر که این روزها طراحی صحنه و لباس فیلم روزی روزگاری آبادن به کارگردانی را برعهده دارد، به تازگی رمان خود را منتشر کرده است. وی زبان نوشتاری این کتاب را به عمد، عامیانه انتخاب کرده؛ چرا که معتقد است این زبان برای فهم روایتش مفید، لازم و تاثیرگذار خواهد بود. دانش اشراقی طراحی صحنه و لباس را از سال 1395 با ...
از مشکلات دانشجویی دانشگاه آزاد تا درخواست فوق العاده ویژه همه کادر درمان
. طرف تو این وضعیت از کجا باید بیاره این مبلغ رو طرح اقدام ملی مسکن لطفاً پیگیری کنید طرح اقدام ملی مسکن در یزد چه زمانی و در کدام منطقه قرار است اجرایی شود پول های مردم را گرفتند، اما کسی پاسخگو نیست. شکایت از سازمان سنجش من امسال کنکور دادم رتبه ام شد 920 و دعوت به مصاحبه برای دانشگاه فرهنگیان شدم. الآن که نتایج اومده من قبول نشدم برای همین از طریق اداره کل آموزش ...
چیزهایی که از دادگاه امامی بیرون می آید شگفت آور است
شده بین شامانی (همسر غندالی) و امامی است: -شامانی: ایشون سربه سر من میذاشت! -قاضی: یعنی سربه سر هم میذاشتید و یه مدیر بانک رو عوض میکردید؟ -شامانی: امامی همش میگفت حرفت تو خونه خریدار نداره! -منم شوهرم که تو خونه داشت تلفنی درمورد بانک و... صحبت میکرد، میشنیدیم میومدم از قول خودم به امامی میگفتم فلان خبر اتفاق افتاده. مثلاً خانی مدیرعامل شده بود، من فرداش به امامی ...
روایتی از خواهران دوقلویی که مدافع سلامت شدند
رقابت همیشگی و جذاب دوقلوها این بار مغلوبه شده بود. قُلِ کوچک تر با یک فرصت طلبی مجازی، گوی سبقت را از قُلِ بزرگ تری ربوده بود که همیشه به خاطر همان چند دقیقه زودتر به دنیا آمدن، اول صف بود و احترامش واجب! و همه اینها را مدیون کرونا بود! نه، درست تر بگویم؛ مدیون جهاد علیه کرونا... ماجرای حضور داوطلبانه زهرا و فاطمه قَدبیگی در بخش بیماران مبتلا به کرونا، از آن ماجراهای شیرین روزهای تلخ کرونایی است. خواهران طلبه دوقلویی که با حضور داوطلبانه در کنار بیماران مبتلا به ک ...
طیبی که طاهر شد + عکس
دولت رضاخان درگیر شدند. من هم چند بار با اون نامرد درگیر شدم. نمی گذاشتم توی محله ما کسی به ناموس مردم بی حرمتی کنه. نمی گذاشتم کسی چادر از سر زن ها بگیره. بعد از اون ماجرا رضاخان با امام حسین(ع) هم درگیر شد. وقتی اجازه برگزاری عزاداری نداد، همون موقع گور خودش را کند. ما اون موقع توی خونه خودمون مجلس روضه برگزار می کردیم. ایام محرم که می شد در و دیوار رو سیاه پوش می کردیم و خرج می دادیم. من در ...
من هو چویی خودُمه می خورم...
... - خیلِ خو تو دیه نیخوا چی یاد من بیدی. گفتم پوشو یکی دیه بری من دُرس کن... ***** نیم ساعتی از قهوه خوردن بی بی گذشته بود که از جایش بلند شد... - بی بی جون کجا؟ - هیچ جا ننه، میگم خونه خیلی چِرکه، یَی دسی توش بییَرم... - خونه برا چی بی بی؟ همین دیروز من همه جا رو گردگیری کردم که... - تو چی چی حالیته دختر، خودُم بویه همه جارِ پاک ...
دوست خارجی هم متوجه شین هایم شد
و الان بعد از چند سال ما همچنان دوست هستیم. تقریبا هر روز با من تماس می گیرد. هر روز سوال های سخت می پرسد و البته یکی از تفریحات بزرگش شوخی کردن با من است. داستان هم از آنجا شروع شد که یک بار خیلی جدی به من گفت: متوجه شدم که تو بعضی از حروف رو و مخصوصا حرف شین رو متفاوت از بقیه تلفظ می کنی. این به خاطر لهجه ی توست یا مشکلی داری؟ چند ثانیه سکوت کردم. بعد ...