سفرآخر آقامرتضی چطورشکل گرفت/نادیده گرفتن آموزه های سینمایی آوینی - هفت راه
سفرآخر آقامرتضی چطورشکل گرفت/نادیده گرفتن آموزه های سینمایی آوینی
سایر منابع:
سایر خبرها
ویژگی فیلمبردار شهید روایت فتح در کلام سیدمرتضی آوینی
مریم نام داشت. جنگ که شروع شد مانند هم سن و سالانش به جبهه رفت. از آنجا که شمّه هنری داشت، در واحد تبلیغات لشکر 27 محمد رسول الله(ص) مشغول شد و سال 1365 به جمع گروه روایت فتح پیوست. پس از پایان یافتن جنگ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد و همزمان فعالیت های خود را در حوزه هنری، روایت فتح و گروه تلویزیونی جهاد سازندگی دنبال کرد. او همچنین مدتی در صدا و سیمای مرکز ...
آدم ربایی چهار مامور قلابی برای سرقت دلار و یورو
. این شاکی ادامه داد: در تهران خیاط هستم. چون جایی برای زندگی نداشتم شب ها در پانسیون می خوابیدم. در تمام این مدت قصد داشتم به ترکیه و سپس اروپا بروم. برای همین شروع به جمع کردن دلار و یورو کردم. در آن پانسیون هم گفته بودم که چه تصمیمی دارم. حتی چند نفر از من پرسیدند چطور می خواهی بروی و من چیزهایی را که یاد گرفته بودم، به آنها گفتم. مدتی قبل با پانسیونی که در آن زندگی می کردم ...
اینجا دورافتاده ترین نقطه دنیاست
کار آسانی نیست و به نوع مناسب کشتی برای حرکت در امواج بیش از 7 متر نیاز دارد. یک تجربه دشوار برای حفظ تعادل است که حالت تهوع زیادی به همراه دارد. وقتی داشتیم عازم این سفر می شدیم، بیشترین سوالی که مردم از ما می پرسیدند این بود که چگونه می خواهید با دریا کنار بیایید؟ من جوابی برای آن ها نداشتم چون هیچ تجربه ای از آن نداشتم. پاسخی که امروز به آن رسیده ام اینست که وحشتناک است! آن ها با ...
خبرورزشی گردی| برانکو: بروند و شکایت کنند/ از جیب خودم به پرسپولیسی ها پاداش دادم/ حرفه ای هستم اما ...
برانکو تابستان سال 98 از پرسپولیس جدا شد تا هدایت تیم ملی عمان را بر عهده بگیرد. او 30 اردیبهشت سال 99 مصاحبه مفصلی با خبرورزشی انجام داد و حرف های جذابی زد که با هم خلاصه آن ها را مرور می کنیم:
کابوس های شبانه راز قتل زن میانسال را لو داد!
تصمیم گرفتم که آن کار را تغییر دهم. به همین خاطر پیشنهاد کافی شاپ را دادم. او هم استقبال کرد و 70 میلیون تومان برای سرمایه گذاری به من داد. خودم هم مبلغی پول داشتم و کار را شروع کردم. اما خیلی زود تصمیمش عوض شد و گفت پول هایش را می خواهد. او معتقد بود که سرمایه گذاری در بازار دیجیتال و طلا، درآمدش بسیار بیشتر از کافی شاپ است. اما من که همه پول را صرف راه اندازی کافی شاپ کرده بودم نمی توانستم پولش ...
چرا هیچ سینمایی حاضر به اکران نخستین فیلم بلند بیضایی نمی شد؟
. در فیلم کوتاه عمو سبیلو مقداری کار با بچه ها بود و دنیای ساده و معصوم آن ها توجهم را به خود کشید. اندکی بعد با باربد طاهری آشنا شدم که قصه ای درباره ی بچه ها داشت و می خواست آن را فیلم کند. باز چندی بعد احمدرضا احمدی داستانی برایم تعریف کرد که مرا به یاد نمایش نامه ای که ده سال پیش به نام رگبار نوشته بودم انداخت. این نمایش نامه که هرگز به روی صحنه نیامد و چاپ هم نشد، قصه ی یک خانم معلم بود. یادآوری ...
