سالوس و چاپلوس
سایر منابع:
سایر خبرها
■ ترغیب به نماز و مواظبت بر نماز
. گفته شد : ای پیامبر خدا ، خشوع چیست ؟ فرمود : فروتنی در نماز و این که بنده با همه دل به خدا رو کند . پس هنگامی که رکوع و سجودش را تمام آورد و دیگر بخشها را هم کامل کرد نماز با نوری درخشنده به سوی آسمان اوج می گیرد ، درهای آسمان برای آن گشوده می شود و [ خطاب به نمازگزار ] می گوید : مرا حفظ کردی ، خدا تو را حفظ کند و فرشتگان می گویند : خدا بر صاحب این نماز درود فرستد . و هنگامی که بخشهای نماز را تمام ...
نمی خواهم مادر شوم، لطفا مرا عقیم کنید!
می خوای با این بچه چکار کنی؟ چرا سقطش نکردی؟ دستی به شکمش می کشد و می گوید: اول اینکه تا قبل از 5 ماهگی نمی دونستم باردارم، وقتی هم که فهمیدم اصلا نمی دونستم کی و کجا و با کی؟ حدس می زدم مال مردی که باهاش یه مدت زندگی کردم باشه، مرده هم معتاد خراب بود و منو ول کرد رفت. زن های مثل من متوجه بارداری شون نمیشن، تنها راه تشخیص بارداری قبل از آزمایش خون، عادت ماهیانه نشدن است، در بدن ما، چون مواد کل ...
تمام عمر شهید موسوی در مطالعه، عبادت و مبارزه سپری شد
شهید خیلی به خانواده اش علاقه داشت و در نامه هایشان به خوبی به این موضوع اشاره کرده است. این نامه را هم اوایل جنگ نوشته اند، یعنی زمانی که خرمشهر را بعثی ها اشغال کرده اند. شهید در وصیتنامه اش نوشته است: صدیقه عزیزم از تو سخن گفتن هیچگاه برایم بس نیست و می دانی که هرگز چنین سرنوشتی را برای تو و فرزندم دوست نمی داشتم. هیچگاه دوست نمی داشتم نهالی را که هنوز پا نگرفته و غنچه ای را که هنوز نشکفته است در تنهایی رها کنم، اما عزیزم تو خود خوب می دانی من قبل از اینکه به تو و فرزندم متعلق باشم به انقلاب و به راهی که مرا ادامه اش سخت گرفتار کرده متعلقم ...
مزار منسوب به حضرت علی(ع) در مزار شریف متعلق به کیست؟
حضرت علی(ع) را در خواب میبیند. حضرت به او امر میکند که روغن "2 لا" برای خوب شدن پایش استفاده کند. حاکم تمام علما ، وزرا و اطبای شهر را جمع کرده و میگوید برای من روغن "2 لا" بیاورید. اطبا و علما جواب میدهند ما در تمام عمر خود نام این روغن را نشنیده ایم و بعید است چنین روغنی وجود داشته باشد. حاکم جواب داد چون حضرت علی(ع) امر کرده پس این روغن باید در جایی از ...
شرح بی نهایت
گفتم که نه نیک رفت با/به کرشمه مهر برنه پس از این زبان ما را به تو درگریخت خاقانی و جان فشاند بر تو/اگرش مزید خواهی بپذیر جان ما را خاقانی شروانی شرم عشق چو نی به سینه خروشد دلی که من دارم/به ناله گرم بود محفلی که من دارم بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب/به روی آب بود منزلی که من دارم دل من از نگه گرم او نپرهیزد/ز برق سر نکشد حاصلی که من دارم بخون ...
فارقلیط کیست؟
محمد(ص) کیست؟ استاد پاسخ داد: همان کسی که مسلمانان او را پیامبر می دانند. گفتم: پس مسلمانان بر حق هستند؟ گفت: آری پرسیدم: پس چرا شما حق را ظاهر نمی کنید؟ استاد بزرگ مسیحی گفت: افسوس که من در آخر عمرم به این راز پی بردم، اما اگر آن را اظهار کنم، حکومت مرا می کشد، به هر کجا روم، حتی در میان مسلمان ها حکومت مرا پیدا می کند و به قتل می رساند، صلاح من سکوت است، ولی تو ...
