ماجرای تولید مستند شهید ادواردو آنیلی
سایر منابع:
سایر خبرها
یکدفعه مثل برق گرفته ها خشک شدم. فقط چشمانم حرکت می کرد، خط را با دقت نگاه کردم، دیدم روی سنگرها از سمت ...
بود و از کنار چند نفر از نیروها گذشتم و کنار یک سنگر گذاشتم زمین. روی جعبه ها نشستم و به جوانی که با بیسیم صحبت می کرد گفتم: شو اخبار؟(چه خبر؟) به عربی جواب داد: همشون فرار کردند، چیزی از این لبنانی ها نمانده!! به فکر فرو رفتم؛ یعنی چی که لبنانی ها فرار کردند... *** یکدفعه مثل برق گرفته ها خشک شدم. فقط چشمانم حرکت می کرد، خط را با دقت نگاه کردم، دیدم روی سنگرها از ...
از سیستان تا خوزستان، همه جای ایران جبهه رزم بابا بود
پدرم را غرق بوسه کردم که وقتی از خواب بیدار شدم گرمای بوسه را احساس می کردم. خیلی جا ها مشکل پیش می آمد سر مزارش می رفتم و می گفتم پدرجان! می گویند شهدا زنده اند پس چرا شما کاری برای من نمی کنید! شاید باورتان نشود وقتی از اسلام آباد به تهران برمی گشتم یک روز بعد مشکلم حل می شد. در تمام لحظاتی که کمک می خواهم یاری ام می کند. همانطور که قرآن می فرماید شهدا زنده اند و نزد خدا روزی می خورند. روز تولد و ...
روایتی از شهید اقتدار فرهنگی؛ از لامرد تا سودان و لبنان
فعالیت های گروه تبلیغی جهادی شهید انصاری از سال 1392 تاکنون بوده است. حجت الاسلام علی حسین زاده در گفت و گو با خبرنگار فارس در لامرد، اظهار داشت: شهید انصاری یک فرد روی گشاده با مردم و داری صحه صدر و بسیار خوش برخورد بود که موجب جذب افراد می شود که یکی از افرادی که به واسطه ایشان جذب حوزه علمیه شدم بنده بودم. امام جمعه لامرد افزود: شهید انصاری بسیار انسان مخلص بود و پشتکار بسیار ...
گزارشی تاریخی از ماجرای قطع صدور نفت به آمریکا؛
همه چیز از آن یکشنبه 13 آبان 58 آغاز شد، از آن روزی که دانشجویان موسوم به پیرو خط امام به رهبری معنوی موسوی خوئینی سفارت آمریکا را اشغال کردند و کارکنان آن را به گروگان گرفتند، اما به همان روز و همان ماه و حتی همان سال ختم نشد، تبعاتش همچنان پس از 41 سال دامان مردم ایران را رها نکرده است. دانشجویان پیرو خط امام فقط به گروگان گرفتن به قول خود جاسوسان آمریکایی رضایت ندادند، آن ها قطع ارتباط کامل با آمریکا را با عنوان امپریالیسم جهان خوار می خواستند، اما چرا؟ آیا این فقره، تنها خواسته دانشجویان بود؟ گروه های چپ گرایی که در به ثمر رسیدن انقلاب 57 هم سهمی داشتند، معلوم بود که با این حرکت ضد بلوک غرب و در رأس آن آمریکا به دنبال دستاوردهای بیش تری خواهند بود، آن ها، تازه مجالی برای جولان دا ...
ماجرای شیعه شدن ثروتمندترین جوان ایتالیایی
اضافه کرد: هفته بعد، در روز یکشنبه دربان زنگ زد و گفت جوانی آمده است و می خواهد شما را ببیند. به او گفتم که فردا به سفارت بیاید و من را ببیند. اما آن جوان اصرار کرد و بالاخره دیداری داشتیم. خودش را معرفی کرد و گفت من ادواردو آنیلی هستم. از او پرسیدم با خانواده معروف آنیلی نسبتی دارید؟ جواب داد: بله. پسرش هستم. به من گفت مناظره را دیدم و از شما خوشم آمد و می خواهم با شما دوست شوم. قدیری ...
