سایر منابع:
سایر خبرها
ام البنین کاشان
پسرانم به برادرش جواد گفت ماشین خریدم مادر را به دارالسلام ببر، اما جواد در جوابش گفت یک نفر پیدا می شود که این کار را انجام بدهد و من می خواهم بروم جبهه. در نتیجه با اینکه مجروح بود در بیمارستان سرُم را از دستش درآورد و راهی جبهه شد. ضمن این، حاج علی محمد خودش هم دوست داشت به جبهه برود اما قبول نکردند. یعنی می گفتند بچه های شما هستند کافی است. چطور از شهادت فرزندانتان با خبر شدید؟ ...
شهادت حاج قاسم داغی مضاعف بر دلهای خانواده های شهدا بود
می کرد و به آن ها آموزش قرائت قرآن و نماز می داد. وی افزود: 2 برادر بودند که در رفتن به جبهه از یک دیگر سبقت می گرفتند، بالاخره در سال 61 راهی جبهه های جنگ شد، در آن زمان من 7 فرزند داشتم، همان بار اول از ناحیه پا مجروح و یک سال خانه نشین شد. این همسر شهید عنوان کرد: پس از شهادت اصغر باجناقش محمد گفت که باید انتقام خون اصغر را بگیرند، بار دیگر راهی جبهه ها شدند، پس از 8 سال ...
برای پسر شهیدم خواستگاری می رفتم
.... پدرم نیز سال 83 بعد از سال ها تحمل و درد جانبازی، بر اثر جراحات وارده شهید شد. مادر برایم خواستگاری نرو علی، پسرش، جانش است. هیچ وقت باور نکرد او هم شهید شده است. اینکه چطور رضایت می دهد به جبهه برود خودش قصه درازی دارد اما برای رفتن علی باید اول خودش را راضی کند. دل دل می کند. او رفتن شوهر و برادرش را دیده است. اطرافیان می گویند: اگر علی هم برود بی پناه می شوی. قبل شهادت ...
چشم به در و گوش به زنگ
گردد و تا 2 ماه تنها راه ارتباطی شان نامه یا تلگراف بوده است. مریم می گوید: نامه هایش هر 20 روز به دستم می رسید و گاهی هم نامه در راه گم می شد. هر لحظه منتظر پیغامی از همسرم بودم. شهید رحمانی بعد از اولین برگشتش از جبهه همسرش را به خانه پدری اش در مشهد می برد. اولین فرزند آن ها، زینب، سال 66 به دنیا می آید. مریم خانم از آن روز ها برایم تعریف می کند: دخترم را که باردار بودم، از همسرم قول ...
همسران شهدا با استقامت خود همه سختی ها را برای رشد فرزندان به جان خریدند
درخشند و خوشحالم که در تربیت آن ها تمام تلاشم را کردم و خدا هم پاسخم را داد؛ مطمئن هستم روح شهید عباسی راد هم از اینکه وقتی نیست و فرزندانش را به دست من سپرده و خوب تربیت شده اند در آرامش است. وی ادامه می دهد: 8 سال با همسرم زندگی کردم و فرزند بزرگ ما 7 ساله و فرزند کوچک مان 20 روزه بودند که علی به فرمان امام لبیک گفت و سال 1361 به جبهه رفت و در سال 1362 در عملیات مهران شربت شهادت نوشید ...
وقتی شیرمحمد به خیرمحمد پیوست!
.... مرخصی او هنوز تمام نشده بود که به جبهه برمی گشت و خود را به قربانگاه عشاق وفادار می رساند. سرانجام شیرمحمد سیاوشی، بعداز 50 ماه حضور در جبهه ها، کوله بار سفر عشق بست و خود را به ساکنان شهر شهادت رساند. او در منطقه ی ماووت عراق، با اینکه از ناحیه ی دو پا، زانو، کمر و دست ها و گوش مجروح بود، با اصرار زیاد خودش در عملیات حضور پیدا کرد. ابتدا به او اجازه ی رفتن به خط مقدم نمی دادند. شب ...
