سایر منابع:
سایر خبرها
وصف بنده گفته شده تکذیب می کنم. درواقع این پژوهش 660 صفحه ای به کوشش دکتر محمدجعفر یاحقی و محمدرضا راشد محصل و محمودرضا آرمین، هدیه به شاعری بود که هنر زندگی کردن را می دانست. او می گفت حدود 60سال است قرص خوابش کتاب است و روزی حدود چهارساعت مطالعه می کند و اینکه شعر برای او همیشه در حاشیه زندگی بوده، چون در سن کم مجبور به کسب و کار می شود. دکتر محمدرضا راشد محصل از گردآورندگان ...
چیزی نمی گوید. از اخم هایش معلوم است که حال احمدآقا اصلاً خوب نیست. حالا یک هفته است که گلی خانم از صبح تا شب، خانه ی ماست و فقط برای خواب به خانه ی خودشان می رود. می گوید: بیمارستان که نمی توانم بروم. توی خانه هم تنهایی دلم می ترکد. آن قدر به بیمارستان زنگ زده که فکر می کنم همه ی پرستارها صدایش را می شناسند. تلفن را که قطع می کند، رو به مامان می گوید: اگه اتفاقی برایش بیفتد، من چه کار ...
طاهری هستم 40 سال سن دارم و حدود 10 سال است نوشتن را کار و مشغله خودم قرار دادم. فارس: شروع کار نوشتن شما از کجا بود؟ طاهری: کار نویسندگی ام از کلاس درس انشا در مقطع تحصیلی اول راهنمایی آغاز شد کلاس ورزش و انشا همیشه برای من دوست داشتنی بود و بهترین ساعت های درسی ام بود. به قدری علاقمند بودم و خوب می نوشتم که در مسابقات مدرسه همیشه رتبه می آوردم. نویسنده کودک هستم ...
می خورد و با پایان یافتن زندگی حضرت مهدی(عج)، دنیا نیز به پایان می رسد و در فاصلۀ چهل روز پس از رحلت آن حضرت، قیامت برپا می شود. در این صورت، مسئلۀ حاکمیت بعد از ایشان منتفی است. روایات پیامبر اکرم(ص) در خطبۀ غدیر، ضمن معرفی همۀ ائمه(علیهم السلام) دربارۀ حضرت مهدی(عج) می فرماید: ألا إنّ خاتم الائمة منا القائم المهدی ألا أنه الظاهر علی الدّین ألا إنّه المنتقم من ...
بِهِ مِنِّی- فَقَالَ یا عَلِی مَنْ حَسَّنَ مَعَاشَ غَیرِهِ فِی مَعَاشِه؛ علی بن شعیب می گوید بر ابوالحسن الرّضا(ع) وارد شدم، او به من فرمود: یا علی! زندگی چه کسی از همه نیکوتر است؟ گفتم: شما- ای آقای من- در این باره از من داناتری. فرمود: یا علی! زندگی کسی که زندگی دیگری را تأمین کند (همان: 448). امام رضا(ع) قناعت کردن را که رابطۀ نزدیکی با مال و رزق حلال دارد تشویق کرده و فرموده اند ...
عقیده من مهم ترین نویسنده معاصر است، اسم بردم. او سال پیش درگذشت. الان [اگر بخواهم دوباره تدریس کنم]ممکن است چند نام دیگر را به این فهرست اضافه کنم. احتمالا لوستیگ، گروسا و کوهوت، در مقام نمایشنامه نویس، را هم نام ببرم. نمی دانم هاول را گفتم یا نه. احتمالا برای نام بردن از هاول هنوز خیلی زود باشد. نمی دانم. دو نویسنده ای که جای خالی شان کاملا حس می شود، کوندرا و اسکورتسکی هستند. ...
.... این همان روزی بود که به همه فرمان داده شده بود سال روز انقلاب را جشن بگیرند. اینک واقعاً دلیلی برای جشن گرفتن داشتند و با کمال میل و رغبت نیز وارد کار شدند. به ناگاه فضای سنگین ترس و غم و تردید که یک سال بود بر تبریز سنگینی می کرد برطرف شد. مردم لبخند می زدند؛ کاری که تقریباً آن را فراموش کرده بودند. فریاد شادمانی سر می دادند، کاری که پیش تر یا برحسب دستور می کردند یا اصلاً نمی کردند. تجربهٔ ...
بکوبد و جان خودش را بگیرد. بهلول در حالی جزئیات قتل شیما را شرح داد که آثار پشیمانی در رفتارش احساس نمی شد اما گاهی لابه لای صحبت هایش ادعا می کرد که بعضی وقت ها دچار عذاب وجدان می شود. گفت وگو با او را بخوانید. برای قتل شیما نقشه کشیده بودی؟ نه اصلا. من به او پناه داده بودم. خانه ام را در اختیارش قرار دادم، چون معلوم نبود اگر در خیابان می ماند، چه بلایی سرش می آمد. نمی خواستم او را بکشم ...
تحقیق و مسائل آنان را به تو گزارش کنند. سپس در رفع مشکلاتشان به گونه ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی؛ زیرا این گروه در میان رعیت بیش از دیگران به عدالت نیازمندند، و حق آنان را به گونه ای بپرداز که نزد خدا معذور باشی. از یتیمان خردسال و پیران سال خورده، که راه چاره ای ندارند و دست نیاز برنمی دارند، پیوسته دل جویی کن که مسئولیتی سنگین بردوش زمامداران است. اگرچه حق، تمامش سنگین است، اما خدا آن ...