زیرزمین خانه جسد شوهرم را در آنجا دفن کردیم. این راز میان ما دو نفر از همان شب باقی ماند. چند روز بعد از گم شدن او به خانواده اش گفتم که شوهرم خانه را ترک کرده و کسی از او خبری ندارد . بعد هم با شکایت دروغین سعی کردم وانمود کنم که او گم شده است. یک سال بعد از این ماجرا نقشه بعدی مان را-که ازدواج با برادر شوهرم بود – اجرایی کردیم، اما خون مقتول دامن ما را گرفت و بعد از چند سال از هم جدا ...