کودکان سینمای ایران از فراموش شدن می ترسند
سایر خبرها
میزگرد از سرنوشت | چالش های بازیگری از نگاه دیباج / حیایی: پدرم برایم یک دیوار بلند است/ بلوکات: آدم های ...
. در این سریال از 30 سالگی به 47 سالگی رسیدم. همیشه یکی از سدهای انتخابم همین بود و هر زمان پیشنهاد بازی در نقش یک مادر را می دادند قبول نمی کردم برای اینکه در سینما و تلویزیون ما به گونه ای است اگر در یک قالب تو را ببینند و دوست داشته باشند دیگر حاضر نیستند آن قالب را بشکنند و تو در همان قالب و نقش خواهی ماند. من در تمام کارهایم سعی کردم خودم را تکرار نکنم. الان هم که بعضی ...
دوست دارم راوی کتاب صوتی عین خود من بخواند
را داستان خوانی کردم. همکاران خانم گلاره عباسی در سوینا قصه های تا به تا را دیدند، بعد آن را نوشتند و در ادامه از روی نوشته خواندیم. اینجا یک تفاوتی میان این خواندن ها وجود دارد که به نظرم مهم است، چون من برای کسی قصه ای را می خواندم که نمی بیند، اما در عین حال چیزی را می خواندم که عده دیگری آن را دیده بودند. زی زی گولو شخصیتی است که دیده شده و امکان تخیل برای تصور کردن آن نیست. در حالی ...
مادر هستم و می بخشم
نهال آلو کاشتی. می گفتی: درخت خشک می خوام چیکار؟ طغیان کرده بودی مادر. شورش کرده بودی. بعد از سی وهفت سال چشم گفتن، حالا اعلام استقلال کرده بودی. حالا که زندگی من از هم پاشیده بود و تو بابا را مسئولش می دانستی. تقصیر بابا نبود مادر. تمام دنیا هم توی گوش نیما می خواندند، اگر او مرا می خواست بدون رَحِم، بدون بچه، رهایم نمی کرد. هرقدر هم مطیع باشی، زمانی طغیان می کنی: گفتی: دیگه بسه. و ...
تهامی: مثل مارادونا و پله استثنایی بودم/ حق من ملی پوش نیست که حالا مستاجر باشم
بند کفشم را ببندم تا وقت بیشتری تلف شود. از آن طرف دایی خواست که زودتر بیرون بروم تا داور کارت ندهد. بعدها البته بچه های آبادان خیلی از علی دایی ناراحت بودند اما دایی دوست خیلی خوب من در تیم ملی بود و چون من کارت زرد داشتم نگران بود داور اخراجم کند. بعد از آن ماجرا پاداش یا زمین نگرفتیم/ محبوبیت مهم تر از معروفیت است به خدا ما بعد از آن ماجرا پاداش یا زمین نگرفتیم ...
خداحافظ همیشه استاد
کارنامه کاری اش می توان به نقش آفرینی های ممتاز و قابل توجهی اشاره کرد. چندی قبل در نشستی که به مناسبت زادروز این هنرمند تدارک دیده شده بود، ایشان در پاسخ به سوالی درباره آینده کاری اش گفت: اگر بخواهم از خصلت خودم به چیزی اشاره کنم، می گویم که من همیشه به دنبال آن بوده ام که بیاموزم و کار تازه ای یاد بگیرم. من از خودم توقع زیادی دارم و هنوز هم آن کاری که دوست داشته ام را انجام نداده ام. من زمانی که به ...
زن 42 ساله: عاشق پسری شدم که 9 سال کوچکتر از من بود
این زن در مورد سرگذشت خود می گوید: بعد از طلاق با راننده ای آژانس محله که اسمش یاسر بود آشنا شدم او بسیار جذاب و چندین بار .... من همسرم را دوست دارم اما دیگر حاضر به ادامه این زندگی نیستم او علاوه بر این که به مواد مخدر اعتیاد دارد، من را به بهانه های واهی مورد ضرب و شتم قرار می دهد و تمایلی ندارد بعد از 12 سال زندگی مشترک ازدواجمان را رسمی کند ... این جملات اظهارات زن 42 ...
