سایر منابع:
سایر خبرها
سرقت مسلحانه گوشی از پسر 10 ساله تهرانی + فیلم و جزئیات
چگونه ساختی؟ علاقه داشتم، از دوست و آشنا تحقیق کردم و در زندان هم آموزش دیدم و درنهایت خودم اسلحه را ساختم. چطور دستگیر شدی؟ از یک نفر پول می خواستم، وقتی سر قرار رفتم، کارآگاهان اداره یکم مرا بازداشت کردند. البته یک هفته قبل هم گروه ضربت در خلازیر مرا شناسایی کرده بودند که فرار کردم. حتی لاستیک های ماشینم را هم با گلوله زدند که در نهایت موفق شدم پیاده فرار کنم. فوراً رفتم ...
خاطره بازیگر همسران از هنرنمایی مهران مدیری روی صحنه تئاتر
کاری مانده حسرتش را دارد بیان کرد:من با همه اتفاقات زندگیم آشتی بودم و کنار آمدم و هیچ وقت آرزوی آنچنانی نداشتم. من از بودم خودم راضی هستم و شاید هزاران میلیون بار از خدا تشکر کردم که مرسی که من را به دنیا آوردی و این بودن همه چی هست. این بازیگردرباره سریال های همسران وخانه سبز گفت:همسران اولین تجربه من با اقای بیرنگ بود و من هیجان داشتم. این سریال همزمان با ضبط پخش می شد و ما ...
منتظر شاهزاده ای سوار بر اسب سفید هستی؟!
مهم نیست و به سیم آخر زده ام. سال ها قبل در حالی که تازه دیپلم گرفته بودم و خودم را برای شرکت در کنکور آماده می کردم سروکله یک خواستگار ظاهرفریب پیدا شد و خانواده ام که برای عروسی ام خیلی عجله داشتند بدون اینکه نظر مرا جویا شوند یا اینکه تحقیقات درست و حسابی انجام دهند به او جواب مثبت دادند. متاسفانه والدینم که خودشان را عقل کل می دانستند وقتی با مخالفت من روبه رو شدند با ناراحتی سرزنشم ...
ورزشکاری که به خاطر 4 خواهرش تمرین حرفه ای را کنار گذاشت/ هزینه ها چماقی برای شکوفایی استعدادها
نیز در جوانی کاراته کار کرده بود و روحیه ای شبیه به من را داشت تصمیم گرفت مرا به باشگاه ورزشی بفرستد، در سال 1380که 10 ساله بودم وارد باشگاه ورزشی شده و به انتخاب خودم در رشته تکواندو ثبت نام کردم. این تکواندوکار اصفهانی تصریح کرد: در سال های اول چون هم درس می خواندم و هم باشگاه میرفتم نمی توانستم حرفه ای کار کنم چرا که خانواده اصرار روی درس خواندنم داشتند و میخواستند به واسطه درس به ...
انتشار نامه شهید سلیمانی به فرزندش: هرگز نمی خواستم نظامی شوم
هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهم اید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه ی وجودم را درد فرا می گیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شعله های آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه می توانم حلال این خوف و نگرانی هایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او ...
مراسم اهدای جوایز مسابقه اینستاگرامی عکس " ایران امروز" دراستانبول برگزار شد
امروز "هنگام دریافت جایزه خود اظهار داشت:من در سفری که دو سال گذشته به ایران داشتم با تاریخ و فرهنگ ایران آشنا شدم. امیدوارم پس از پایان دوره شیوه کرونا و عادی شدن وضعیت بتوانم مجدد به این سرزمین سفر نماییم . اشتراکات زیادی بین دو کشور ایران و ترکیه به لحاظ تاریخی و فرهنگی وجود دارد. امیر بوزکورت نفر دوم مسابقه پس از دریافت جایزه خود عنوان کرد: ایرانی ها بسیار مهمان نواز هستند و آشنایی ...
آسمان زیر پای ببرهای اف-5!