شهید مهدی زین الدین بر قلب ها فرماندهی می کرد
آزادسازی بستان در آغوش خودم به شهادت رسید. من در چنین خانواده ای پرورش یافته بودم و به اصطلاح به ما می گفتند بچه مذهبی. بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛: این موضوع باعث نشد که دیگر به جبهه نروید؟ نه، وضعیت روحیه آن روز با امروز فرق می کرد. عشق و علاقه عجیبی به انقلاب داشتیم. قبل از انقلاب از طریق جنگل های شمال اعلامیه ها را می گرفتیم و شبانه در سمنان پخش می کردیم. آیت الله ...
نقش امیر سرتیپ دوم زرهی غلامرضا قاسمی نو در شکست حصر سوسنگرد
دن این عملیات است؛ لذا به هر تقدیری هست بیاید. شما خبر کنید و به آقای بنی صدر هم بگویید دستور را لغو کند تا این تیپ بیاید. در کنار همه این ها یک چیز که قویاً به کمک ما آمد، پیغام مرحوم اشراقی ]داماد امام(ره)[ بود که اوایل همان شب از تهران با من تلفنی تماس گرفت و گفت: امام(ره) فرمودند: بپرسید خبرها چیست؟ من گفتم: خبر این است که قرار بر این است که فردا عملیاتی انجام بگیرد و ظاهراً من یک اظ ...
روایت همسرانه فرمانده شهید حزب الله؛ از انصار الخمینی لبنان تا دسته گل ایرانی شهید وهب
بازمی گشتم او در خانه نبود، وقتی برگشت گفتم چرا اطلاع ندادی تأخیر داری؟ ، گفت: کاری پیش آمد و تأخیر داشتم. ، گفتم: وقتی مأموریت در مبارزه با اسرائیل داری با لباس نظامی برو. در هفته دوم صبح بیدار شدم و نماز صبح خواندم و صدای بمباران شنیدم، رفتم ببینم همسرم چه چیزی پوشیده و دیدم کفش زمستانی را به پا کرده است، گفتم الحمدلله لباس گرم پوشیده است و خدا بخواهد بازمی گردد . بعد از بیدار شدن بچه ...
من از حقیقت زیبایی که در اسلام یافتم بسیار هیجان زده بودم
.... آن ها پس از چند ماه به دوستان صمیمی تبدیل شدند و لی شهادتین خود را خواند و این فقط آغاز سفر او در راه اسلام بود. چالش های خانواده لی از اینکه به خانواده خود درباره اسلام بگویم وحشت داشت. وی می گوید: من از حقیقت زیبایی که در اسلام یافتم بسیار هیجان زده بودم. و می خواستم این حقیقت زیبا را با همه از جمله شوهرم به اشتراک بگذارم. اما چالش های او شروع شد ...
48 ساعت شکنجه به دست نامزد زورگیر
، مرا در بیابان های اطراف تهران رها کرد. نمی دانم چند ساعتی آنجا بیهوش بودم، اما وقتی به هوش آمدم، خودم را به سختی به اتاقک نگهبانی کارخانه ای که در آن اطراف بود، رساندم و با کمک آن ها به پلیس زنگ زدم. چون خانواده ام ساکن شهرستان هستند، متوجه 48 ساعت ناپدید شدن من نشده بودند. دستگیری مرد خشن با شکایت دختر جوان، تحقیقات برای دستگیری بهروز ادامه یافت و پسر جوان چند روز بعد در حالی که ...
فارقلیط کیست؟
جوان هستی، می توانی فرار کنی و بروی. دستش را بوسیدم و از او خداحافظی کرده و همان روز به راه افتادم، تا اینکه وارد شهر شام شدم، لطف خدا شامل حال من شد، مرا به یکی از علمای شیعه معرفی کردند. به دست او اسلام آوردم و صرف و نحو و منطق و معانی بیان را خواندم، سپس به نجف اشرف رفتم و خدمت سیدکاظم یزدی و آخوند خراسانی به مرحله اجتهاد رسیدم، پس از آن برای زیارت آرامگاه حضرت امام رضا(ع) به ایران ...
