سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای غافلگیری 8 مادر زندانی با حکم آزادی
گروه جامعه خبرگزاری فارس – سودابه رنجبر: در بزرگ زندان، روی پاشنه می چرخد. گل های سرخ از ساقه چیده شده از راه می رسند. گل ها توی سینی پیغام آزادی آورده اند. روز ولادت حضرت علی (ع)، نیکوکاران شهر نیز به میدان آمده اند تا مردانگی را به نمایش بگذارند. زن، اشک می ریزد و گل های تو سینی را بین نماینده های خیران پخش می کند. نماینده هایی که قرار است هرکدامشان گلی سرخی از داخل سینی بردارند، بعد حکم آزادی ...
روایت یک تخریب چی بدون مرز
امیدها به سمت من بود چون بعد از فوت مادر، آرام و قرار هم شده بودیم، چادر سر کردم و با کفش های لنگه به لنگه تا درِ خانه ی یکی از دوستان نزدیکش رفتم، در راه مدام با خودم زمزمه میکردم که هیچکس نداند او حتما باخبر است ولی وقتی سراغ عباس را گرفتم، نمیدانمش آب یخی بود که روی امیدهایم پاشیده شد، دیگر کار از نگرانی گذشته و واقعا ترسیده بودیم. پدر دست هایش را بر هم می کوبید که چطور نپرسیده گذاشتم ...
به مناسبت روز پدر / جهان وصف تورا نتواند کرد یا علی(ع)
عروس خانه و داماد حیدر است ای در نگاه عشق،علمدار یا علی مولی الموحدین،نفحات پیمبری نَفسِ رسول، باب نجات پیمبری رمز شفاعت،عرصات پیمبری مِیلِ حیات و کُنهِ صفات پیمبری پیغمبر است بر تو گرفتار ،یا علی حبّ علی نتیجه ی احسان فاطمه است او هل اتای فاطمه، قرآن فاطمه است اسباب شادی لب خندان فاطمه است این مرد مهربان به خدا جان فاطمه است ...
سروده هایی در مدح مولا / چه غم ز فتنه ی ایام تا علی داریم
شد علی ست آن که نشان تَعبُّد محض است فقط مقابل معبود قامتش تا شد علی ست آن که به هر رقص ذوالفقار او گره ز ابروی احمد به حمله ای وا شد نرفته از درِ این خانه نا امید کسی امور خانه ی این مرد دست زهرا شد ز راه آمده حیدر ، همه قیام کنید نهاده دست به سینه به او سلام کنید دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف که قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف ...
عشقی بی انتها در صفای سوم
قصه تلخ تر از آن است؛ زن بر اثر بیماری ناشناخته پاهایش باد کرده است و کمر درد اجازه راه رفتن به او نمی دهد باید یکی مراقبش باشد از 20 روز پیش که به خانه پسرش رفته تا آن ها مراقبش باشند مرد تنها مانده است. عبادالله در حالی که اشکهایش را پاک می کند، ادامه می دهد: خانه پسرم هست اما من پولی ندارم که بروم آنجا، نه اینکه خانه پسرم دور باشد، نمی توانم بروم چون روی این را ندارم که بروم و پولی ...
دوست و دشمن در بیان فضائل علی (ع) ناتوان هستند
پیامبر در کنار فاطمه اسد سپری شده است ؛ لذا می توان گفت که فاطمه بنت اسد کمتر از مادر موسی نیست که خداوند به او وحی نمود که موسی را به آب نیل بینداز که ما اورا به تو باز می گردانیم ؛ به مادر علی نیز وحی فرمود که وقتی درد زایمان گرفت برو به پرده کعبه آویزان شو وپناه ببر به خداوند وخداوند راهی به سوی خانه اش بگشاید تا فرزندی از جوف مرکز توحید و جلوه الهی و خانه خداوند به تو عنایت نماید؛ این حوادث ...
نان به بهای جان
از گوشه چشمش راه می گیرد و پایین می آید. صدایی می آید. سر برمی گرداند به طرف صدا. شوهرش است که بیدار شده و نیم خیز نگاهش می کند، با چشمانی که قدردانی و شرمندگی در آن موج می زند. لبخند می زند. تاب دیدن این نگاه شرمگین و معذب را ندارد. می پرسد: بهتری؟ توونستی بخوابی؟ مرد به جای جواب فقط سری تکان می دهد. گویی که چیزی راه گلویش را بسته باشد. دوباره می گوید: نان و تخم مرغ گرفتم. بچه ها که ...
لبخندی مهربان در پس تمام خستگی های پدر
ای بر دل کوچک اعضای خانه بیفتد. حسین می گوید، زمانی فهمیدیم کار پدر چقدر سخت و اذیت کننده است که پدر خیلی زود و در جوانی بازنشسته شد و نتوانست مثل گذشته کار کند. حسین پدرش را از دست داده است و کربلایی حسن سال هاست که آسمانی شده، ولی وقتی از حسین می پرسی تو شبیه پدرت هستی یا مادر؛ می گوید پدرم. سنبلی از صبر، وقار، متانت، مردانگی و ادب و همانند پدر بامعرفت و مهربان و فرزنددوست. همچون مادری مهربان ...
ابتهاج شاعری است با قدرت ابداع سخن
کشید؟ حتی اگر بال فرشتگان سحر را شکسته باشند تا پرواز روشنایی را به تأخیر بیندازند؛ یا محو کنند و شب را در سیاهی اش مرور دهند و شب، هماره شب بماند: بال فرشتگان سحر را شکسته اند خورشید را گرفته به زنجیر بسته اند اما تو هیچگاه نپرسیده ای که - مرد ! خورشید را چگونه به زنجیر می کشند این تفاوتِ نگاه، محصولِ شتابِ حرکت های اجتماعی و فعل و انفعالات محیط ...