، گفت: پدر و مادرم فدای تو باد، ترا به خدا، خودت را به خطر مینداز که اینک از جانب پیامبر خدا برای تو امان آورده ام. صفوان گفت: از من دور شو و با من سخن نگو. عمیر گفت: پدر و مادرم فدای تو باد، پسر عمه تو بهتر و نیکوکارتر و بردبارتر و نیک تر از همه کسان است. عزت وی عزت تو است و شرف وی شرف تو است و ملک وی ملک تو است. گفت: من از او بر جان خویش بیم دارم. عمیر گفت: وی بردبارتر و بزرگوارتر از این است. و ...