اِلای ده تا دیگه کودتا بِشِد تو مملِکتِشون - روزنامه اصفهان زیبا
سایر خبرها
روایت زنی که از سوی یکی از اعضای خانواده اش مورد تجاوز قرار گرفت
برم تو انجمنا کار کنم تا تجربه پاکیم بیشتر شد. وقتی کمکم می کنن خیلی بهم انگیزه می ده. واسه 45 تومن پول انجام کارای شناسنامه باید می رفتم هزارتا خلاف دیگه می کردم. رفتم همین انجمنای غیردولتی کمکم کردم و کارامو انجام دادن. آخرین حرف های رؤیا وقتی از در اتاق خارج می شود این است: نمی دونم بعدا چی می شه. آرزوم بود یه روز بگم یک ساله پاکم، حالا آرزوم برآورده شده دیگه الان اگه بشینن جلوم بکشن هیچ حسی ندارم، خانوم نمی دونی اگه زن باشی و بی سرپناه چه بلاها که سر یه گرم شیشه سرت نمی آرن. ...
زخم های رؤیا، سکوت را شکستند
کردم چندتا از انجمن ها رو بلد بودم اما روم نمی شد برم. تا وقتی پاک شدم و تصمیم گرفتم برم تو انجمنا کار کنم تا تجربه پاکیم بیشتر شد. وقتی کمکم می کنن خیلی بهم انگیزه می ده. واسه 45 تومن پول انجام کارای شناسنامه باید می رفتم هزارتا خلاف دیگه می کردم. رفتم همین انجمنای غیردولتی کمکم کردم و کارامو انجام دادن. آخرین حرف های رؤیا وقتی از در اتاق خارج می شود این است: نمی دونم بعدا چی می شه. آرزوم بود یه روز بگم یک ساله پاکم، حالا آرزوم برآورده شده دیگه الان اگه بشینن جلوم بکشن هیچ حسی ندارم، خانوم نمی دونی اگه زن باشی و بی سرپناه چه بلاها که سر یه گرم شیشه سرت نمی آرن. ...
آرد بیخته و الک آویخته در بازار کار و زندگی
...... گفتم: داره غذای به این خوشمزگی زهرم میشه، حالا یه روز ناهارم دیر شده باشه... چی میشه مگه؟ اشک و خنده مادر در هم گره خورد و گفت: پسرم، مسئله من ناهار نخوردنت نیست، اینه که بعضی آدما چقدر میتونن بی رحم باشن، اینا خودش درسه، درس زندگی، اینکه فردا وقتی واسه خودت کسی شدی مواظب آدم های کوچکتر از خودت باشی... به هر حال بهتره دیگه نری قنادی محمدآقا... احساس کردم بی دلیل شکست خوردم، به ...
میراث شعبون بی مخ چه بود؟
رو می شناختم، یکیش حاج امیر و دیگری ماشاله. حاج امیر چلوکبابی داشت. آدم خوبی بود. یه ماشین جیپ هم پارک بود جلو خونه ش می گفتن مال شعبون بی مخه که فرار کرده از ایران. من رفتم اون ماشین رو خریدم. این جیپ هم یکی از پاداش های شاه به شعبون بود: خب خدا بیامرزه اعلی حضرتو، خدا رحمتش کنه، یه وقت یه ماشینی به من داد و ما اومدیم سوار شدیم. دیدیم باب کار ما نیست. من ...
واکنش مردم به شیشلیک خوردن آقای فرماندار
نکنه چه اشکال داره کباب بخوره و ماشین خوب سوار بشه، هدف باید خدمت باشه نوش جانش *این فرماندار باید مدال لیاقت بگیره که رک و راست اومده گفته چه جور آدمیه *منظوره فرماندار در اینجا رسیدن ب بهشت و خواندن نماز شب است *خسته نباشی دلاور خدا قوت پهلوان *خدایی من پیرمرد شدم هنوز شیشلیک نمی شناسم می ترسم بروم مهمانی غذاهای گوناگونی باشد به من بگویند بفرما شیشلیک بخور نفهم کدام شیشلیک است. *حالا یه نفر راستشو گفته ناراحتید؟ *لطفا راهنمایی کنید شیشلیک چیه .خدایی نمیدونم . ...
