آرزو های سوخته زن جوان در شرکت هرمی!
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل مرد معتاد در گلخانه
رفع نقص خودرو برآمد. در این هنگام آن ها متوجه یک راننده پیکان وانت دیگر شدند که با زن و مرد میان سالی درحال مشاجره بودند. بعد از گذشت دقایقی زن و مرد میان سال سوار یک دستگاه پراید 111 شدند و به طرف مشهد حرکت کردند در همین حال راننده پیکان وانت به سمت همکارش رفت تا از او برای رفع نقص خودرواش کمک بگیرد، ولی او که پس از مشاجره با زن و مرد میان سال عصبانی به نظر می رسید و تسمه پروانه اضافی ...
راز جسد 10 ساله آزاده زن جوان برملا شد / سرنوشت برادرشوهر قبل از اعدام
طبق اطلاعات پلیس، آخرین فردی بود که با زن گمشده تماس گرفته بود. اما مدارکی علیه این مرد نبود و او که مدعی بود اطلاعی از سرنوشت آزاده ندارد، آزاد شد. بقیه مظنونان نیز وقتی شواهدی علیه آنها پیدا نشد، آزاد شدند و این در حالی بود که تحقیقات پلیس آگاهی برای کشف راز گم شدن زن جوان همچنان ادامه داشت. سال ها از این ماجرا گذشت تا اینکه مدتی بعد شاهدی پیدا شد که روند رسیدگی به پرونده را وارد ...
معرفی کتاب دختر گمشده، نوشته النا فرانته
در چهل و هشتمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. بعد از ده سال دومین کتاب او روزهای طرد شدگی به پیش خان کتاب فروشی ها رسید و روبرتو فائنتزا فیلمی از روی آن ساخت که به شصت و دومین جشنواره فیلم ونیز راه یافت. سال بعد کتاب تعریف تجارب نویسنده با نام خرده پاره ها راهی بازار شد. دختر گمشده چهارمین اثر او است که در سال 2007 به چاپ رسید و سال بعد براساس آن داستانی برای کودکان به نام ساحل ...
نویسندگی و بی خیا لی!
میرزاآقاخان نوری صدراعظم و مادر استاد بودند. زن بسیار نیک نفس و پاکدلی بودند. به من و بچه ها محبت فراوان داشتند و اغلب داستان هایی راجع به بی فکری ها و زیاده روی های سعید با کتابفروش ها را قبل از تاهل برایم تعریف می کردند که به اصطلاح چشم و گوش من باز شود و جلوی زیاده روی های او را بگیرم و محدودیتی در این باره بگذارم، ولی اعتراف کردم که من هم درمانده شده بودم و منزل کوچک و اجاره ای ما که متعلق به همسر ...
از سایه آن سروِ رَوان تا تبسّم نگاهِ گیاه ؛ مقایسه انگاره های معنویِ حافظِ شیرازی و سهراب سپهری
تا مرا ببریده اند در نفیرم مرد و زن نالیده اند در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد روزها گر فت گو رو باک نیست تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست [8] این غم، “ غم سَبز “ و “ حُزنِ سَبز “ است، نه حُزن سیاه. چون جای دیگری مولانا می گوید: چون بغایت تیز شد این جو روان غم نپاید در ضمیرِ عارفان [9] ...
رفیق کشی به خاطر 14 میلیون تومان
در قلعه حسن خان و خارج از تهران بود، با قرار عدم صلاحیت پرونده برای رسیدگی به دادسرای قلعه حسن خان ارجاع خواهد شد. گفتگو با متهم با مقتول چطور آشنا شدی؟ 4 ماه قبل به همراه دوستانم به قهوه خانه رفته بودم. حسام با یکی از دوستانم آنجا بود و بعد از آن هم دوستی ما آغاز شد. چرا او را کشتی؟ من از شهرستان محل زندگی ام به قلعه حسن خان آمده بودم به این تصور که کار و کاسبی ...