محقق شود. آن وقت ها پرواز دنیایی دست نیافتنی بود. صبح تا ظهر دنبال روزنامه بودم ! این رؤیا همراه با بلندپروازی، تلاش و جسارت نوجوانی شکل می گیرد تا دیگر یک رؤیا نباشد: در دبیرستان نه خبری از مشاوره بود و نه کسی بود که تو را برای رسیدن به رؤیایی که داری کمک کند. شاید سال چهارم دبیرستان، اولین بار بود که پرواز برایم جدی شد. من هدف داشتم و دلم می خواست روزی بتوانم خلبان یک جنگنده باشم ...
کیوان دوست صمیمی ام وارد زندگی خواهرم شده بود / مینا شوهر داشت ! + عکس
شب برای حرف زدن با مقتول به خانه اش رفته بودم، اما او نقشه ای شوم در سر داشت به خاطر همین مجبور شدم دست به چاقو ببرم ؛ این اعتراف پسر جوانی است که سه سال قبل مردی را با ادعای رابطه پنهانی با خواهرش به رسانده است. متهم پای میز محاکمه قرار گرفت. پانزدهم اسفندماه سال 93، مردی به نام بهزاد خودش را به کلانتری زیباشهر رساند و پلیس را از ماجرای یک قتل باخبر کرد. او گفت لحظاتی قبل ...
گفت: باید به ایران برگردم و می دانم دستگیر می شوم ... و دستگیر شد
ای در من پدید آمد و دوباره امید به زندگی یافتم و به ادامه راه دشواری که داشتم، مصمم شدم و در حقیقت باید بگویم که در آن شرایط این آیه قرآن بود که مرا نجات داد. با عجله رفت بانو عفت مرعشی، همسر مرحوم هاشمی رفسنجانی: شب تاسوعا از هر شب دیرتر آمد. فکر می کنم خواب درستی هم نکرد، چون خودم تا صبح مرتباً در فکر بودم که فردا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه بر سر مردم خواهد آمد؟ زمانی ...
امام در نوفل لوشاتو روزی دوبار ورزش می کرد
در خدمتشان بودم.ایشان کاری به این حرف ها نداشتند و کار خودشان را انجام می دادند. من از نظر ظاهری خیلی به تیم همراهان حضرت امام شباهت نداشتم اما با تمام وجود در خدمت ایشان بودم. وقتی یک یاعلی گفتم یعنی همه زندگی ام را گذاشتم. مرد باید پای حرفش بایستد. حضرت امام که عزم سفر گرفت دیگر جایی برای ترس وجود نداشت. ایشان که پیر و مراد ما بودند برای کشور و احیای دین سوار هواپیما شدند ...
گفتگو با تبهکار مسلح که به پسر بچه 10 ساله تهرانی هم رحم نکرد + فیلم و عکس
به محل قرار نیامد و همان زمان پلیس به تعقیبم افتاد و 5 تیر به سمت خودرویم شلیک کرد که توانستم از دست آنها فرار کنم. کجا رفتی؟ بعد از فرار اسلحه ام را داخل ساک دستی ام گذاشتم و در اتوبان آزادگان یک موتوری گرفتم و به منطقه مهرآباد رفتم و در خانه دوستانم بودم و بعد از یک هفته برای گرفتن طلبم به منطقه پاسگاه نعمت آباد رفتم که در آنجا دستگیر شدم. تحصیلات؟ ...
امام دستور دادند برای من یک دوربین تهیه کنند
های من بیشتر برای دل خودم بود و از طبیعت، صحنه ها و اجتماع عکس می گرفتم و آن را به عنوان شغل انتخاب نکرده بودم. آغاز آشنایی من با کارهایی سیاسی در بازار بود که در همانجا با فدائیان اسلام و هیات های موتلفه اسلامی آشنا شدم. در آن زمان به دلیل اینکه بچه بودم کارهایی که به من واگذار می شد بدون اینکه زیاد سوال و جواب کنم و بدانم چه هست، همه را به خوبی انجام می دادم چون کارهای مربوط به مبارزه ...