برای تیم ملی، هیچ دروازه بانی لایق تر از من نیست
تمام دروازه بان هایی که در تیم ملی هستند احترام قائلم. با همه آنها هم یک روزی کار کرده ام، چه زمانی که تازه وارد فوتبال شده بودند و چه بعدها که بزرگتر شدند. همه آنها محترم اما وقتی حرف از لیاقت، حقیقت و مسائل فنی دروازه بانی می زنید، اگر کلاه تان را قاضی کنید به نام من می رسید. اگر کسی کمی درک دروازه بانی داشته باشد می تواند بهتر حرف های مرا درک کند. همه این هایی که در تیم ملی هستند یا خودشان را ...
جسد دختر مرده در بیابان های تهران زنده شد! +عکس
...: چندی قبل دختر جوانی سراسیمه خود را به اداره پلیس رساند و از ربوده شدنش از سوی خواستگار قدیمی اش خبر داد. منیژه در تحقیقات پلیسی گفت: چندی قبل در فضای مجازی اینستاگرام به پسر جوانی به نام بهروز آشنا شدم، پسر جوان خود را ثروتمند و ورزشکار معرفی کرد و ادعا می کرد خانواده اش در خارج از کشور زندگی می کنند. وی افزود: بهروز با چرب زبانی هایش مرا خام خودش کرده بود و بعد از ...
از انصار الخمینی لبنان تا دسته گل ایرانی شهید وهب
قطعه قطعه شده بود، وقتی دیدمش به او گفتم راه درست و آسان تر را انتخاب کردی و راه من سخت تر است، باید بچه ها را درست تربیت کنم تا راه تو را ادامه دهند. * چگونه به شهادت رسیده بود؟ در عملیاتی علیه اشغالگران در سال 1996 میلادی شرکت کرد که هدف عملیات اعلام این نکته بود که قادر به شکستن قدرت مقاومت نیستید . گستره آتش عملیات زیاد بود و همسر من پنج یا شش ماه قبل از شهادت دوره تک ...
احترام به والدین وتکریم پدر و مادر
و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: پروردگارا مرا توفیق ده تا شکر نعمت را که به من و پدر ومادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خوشنود باشی و فرزندان مرا صالح گردان ، من به سوی تو باز می گردم و توبه می کنم و من از مسلمانم. در این ایه شریفه نخست به وضع و حال نیکوکاران پرداخته و از نیکی پدر و مادر و شکر زحمات آنها که مقدمه ای است برای شکر پروردگار آغاز می کند و می ...
داستان زندگی شهید دهه هفتادی در یک روز بعد از حیرانی
عزام رو احتیاج دارم. هرجا هیئت رفتی، شالم رو ببر و اشکات رو با اون پاک کن مگر میشد تو برای کاری به مادرت سفارش کنی و نه بگوید؟ اما سربه سرت میگذاشت و میگفت مردونه است. اصلاً بو میده. نمیبرم تو التماس میکردی که حتماً چیذر برو ، چون میدانستی به خاطر دوری مسیر، فقط سالی یکبار به چیذر میرود. گفتی هرروز برو چیذر و شال عزای منم ببر کتاب زندگی نامه داستانی شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری به قلم فاطمه سلیمانی در قطع رقعی و 295 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است. ...
کتاب یک روز بعد از حیرانی ؛ روایت هدیه پدرومادر به حضرت زینب (س)
...، شالم رو ببر و اشکات رو با اون پاک کن مگر میشد تو برای کاری به مادرت سفارش کنی و نه بگوید؟ اما سربه سرت میگذاشت و میگفت مردونه است. اصلاً بو میده. نمیبرم تو التماس میکردی که حتماً چیذر برو ، چون میدانستی به خاطر دوری مسیر، فقط سالی یکبار به چیذر میرود. گفتی هرروز برو چیذر و شال عزای منم ببر کتاب زندگی نامه داستانی شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری به قلم فاطمه سلیمانی در قطع رقعی و 295 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است. ...