همایشِ جشنِ کنسرت در دژ برازجون
بسنی و جاییزه هِسِن؟ اُما پاک عکسلم میره تو اتحاد جونوب و لایکم میکنن. مردم: ئی چقه گپ میزنا ، کی وَش گفته بره بالا؟ عامو بسِتا! زاغو: دل توو دلم نی بینم بنزین موتورمه میکِشن یا نه؟ کاشکم دژ دوربین مدار بَسه داشت و موتورمه شیش پارک بکردم. یا جد سی مَحد فقط نی یرنش. مردی با همسرش تازه وارد دژ شدند: آغا ئی صندلی برکیت خالیه؟ آغا: نه مال کِسیه - خانم ئی سُه صندلی که ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (147)
لالیگایی جایی! خیلی ضایع ست از فینال المپیک برگردی بازی مثلا سیاه جامگان و ماشین سازی رو سوت بزنی. 26. روز آخر یه ورزشکار تو ماراتن داریم، الان داره به بقیه کاروان میگه جون مادرتون نرید منم مسابقه م تموم شه با هم بریم. 27. اوسین بولت اگه تو ایران بود با این سرعتش صد در صد کیف قاپ میشد. 28. من اگر یونسکو بودم میرفتم جمله "خسته نباشی دلاور، خدا قوت پهلوان" هادی عامل رو ...
پایان ناخوش باضربه فنی یزدانی در23 ثانیه مقابل ابراگیموف!/ وداع با پلنگ پیر+ویدئوها
آخرین روز مسابقات کشتی آزاد المپیک برای تیم ایران، بسیار تلخ آغاز و تلخ تر تمام شد تا در پی شکست میثم نصیری، رضا یزدانی، کشتی گیر پرامید و جویباری ما هم با دو شکست از رسیدن به برنز بازماند. وی در رقابت با گازیموف آذربایجان، دو بر یک توسط مافیای داوری بازانده شد تا همه محاسبات برای کسب یک طلا در روز پایانی المپیک در کاروان ایران غلط از آب دربیاید. یزدانی در شانس دوباره باران لهستانی را برد، ولی مقابل ابراگیموف ازبک غافلگیر و در همان ثانیه های ابتدایی روی پل رفت و ضربه شد تا بدون مدال المپیک از کشتی خداحافظی کند. ...
اصفهانیان : فغانی با شایستگی در فینال المپیک سوت زد/پیگیر موضوع برانکو هستیم
... توضیحات نمایش از یکشنبه, 21 آگوست 2016 11:01 نوشته شده توسط ali safari دسته: مصاحبه ها بازدید: 336 نظرات +16 #17 محمدی 2016-08-21 16:13 حتما چیزی هست که ایقد ترسیدی چون آدمی که خلافی انجام داده به کوچکترین حرف یا اشاره اطراف خودش شک میکنه که حتما طرف مقابلم از گندی که زدم باخبرشده. بعدش علی دایی که دست تونو رو کرد شما چکار کردین؟ فقط فرمالیته همه چیزو تو محرومیت ...
طنز؛ ویژه برنامه المپیک 2036
کاروان ورزش ما پاره بشه و تیم ما بتونه اولین مدالش رو در آخرین روز مسابقات به دست بیاره. در واقع امروز می تونه آخرین روز شروع ما یا شروع آخرین روز ما باشه. کاویانی: بچه ها تا این لحظه به غیر از رژه افتتاحیه در هیچ بخشی موفق ظاهر نشدند. خیابانی: بعله همونطور که گفتم مدال هامون می تونه کمتر یا بیشتر بشه، که تو این المپیک مدال ها داره کمتر میشه. کاویانی: خب تصاویر ...