زوج قزوینی از خاطرات شیرین سال های انقلاب می گویند/ دوران نامزدی که با مبارزات انقلابی عجین شد
منزلی که برای چند روز در آن سکونت داشتیم و چند خانه با منزل امام فاصله داشت به آرزوی خود یعنی دیدار امام رسیدیم. هرچند در آن فاصله خیلی جزئیات چهره پر جاذبه امام قابل مشاهده نبود اما آن نگاه مهربان و آن جذبه در نگاه، هیچگاه از خاطرم نمی رود. مهرداد در ادامه می گوید: سال های آخر رژیم شاه بود، مبارزات مردمی به اوج خود رسیده بود. مردم در تمام شهرهای ایران علیه حکومت پهلوی قیام می کردند ...
فجر 42| محافظی که برای نجات امام، او را در آغوش گرفت و دوید
را در مدرسه رفاه ملاقات کنید، ایشان را از نزدیک دیده بودید؟ بله حدود سال 56 بخشی از گروه مبارزه انقلابی ما لو رفته بود و افراد گروه تحت تعقیب بودند من از طریق بندر گناوه به عراق رفتم و آنجا در نجف مستقر شدم. می دانستم که امام ساعت 9 هر شب به زیارت بارگاه حضرت علی (ع) می رود. چندین بار ایشان را از دور ملاقات کردم. ممکن بود توسط نیروهای ساواک شناسایی شوم و به همین خاطر خیلی مراقب بودم ...
طارمی: از 21 سالگی رویای بازی در اروپا را داشتم
ببینم کیفیت خودم چقدر است. مهاجم تیم فوتبال پورتو پرتغال گفت: من این جاه طلبی را از 21 یا 22 سالگی در سر دارم اما برای بازیکنان ایرانی ترک کشور در این سن خیلی سخت است. سپس به ریوآوه رفتم و یک فصل فوق العاده را پشت سر گذاشتم. وقتی آنجا بودم با خودم می گفتم که من می توانم در اینجا بهترین شوم ولی می خواهم جلوتر بروم. من هر چیزی که یک بازیکن حرفه ای انجام می دهد را در ریوآوه انجام دادم و ...
طارمی: همیشه رویای بازی در اروپا را داشم و خوشحالم به هدفم رسیدم
بازیکن آزاد شدم، اجازه ندادند اما می خواستم شانس خودم را امتحان کنم و پیشرفت کنم . برای بازیکنان ایرانی بسیار دشوار است که زودتر کشور را ترک کنند. من به تیم ریو آوه رفتم ، یک فصل عالی را پشت سر گذاشتم و وقتی آنجا بودم ، با خودم گفتم: اینجا می توانم بهترین باشم و تصمیم به حضور در پورتو گرفتم. مهاجم ایرانی در پایان گفت: ما برخی امتیازات را از دست دادیم زیرا حضور همزمان در بسیاری از مسابقات دشوار بود، اما من معتقدم در آینده به جایگاه خود خواهیم رسید. انتهای پیام ...
ستاره پسیانی در روزهای فیلمبرداری برایم مادری کرد/ درک روزهای مقاومت مردم آبادان کار سختی است
این اتفاق مهم گفت: خیلی خوشحالم که با اولین کار سینمایی خودم توانستم نامزد دریافت سیمرغ بازیگری فیلم فجر شوم. این افتخار بزرگی برای من است. وقتی در سالن اسمم را شنیدم خودم هم باورم نمی شد. این بازیگر نوجوان که همچون شخصیت یدو با لهجه شیرین آبادانی صحبت می کند در ادامه گفت: من متولد سال 1384 و دانش آموز پایه نهم هستم. یدو اولین کار هنری من بود و پیش از این سابقه فعالیت نمایشی نداشتم. با ...