بازگشت چندین زندانی به خانه با فروش میلیاردی خودنویس قاضی جوان
این اتفاق بگوید. این خودنویس را از چه زمانی تهیه کرده بودید؟ 6سال قبل. وقتی نخستین حقوق قضاوتم را گرفتم آن خودنویس را خریدم و بعد از آن به مشهد مقدس سفر و نذر کردم تا با آن فقط قرار منع تعقیب و حکم آزادی بنویسم و امضا کنم. پس کار قضاوت را 6سال قبل شروع کردید؟ بله. سال93 شروع کردم و همان سال همزمان با میلاد حضرت فاطمه(س) که مصادف با روز زن بود نخستین حقوق ...
تبعید و کار اجباری در آسایشگاه سالمندان مجازات رابطه پنهانی
شاکی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روی میز هیئت قضایی شعبه پنجم دادگاه قرار گرفت. ابتدای جلسه شاکی بار دیگر شکایتش را مطرح کرد. در ادامه مرد جوان با انکار جرم مدعی شد ارتباط آن ها به خاطر رفت و آمد خویشاوندی بوده است. سپس زن جوان در جایگاه قرار گرفت و با طرح یک ادعا در دفاع از خود گفت: من و همسرم سالهاست با هم اختلاف داریم و هیچ رابطه عاطفی نداریم. من از او محبت نمی دیدم ...
داستان ثروتمندتر از بیل گیتس
که پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید گفت این روزنامه مال خودت؛ بخشیدمش؛ بردار برای خودت. گفتم: آخه من پول خرد ندارم! گفت: برای خودت! بخشیدمش! سه ماه بعد بر حسب تصادف باز توی همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره چشمم به یک مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همان بچه بهم گفت این مجله رو بردار برای ...
مسئولان چرا صدای زنان سرپرست خانوار را نمی شوند؟
لیلا مجدانی یکی از کارآفرینان موفق و دارنده مدرک دکترای جامعه شناسی زنان و خانواده از دانشگاه مالایای مالزی، در گفت وگو با خبرنگار سراج 24 ، اظهار کرد: بعد از سال ها کار آموزشی و پژوهشی تصمیم گرفتم از فضای آکادمیک فاصله گرفته و کار عملی انجام دهم. چون احساس کردم از لحاظ تئوریک اشباع هستیم و حرف زدن، مقاله نوشتن و تدریس کافی است، برای همین امر به کارآفرینی روی آوردم. این بانو که چند نرم ...
دعایی که در شرح مقام امامان و ائمه است
و پناهنده به رأفت و مهربانی تو شدم مُسْتَشْفِعاً بِوَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیَائِکَ وَ صَفِیِّکَ وَ ابْنِ أَصْفِیَائِکَ وَ أَمِینِکَ وَ ابْنِ أُمَنَائِکَ و شفیع خود آوردم ولی تو را فرزند اولیاء و دوست خاص تو فرزند خاصان درگاهت را و امین اسرار تو و فرزند امنای حضرتت وَ خَلِیفَتِکَ وَ ابْنِ خُلَفَائِکَ الَّذِینَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسِیلَةَ إِلَی رَحْمَتِکَ وَ ...
توان یاب محله جوانمرد قصاب | برای دوباره ایستادن حمایت مان کنید
به میان می آید، شرم نجیبانه ای روی صورتش می نشیند. مهران نوزاد نارس بوده و با بیماری سی پی (فلج مغزی کودکان) به دنیا آمده، ولی تا یک سالگی اش کسی متوجه بیماری او نشده است. مهران تعریف می کند: وقتی یک ساله بودم مادربزرگ مادرم متوجه دررفتگی لگن پای من شد و پایم را جراحی کردند. پزشک جراحم قبل از بازکردن گچ از ایران رفت و به دلایلی پاهای من یک سال در گچ ماند و وقتی از گچ در آمدند دفرمه شده ...