مروری بر زندگی شهید علی اصغر صابر
یکی از همرزمانش: شب ها از خواب برمی خاست و بی سر و صدا به نماز شب می ا یستاد و گریه می کرد. اوایل نمی دانستم کیست که نیمه شب ها برای نماز بلند می شود. یک شب صبر کردم تا نمازش تمام شود. بعد که پیشش رفتم، دیدم که علی اصغر است. سرانجام، علی اصغر در 7/11/1359 با سِمت فرماندهی دسته، در سومار به درجه والای شهادت نائل گشت. جسم مطهّر این شهید عزیز، بعد از نُه ماه، با تشییع اهالی هرطه کلا ، در ...
مروری بر سرگذشت 4 فرزند عاشوراییِ ام البنین (س)
- اخبار فرهنگی - به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، پس از شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها، امیرالمؤمنین علیه السلام با برادرش عقیل که در نسب شناسی عرب خبره بود، درباره انتخاب همسری که اصیل باشد و فرزندانی دلیر و جنگاور بیاورد، مشورت کرد. عقیل، فاطمه بنت حزام یا همان ام البنین (س) را پیشنهاد و امیرالمؤمنین علیه السلام با ایشان ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند رشید به ...
مادر شهیدان عسگری فردویی آسمانی شد
به گزارش ایثار واحد استان قم، بانو "معصومه بخشی فردویی" در حالی که هر دو فرزند را در فاصله شش ماه از دست داد، بعد از سالها فراق عزیزانش روز گذشته دعوت حق را لبیک گفت و به ارواح مطهر شهدایش پیوست. حسن عسگری فردویی در خرداد سال 1341 متولد شد. وی بعنوان بسیجی عازم جبهه ها شد و در آذر ماه سال 1360 در منطقه بستان به شهادت رسید. عباس فرزند دیگر این خانواده ایثارگر که دو سال از ...
شهید اتوکشیده ای که 2 مسجد پاتوقش بود
، اشاره کرد و گفت: بعد از 11 روز 4:30 صبح در منطقه سردشت در درگیری با نیروهای پژواک به مقام شهادت نایل شد. به مدت یک روز خانواده شهادت محمد را از من پنهان کردند، همسرم خیلی صبور و محکم بود، به او بی مقدمه و بی پرده خبر شهادت محمد را داده بودند اما انگار خداوند به او عنایت کرده بود و او خیلی خویشتن داری می کرد اما من پس از شنیدن خبر شهادت پسرم از هوش رفتم. محمد فرزند اولم بود و وابستگی خاصی با او داشتم ...
روایتی چند دقیقه ای از انتظار 30 ساله یک مادر/ شهدای گمنام پناه دلتنگی های "منوّر خانم"
اسفندیار بی تابانه برای دفاع از کشورش راهی مرزهای جنوبی کشور می شد و سرانجام در ایام نوروز سال 65 در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و اثری از پیکرش تا به امروز نیست. آیا نشده بود که مانع از رفتن اسفندیار به جبهه شوید؟ چند باری از او خواستم که بیخیال جنگ شود و ازدواج کند اما همیشه می گفت برای دفاع از کشور باید جان خودم را فدا کنم و تا پیروز نشویم من شبی خواب ...
مادران شهداء شاهدانی بی ادعا هستند
اینطور سفارش می کرد: چشم و دل مولایم امام حسین(ع) و فرمان بردار او باشید. وی عنوان کرد: من سن کمی داشتم و چند سال از زندگی مشترکمان نگذشته بود که همسرم به درجه شهادت نائل آمدند و من به او افتخار می کنم. دختر سردار شهید محمد ولی پاکدل نیز گفت: روز 13 جمادی الثانی؛ سالروز وفات حضرت ام البنین(س) روزی است که به پاسداشت جایگاه مادران شهدا و جانبازان در تقویم کشورمان به عنوان روز تکریم ...
