خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
روز خوب مان تلخ شد/ هر دو تیم چیزی برای از دست دادن ندارند
افتاده که نمی توانیم پیروز شویم ما قبل از شروع فصل با هدف اینکه در بالای جدول قرار بگیریم کار را شروع کردیم اما مسائل زیادی مثل داوری، ابتلای به بازیکنان مان به کرونا و بدشانسی باعث شده که الان در رتبه 15 باشیم نمی خواهم بهانه بیاورم و شاید حرفه ای نباشد که همه چیز را به بدشانسی ربط دهم اما مسائلی که به آن اشاره کردم اتفاق افتاده و ما همگی از این موضوع ناراحت هستیم. شما خودتان دیدید که می توانستیم ...
انتقادات عفت مرعشی از مرحوم هاشمی رفسنجانی
.... این صحبت ها به ویژه از سوی مامان خیلی مطرح می شد چون ارتباطات بیرونی زیادی هم داشت، بارها به بابا می گفت قرار نبود انقلاب شود که این کارها را بکنید . وی افزود: مثلا یکی بدون دلیل دستگیر یا اموال یک فرد مصادره می شد. یا مثلا وقتی مامان می رفت برای خرید یا جاهای عمومی دیگر، حرف هایی را که از مغازه دار و سایرین می شنید در خانه بازگو می کرد. فائزه هاشمی گفت: بستن روزنامه ها ...
66 درصد کودکان از موبایل و تبلت استفاده می کنند
بر اساس مطالعات انجام شده، 4 درصد کودکان از شش ماهگی از ابزارهای ارتباطی استفاده می کنند و 14 درصد از آن ها از یک سالگی با این ابزارها آشنا شده و از آن ها استفاده می کنند. وی تأکید کرد: بیشترین تعداد کودکان که 30 درصد آن ها را شامل می شود از دوسالگی، 28 درصد از سه سالگی و 20 درصد از چهارسالگی استفاده از این ابزارها را آغاز کرده اند. ...
روایت فائزه هاشمی از انتقادات مادرش از آیت الله هاشمی
. این صحبت ها به ویژه از سوی مامان خیلی مطرح می شد چون ارتباطات بیرونی زیادی هم داشت، بارها به بابا می گفت قرار نبود انقلاب شود که این کارها را بکنید . وی افزود: مثلا یکی بدون دلیل دستگیر یا اموال یک فرد مصادره می شد. یا مثلا وقتی مامان می رفت برای خرید یا جاهای عمومی دیگر، حرف هایی را که از مغازه دار و سایرین می شنید در خانه بازگو می کرد. فائزه هاشمی گفت: بستن روزنامه ها ...
واکنش ساعی به شایعات؛ برخورد فیزیکی نبود
مسابقه آمدم. هم سال گذشته و هم امسال به جایگاه VIP نمی روم و همیشه دوست دارم کنار تیمم باشم چون از آنجا بهتر می توانم بچه ها را هدایت و کنترل کنم. ولی اتفاقاتی در گذشته افتاد و دوستانی که سعی می کردند این موارد بنده را اعلام کنند، خب خیلی بد است در سالن تکواندو برگزار کننده های مسابقه مثلا می گویم، بعد از 4 ساعت که من در سالن هستم بیایند اعلام کنند، دوما هم عناوین من را اشتباه بگویند ...
رقص مقدس انگشتان شقایق بر تار و پود محدودیت ها
شما 5 تا بچه هستید اما تو خیلی از آن ها باهوش تری، راست میگفت؟ شقایق که انگار هم از تعریفم قند در دلش آب شده بود و هم نمیخواست خواهر و برادرهایش زیر سوال بروند با غرور گفت: من باهوشم اما همه مان هم خیلی باهوشیم. _بله، خب اگر باهوش نبودید که این همه کارهای قشنگ انجام نمی دادید، راستی حال مامان و بابا چطور است شقایق؟ تو به خاطر بابا و مامان هم کارهای قشنگ انجام داده ای؟ ...