دوست دارم در کارهایی باشم که مقابل ظلم می ایستد
جمله موی تای نیز فعالیت دارد. جالب است بدانید که این بازیگر، همزمان با حملات هوایی روسیه به داعش در سوریه سر فیلمبرداری فیلم سینمایی "جشن تولد" حاضر شد. "گاندو" آخرین کاری است که از نورایی روی آنتن رفته و با نقش بکتاش سریال "روزهای ابدی" بعد از "خانه امن"، نقش آفرینی اش در تلویزیون دوباره آغاز می شود. او در این مجموعه تلویزیونی نقش سردسته های فدایی خلق به نام بکتاش را ایفا می کند که ...
تو در مسافت بارانی
بود که برای بند کفش اهدایی در هیاهوی ابرها، پولی نگرفتید و بعد که همه چیز آرام شد، راهتان را کج کردید به سمت بهشت کودکانه و کنار تاب و سرسره، این بزرگمردی تان را گذاشتید به حساب معرفت. انگار نه انگار که روزگارتان با همین بند و کفی کفش می چرخد و اگر پولی نداشته باشید، در همین سن کودکی مثل آدم بزرگ ها حرف زور و تلخ می شنوید. اصرار پیرزن برای دادن پول را در نذر باران و تگرگ گم کردید و هوا که صاف شد ...
جمله فلسفی مورینیو درباره دیگو مارادونا
به گزارش ساکرنت، در ادامه دیدار های مرحله گروهی لیگ اروپا چند دیدار برگزار شد که در یکی از بازی ها تاتنهام در حالی که تغییرات زیادی در ترکیب خود داشت با چهار گل لودوگورتس بلغارستان را شکست داد تا روند نتایج خوب این تیم لندنی ادامه داشته باشد. ژوزه مورینیو، سرمربی تاتنهام بعد از این دیدار گفت: یک مارادونا وجود دارد و یک دیگو. مارادونا کسی است که نیازی به صحبت درباره او ندارم، زیرا همه ...
زینب سلیمانی: تو شهرزاد قصه هزار و یک شب منی
زینب سلیمانی دختر شهید حاج قاسم سلیمانی هر هفته شب جمعه، ساعت یک و بیست دقیقه بامداد مطابق روز و ساعت شهادت پدرش تصویر نوشته ای را در صفحه اینستاگرام بارگذاری می کند. حاج قاسم در تاریخ 13 دی ماه سال 1398 و در خاک عراق به شهادت رسید. دختر شهید سلیمانی این هفته هم در تصویر نوشته ای برای پدرش نوشت :”تو شهرزاد قصه هزار و یک شب منی، تمام دلخوشی من برای زنده ماندنی، بیا بیا که بعد از تو نفس نمیکشم هنوز، 120 قلب من در بغداد ” در ادامه تصویر منتشر شده از درد دل های زینب سلیمانی برای پدرش را مشاهده می کنید: منبع: باشگاه خبرنگاران جوان ...
از قندهار به تهران
واقع دختری است به نام باران که از سر ناچاری در میان مردان به جای پدر کار می کند. در این بین به او دل می بندد و وقتی وضعیت زندگی آنها را می بیند، همه پس انداز خود را به خانواده او می دهد، ولی بعد متوجه می شود که باران و خانواده اش قصد دارند برای همیشه ایران را ترک کنند. رفتن؛ نوید محمودی رفتن قصه فرشته و نبی، داستان عشقی پُر پیچ و تاب و دامنه در رسیدن و نرسیدن هاست. قصه درد است ...