رییس دیوان عالی کشور با خانواده شهید مدافع حرم بندرعباس دیدار کرد
پا زخمی شد و بعد از آن 2 بار دیگر در جبهه مجروح شد اما از عزمش برای رفتن به جبهه کم نشد. این شهید طلبه سرانجام 18 تیرماه سال 65 در منطقه عملیاتی ‘مهران’ در حین جمع آوری مین تمام بدنش در آتش سوخت و به فیض شهادت رسید. منبع: ایرنا
مانع رفتن عباسعلی نشدم/ نامه ای که دلواپسی ام را بیشتر کرد
و مروه حق، خونین پیکر شربت شهادت را نوشیدند. در روایتی از این مادر شهید آمده است: وقتی عباسعلی خواست به جبهه برود؛ داداشش مرحوم محمد راضی نبود. برای همین آمد پیش من و گفت: رضایت نده عباسعلی به جبهه برود. محمد می گفت: من که مریضی ام لاعلاج است، حمیدرضا و علیرضا هم شهید شدند، چه کسی می خواهد بعد از من از شما نگهداری کند؟ وقتی حرف های محمد را شنیدم رفتم پیش عباسعلی. کمی بغض کرده بودم و با ...
گفتگو با مادر شهیدی که پیکرش بعد از کشف و شناسایی سالم بود
...: علی اکبر برای اولین بار تابستان سال 63 بعد امتحاناتش به همراه اسدالله یزدانی و محمد وحیدی به جبهه اعزام شد و در سال 64 علی رغم اصرار خانواده بر اینکه در زمان تحصیل و مدرسه به جبهه نرود و آن را به تابستان موکول کند اما قبول نکرد و همراه با حسین رستگار به اوشنویه کردستان کوه های حاج عمران اعزام شد. وی درباره آخرین اعزام علی اکبر گفت: اینها قرار بود روز 18 رمضان اعزام بشوند ولی زمانی ...
نگاهی به زندگی شهید محمود ظفری
آمد و در کنار حرفه جوشکاری که نیاز به هزینه زندگی آن را می طلبید، از طریق نهضت سوادآموزی تا مقطع پنجم ابتدایی به تحصیلات خویش ادامه داد. در سال 1358 ه. ش. پدر بزرگوارش به بیماری سرطان دچار شد و با توجّه به این که برادر بزرگترش در جبهه های جنگ به خدمت مقدّس سربازی مشغول بود و برادر کوچکترش هم دانش آموزی خردسال بود، مسئولیت ایشان در تأمین زندگی دوچندان گشت و تلاش و کوشش او جهت تأمین امرار ...
مادر ادب؛ بانوی سخنوری با شعرهایی ماندگار
جمعه بود، نوه ات، عبدالله – فرزند عباس ابن علی (ع) – پیش امام سجاد(ع) آمد و خبر آورد که جان به جان آفرین سپردی. پسرانت که نبودند جنازه مادر را بردارند. زین العابدین ، برایت به نماز ایستاد. قبرستان در سکوت، قامت مادر ادب را در خویش گرفت. سیزدهم جمادی الثّانی بود، همهمه ای در مدینه پیچیده است که شمع وجود همسر علی(ع)، آن بانوی ادب و ...
گفت وگو بادکتر احمد خنجری قمی ، جانبازقطع عضو(بخش نخست) ابر و باد و مه و خورشید و فلک تلاش کردند شهید ...
، بازگشت امام به میهن و حفاظت از جان ایشان که او به همراه تعدادی از جوانان انقلابی قم برعهده می گیرند و.... بوده است. با شروع جنگ تحمیلی، درنگ را جایز ندانسته و این بار برای حفظ و حراست از مرزهای اسلام، ایران و انقلاب، لباس رزم بر تن می کند و در جبهه حضور می یابد و تا پای جان در جبهه می ماند؛ اگرچه در این میان، 11 بار مجروح و سه بار از شدت جراحت تا مرز شهادت پیش می رود اما مشیت الهی بر ...