راز محبوبیت و قداست میثم تمار نزد اهل بیت(علیهم السلام)
نقل شده است: امیر مؤمنان (علیه السلام) مرا صدا زد و فرمود: ای میثم! چه خواهی کرد، آن گاه که دَعیّ بنی امیّه، فرزند دَعیّ آنها، عبید اللَّه بن زیاد، از تو بخواهد که از من بیزاری بجویی؟ . گفت [م ]: ای امیر مؤمنان! به خدا سوگند که از تو بیزاری نخواهم جست. فرمود: در این صورت، به خدا سوگند که تو را می کشد و به دار می آویزد! . گفتم: شکیبایی می کنم؛ چرا که این، در راه خدا ناچیز است. فرمود: در این صورت ...
پرسپولیس من را نخواست چون بالاتنه مالی ام ضعیف بود!
ات حل نشد؟ خیلی وقت است درباره اش حرف می زنی. بله خودم خسته شدم. دانشجور هستم. به ما گفتند اگر مقام آسیایی و جهانی بیاورید حل است بعد گفتند نمی شود چون رشته المپیکی نیستید. رشته ما جزو ورزش حساب نمی شود! حساب نمی شود؟ فکر کنم فان است که اینطور می گویند. 10 سال پیش وقتی درباره سربازی ورزشکاران در مجلس چیزی تصویب شد، فوتبال ساحلی قدرتی نداشت ولی در این 10 سال ما نتایج بسیار خوبی ...
شرح بی نهایت
در زلف زد و گفت کی ات پای ببست است گرد آن دانه خال تو سیه موی تو دام است/دل شناسد که تنی هرگز از این دام نجست است دل قاآنی از این سان که به زلف تو گریزد/چون برآشفته یکی رومی هندوی پرست است قاآنی عمر بی آرام ساقیا دانی که مخموریم در ده جام را/ساعتی آرام ده این عمر بی آرام را میر مجلس چون تو باشی با جماعت در نگر/خام در ده پخته را و پخته در ده خام را ...
خدایی: در این سن و سال سفرنامه خوانی می چسبد
. دومین مجموعه داستان او با نام تمام زمستان مرا گرم کن در سال 1380 برنده جایزه هوشنگ گلشیری شد و در جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی نیز عنوان بهترین مجموعه داستان دهه 80 را به دست آورد. در نظرسنجی روزنامه همشهری نیز که در سال 1390 با شرکت 4 گروه از نویسندگان، منتقدان، روزنامه نگاران و ناشران انجام شد، این مجموعه داستان در کنار زندگی مطابق خواسته تو پیش می رود نوشته امیرحسین خورشیدفر، به عنوان بهترین مجموعه داستان دهه 80 برگزیده شد. خدایی داور جایزه گلشیری نیز بوده است. خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان خبرگزاری کتاب ایران ...
نگاهی کوتاه به زنان در شاهنامه | گردآفرید و رزم با سهراب
آن تو است، اما بگذار این آشتی در نهان باشد و من از میان 2 سپاه به دژ بازگردم که تو، خود، صاحب دژ هستی. گردآفرید این چنین دل سهراب را نرم کرد که او گمان به سازش برد. چون گردآفرید به داخل دژ رفت، در دژ را بستند. آنگاه او به بالاترین نقطه دیوار دژ رفت. رو به سهراب، بلند گفت: چرا بیهوده اینجا ایستاده ای؟ برو. سهراب از شنیدن سخن او غمگین شد و پاسخ داد: مرا توان شکست دژ و به دست آوردن ستمگری، چون تو هست. گردآفرید با خنده به سهراب گفت: بیهوده دل خود را امیدوار نکن که مرا سازشی با تو نیست. سپس سهراب از دژ دور شد. ...