گفت وگو با حسین قسامی، نویسنده، درباره رمان کوتاه او بریدگی
نگار باسابقه ای که به بیابان می زند تا گزارشی خواندنی درباره یوزپلنگ ایرانی بنویسد؛ ناهید، زن میان سالی که قربانی آسیب های اجتماعی است؛ مجید که درگیر مرگ خودخواسته دوست افسرده اش از سویی و مهر آنیک، دختر ارمنی، از سوی دیگر است. درباره این رمان کوتاه با حسین قسامی گفت وگویی کرده ایم که برآیندش در ادامه خواهد آمد. او زاده سال 1368 در آباده استان فارس است و کارشناسی ارشد فلسفه دارد. یک ...
همه عمرش به احیای میراث پدر گذشت
به گزارش ایسنا، در یادداشتی در روزنامه اعتماد به قلم سیدابوالحسن مختاباد آمده است: اول: روح الله خالقی از جمله چهره های برجسته موسیقی است که نگارنده ارادت شخصی به او دارم و همین ارادت هم سبب شد تا به سراغ زندگی و آثار او رفته و کتابی هم درباره اش بنگارم. به گمان من و با توجه به پژوهشی که درباره خالقی صورت دادم و این پژوهش تقریبا تمامی وجوه شخصیتی و کاری استاد خالقی را دربرگرفته بود و هنوز هم در زمره دغدغه های من است، او از جمله سه شخصیت تاثیرگذار موسیقی ایران، چه در عرصه نهادسازی، چه در آهنگسازی و چه در آثار نوشتاری است و تقریبا کم ...
آیت اللّه کوهستانی، ستاره ای در آسمان علم و فقاهت
نَفْر پس از نزدیک به بیست سال تلاش علمی و عملی، در سال1348 قمری، به زادگاه خویش بازگشت تا قوم خویش را انذار کند. البته ناگفته نماند که مادر مؤمنه اش در تصمیم ایشان بر بازگشت به ایران، تأثیر فراوان داشت. ایشان در نامه ای محبت آمیز به آیت اللّه کوهستانی چنین نوشت: پسرم! اکنون در حالتی هستم که دوری تو مرا بی تاب کرده؛ بدان حد که در حال نماز، به یادت می افتم... و اشک از دیدگانم جاری می گردد. از این رو ...
محمود احمدی نژاد: مگر وزیر ارشاد را رئیس جمهور تعیین می کند؟/ این دعوا با آمریکا چه نفعی برای ما دارد؟
مؤسسات مالی اعتباری را در دهه هشتاد و از سال 76 باز کردند، چه کسانی بودند؟ در مجلس بودند، در دستگاه قضایی، در دولت های وقت و... آنقدر فشار آوردند که برخلاف قانون اساسی ما، مؤسسات مالی اعتباری باز کردند. بعد اجازه خلق پول به این مؤسسات داده شد. من مخالف بودم و می گفتم که این سیستم را قبول ندارم. می گفتند این قانون است و باید اجرا شود. آمدند شورای پول و اعتبار را از زیر بلیت رئیس جمهور بیرون بردند تا ...
گدایی و تکدیگری آنلاین در روزگار کرونا
را سفت بچسبید! شعبده بازانی که اگرچه به دشواری بتوان اطلاع دقیقی از درآمد بادآورده آن ها به دست آورد، اما خبر های گاه و بی گاه از کشف پول های پنهان شده برخی از آن ها نشان می دهد باید به این گفته محسن مصحفی، معاون شهردار و رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد، درباره متکدیان شهر مشهد دقیق تر شد که: بر طبق مطالعات به طور میانگین روزانه هر متکدی حداقل 250 هزار تومان و در مناطق بالای ...
مادر دلسوز محله
از کرونا تولیداتی مانند لباس های بافته شده، سبزی خشک و... توسط بانوان محله در پایان جلسات هفتگی به فروش می رسید. اعظم طالبی عضو 47 ساله ای است که از 12 سال پیش در این جمع حضور دارد. او درباره آشنایی اش با میرمحمد می گوید: از قدیم علاقه شدیدی به شرکت در کلاس های تفسیر قرآن داشتم و درحالی که پیگیر چنین کلاسی بودم با خانم میرمحمد آشنا شدم. با شرکت در این جلسات دانش و اطلاعاتم در حوزه های ...