گفت وگوی خواندنی کبنانیوز با یک فناور برتر
یجاد شد که از نظر بازار کاری و فشار خانواده ها رشته ی مهندسی شیمی گرایش پتروشیمی را انتخاب کردم که بعداً وارد بازار کار شوم. متاسفانه این اتفاق نیفتاد. برای همین وقتی وارد دانشگاه شدم و دو ترم درس خوندم احساس کردم که شیمی را دوست دارم و کار هم می کردم و در آن موفق هم بودم اما علاقه و عشق واقعی بنده به الکترونیک بود و همین انگیزه باعث شد کلاس های رشته الکترونیک هم رفتم. و بعد، شرایطی را برای خودم ا ...
طارمی: رؤیای بازی در پورتو را داشتم
خیلی دشوار است که کشور را زودتر ترک کنند. سپس راهی ریو آوه شدم و فصل فوق العاده ای در آنجا داشتم. با خودم گفتم که می توانم اینجا بهترین بازیکن باشم و می توانم به مراحل بالاتر هم بروم. هر کاری که لازم بود انجام دادم تا در ریوه آوه حرفه ای باشم و سپس به پورتو پیوستم. پورتو در حال حاضر با 40 امیاز در رده دوم لیگ برتر پرتغال است و با اسپورتینگ لیسبون که یک بازی کمتر انجام داده، پنج امتیاز ...
منوچهری: با جدایی ام به استقلال کمک کردم/قلعه نویی به من گفت متعصب
آبی پوشیدند و به دلار پول گرفتند و شکایت هم کردند عملکرد بهتری داشتم. من سال ها در سایپا بازی کرده بودم اما استقلالی بودم و همه می دانستند که به این تیم علاقه زیادی دارم و سال ها آرزوی این را داشتم بتوانم پیراهن آبی را بپوشم. وقتی پیشنهاد حضور در استقلال را دریافت کردم بدون لحظه ای تردید قبول کردم. روزی هم که برای عقد قرارداد به باشگاه استقلال رفته بودم بدون اینکه حرفی درباره پول بزنم ...
ازار: از خانه نشینی هم لذت می برم/ اعتراف به علاقه ام به زیدان سخت بود
می کنند. اما زمانی من به این تیم ملحق شدم گفتم که خودم می خواهم همه کارهایم را انجام دهم. مثلاً خودم دنبال خانه و مدرسه برای فرزندانم گشتم. به این ترتیب همه کارهای شخصی مان را خودمان انجام دادیم. در هر صورت، اینجا در باشگاه کسانی هستند که واقعاً به بازیکنان کمک می کنند تا نیازهای شما را برآورده کنند چون اینجا در رئال مادرید کلی بازیکن خارجی است که خانواده های جوانی دارند. وقتی خانواده شما سر و ...
طارمی: رویای من بازی در اروپا بود
کردم اگر بتوانم به پورتو بیایم می توانم بهتر از ریوآوه خودم را نشان بدهم چون فرصتهای بیشتری خواهم داشت. مهاجم ایران تاکید کرد: پورتو قهرمان است، در لیگ قهرمانان حضور دارد و جامهای زیادی بدست آورده است. طارمی افزود: همیشه به بازی در اروپا فکر می کردم. می توانستم زودتر بیایم، اما با مشکلاتی روبرو شدم. رویای من همیشه اروپا بود. وقتی در قطر بودم، بعد از جام جهانی 2018، پیشنهادهای ...
پای درد دل های یک دختر دهه شصتی
تواند وضعیت را تحمل کند: من هفت ماه نامزد بودم و فشارهای روحی و روانی زیادی را تحمل می کردم. هفت ماه تلاش کردم سطح ادب و فرهنگ نامزدم را که خیلی پایین بود بالا بیاورم. به خاطرش مشاوره رفتم. حتی تلاش کردم همان دانشگاهی را که نیمه رها کرده بود را کمک کنم که تمام کند. شب های امتحان با او بیدار می ماندم تا درس بخواند. پا به پایش همان درس ها را می خواندم که امید پیدا کند ولی نتوانست پای حرف هایش بایستد ...