وقتی اسلام در خطر استادای تکلیف، زن و مرد ندارد!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: انتشار آنچه پیش رو دارید، دو مناسبت در هم تنیده دارد. اول چهل و دومین سالروز حضور امام خمینی در نوفل لوشاتو و دوم سالروز درگذشت زنده یاد مرضیه حدیدچی (دباغ) که در آن روز ها در آن دهکده و در همگامی با رهبر کبیر انقلاب به سر می برد. هم از این روی و در نوشتار پی آمده، خاطرات دباغ از آن روزگاران، مورد خوانش تحلیلی قرار گرفته است. امید آنکه تاریخ پژوهان انقلاب و عموم علاقه مندان را مفید و مقبول آید. ...
راز محبوبیت و قداست میثم تمار نزد اهل بیت(علیهم السلام)
داستان حضرت موسی و خضر و سوراخ کردن آن کشتی و کشتن آن غلام فرمود: پیامبر ما در روز غدیر خم دست مرا گرفت و فرمود خدایا هر که من مولایش بودم، علی مولای اوست ولی جز اندکی که خداوند، نگاهشان داشت، آیا دیگران این کلام پیامبر را به دوش کشیدند و فهمیده و عمل کردند؟! پس بشارت باد بر شما که با آنچه گفته پیامبر حمل کردید و به آن متعهد ماندید پس بدون پروا و گناه فضیلت ما و کار بزرگ و شأن والای ما را به مردم ...
گارد امنیت داخلی فیات ادواردو آنیلی را زیر نظر داشت
من که حتی شنبه ها کار می کردم گفتم به او بگویید فردا بیاید سفارت تا با هم ملاقات کنیم.ادواردو به او پاسخ داد بود که به قدیری بگویید “خدا هر در بسته ای را می گشاید”. من هم گفتم در را بازکنید تا داخل بیاید و خودم به دیدن او رفتم.او خود را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من تنها نامی که آنیلی شنیده بودم نام پدر او بود و از فرزندان و بستگان او خبر نداشتم. بدون اینکه انتظار پاسخ مثبت از او داشته باشم پرسیدم ...
روی پیشانی ام نوشتند تیم نگهدار
، خیلی ها منتظر این فرصت هستند. بعد هم که من رفتم، کمکی که خودم برای تیم ملی انتخاب کرده بودم مأمور انتخاب سرمربی جدید تیم ملی کردند. یعنی این قدر پافشاری روی اصول حتی به قیمت از دست دادن تیم ملی نیاز بود؟ ببینید بدترین خفت برای یک مربی، زیر بار حرف دیگران رفتن است . این حرف را بارها زده ام، با همه تیم ها و مدیرانی که کار کرده ام، همان اول گفته ام شما به جای یک میلیون تومان، تک ...
رهیافته آلمانی: مسائلی مانند تثلیث در مسیحیت برایم بی مفهوم بود
پول کمک کردم، برایم دعایی به زبان عربی خواند و انگار آن دعا در وجود من چیزی را تکان داد. طی همین مدت رابطه هم را با اسلام گسترش دادم. یک برخورد دیگر هم زمانی بود که به نمازخانه دانشگاه رفتم و در نماز مغرب شرکت کردم. واقعا بعد از نماز احساس می کردم پر از انرژی و قدرت هستم. سایت رهیافته: پس پیش از اسلام آوردن هم یک بار در نمار شرکت کرده بودی و آیا درباره شیعه هم تحقیق کرده بودی؟ ...