دوئت با نت های نادرست
سینماسینما ، ابراهیم عمران شاید سر راست تعریف کردن یک قصه برای هر که ادعای سینما و فیلم شناسی دارد؛ امر آسانی نباشد و در عمل آنچه متولد می شود موجودی است سخت غیر قابل تحمل. و از این رهگذر می توان دست و پنجه نرم کردن نویسنده و کارگردان نام نهاد که اگر مبادرت به ساخت چنین فیلم نامه هایی نمایند. دوئت ساخته نوید دانش نیز رنج هایی از این دست دارد. و در حقیقت نویسنده و کارگردان در حال و هوای ...
سلام نارنجی زیبا!
تابلوی شگفت انگیزی خلق می کند. پاییز هزار رنگ را می توان یک جا و در این بوستان مشاهده کرد و از زیبایی های چشمنواز آن لذت برد. چترها را باید بست زیر باران باید رفت. هوا معرکه باشد، نم نم باران بیاید و درختان بالا بلند بوستان ملت هم دلبری کنند. مگر می شود از اینجا دل کند. فراموش نکنید که هنگام پیاده روی با حفظ فاصله اجتماعی و استفاده از ماسک، به سلامتی خودتان و دیگران ...
تاریخ بوشهر خدمات فرهنگی خاندان علوی را فراموش نمی کند
روزگار بدست خانواده فرهنگ دوست علوی روشن نگه داشته شد تا اوراق و کارنامه و اعلانیه و کتب فراوانی به چاپ رساند و رونق گر فرهنگ و چاپ و نشر در این منطقه باشد. شادروان حاج سید ابوالقاسم علوی و سپس حاج سید مهدی علوی در دهه ها و سال های اخیر نقش محوری را در زنده نگهداشتن این میراث فرهنگی ایفا کردند و همواره در خدمت فرهنگ و چاپ و نشر بودند، هر دو به غایت جدی و محکم و خستگی ناپذیر، از بوشهری های ...
روایت/ رزومه اسکندر
دیده بود. شازده سی وچهارساله نه اینکه ذاتاً از زندگی با یک زن زیر سقف بدش بیاید، هراسی پنهان، مثل حسی گنگ و ناشناخته به جانش نیش می زد که نکند دچار دردسر شود. مدام به روزها و ماه های پیش رویش فکر می کرد. روزهایی که نیامده بودند. بچه دار شدن، شیرخشک، پوشک، پستانک، فین گیر، مستراح بردن بچه ، حمام بردن، تب، بیمارستان و... گاهی شب ها صاحبخانه نداشته اش می آمد سراغش و هر چه پول درآورده بود از تو ...
قاتل: قصد انتقام داشتم
و پیمان ادامه داشت تا اینکه به سن ازدواج رسیدیم و هر دو ازدواج کردیم، اما دوباره به اختلاف خوردیم. او در خصوص انگیزه اش برای رفتن به خانه دوست قدیمی اش گفت: پیمان به همه بچه های محل گفته بود، مرا در کودکی آزار داده است. او با این حرف آبروی مرا برده بود. همین باعث شد کینه کنم و انتقام بگیرم. در محله ما وقتی می خواهند یک نفر را بی آبرو کنند روسری همسرش را برمی دارند. من هم تصمیم گرفتم به ...
پرتوی: شاملو معتقد بود حیف شد من به سینما رفتم
. بعد از ساخته شدن فیلم یکی از اعضای شورای فارابی گفت این فیلم ربطی به فیلم نامه ی تو ندارد و اگر بخواهی می توانی خودت دوباره آن را بسازی. من هنوز منتظر فرصتی هستم که این فیلم نامه را بسازم. حقیقت این است که گروهبان را دوست نداشتم و با تصوری که من از قصه داشتم هماهنگ نبود. مشکل پاسوخته از این جا شروع شد که آن زمان مرحوم جلال مقدم می خواستند دوباره فیلم بسازند و دنبال قصه می گشتند، تهیه ...