می توانم هر نقشی را در هر ژانری بازی کنم
، روحیه می گرفتیم. در ابتدا وقتی خانم آبیار این نقش را برایم تعریف کرد، رویم نشد به ایشان بگویم که این نقش برای من سخت است و نمی توانم قبول کنم. چند روز بعد به یکی از عوامل زنگ زدم و گفتم من از پس این کار برنمی آیم، روزی سه ساعت گریم و شبکاری برای من سخت است. ایشان مرا راضی کرد ولی برای من خیلی مراعات کردند و زمانی که شبکاری داشتیم، سکانس های مرا زودتر از بقیه می گرفتند تا بتوانم استراحت کنم ...
قتل همسر به خاطر خالکوبی
تغییر کرد، ظاهرش عوض شد و حتی حرف زدنش هم به شکل دیگری شده بود. من به او گفتم تو شغل خوبی داری، درآمدی داری که بسیاری از مردم ندارند. چرا چنین رفتاری می کنی و چرا با مردان غریبه ارتباط داری. زنم هر بار با من تندی می کرد و می گفت به تو ربطی ندارد. مگر دنیا چقدر ارزش دارد که به خاطرش خودم را محدود کنم . یک روز متوجه شدم همسرم چند خط تلفن دارد. خیلی از این مسئله ناراحت شدم و درگیری بین ما ایجاد شد. گفت ...
تجاوز به زن تهرانی در جاده لواسان / ملیحه فقط التماس می کرد
.... تجاوز به زن جوان در شرق تهران زن جوان که ملیحه نام دارد به ماموران گفت: در شرق تهران منتظر تاکسی بودم که یک خودروی پژو 405 خاکستری رنگ با 2 سرنشین مرد جلوی پام توقف کرد و چون فکر می کردم راننده مسافرکش و مرد کناری اش مسافر است سوار بر خودرو شدم. وی افزود: راننده در مسیر از من و مرد دیگر اجازه گرفت تا در میان راه بنزین بزند و همه چیز عادی به نظر می رسید که پس از ...
گفتگو با حجت الاسلام طاووسی از مبارزان انقلابی مشهد
...> این طلبه مبارز در پاسخ این سؤال که با وجود سن و سال کم و تنهایی، ترسی از شکنجه ها نداشتید؟ می گوید: اولین بار که مرا برای شکنجه می بردند، هر چند ترس داشتم، ولی پشیمان نبودم و خودم را آماده کرده بودم؛ می دانستم با چه رژیم بی رحمی طرف حساب هستم و چه بلا هایی سر شهدایی همچون آیت ا... سعیدی و غفاری آورده اند. حسینی با بوکس به سرم ضربه می زد یا با سیگار بدنم را می سوزاند. یک بار هم که خیلی ...
ازارد: عاشق بازی زیدان و آنری بودم
خبرگزاری فارس: ادن ازارد پس از مصدومیت دوباره در رئال مادرید از وجهه خوب این آسیب دیدگی ها پرده برداشت. ستاره رئال مادرید گفت: وقتی که مصدوم می شوم و در خانه می مانم، خیلی خوشبختم که خانواده ام کنارم هستند. آسیب دیدگی پایان دنیا نیست زیرا من زمان بیشتری پیدا می کنم که با بچه هایم باشم. مصدومیت به خودی خود برای بازیکن سخت است ولی خوشحالم که خانواده ام اینجا هستند و مرا حمایت می کنند ...
نقاشی تصویر امام خمینی(ره) ابهت خاصی به تظاهرات مشهد می داد/نوارهای فیلم برداری را قسطی می خریدم
می پرسیدند محصلی؟ دبیرستانت کجاست؟ خانه و مغازه، همه چیز را زیر و رو کردند. حتی از تابلوی کبوتری که به شیشه مغازه نصب کرده بودم پرسیدند. این تابلو را دو و سه سال قبلش کشیده بودم و تا آن موقع حساسیتی ایجاد نکرده بود اما هنگام دستگیری ام مورد سوال مأموران بود که چرا کبوتری با زنجیری به پا کشیدم که یک سر زنجیر به تابلوی علامت ممنوع وصل است. خلاصه بعد ده روز که کتکم زدند و فهمیدند اهل هیچ گروهی نیستم ...