بازیگر سارق زن دستگیر شد| چون از یک بیمارستان 2بارسرقت کردم لو رفتم اشتباه خودم بود
لیوان ها ریخت و خودش لیوان اول را سرکشید و دومی را به من داد. با اصرار او لیوان را گرفتم اما دقایقی بعد از خوردن آبمیوه دچار سرگیجه شدم و از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم روی نیمکت بودم. حدود 7ساعتی بیهوش بودم و چون روی صندلی خوابیده بودم کسی شک نکرده بود. آنجا بود که متوجه شدم آن زن همه طلا و جواهراتم را که حدود 40میلیون تومان ارزش داشت به همراه 20میلیون تومان پول نقد را که داخل کیفم بود سرقت کرده ...
304مین خاطره چی شد چادری شدم
. چون انتخاب خودم نبود. چون اجبار بود واسم.چون هیچی ازش نمی دونستم به شوهرم گفته بودم بچه دوم که بیاد دیگه چادر رو کنار میزارم. همین کار رو هم کردم، خیلی خجالت میکشیدم اما خودم رو دلداری میدادم که کم کم طبیعی میشه واسم. با به دنیا آمدن دختر دومم و دردسرهای شیرین فرشته کوچولوها یک مدت همه اش در خانه بودم و زیاد بیرون نمی رفتم. در این مدت شروع کردم به نت گردی... البته از مدتی ...
به مناسبت سالگرد شهادت ادواردو آنیلی روایت شهادت تنهاشاهزاده میلیاردر و شیعه ایتالیا
شهید ادواردو آنیلی تنها وارث میلیاردر مشهور جوآنی آنیلی بود که بعد از مسلمان و شیعه شدن بخاطر اعتقادات مذهبی اش زندگی سختی را گذران و سر انجام برای اینکه ارثیه کلان پدر به دست او نرسد به شهادت رسید. آبان ماه سالگرد شهادت ادواردو آنیلی است. مردی که پس از ایمان به رسول خدا و اهل بیت همچون مصعب بن عمیر (آقازاده مشهور صدر اسلام که اسلام را بر ثروت و قدرت خانوادگی ترجیح داد تا به مقام شهادت ...
مشکل این سرزمین کتاب نخواندن است
همان اول به استاد گفتم فقط چهار جلسه به کلاس می آیم و هدفم این بود که روغنی که استفاده می کند را بشناسم. بعد از چند سال 4 جلسه پیش آقای علی سیران آموزش دیدم و بقیه آموزش ها را از طریق دانشگاه گذراندم. بعد از آن دانشگاه رفتم، البته اول در رشته زیست و هم زمان با کار کردن کلاس طراحی رفتم. در سن بیست سالگی بود تصمیم گرفتم که آموزشگاه طراحی خودم را باز کنم و وقتی که حرفش را مطرح کردم همه به من ...
سیره مطالعاتی شهید صدر؛ حتی کتاب های آرسن لوپن را هم خوانده بود
.... پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به ثمر نشستن قیام حضرت امام خمینی (ره) شهید صدر با توجه به دغدغه های تمدنی شان رساله ای در باب حکومتداری به نام الاسلام یقود الحیاه یا اسلام راهبر زندگی نوشتند و به توسط همسرشان که نسبت فامیلی هم با بیت امام خمینی (ره) داشتند، به ایران رساندند. رساله به دست امام (ره) رسید و رهبر امت آن را به مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یا ...
فاطمه صدر زمینه ساز موفقیت های علمی شهید صدر بود
موسی صدر در لبنان، جهان اسلام با آن مواجه می شد. کسانی که تحولات را دقیق رصد و تحلیل می کردند، توانستند یکی را بربایند و دیگری را شهید کنند اما دستشان به امام خمینی (ره) نرسید. وقتی انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، آنها تازه متوجه شدند که یک خمینی دیگر هم در نجف حضور دارد. احسان شریعتی: دکتر شریعتی از شخصیت فرهنگی آیت الله صدر به نیکی یاد می کرد دکتر شریعتی پس از آزادی از زندان به ...