شوخی با مسئولین
فزول باشی: شوخی با مسئولین وعده های اقتصادی محسن رضایی بوی انتخابات می دهد فزول باشی: انتخاباتی که میرقائد نامزدش نباشه اصلأ انتخابات نیست ------- نماینده مجلس: فعلا هفت تپه زیر نظر دولت اداره می شود فزول باشی: هفت تپه ی ‹› ندیده ‹› دولت ------- پیشنهاد یک مسئول برای بازار گوشت؛ گوسفندان را به بورس ببرید! فزول باشی: و مسئولان را به کشتارگاه ...
توبه زن فاسد
...> شَعْوانه چون این را شنید بسیار در وی اثر کرد و گفت: ای واعظ! من یکی از روسیاهان درگاهم آیا اگر توبه کنم،... حق تعالی مرا می آمرزد؟ گفت: البته اگر توبه کنی خدای تعالی تو را می آمرزد اگر چه گناه تو مثل گناه شَعْوانه باشد. گفت: ای عالم! شَعْوانه منم و توبه کنم که من بعد گناه نکنم. آن واعظ گفت: خدای تعالی ارحم الراحمین است و البته اگر توبه کنی آمرزیده شوی ...
زندگینامه و وصیت نامه شهید یدالله کلهر/می خواهم با خونم نهال انقلاب را آبیاری کنم
به گزازش پایگاه خبری حامیان ولایت تولد و کودکی در سال 1333 شمسی در روستای “بابا سلمان”، از توابع شهریار کرج، در خانواده ای مذهبی و بسیار مومن پسری به دنیا آمد که نام او را “یدالله” گذاشتند؛ یدالله کلهر چون قرار بود که در عرصه ای به پهنای دشت کربلا بار دیگر به یاری حسین زمان خود بشتابد و دستی باشد در میان هزاران هزار دست که به یاری دین خدا و خمینی کبیر آمدند. چگونگی ...
به مناسبت چهاردهمین سالگرد پرواز ابدی شهید، سرتیپ دوم خلبان رسول عابدیان وقتی عاشق پرواز تا ملکوت می رود
.... و از روی تپه ها جنگنده ها را تماشا می کرد. زمانی هم که آمد و گفت من می خواهم وارد ارتش شوم اصلا ممانعت نکردیم، چون می دانستیم علاقه زیادی به ارتش و خلبانی دارد. همکاران پدر از اخلاق و دانش او می گویند و می گویند پدرت یکی از باسوادترین های ارتش بود. جایگاه او بیشتر از این حد بود. وقتی ماموریت می رفتند خدمه پرواز می گفتند ما دوست داریم با آقا رسول برویم پرواز. یعنی طوری بوده که همه ...
داستان های کوتاه بلند در مورد مهر و محبت و فداکاری مادر
نمی کنم بچه دار بشم. از حرف های دوستم بسیار تعجب کردم و پرسیدم: عزیزم، چرا چنین احساسی داری؟ ......... دوستم با همدردی به من گفت: چون این روزها دیدم که هر روز از صبح تا شب مثل یک روبات کار می کنی. غذا می پزی، لباس می شوری، بچه را به مدرسه و بیمارستان می بری، چه روز بارانی چه آفتابی ، کار یک مادر هیچ وقت تعطیل نمی شه. از قبل خیلی لاغرتر شدی و در صورتت چین وچروک پیدا شده. دوستم ...
می گفتند از سفارت ایتالیا به استراماچونی گفته اند نمان!
جمع وجور کنند. در حال حاضر کمک کردن به مجموعه و پشتیبان مربیان بودن، مهم است. کمبودی به نام مدیرعامل نکته بسیار مهمی که نباید در این برهه حساس از آن غافل شد، کمبود مهمی است که استقلال دارد. یک تکه بسیار حساس از پازل استقلال کم است. تکه ای به نام مدیرعامل. به نظرم در شرایط کنونی علی نظری جویباری بهترین گزینه برای احراز سمت مدیرعاملی باشگاه استقلال تلقی می شود چون اولاً خودش سابقه ...