استقبال از مهاجر سرزمین آفتاب به نمایشگاه مجازی کتاب کشید
به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ، کونیکو یامامورا تنها مادر شهید است که اصالتی ژاپنی دارد و فرزند شهیدش جوان نوزده ساله ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت های زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه ها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید. یامامورا که پس از ازدواج با یک ایرانی مسلمان و مهاجرت به ...
دانش آموزانی در حاشیه تهران؛ گوشی اندروید ندیده ایم چه برسد به شاد
مشغول چوب بری و یا نظافت بودند. مریم درباره وضعیت برادرزاده اش که در کارگاه مبل سازی کار می کند و بعد از ظهرها به خانه می رود تا درس هایش را از مدرسه تلویزیونی دنبال کند، می گوید: رضا فرزند برادرم است، سرکار می رود، با دمپایی سرکار می رفت و پاهایش یخ زد بود، حتی اغلب هیچ چیزی هم برای خوردن ندارند. او اضافه کرد: سال گذشته مدرسه از ما بابت ثبت نام فرزندانم مبلغ 120 هزار تومان ...
حضرت ام البنین سلام الله علیها مبلغ پیام مظلومیت واستبداد ستیزی شهدای کربلا بود
، گفت: ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می شد و او زنده می ماند. این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و امام حسین(ع) دانسته اند. بعد از حادثه کربلا و خبر شهادت چهار فرزندانش ، همچو کوهی استوار و شکیبا، از خود جزع و فزعی نشان نداد. بلکه گفت: اینها همه فدای حسین علیه السلام باد . این امر حکایت از اخلاص کامل او به اهل بیت، بخصوص امام حسین علیه السلام دارد. او ...
فرماندهان شهید جنگ برای پیروزی انقلاب چه کردند؟
این همراهی در روزهای جنگ و دفاع مقدس رقم خورد که جوانان در صف اول حضور در جبهه به میدان جنگ رفتند. تعداد زیادی از جوانان فعال زمان انقلاب و مبارزات انقلاب در دوران دفاع مقدس مسوولیت های مهمی را عهده دار شدند. بسیاری از سرداران این جبهه را جوانانی تشکیل می دادند که سن آنان تا 30 و چند سال نمی رسید و سابقه مبارزات انقلاب داشتند. در ادامه نگاهی داریم به مبارزات تعدادی از سرداران جوان جبهه که پیش از به ...
قبل از هر چیز خودسازی را شروع کنید که بر هر چیز مقدم است
گفت: این نامه ها و سفارش های امام خمینی است. قرار است بیاید شاه را برکنار کند و حکومت اسلامی را به وجود آورد. گفتم: پسرجان! اگر بفهمند، شما را مجازات می کنند. گفت: در راه اسلام، قرآن و حکومت اسلامی، هیچ اشکالی ندارد . کوس جنگ که به صدا در آمد، عزم میدان نبرد با دشمن متجاوز کرد. در اول فروردین 1363 جامه پاسداری را به تن کرد و با تعهدی عمیق تر، به دفاع از کیان کشور پرداخت. او در دوران جبهه ...
برگزاری یادواره شهید غلامرضا سمائی فیض آبادی همراه با رونمایی پلاک افتخار
به صورت داوطلبانه به عنوان نیروی مستشارعازم جبهه سوریه شد تا مدافع حرم عقیله بنی هاشم باشد. شهید غلام رضا سمایی بالاخره در پنجمین روز از آبان ماه سال 1395 و پس از عمری مجاهدت در حین عملیات مستشاری در حومه حلب در بعد از ظهر روز سوم ابان ماه سال 95 در اثر برخورد یک موشک کورنت به سنگر از ناحیه دو پا و یک دست و سر به شدت مجروح شد که به بیمارستان محلی و سپس به بیمارستان حلب و دمشق منتقل ودر ساعت یک ...
