ها هم نزدیک دهلرانند و باید نیروها را جمع و به سمت شهر حرکت کنید. تعدادی نیروی خوب جمع کردیم و روز دهم مهرماه وارد دهلران شدیم. چون راه از طرف مهران بسته بود و عراق مهران را هم گرفته بود از سمت میمه و ملکشاهی از زرین آباد سرازیر شدیم و از مسیر ارتفاعات تینو به دهلران آمدیم . *ورود به دهلران هنوز دهلران اشغال نشده بود و مردم در خانه هایشان زندگی می کردند. بمباران عراقی ها و بمب ...
مجدد آن غیرممکن می باشد. محمدهادی نوه ی دختری ملوک، سرباز است که یک روز قبل از تاسوعا به مرخصی فرستاده می شود. او بعد از اطلاع از شرایط وخیم عزیز، تصمیم می گیرد با کمک پدر و مادر خود به آخرین آرزوی عزیز جامع عمل بپوشاند که در راه رسیدن به هدف خود در این زمان کوتاه مشکلات و سختی های زیادی را متحمل می شود. غوطه ور کارگردان: ران اسکالپیلو سه پنج شنبه 6 ...
. متاسفانه به دلیل اختلافات و سوءتفاهم های پیش آمده بین فرزندان بعد از 6 سال توقف این مراسم برگزاری مجدد آن غیرممکن می باشد. محمدهادی نوه ی دختری ملوک، سرباز است که یک روز قبل از تاسوعا به مرخصی فرستاده می شود. او بعد از اطلاع از شرایط وخیم عزیز، تصمیم می گیرد با کمک پدر و مادر خود به آخرین آرزوی عزیز جامع عمل بپوشاند که در راه رسیدن به هدف خود در این زمان کوتاه مشکلات و سختی های زیادی را متحمل می شود ...
حضرت امام درباره تنگه هرمز سخنانی داشتند که ما هم در آن مقطع کار را در این زمینه شروع کردیم. یادم هست که قبل از عملیات خیبر بود. حدود سال 62. دلیل این کار هم این بود که سکوهای نفتی ما را بمباران می کردند و حضرت امام تاکید داشتند که انتقال نفت و صادراتمان قطع نشود. البته روش هایی داشتیم که حتی یک روز هم صادرات نفت قطع نشد. داربست هایی را ساخته بودیم که کنار کشتی ها احداث می کردیم و با ...
بمباران کرد. یک موشک در نزدیکی روستا به زمین اصابت کرده و عمل نکرده بود. گویا بچه ها موشک را دیده بودند. حوالی عصر همان روز نه پسربچه ی بازیگوش رفته بودند کنار موشک و دستکاری اش کرده بودند. یکباره صدای مهیبی آمد. بمب منفجر شده بود. هر نه تا از بین رفتند. چند نفری رفتیم برای جمع آوری اجسادشان کمک کنیم. صحنه ی بسیار دلخراشی بود. جنازه ها پراکنده شده بود. مادرها به زبان کردی ناله و شیون می کردند. به ...