دید سرمایه گذاری مانع تعادل در قیمت خودروها
عضو سابق کمیسیون صنایع و معادن مجلس دهم گفت: تقاضای موجود در بازار خودرو اصلاً واقعی نیست و همه طرح هایی که مطرح است، هیچکدام پاسخگوی تقاضای کاذب در بازار نخواهند بود. تضییع حقوق مردم حمیدرضا فولادگر، عضو سابق کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفتگو با خبرنگار نما، اظهار داشت: متأسفانه بخش اعظمی از ثبت نام کنندگان طرح پیش فروش خودرو، نیازی به خودرو ندارند و فقط با هدف کسب سود و ...
شمس لنگرودی از چمخاله تا برف + بیوگرافی و اشعار
) جوایز شمس لنگرودی سال 1381 جایزه بنیاد بیژن جلالی در عرصهٔ تحقیق جایزه شعر احمد شاملو - برای منظومه بازگشت و اشعار دیگر شعر شمس لنگرودی دلم به بوی تو آغشته است سپیده دمان کلمات سرگردان بر می خیزند و خواب آلوده دهان مرا می جویند تا از تو سخن بگویم کجای جهان رفته ای نشان قدم هایت چون دان پرندگان همه سویی ریخته است باز نمی گردی، می دانم ...
گزارش| وضعیت معیشتی ساکنان حوالی میدان آزادی
انجیر رو ببین. به من میگن این رو با ده درصد سود بفروش. اصلا منطقی نیست. او ادامه داد: فروش به شدت کاهش پیدا کرده، الان آدم ها برای هوس خودشون آجیل می خرند، به اندازه ی بیست تومن یعنی 100 گرم می خرند. مشتری های ما اکثرا اینطوری شدند، بعضی ها برای مریض می خوان اما این صد گرم که کافی نیست باید هر هفته بخورند. دیگه کسی تخمه هم نمی خره، مردم دنبال شیرینی و کیک یزدی هستند. چیزهایی که یکم ارزو ...
حامد بهداد در چهل و هفتمین سال زندگی؛ کم رنگ تر در رسانه ها، فعال تر در فضای مجازی
.... چه بسیار بی خانه بودم و مهمان اتاق کوچک دانشجویی تو می شدم؛ و شعر ها خواندی و موسیقی ها شنیدیم و خیابان گرگان و نظام آباد شاهد آن همه گفتگو است بین ما. چقدر سختی کشیدیم. یادم نمی رود اولین باری که مرا دیدی، با صدای بلند، جلوی جمع گفتی روزی تو مشهورترین بازیگر سینمای ایران خواهی شد . من ترین نشدم، اما شدم. آن روز من با یک چمدان قرمز و کهنه، پر از لباس و کتاب، آواره و سرگشته از مشهد رسیده بودم ...
به آنچه می گفت باور داشت
را اعدام کردند. شخصی دیگر بود به نام حسن جعفری که مدیر هفته نامه تهران مصور را ترور کرده بود. چون در بند ما بود از او خواهش کردیم که جریان را برایمان توضیح دهد. او قبول کرد و شروع کرد به نوشتن ماجراها، 50 صفحه ای هم نوشته بود. یک روز مظفر بقائی، وکیل مدافع جعفری، دختر کم سن وسالی را - که مینی ژوپ پوشیده بود - به ملاقات جعفری فرستاد و نمی دانم او چه گفت که جعفری اعتماد کرد و نوشته هایش را به او ...
درباره ظهیرالدین فاریابی
، اشاره کرده است: خسروا ابر رحمت تو کجاست /// تا ز فیضش به فتحِ باب رسم سایه ای بر سرم فکن به کَرَم /// تا ز رفعت بر آفتاب رسم چون من از فاریاب، مسکنِ خویش /// سوی این مرتفع جناب رسم، چشم دارم که با بضاعت فضل /// از سخای تو در نصاب رسم تا تو از شهر ری به ساوه رسی /// من ازین سو به فاریاب رسم . [13] در جغرافیای امروز ایران، فاریاب نام شهری ...