چالش های بازی در نقش داعشی خانه امن / علیرضا رئیسی: آمده ام که بمانم
... فکر می کردید برای دیده شدن دوباره، راه طولانی در پیش داشته باشید؟ اوایل که برگشته بودم دوست عزیزم امیر غفارمنش به من گفت فکر نکن الان که برگشتی همه چی برایت مثل روز اول خواهد بود؛ تو باید تازه 10 سال خاک صحنه بخوری. واقعا این مدت روز های سختی را سپری کردم؛ بعد از آن شور و هیجان آن دوره با کم کاری این دوره دست و پنجه نرم کردم. برای کسانی که علاقه مند به حرفه بازیگری هستند یک پیام ...
سارا و نیکا هم پلنگ شدند + عکس
خواهر با پایتخت بود. در این سریال سارا و نیکی نقش فرزندان نقی معمولی را بازی می کنند.پدر سارا و نیکا فوتبالیست بود و تو لیگ جوانان درتیم های عقاب و راه آهن 15 سال توپ زدند و بخاطر حادثه ای که در فوتبال برایشان پیش آمد دیگر نتوانستند فوتبال را ادامه بدهند و بعد از مدتی پس از فصل دو پایتخت از سال 1392 خانواده فرقانی برای ادامه تحصیل دختران دوقلو عازم کشور سوئد شدند تا دخترا در این کشور به تحصیلات ...
مهناز افشار در یک تبلیغ ماهواره ای پوشک بچه !
به گزارش نبض بازار؛ پیشرفت چشمگیر مهناز افشار بعد از مهاجرت! مهناز افشار در یک تبلیغ ماهواره ای پوشک بچه نقش ایفا کرد. بانوان ایرانی تا وقتی تو ایران باشن به موفقیت نمیرسن و باید مهاجرت کنن نمونه اش هم مهناز افشار که تا قبل از مهاجرت اینجا بازیگر بود ولی مهاجرت کرد و تونست به عنوان مدل تبلیغاتی برای برند پوشک بچه تو شبکه ی ماهواره ای نقش ایفا کنه! ...
واکنش جامعه فوتبال به درگذشت مارادونا
، بخشی از فوتبال را از دست دادیم. مارادونا فوتبال است 10 نفری که به ابد و جهانی بودن دست یافت. تقدیم به تو دیگیتو که من را مارلیتو صدا زدی، از جادوی فوتبال تو و حمایت جام جهانی 2010 و وقتی در امارات از مسیر عبور کردیم سپاسگزارم. روحت شاد. " کریستیانو رونالدو بازیکن تیم فوتبال یوونتوس با انتشار پستی در صفحه شخصی خود نوشت: "امروز با دوست خداحافظی می کنم و جهان با نبوغ جاودان ...
بلند شو و جواب عاشقانت را بده دیگو!
. فوتبال هم همین است. در واقع نوجوانان و جوانان عاشق ستاره و اسطوره های فوتبال می شوند و بعد عاشق فوتبال. و برای هم نسل های من، چه ستاره و قهرمانی جذاب تر و دوست داشتنی تر از دیگو آرماندو مارادونا. خداحافظ خالق دست خدا. بدرود معجزه خدا در مستطیل سبز. فقط بدان تو میلیونها نفر را عاشق خودت و فوتبال کردی ولی درست در میانه راهِ این عشق، تنهایشان گذاشتی. حالا بلند شو و جواب عاشقانت را بده ...
حکایتِ دلتنگی و فراغ
کربلای ایران واژه غریبی باشه اما برای من همه زندگی بود، همه امید و دلیلی برای آخیش های بعدِ جاموندن از غافله اربعین، از سالی که خودم رو شناختم هرسال به مشهد الشهدای ایران سفر می کردم و برای منی که توفیق حضور در راهپیمایی عظیم اربعین رو نداشتم هرسال زمان سفر به راهیان نور که می رسید قلبم بی تاب می شد، بی تاب بوییدنِ خاک طلائیه و شلمچه و فکه! به شلمچه که می رسیدیم روی تابلویی نوشته شده بود ...
استاتوس ها و اس ام اس های جدید خیانت
...: من شب ها با گریه می خوابیدم و تو... با غریبه! پچ پچ دوستت دارم های تو در گوش او به گوشم میرسد ! بازیچه ام یا باز بچه فرضم کرده ای ؟! شک کرده بودم کسی بین ماست ! حالا یقین دارم “م...ن” بین دو نفر بودم ! چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من! تن من زخمی است... یک خراش کمتر یا ...
