سایر منابع:
سایر خبرها
راننده تاکسی با 20 هزار یورو یک زندگی را نجات داد
پیمانکار تحویل دهم. او ادامه می دهد: آن روز با همسرم سوار ماشین بودیم که ظاهرا هنگام پیاده شدن از دست او روی زمین افتاده بود. بعد از آن همه جا را جست وجو کردیم اما نتوانستیم پول ها را پیدا کنیم. من 30سال است که در این شرکت کار می کنم و اگر مدیرانم می فهمیدند که پول ها را گم کرده ام هم اخراج می شدم و هم باید تاوانش را می دادم. وقتی نتوانستم یوروها را پیدا کنم به فکر فروش خانه ام افتادم تا آبرویم را ...
بچه محل تختی با 20 هزار یورو یک زندگی را در تهران نجات داد + عکس
اختیار من بود تا برای یک پیمانکار خارجی واریز کنم، اما چون بعد از حواله کردن، پول به حسابم برگشت مجبور شدم پول را نگه دارم تا به شکل نقدی به نماینده پیمانکار تحویل دهم. او ادامه می دهد: آن روز با همسرم سوار ماشین بودیم که ظاهرا هنگام پیاده شدن از دست او روی زمین افتاده بود. بعد از آن همه جا را جست وجو کردیم اما نتوانستیم پول ها را پیدا کنیم. من 30 سال است که در این شرکت کار می کنم و اگر ...
زن وحشتناکی که برده اش را تبدیل به خرچنگ کرد! + تصاویر
با تلاش های خود و ملاقات هایی که با ملکه داشتف توانست حکم بخشش همسرش را بگیرد و به عنوان کنسول اسپانیا در نیواورلئان خدمت کند. در همین زمان، دلفین دختر رامون را باردار بود و در هاوانا منتظر همسرش بود. رامون هم سوار بر کشتی بود تا به همسر عزیزش برسد. اما در 11 ژانویه 1805، کشتی دچار سانحه ای می شود و رامون به همراه بقیه مسافران غرق می شوند. دلفین هم در همین زمان، دختر خود را ...
در ستایش سانسور و تسئوس/ نسبت به شهید آوینی غفلت شده است
است که همان ایام، یعنی دو سه روز بعد از آن جلسه از گفت وگو، شعر بسیار بلندی، در حدود ده صفحه سرود که در روزنامه خبرِ روز که گویا در لندن منتشر می شود و بعد در سایت کانون نویسندگان در تبعید، به من تقدیم کرد، با این پیشانی نوشت: به هر که همچون مهدی جانِ مظفری ساوجی، دلواپسِ ماندگاری شعرِ من است! این گونه شعرشناسان، همین شعر را نیز، همچون سروده هایی که عذرخواه شان است، می توانند شعر ندانند ...
امام آمد / خاطراتی از روز تاریخی ورود امام به میهن
امام را می بوسد. وقتی هواپیما نشست من پای هواپیما ایستادم. هنگامی که امام به پله آخر رسید، دست امام را گرفتم و بوسیدم و دیگر نفهمیدم چه شد! مردم و خبرنگار ها هجوم آوردند و من ده ها متر از جایی که ایستاده بودم جا به جا شدم. طوری که بخشی از لباس هایم پاره شد. ابتدا امام (ره) را سوار بنز نیروی هوایی کردند و به پاویون و ساختمان جدیدی که در کنار فرودگاه مهرآباد ساخته شده بود، بردند. همانجا ...
فوتبالیست هایی که جوانمرگ شدند/تصاویر
خود از تمرین تیم اکسترمادورا به خانه برمی گشت به همراه دو همراه خود تصادف کرد و شدت برخورد به حدی بود که اتومبیل حامل آنها دچار سوختگی شد. سرعت بالا و ترکیدگی لاستیک ماشین علت اصلی این سانحه عنوان شد تا یکی از بازیکنان نامدار فوتبال اسپانیا در دهه گذشته میلادی جان خود را از دست بدهد. ریس در سال 1999 به سویا پیوست و فوتبالش را در این باشگاه آغاز کرد و سپس در باشگاه های بزرگی چون آرسنال، اتلتیکو ...
