دخترها و پسرها صحبت کردم، 30هزار دختر و پسر هورا می کشیدند و تمام هم نمی کردند. ظاهرا این موضوع برای مقامات امنیتی مشکل زا بود. فکر می کنید به چه دلیل؟ که یک جوانکی آمده و این همه آدم دورش جمع شده اند و خوب یادم است که آقای امیرانی، که من واقعا از نظر روزنامه نویسی قبولشان داشتم و دارم، در مجله خواندنی ها یک مقاله نوشت که در ایران جوانکی پیدا شده که ادای گارد سرخ چین را در می ...
. گفتم چرا الان آمدید. گفت برای اینکه شما گفتید و دعوت کردید که ساعت 5/6، من روزه ام. 15/6 باید افطار کنم. من آمدم که افطار بکنم. بعد جلسه را شروع کنیم. گفتم که چه میل دارید که برایتان درست کنم. اگر مایلید الان بروم و از بهترین رستوران ها برایتان افطاری مهیا کنم. گفتند هیچی. یک خرده کمر درد دارم. گفت همین که من می گویم درست کن و انجام بده. گفتم نوکرت هم هستم . گفت من دو تا قند داغ و دو تا خرما می ...
موقع که نزدیک در مدرسه منتظر بودم تا زنگ آخر هم تمام شود، سر بحث را با مادر یکی از بچه ها باز کردم . او که دل خوشی از رفتار بچه ها در این سن و سال نداشت، فقط امیدوار بود زودتر این سال ها تمام شود و دخترش از آب و گل بیرون بیاید و خودش راه را از چاه بشناسد . به خدا توی این دوره و زمونه بچه داشتن خیلی سخته . دختر داشتن که سخت تر . باید دوتا چشم و دوتا گوش دیگه قرض بگیری و مرتب مراقب باشی تا اشتباه نکنن ...
کافه رفت و آمد می کرد. من از او یک بچه دارم. یک پسر که الان آمریکاست و برای خودش زن و بچه دارد. اما کلانتری به من دروغ گفت. او زن و چهار بچه داشت. چه زن خوبی هم. چون به من دروغ گفته بود، من همان موقع که فهمیدم از او جدا شدم. او یک دروغگو بود. چیزی فرو کوبنده از آن روز ها در دل لولا مانده است که حتی سکوت رخوتناک خانه سالمندان بهارستان را هم به خرد شدن فرا می خواند: بعد ها با شوهر دومم آشنا شدم ...
سوال مخاطب نی نی بان: دو پسر دوقلوی چهل روزه دارم الان مدت یک هفته هست که یکی از قل ها به شدت به خودش می پیچد و به سختی یک روز در میان مدفوعش را دفع می کند. قل دیگر هم دل پیچه دارد اما دفعش به سختی نیست و هر روز دفع دارد. شیر خشک را هم به عنوان کمکی به هر دو می دهم. داروی گریپ میکسچر و دایمیتیکون و پدی لاکت تجویز شده اما همچنان به خودشون می پیچن. چی کار کنم که این فشار و پیچش کم بشه؟ ...