سایر منابع:
سایر خبرها
که در اندیشه ایرانیان باستان خواستن کین کشته شده بر فرزندان او واجب است. کنون تاجت آوردم ای شاه و تخت به بار آمد آن خسروانی درخت ز تاج بزرگی گریزان مشو فریدونت گاهی بیاراست نو سرامی توضیح می دهد: در اینجا منوچهر طعنه می زند و می گوید فریدون برایت تاج و تحت فرستاده است و آن هم این است که من سرت را ببرم. در مثالی دیگر، وقتی اشکبوس از ...
بینید که این اشارت به رستم و اسفندیار و سیمرغ و زال کاملاً یادآوری کننده اساطیر شاهنامه ایست. هرچند روایت سهروردی متفاوت است از آنچه که در کتاب شاهنامه فردوسی آمده؛ اما ملاحظه می کنید که او به این اسطوره در کنار دیگر اسطوره ها به تفاریق تأسی و استشهاد کرده است. سپهری هم در منظومه مسافر که از منظومه های مشهور هشت کتاب است از قضا به قصه سهراب و رستم اشاره می کند و بعد نکات دیگری را ذکر می ...
ول کن نبودم. من هم می خواستم تحصیلاتم به یک جایی برسد. چون دیدم راضی نمی شوند من یکی دو نفر از دوستان خودم را که به ایشان نزدیک بودند وادار کردم که به وی حالی کنند که این حرف ها نیست و همه مردم یکسان نیستند ایشان می خواست که من ترقی بکنم و در پی راه حل می گشت. راه حل این بود که بنده را بفرستد، اما در یک مملکت اسلامی و از ممالک اسلامی آن وقت سوریه و بیروت خیلی معروف بود و به اینکه محصلین ایرانی به ...
بطلاق امرأته أن لایشرب خمراً و کانت امرأته تشدد علیه فی هذا التحلیف فقال لها: اکنون چون هفتاد طلاقه شدی دیگر چه می خواهی؟ قال: هذا إقرار بالطلقات الثلاث. [89-90] و سئل هو أیضاً عمن قال لامرأته: همه زنان خویشتن از مردان خریدند، من خویشتن از تو می خرم، می فروش؟ زن گفت: اگر طلاق در شکم من است دادمت صد هزار طلاق! مرد گفت: طلاق دادمت، طلاق دادمت، طلاق دادمت، و می گوید: افسوس وت [کذا] خواستم و ...
هم به بیمارستان بوعلی رساندم. بعد به درمانگاه 17 شهریور (25 شهریور آن موقع) رفتم که مثل بقیه مردم، خون بدهم. روی تخت دراز کشیده بودم که یک مرتبه چشمم به یکی از همکارانم افتاد. من به قدری وحشت کردم که سوزنی را که در دستم بود، کشیدم و پا به فرار گذاشتم! پرستاری که داشت از من خون می گرفت، هاج و واج مانده بود که این چه حرکتی بود که کردم! می خواهم بگویم جو این قدر سنگین بود که همکار از همکار می ترسید ...
و مولوی و حافظ زمان بعد از مغول را برای اسلاف ما با تسلایشان آرامش بخشیدند. اما چندان دشوار نیست که دریابیم چگونه فردوسی اساس وحدت و همزبانی را در شاهنامه اش گذاشته و راه خانه و طریق توطن را به ما یاد داده است. اگر فردوسی نزد شاعران بعد از خود و به خصوص سعدی و حافظ مقامی بس بزرگ دارد، وجهش این است که آتها او را آموزگار خود می دانسته و مقام آموزگاریش را پاس داشته اند . شاعران نگهبانان آرامش و ...
غربی بوده اند. به عبارتی حاضر به خراب کردن یکدیگر بوده اند تا شخصیت یا ملیت خود را نزد غربی ها تطهیر کنند. چنین رفتاری را مخاطب رمان مگره و مرد مرده در فرازی از قصه مشاهده می کند که مترجمی اهل پراگ، از سفارت چکسلواکی برای ترجمه سخنان مظنون پرونده نزد مگره آمده است: مرد مترجم تسلی یافته بود. به اعتبار او، به عنوان یک چک اهل پراگ، خللی وارد نیامده بود، چون زن، یک روستایی اسلواکی بود. (صفحه 133) ...
ریاست این باشگاه استعفا داد. وی در 3 دسامبر 2018 در سن 87 سالگی از دنیا رفت. دوره ریاست لاپورتا در بارسلونا پس از رفتن نونیز، لوئیس فیگو از بارسلونا به رئال مادرید پیوست تا هواداران یکی از بازیکنان محبوب و درخشان خود را از دست بدهند. به محض اینکه خبر پیوستن فیگو به مادریدی ها منتشر شد، هواداران بارسا از این تصمیم وی بسیار ناراحت و خشمگین شدند و با کله خوک از او در کمپ نو ...