خودت تصمیم می گیری؛ داستان هایی با قهرمانی کودکان و پایانی انتخابی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ وهنر، خودت تصمیم می گیری عنوان مجموعه ای هشت جلدی از داستان های آلمانی است که هر جلد آن توسط یک نویسنده کودک به نگارش در آمده و به قلم معصومه پیرانی ترجمه شده است. تفاوت این مجموعه با دیگر قصه های کودک در این است که نویسنده دست مخاطب کودک را در ادامه روند داستان باز گذاشته تا با هم ذات پنداری با شخصیت قصه در عین پرورش قوه تخیل بر روی انچه می خواند ...
کامبوزیا در قلب های بچه های ایران ماند
او فیلم کامیون بود که هنوز به نمایش عمومی درنیامده است. او نویسنده فیلم نامه های آثاری چون من ترانه 15 سال دارم ، فراری ، دایره و محمد رسول الله (ص) هم بود. کامبوزیا پرتوی در چهارم آذرماه 1399 بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت. انتهای پیام این پست 108 بار بازدید شده
ضرابی زاده: دوست دارم جلد دوم کتاب ساجی را بنویسم
سعید و حمید و سحر و علی غذا می رساند. مادرم گفت: ماشاءالله... بهمن، چه حوصله ای داری تو هم. بهمن جواب داد: عمه... من عاشق بچه م! دوست دارم هفت تا پسر داشته باشم هفت تا دختر. مادر خندید. بهمن گفت: وقتی دور سفره می شینیم این یکی نونو از دست اون یکی بگیره، اون یکی ماستو از کنار بغل دستی برداره، خیلی خوب می شه ها عمه. مادر زیرچشمی به من نگاه کرد و گفت: ووش... حالاحالاها کار دارین خو. فعلاً یه پسر و یه ...
فرزند شهیدی در قامت یک مرزبان
گروه استان های دفاع پرس – سید احمد اصغری ؛ چند روزی می شد از مدرسه که می آمد به اتاقش می رفت و بیشتر تو خودش بود. خیلی نگرانش شده بودم، چند بار هم بهش گفتم: مادر جان چی شده؟ چرا ناراحتی و مدتی توی خودت رفتی؟ نکنه تو مدرسه با همکلاسی ها و دانش آموزان دیگه حرفت شده؟ یا معلم ها جدا از درس هات ازت کار فرهنگی می خواهند؟ اما مجید با لبخندی می گفت: نه مادر جان، نگران نباش، نه تو مدرسه مشکلی برام پیش ...
وداع با فیلمساز قصه گو
ترانه 15 سال دارم ، کافه ترانزیت ، فراری و کامیون از جشنواره فیلم فجر کسب کرده بود. ماه پیش در سی و سومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان از کامبوزیا پرتوی تجلیل شد و کمتر کسی فکر می کرد که شاید این آخرین لوح قدردانی این فیلمساز قصه گو در قفسه چیده شده از تندیس های افتخارش باشد. برای پاسداشت یاد و نام این هنرمند فقید با چند تن از دوستان و همکارانش گفت وگو کردیم که در ادامه می خوانید. ...
برای شاهزاده ناپل
آی اسپورت – تمام شد. این سال لعنتی بیست بیست دست آخر تو را هم از ما گرفت. دون دیه گوی افسانه ای... مردم شهر ناپل را می بینی؟ بیرون ریخته اند و برایت به سبک خودشان سوگواری می کنند. ناپل شهر پابرهنه ها که با تو سر به آسمان سایید. وقتی بعد از آن دعوا و محرومیت جنجالی از بارسلونا به دنبال آغوشی می گشتی که پذیرایت باشد. ناپولی هم به دنبال قهرمان قصه هایش می گشت. تو جهنم و ناپل بهشت، به هم رسیدن تان چه ...