می گفت سرباز امام حضور در جبهه را وظیفه می داند
عبور کنند، جلوی دید دشمن قرار گرفتند و با اصابت ترکش در 22 دی 1365 در کنار شهید عباسعلی به شهادت رسید. زمان شهادت حسین، شما در جبهه حضور داشتید؟ بله، آن زمان من در دزفول بودم. یکی از برادران سپاه به من گفت که به مرخصی برو! وقتی پیگیر قضیه شدم، متوجه شدم که برادرم و برادر همسرم عباسعلی شهید شده اند. آقای حاج سیدعلی مهدی نژاد خبر شهادت بچه ها را به خانواده ها داده بود. روستای ...
یادی از شهید گل محمد غزنوی، فرمانده گردان و محور عملیاتی لشکر 5 نصر
برای انتخاب شریک زندگی اش گذاشته بود، این بود که باید انقلابی باشد . بعد از چندین نوبت که برای تظاهرات از چناران به مشهد آمد، خانه و زندگی را هم جمع کرد و به مشهد نقل مکان کردند. انقلاب شده بود، اما ناآرامی ها ادامه داشت تا اینکه جنگ شروع شد. در این برهه او به عضویت سپاه پاسداران درآمد و عازم جبهه شد. نخستین بار در عملیات والفجر 8 با سمت معاونت گردان روح ا... مجروح شد. در دفترچه خاطرت خود نوشته بود ...
عارفی که دلش را در جبهه ها جا می گذاشت
گردش رفتند. بعد از چند روز به جبهه بازگشت و این بار پیکرش را آوردند. نحوه شهادتش را می دانید؟ شنیدم صبح یک روز برفی دشمن به طرف برادرم تیراندازی می کند. گلوله ای به سرش اصابت می کند. برادرم قبل از شهادتش در هوای سرد جبهه غسل جمعه و شهادت کرده بود. شما هفت سال از برادرتان بزرگتر و شاهد قد کشیدنش بودید، روش تربیتی دهه 60 چگونه بود که جوانان مشتاق شهادت بودند؟ ...
داخل خاک عراق با گلوله مستقیم تانک شهید شد
ت سر شهر آمل محل تولد شهید فتح الله حیدری در سال 1343 است. خانواده ای کشاورز که رزق حلال و درآوردن نان با عرق جبین دغدغه مهمش بود. فرزند خانواده نیز از همان کودکی به کمک پدر خانواده در کار کشاورزی می آید و همزمان با کار کردن درس هایش را نیز می خواند. دوران نوجوانی فتح الله و هم نسلانش با جنگ گره می خورد. آغاز جنگ تحمیلی درس و تحصیل نوجوانان آن دوره را تحت تأثیر قرار می دهد. فتح الله و دوستانش ...
خط ویژه ای که مخصوص مدیر سپاهی جمهوری اسلامی بود
شروع جنگ تحمیلی به مناطق جنوب و غرب رفت. او ابتدا با ستاد جنگ های نامنظم شهید چمران به همکاری پرداخت و حضورش در جبهه ها هشت سال جنگ را دربر گرفت. سال 1359 مسئولیت اردوگاه شهید علم الهدی در اصفهان را به حجت الاسلام والمسلمین نوری صفا محول کردند. این اردوگاه پذیرای حدود 10 هزار نفر از مهاجران جنگی بود. شیخ همزمان تا سال 1361 ش ستاد تبلیغات جهادسازندگی اصفهان در جبهه های جنوب را که در اهواز ...
ابراهیم شجاعتش را از مادر به ارث برده
شهادت می رسد و بعد پیکر او در بهشت رضا در قطعه شهدا به خاک سپرده می شود. شهدا زنده هستند بعد از رفتن ابراهیم، اسماعیل تا مدتی حرف زدن را فراموش می کند، فاطمه خواهر کوچک تر او لب به غذا نمی زند و ضعیف می شود و کارش به بیمارستان می کشد. داغ از دست دادن فرزند جوان، کمر مادر را خم می کند. پدر صبور و مهربان خانواده هم تنها در خلوت در نبود پسرش اشک می ریزد و با قاب عکس او ...