به بخشی از حکومت که عزت ایران را رعایت نمی کنند، معترضیم
ایجاب می کند که داستان کار کنید و به صورت تصویری نشان دهید. حرف من این است که شما در اثر هنری تان با همه رعایت جوانب دراماتیک اثر، دارید حرف سیاسی می زنید. آیا فیلم شما حرف سیاسی می زند یا نه؟ حرف سیاسی می زند اما بیانیه کامل سیاسی نیست. به همین دلیل آن چیزی که وجود دارد این است که همه اجزای فیلم را نمی توان به عنوان فکت های گروه سیاسی درباره وضعیت سیاسی کشور در نظر گرفت که ...
هواداران پرسپولیس از خجالت بشار درآمدند!
را در زیر می بینید: * می خواستم بعد از نیمه نهایی جدا شوم، اما گل محمدی با من صحبت کرد و گفت تا فینال بمان و سپس جدا شو. * همان زمان با هیئت مدیره توافق کردم که بعد از فینال باشگاه را ترک کنم. حالا این که آن ها به سرمربی اعلام کردند یا نه را نمی دانم. * وقتی بعد از بازی با اولسان با بازیکنان خداحافظی کردم، به مربی که رسیدم خیلی سرد با من برخورد کرد و گفت اوکی بای خداحافظ. ...
تاریخ انقضای سلجوقیان
ایم که در یخچال نگه داری باید بشیم؟ الآن پنج ماهه تکون نخوردیم. کپک زدم به خدا.زخم بستر گرفتم. ماست هم اگر بودم تا حالا فاسد شده بودم. گفت: حق داری عسلم. ولی من الآن نمی دونم برات چی کار کنم. بذار این حساب ها رو برسم. بعد بهت زنگ می زنم. حرف زدن با ایشان فایده نداشته و ندارد. از وقتی رئیس بانک، کرونا گرفته و دیگر نیامده بود، بابا هم کارش دوبرابر شده بود. هوس ماست کردم. رفتم سر ...
پس از شهادت، به کارهای خانه رسیدگی می کرد/ شنیده هایی از شهید "فراتی"
به گزارش نوید شاهد سمنان ؛ شهید محمدحسن فراتی سوم فروردین ماه 1323 در روستای فرات از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. پدرش غلام حسین و مادرش ربابه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارمند اداره پست بود. سال 1350 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و چهار دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم دی ماه 1365 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مدفن او در گلزار شه ...
استودیوهای دوبله چگونه پا گرفتند؟/ ماجرای یک ممنوع الکاری عجیب
امتحان هایتان پیش سیروس جراح زاده و منوچهر نوذری در سال 41 بودند؛ در استودیوهای شاهین فیلم و راما (البرز آن موقع). بله. بعد از آن، یکی دو جای دیگر هم برای تست رفتم. یکی از آن ها استودی شهاب بود؛ پیش مرحوم شرافت. پیش او هم یک امتحان دادم. ایشان گفت نه شما به درد این کار نمی خوری آقای قنبری. گفتم چرا؟ گفت بیان شما لاتی است. گفتم والا نمی دانم، من تئاتر بازی می کردم، دکلمه می خواندم، در ر ...
شایعات عجیب درباره فائزه هاشمی به روایت خودش
، این سبب می شد من هرجا سخنرانی انتخاباتی می رفتم، اولا مجلس من پُر و غلغله جوان ها بود و اولین سؤالی هم که از من می کردند، این بود که دوچرخه سواری آزاد می شود یا نمی شود؟ درصورتی که اصلا دوچرخه سواری ممنوع نبود. دروغ هایی که می گویند متأسفانه! مثل همان هایی است که اموال اینجا برای من هست! آن برج برای من هست! آن ویلای نمی دانم عظیم برای من هست! برای مهدی هست! برای محسن هست! من هیچ چیز در ...
طوری ننویسید که مادرتان خجالت بکشد!