خواستگار دختر تاجر به قتل رسید
افتاده بود و به دوستانم بدهکار شده بودم، هر روز وضعیت مالی ام بدتر شده بود تا اینکه دو هفته قبل از قتل احسان به خانم آمد و با هم درددل کردم که او قول داد به من پول قرض بدهد که به قولش هم عمل کرد اما بعد از آن وسوسه شدم که او را به قتل برسانم تا بدهکاری ام را به نپردازم. احسان از تو چک ضمانت گرفته بود؟ نه، سفته و چک نگرفته بود و حتی سود پول هم نمی خواستم و می گفت به من اطمینان دارد ...
روایت دختر مسلمان ایتالیایی از گرایش به اسلام
آن ها قانع کننده نیست. از آنجا، با کنجکاوی، ابتدا از طریق اینترنت شروع به خواندن درباره اسلام کردم و سپس برای خود یک قرآن خریدم. فقط می توانم به شما بگویم که قلبم باز شد ، قرآن را می خواندم و هیجان زده شدم. می خواستم بیشتر و بیشتر بخوانم. و لبخند بزنم. راه خود را پیدا کرده بودم. بعد از شش ماه ، تصمیم گرفتم که شهادتین بگویم. این دختر مسلمان در پاسخ به این سئوال که اسلام چگونه ...
دزدی پسر 15ساله برای خودنمایی!
قلم | qalamna.ir : گروه حوادث: رفتارهای پسر 15ساله ام به حدی غیرقابل تحمل و نگران کننده شده است که دیگر برای جلب نظر دوستانش نه تنها بنگ و سیگار می کشد بلکه با سرقت هایش امان مرا بریده است و ...زن میان سال با بیان این ماجرای تلخ، دفتر خاطراتش را به حدود 20سال قبل ورق زد و در تشریح سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: روزی که با قاسم ازدواج کردم نمی دانستم ...
قیام 29 بهمن مردم تبریز؛ نبض انقلاب اسلامی
، روز شنبه بود و نیروهای انقلابی به دعوت آیت الله شهید قاضی طباطبائی برای بزرگداشت شهدای قیام 19دی مردم قم ساماندهی شده بودند تا مجلس ترحیم آن شهدا را در مسجد قزللی تبریز برگزار کنند. دانش آموز سال آخر دبیرستان بودم و آن روز مدرسه نرفتم تا در مجلس بزرگداشت شرکت کنم، صبح که با دوستانم به سمت مسجد حرکت کردیم، دیدیم مسجد بسته شده و نیروهای شهربانی نمی گذارند کسی به آنجا نزدیک شود. ...
مروری بر خاطرات قهرمانی مرتضی هرمی باف که 6 دهه عمر خود را با موتور کراس گذرانده است
به حرف هایش بسپاریم. بدون مربی یاد گرفتم پدرش موتورسوار بود؛ از همان سنین 3 الی 4 سالگی او و برادرش را روی باک موتور می نشانده و همراه با خودش بیرون می برده است. سیدمرتضی و برادرش علاقه زیادی به موتور پیدا کردند. برادرش به موتور های سنگین علاقه مند شد و برای خودش موتور خرید. سید مرتضی در همان سن نوجوانی که شاید 13 سال هم نمی شد موتور برادرش را برمی داشت و در محله دور می زد در آن ...
وزیری، سید بزرگوار
روبرو شویم. بعد از او خواستم اگر مرا از اینجا بردند و شما به بند عمومی رفتید و دوستان را دیدید، این موضوع را به آنها بگویید تا گول ساواک را نخورند. اما خدا خواست که من با وزیری به بند عمومی رفتم، در حالی که هرلحظه منتظر فراخواندنم به کمیته یا اوین بودم. وزیری که ظاهراً جرمی جز فعالیت های دانشجویی و همخانه ای با من نداشت، به هفت ماه محکوم شد و من به دو سال زندان محکوم شدم. برادر کوچکترم ...