تجاوز به 5 زن تهرانی توسط 3 شرور خشن
...، دومی کنارش می نشست و سومین نفر هم در حالی که روی صندلی عقب خودش را به خواب زده بود وانمود می کرد مسافر است. آنها اغلب زنان و دختران جوان را که تنها بودند به عنوان مسافر سوار خودرویشان می کردند و در ادامه او را مورد ضرب و شتم قرار داده و بعد از سرقت اموال باارزش مثل جواهرات، پول و گوشی موبایل، او را از ماشین بیرون انداخته و فرار می کردند. تجاوز و تعرض چگونه در پزشکی قانونی ...
خودکشی نفیسه روشن وقتی طلاق گرفت/عکس
ترجیح می دهم. مسافرت های دسته جمعی. مسافرت تنهایی با یک ماشین را دوست ندارم. نسبت به سفر با کشتی فوبیا دارم. بعد از تماشای تایتانیک، فکر می کنم که تمام کشتی ها غرق می شوند! به نظرم قطار هم خیلی کند است. اگر وسیله ای وجود نداشته باشد چطور؟ – اگر هیچ وسیله نقلیه ای نباشد، ترجیح می دهم با اسب مسافرت کنم. شاید این علاقه من به اسب به کودکی ام بازگردد. از همان دوران بچگی، تمام لوازم ...
ماجرای جلیقه ضدگلوله امام خمینی
مشکلی پیش آمد بتوانیم از آن استفاده کنیم. اتفاقاً وقتی ماشین امام وارد بهشت زهرا شد ماشین ایشان صفحه کلاج سوزاند و امام را سوار همین هلی کوپتر کردیم و در جایگاه سخنرانی مستقر کردیم. بعد از آن سخنرانی معروف، ایشان را با همان هلی کوپتر به بیمارستان هزارتختخوابی بردیم. چند روز قبل از اینکه امام وارد فرودگاه شوند همین بچه های نیروی هوایی چندین مرتبه من را به فرودگاه بردند و من از آنجا کروکی ...
آرزویم را برآورده کرد و رفت
مدت کنارم هست. درمجموع برای من که تنها پنج سال حضورش را درک کرده ام، قهرمان زندگی ام و فرشته ای در ظاهر انسان بود که مدام فکر می کنم برمی گردد. غذایش را برای یتیمان می برد در ادامه پای صحبت مادر شهید می نشینم؛ انیس جواهری یگانه بااینکه حدود هشت دهه از زندگی اش می گذرد اما صبورانه و باحوصله همراهی مان می کند و با همان اولین جمله تسلیم و رضایتش را در محضر معبود اعلام می دارد: پسرم را ...
بی پناه
1333 است. او سن و سالی نداشته که به عقد پسر همسایه شان در می آید 13 یا 14 سال بیشتر نداشتم که سیدجعفر به خواستگاری ام آمد. من پدر و مادر نداشتم و سید پناهم شد. با اینکه کم سن بودم، اما می دانستم همسرم برای اینکه من را از شرایط سخت بی سرپرستی نجات دهد با من ازدواج کرده است. وقت ازدواج جعفرآقا 30 ساله بود. او هم خیلی نداری کشیده بود. آن قدر فقیر بودند که حتی نتوانست درس بخواند. فقط سواد قرآنی داشت و ...
رازهای زیبایی که پس از شهادت فاش شدند
بالایی داشت؛ این جذابیت از اخلاص و اخلاق خوبش می آمد. با مردم به نیکی رفتار می کرد. ما تا مدت ها بعد از شهادتش از برخی کارهای او بی اطلاع بودیم. خانواده هایی که بعد از شهادت مرتضی به منزل ما می آمدند، می گفتند مرتضی عزیز ماست... بچه های ما را او نجات داد و از مسیر انحراف به مسیر حق هدایتشان کرد... شهید کریمی شالی با رفتار خوبش، بسیاری از جوانانی که با آنها برخورد داشت را جذب اسلام و انقلاب کرد. بعد از ...
از اتومبیلران و زندانی تا پشت دیوار سکوت و فصل انارها آخر هفته در شبکه های سیما
بوده و حالا بعد از آزادی مقروض است و برای نجات خانواده اش تصمیم می گیرد رانندگی در سرقتی را که مردی مرموز به نام هندلر از طریق دوستش کلی به او پیشنهاد داده بپذیرد. او قرار است دو سارق را سوار کند و به محل بانک برده و بعد از سرقت آنها را در محل تعیین شده پیاده کند. درست هنگامی که او سارقان را در محل بانک پیاده می کند تلفنی ناشناس به او می شود. مرد پشت خط هندلر یا همان کارفرمای اوست که از او می خواهد ...