شناخت و الآن شما در حال مصاحبه با من نبودید! مخاطبان داستان من در آن نشست، منتقدان برجسته ی ادبی نبودند. اغلب آن ها به ندرت به کتاب فروشی سر می زدند و شاید سال ها بود داستانی نخوانده بودند. دقیقاً گروهی که می توان به آن ها، عنوان مردم عادی را داد. اما آن ها قوه ی تشخیصی داشتند که فهمیدند این داستان چیزی برای گفتن دارد و این شخصیت می تواند تخیلشان را قلقلک دهد. و خب، من هم در آن موقع، عقل به ...
روایت عباس عبدی از آغاز تا توقیف سلام
قدرت قرار گرفت. شاهد هم بودیم که دولت آقای هاشمی اولین برنامه توسعه کشور بعد از انقلاب را طراحی و اجرا کرد اما در برنامه دوم مسیر پیموده شده در برنامه اول را کاملا متوقف کرد. یعنی آقای هاشمی در سال 73 عملا برنامه تعدیل اقتصادی خود را کنار گذاشت. البته این تقصیر جناح چپ نبود چرا که نقشی در این کار نداشت. اما به سال 69 برگردیم. در آن سال انتخابات مجلس خبرگان بود. اتفاقی که افتاد این بود که ...
انتظاری: مگر می شود رسول پناه هنوز در باشگاه باشد؟!
پناه واقعا در حد پرسپولیس نبود و نمی دانم چگونه او را آوردند؟ و اینکه الان هم دارد کار می کند، باز هم جای سوال است، اما با همه این ناراحتی ها جا دارد، به بازیکنان خسته نباشید بگویم. مگر می شود رسول پناه هنوز در باشگاه باشد؟ بخش بعدی صحبت های انتظاری در مورد نیمکت پرسپولیس بود و توضیح داد: دست یحیی واقعا خالی است و این به خاطر بی تدبیری مدیرعامل سابق تیم است. من می دانم که فشار روی بازیکن ...
حمله تند فائزه رفسنجانی به برادرش + جزئیات
بابا قبل از انقلاب مبارز است، بعد از انقلاب در حکومت هست. این نظام مثل بچه ی بابا بود، بچه ی خیلی های دیگر هم هست. چون فقط بابا نیست که چنین شرایطی داشته. بنابراین من معتقدم بابا دلسوزانه موضوع ایران و توسعه را دنبال می کرد که بتواند به یک مسیر درستی بیندازد. اینکه کنار بکشد را بعید می دانم. اصلا در روحیه ی بابا چنین چیزی نبود. اگر می خواست این کار را کند خیلی زمان ها بود که باید کنار می کشید، مثل ...
ماجرای کلاس گذاشتن دختر یک شهید برای سردار سلیمانی
. قبل رفتن چند عکس برای بنر ریخت داخل سی دی. وصیت نامه نوشت. شب آخر هی سفارش می کرد من فلان جا بدهی دارم. فلان کار را بکن. بچه ها بزرگ شدن این کار را بکن. من داشتم تلوزیون می دیدم اشکم هم می آمد. گفت: قرار بود قبل ماموریت اشک نریزی. گفتم: یک حرفی می زنی. من دارم چند سال بعد را می بینم. مشکلاتی که ممکن است برای یک همسر شهید اتفاق بیافتد. من دارم سریال وار همه را از ذهنم می گذرانم که قرار است چه بر ...
در استودیو کاسپین کاملاً در اختیار تلویزیون بودیم و اصلاً با عنوان تلویزیونی شناخته می شدیم
ثابت پاسال که برای حبیب الله ثابت پاسال بود. بعد از سال 46، کانال ملی هم افتاد رویش. یکی از دعواهای من و اسدالله پیمان هم در همین دوره بود. * به خاطر چه؟ به خاطر حجم بالای کار؟ بله. یک سریال بود به اسم چرچیل . پیمان، آن موقع گوینده خبر بود، بسیار خوش صدا و آدم شریفی بود. او نریشن این سریال چرچیل را می گفت. اما یک بار به کاسپین آمد که من پشت موویلا نشسته بودم. آمد، دست روی ...