میانجی گری شهید ابراهیم هادی برای استجابت دعای یک زن توسط شهید مدافع حرم
...، حتی گفتم من غریبه هستم شاید نخواهی مشکلم را حل کنی، پس نشانه ای به من بده. فردا مادرم تماس گرفت، پرسید با شهیدی حرف زدی؟ گفتم بله چطور؟ مادرم تعریف کرد خواب دیدم در محاصره داعشی ها بودم، جوانی آمد و ما را از دست داعش نجات داد، در آخر خودش را معرفی کرد و گفت من ابوالفضل راه چمنی هستم، به دخترت بگو ما به قول خودمان وفا کردیم، ولی شما که گفته بودی بر سر مزارت می آیم و دسته گل می آورم چرا نیامدی ...
جریان تحریف دنبال القای ناکارآمدی نظام اسلامی است/ اجازه تغییر ارزش ها را نمی دهیم
الحسین (ع) آمدند، فرمودند تو کشته جمعه ای با دوشنبه ادامه داد: این جمله بدان معناست که حضرت زینب (س) فقط عاشورا را در این روز نمی بیند و در سقیفه بنی ساعده می برد و آن را نشأت گرفته از آن دوران می داند. استاد تاریخ اسلام دانشگاه های شاهرود با طرح این پرسش که چه اتفاقی افتاد که همه تلاش های پیامبر (ص) در سقیفه بنی ساعده نادیده گرفته شد، گفت: زمینه ساز سقیفه بنی ساعده تحریف در حقیقت انقلاب ...
وقتی ادواردو قِیدِ 80 میلیارد دلار درآمد در سال را می زند
به منزل قدیری ابیانه مراجعه کرده و تصمیم به دوستی با او می گیرد. خود قدیری ابیانه در مورد این دیدار می گوید: "یک هفته بعد از شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده بود، در روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و می خواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر می شود به او بگویید فردا برای ملاقات بیاید. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت ...
شهیدی که ثروتش به افسانه شبیه بود
... خود قدیری ابیانه در مورد این دیدار می گوید: "یک هفته بعد از شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده بود، در روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و می خواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر می شود به او بگویید فردا برای ملاقات بیاید. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان می گوید " خدا هر در بسته ای را می گشاید ." من ...
جلوه هایی از سیره شهید اهل قلم مهدی رجب بیگی + نوشتار های ماندگار شهید
مهدی رجب بیگی از دانشجویان انقلابی پیرو خط امام بود که در مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت آمریکا (لانه جاسوسی) نقش به سزایی داشت. بعد از فراغت از تحصیل به معلمی روی آورد و فداکارانه در مناطق محروم به تدریس پرداخت.نویسنده خوش قریحه و مبارزی که از او مقالات و نوشته های انقلابی مثل "می رویم تا خط امام بماند" به یادگار مانده است. به گزارش خبرنگار حیات ، مهدی رجب بیگی ...
داستان های کوتاه بلند در مورد مهر و محبت و فداکاری مادر
ساعت پیش حیاط رو شستم. دیروز هم کلی برای خرید بیرون از خونه علاف شده بودم. داد زدم من اصلا نونوایی نمیرم. هر کاری می خوای بکن! داشتم فکر می کردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک می کنم باز هم باید این حرف و کنایه ها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور میشه به جای نون برنج درسته کنه. این طوری بهترم هست. با خودم فکر ...
خاطره نگاری از مرحوم داوود فیرحی به مناسبت هفتمین روز درگذشتش
ایران دهه 40 و 50 را نیز در همین کتاب دوجلدی یافت. بعد از چند بوق جوابم را داد. آرام و شمرده حرف می زد و با دقت به صحبت هایم گوش می داد. به برخی نظراتم نقد داشت، اما با وجود جایگاه استادی در نقد یک دانشجو به قدری گزیده از کلمات استفاده کرد که بیش از آنچه گفته شد، شیفته نگرش او در برخورد با اندیشه مخالف شدم. هفته بعد که دانشگاه رفتم، متوجه شدم ترم جدید چند جلسه ای را با دکتر فیرحی داریم ...