اسب پیر مزرعه را که کال قرار بوده به قصاب بسپارد با خود به نیویورک ببرد. زیرا به علت قرض پدر مزرعه را بانک خواهد گرفت. کال تصمیم می گیرد به خواهر خود در این راه کمک کند. آن دو یک وانت دست دوم و یک اسب کش می خرند و در خلال این سفر به هم نزدیک تر شده و احساسات خود را در خلال سال هایی که یکدیگر را ندیده اند، بازگو می کنند. در میانه راه وانت خراب می شود و آن ها مجبور به بازگشت به خانه می شوند. کمی بعد ...