مهدی و مرتضی فنونی زاده: محمود فکری اشتباه کرد
رفت بالا. کنترل و حفظ توپ نداشتیم. اصلاً حفظ توپ که کاری ندارد بچه دو ساله هم می تواند درون زمین خودی حفظ توپ کند ولی این اتفاق نیفتاد. با یکی دو پاس روی کاغذ همه می گفتند استقلال بازی را می برد ولی پرسپولیس بهتر بازی کرد. مرتضی: جای فکری بودم وریا را دفاع راست می گذاشتم من جای فکری بودم هیچ زمانی آن بچه را دفاع راست نمی گذاشتم و خود وریا را می گذاشتم چون برای هافبک راست گزینه ...
در رثای شاعر بچه های جهان
به گزارش ایسنا، در پیام شورای کتاب کودک آمده است: در رثای شاعر بچه های جهان دریغ و درد که محمود کیانوش، شاعر، محقق، مترجم و نویسنده مطرح ادبیات کودک و نوجوان و از بنیان گذاران شورای کتاب کودک از میان ما رفت. او در حوزه های گوناگون چون تدریس، ترجمه، نقد ادبی، داستان نویسی و روزنامه نگاری نیز فعالیت داشت، اما بیش از همه شهره به شاعری بود. چنان که به او لقب پدر شعر کودک داده شد ...
گروه جهادی حجت هراتی راه پسرمان را ادامه می دهد
به بجنورد منتقل شدیم و الان هم که در زاهدان مستقر هستیم. پسرم موقع شهادت 22 سال داشت. اتفاقاً هفته پیش تولد 23 سالگی آقاحجت را با خواهرش سر مزارش جشن گرفتیم. معمولاً شهدا گلچینی از طرف خدا هستند. شما چه حسی به این قضیه دارید؟ قبلاً که شهدای دیگر را می دیدم، پیش خودم می گفتم این ها چقدر خاص هستند و اخلاق های خاصی دارند که در دیگر افراد به ندرت پیدا می شود. می گفتم مگر می شود ...
دوبلور هایی که از ایران رفتند، اشتباه کردند!
. دوستانی که الان در این نسل کار می کنند آن دوره ای که باید می گذراندند از حالت آماتوری به حرفه ای رسیدند و الان همه بچه ها صداهایشان جا افتاده و مشخص است چه نقش هایی را بگویند. از قضا به شما بگویم دوره طلایی الان است. ما الان دوره طلایی داریم اما نگرانی برای آینده داریم و دلیلش این است پایه صحبت کردن در مدارس و خانواده هایمان، اشتباه است و این نگرانی را برای آینده بوجود می آورد. چون اصولاً آدم ...
بابا لیوبا زن 80 ساله ای که روزانه کیلومترها اسکیت می کند
...> خانم موردوخووا همه عمرش را در روستای خالی زندگی کرده و این منطقه خو گرفته است اما الان به نظر خسته می رسد و کمردرد اذیتش می کند اما می گوید که حالاحالا قصد خانه نشینی ندارد و اصلا وقتی برای اینکه حوصله اش سر برود، ندارد. این زن 80 ساله روس هنوز از زندگی در طبیعت و روستا لذت می برد و از شیر و کره ای که خود تولید می کند و از نان و کیکی که خود می پزد، استفاده می کند و حتی برای بچه هایش هم سوغات می فرستد. او می گوید که حاضر نیست روستایش را ترک کند و این شیوه سالم زندگی را کنار بگذارد. منبع: ایرنا ...