خاطره عقیم تاریخ در خانه 3 تاریخ ساز
. گفتم: من با خانوم کار ندارم. من که تا حالا ملاقاتی خانوم نداشتم!... . دیدیم پروین آژدان قزیه. رفتم جلو گفتم: چیه؟ گفت: برو بچه ها دارن شروع می کنن. یه پیغوم میغومی برای بروبچه ها بده تا من برم باهاشون صحبت کنم و اینا. یه چیزی، نوشته ای بده. گفتیم: والا میخوای بری برو. بچه ها خودشون می دونن چیکار کنن! خلاصه، یه چیزی جور کردیم و گفتیم . آن روز 28 مرداد 32 بود. شعبون بی مخ هنوز در زندان شهربانی ...
ماجراهای علی غصه خور!
...... پیرمرد وقتی به خود آمد، با نهایت تعجب و با دهانی کاملا باز، از نوک پا تا فرق سرم را براندازکرد و با نگاهی مشکوک گفت:” هی یارو! تو چرا گریه می کنی؟!! “ درمیان هق هق گریه گفتم:” دلم به حالت می سوزد؛ غم این دندان مصنوعی، کمرآدم را خُرد می کند، شوخی که نیست!!” – یعنی چه؟! دندان نازنین مرا برده اند؛ به تو چه مربوط است؟! – خوب من دلم برای تو و آن دندان نازنینت ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (297)
... 4. به وقت ریودوژانیرو میخوابیم و به وقت نونوایی کریم شاطر پا میشیم. زندگیه؟؟ خلاصه والیبال ایران - ایتالیا 5. یه خواننده اوردن ساعت دو شب اجرا زنده قهرمان ایرانی کلا داره اشتباه میخونه، یه آب به دست و صورتش میزدین میفرستادین جلو دوربین خب. 6. حالا روسا بانداژ رو باز میکنن میبینن کشتیگیر اشتباهی فرستادن رو تشک. 7. تو جویبار زن باردار که میره پیش ...
پرنده اسیر...!
...، ریختن خون جفتمون رو حلال می کنه؟! دست بردار سحر! محمود خان، محمود خان... تو واقعا باورت شده که این مردک 50 ساله میتونه شوهر قابلی واسه تو باشه. اون اگه زن نگه دار بود که زن اولش دق نمی کرد. زن دومش هم که آبجی بدبخت من باشه، میبینی چطور از دستش خون به جیگره. وقتی آبجیم پا توی خونه ش گذاشت، محمود خان هنوز این خانی که میبینی نشده بود. آبجیم دو تا بچه ی ننه مرده ش رو آب و دون داد و خودش ...
بیگی و بیگی ها؛ ریگی در کفش منافع ملی/ تابعیت کاسبان ورزشی لغو می شود؟
بال ها زدم به روی بحر بی کناره ات که در خروش آمدی به جنب و جوش آمدی به اوج رفت موج های تو که یاد باد اوج های تو کنون اگر که خنجری میان کتف خسته ام اگر که ایستاده ام و یا ز پا فتاده ام برای تو، به راه تو شکسته ام سپاه عشق در پی است شرار و شور کار ساز با وی است دریچه های قلب باز کن سرود شب شکاف آن ز چار سوی این جهان کنون به گوش می رسد من ...
آهنگی از فاطمه؛ همه دردامو می دونه
متن اهنگ فاطمه با نام همه دردامو میدونه یه نفر هست که میدونم میشنوه درد دلامو.. میگیره دستمو آروم همیشه داره هوامو.. یه نفر هست که امیدم رو نمیذاره بمیره.. شب و روزش... روی این سینه اسیره.. وقتی دلدادی می فهمی عاشقی دردی قشنگه.. دور خونه عزیزت وقتی می گردی قشنگه.. نمیذاره پا بزاره روی چشمای تو بارون.. ...