شرایط زمین مسجد سلیمان خوب نبود
محمد نوازی در نشست خبری پس از بازی شهرخودرو با نفت مسجد سلیمان درباره شکست سه بر یک شاگردانش در این مسابقه اظهار داشت: به هر دو تیم خسته نباشید گفته و به تیم نفت مسجد سلیمان تبریک می گویم. فکر می کنم بچه های ما خوب تلاش کردند اما برخلاف جریان بازی روی 3-2 اشتباه بچه گانه گل خوردیم. وی افزود: متاسفانه فرصت های ما به گل نمی رود و در جریان بازی برحسب اتفاق توپ را لو می دهیم و همان توپ به ...
نوازی: روی اشتباه های بچه گانه گل خوردیم
.... امیدوارم در بازی های بعد جبران کنیم. شرایط تیم ما خوب بود و فوتبال ما روی زمین بود. شرایط زمین خوب نبود و برگزارکننده های لیگ باید شرایط زمین را بررسی کنند. روی اشتباهات خودی گل خوردیم و برای کادر فنی دو تیم در بازی های بعد آرزوی موفقیت دارم.نوازی درباره داوری گفت: من تعجب می کنم که داور بازی را 24 ساعت قبل بدون هیچ دلیل و توضیحی تغییر می دهند. نمی دانم چه کسی باید پاسخگو باشد. امیدوارم ...
گفت وگو با جانباز نخاعی، شیمیایی و قطع عضو مهرداد سراندیب (بخش دوم و پایانی) بزرگ ترین اشتباهی که کردم!
...، در منطقه ی پدافندی این اتفاق افتاد. در نزدیکی ما یک جسد عراقی بود که ظهر گرمای 50-60 درجه ی آفتاب می خورد و بعضی مواقع باد گرم و داغی که می وزید، لاجرم به صورت ما می خورد و ما را درگیر کرده بود. جنازه بوی بسیار بدی می داد که با بچه ها او را دفن کردیم. موقع دفن متوجه شدیم عکسی از همسر و فرزندش در جیبش بود که آن را هم روی سنگ قبرش گذاشتیم تا بعدها شاید کسی او را شناسایی کند ...
برای بهمن جلالی که در 25 دی ما را ترک کرد
.... این خصوصیتش توی دانشگاه خیلی جواب می داد. وقتی بود، انگار آمپول انرژی به بچه ها می زد . بعد به سرعت تصحیح کرد: البته الان اگر او هم بود فایده ای نداشت. بچه های الان را کاوه هم نمی توانست روشن کند. فکروذکرشان جور دیگری شده است. همه اش سرشان توی گوشی موبایلشان است یا توی مارک لباس فلانی . بعد همان طور که چایی مرا عوض می کرد نگاهی به کفش های کتانی ام انداخت و پرسید: این آل استار های ...
سرنوشت سیاه و باورنکردنی "ریحانه " کودک همسر ایلامی / از تیمارستان تا هنرپیشگی! + عکس
...> همه اش 12 سال داشتم و با دیدن شکلات ها از شادی چشم هایم برق زد. با شیطنت به پدرم گفتم: "وقتی شکلات داریم ما را می فرستید خانه مادر بزرگ؟" پدرم دو دستی بر سرش کوبید و گفت: "من چه کردم به این بچه؟!" مادرم زد به پای پدرم و گفت: "هیس!... کارت درست همینه!" ما فقیر بودیم و همه خانواده در یک اتاق زندگی می کردیم و من اولین دختر خانواده بودم. پدرم راضی نبود که من ازدواج کنم ...
برای قوی شدن فرزندتان، مراقب باشید بی بند بار یا ضعیف نشود - 2
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آریو نیازی: فرزند شما باید متوجه جدی بودن و قدرت شما بشود ، باید یاد بگیرد به پدر مادرش احترام بگذارد، نگوید بچه بعد متوجه می شود به ما احترام می گذارد الان کوچک است وقتی بزرگ تر شد قدر پدر و مادر را می دانداز همان کودکی باید بیاموزد به احترام گذاشتن به شما زیرا اگر او در کودکی تربیت فرا گرفت در زمان آینده مشخص نیست چه راهی را انتخاب می کند، او ...