ژان کلر تودیبو: قرار بود جانشین پیکه شوم اما هرگز فرصتی جدی به من داده نشد
در نهایت در فرانسه ماندنی شد. تودیبو در بارسلونا فقط 5 بار فرصت حضور در میدان را پیدا کرد و شانسی برای اثبات خود نداشت. تودیبو در مورد دوران حضور در بارسلونا گفت: وقتی با بارسلونا قرارداد امضا کردم، آن زیباترین روز زندگی ام بود. به من گفته شد که قرار است جانشین پیکه باشم اما هرگز فرصتی جدی به من داده نشد. فقط پنج بازی انجام دادم و عملکرد خوبی داشتم اما چیزی به من نگفتند. در بارسلونا به ...
در ازبکستان هم همه طرفدار استقلال و پرسپولیس اند
قرارداد را فسخ کنم و جدا شوم. از ایران 2-3 پیشنهاد داشتم و از دو کشور دیگر هم به من پیشنهاد دادند. الان تمام تمرکز من روی بازی هاست تا به نیم فصل برسیم و آن زمان تصمیم بگیرم. *از کدام کشورها پیشنهاد داری؟ خیلی دوست دارم به ایران برگردم اما آخرین بار که در ایران بودم، در تیم تراکتور بودم و اتفاقاتی را تجربه کردم که از لحاظ فوتبالی برای من غیرقابل باور بود و واقعا دلسرد شده بودم. با ...
پل شریدر: هر بار آماده مردن می شوم، یک ایده جدید از راه می رسد!
طریق مجموعه ای از خاطرات و سکانس های اپیزودیک تصویر کند. آره موزاییک است. مثل اینکه یک گلدان را برداری و آن را رها کنی و سپس در حین طرح داستان شروع کنی به برداشتن آن قطعات شکسته. من این را از فیلم نمایش 1970 گرفتم. من آن فیلم را دوست داشتم و همیشه این ساختار را در ذهن داشتم؛ اینکه فقط چیزهایی را دوباره جمع کنی. 2 خط اصلی در اوه، کانادا وجود دارد. یکی آخرین روز زندگی این شخصیت و دیگری ...
افتخار من کارهایی است که بازی نکردم
برنامه عنوان کرد: سال 50 وقتی وارد دانشگاه هنرهای زیبا شدم، جوانی خوش چهره داشت فارغ التحصیل می شد؛ از آن لحظه ایرج راد را شناختم و پیوند دوستی ما شکل گرفت. او بازیگر بزرگ و کارگردان شایسته ای است که این بخت را داشتم و در چند سفر در خدمت او بودم . وی با بیان خاطره هایی، گفت: یک شب پاریس بودیم و ایرج درباره شکوفایی درونی حرف هایی از زندگی زد که هیچ وقت نشنیده بودم و چهره عاطفی تری از او ...
مرور سرگذشت مددجویان یاور شهر 10| شهرداری در یاورشهرها چه تعداد ظرفیت ایجاد کرده است؟
می تپد و مدام خودش را برای رقم زدن چنین سرنوشت شومی، سرزنش می کند. مینا 26 سال دارد و از 17 سالگی پای بساط مواد نشسته است. به گفته خودش: با خانواده ام درگیر شدم و فرار کردم و در جمع دوستان شروع به مصرف مواد مخدر کردم. اون قدر تحت تاثیر مواد قرار گرفته بودم که ادامه تحصیل ندادم. برای تامین پول مواد، مشغول کار شدم و خانه کوچکی اجاره کردم. از اعتیاد خسته شده ام و دلم می خواهد به زندگی ...
نشست نقد و بررسی فیلم "7600" برگزار شد
چون همواره در ذهن مخاطب پیش فرض دارند. نیلوفر مسیبی بازیگر فیلم درباره همکاری خود اظهار کرد: کاراکتر ما ازنظر من چالش برانگیز بود چون نقش مادر بود و من این تجربه را نداشتم و چنین نقشی را بازی نکرده بودم. فکر نمی کردم در این قالب بتوانم ایفای نقش کنم، اما با بچه ها ارتباط خوبی داشتم و خیلی راحت توانستم با بازیگران کودک این فیلم ارتباط بگیرم و بتوانیم در کنار هم نقش بازی کنیم. ...
سینما باید فراتر از معما باشد
، چون همیشه می خواستم کار متفاوتی بکنم. پدرم مذهبی بود و هر کاری انجام می دادم مخالفت می کرد، در نتیجه رفتم تابلونویسی کردم و درآمد زیادی داشتم. بعد همه درآمدم را بخشیدم و با قسمتی از آن یک دوربین 8 میلی متری خریدم. داور بخش فیلم های سینمایی جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی ادامه داد: اولین فیلمی که ساختم “جغد” نام داشت و در دنیای خودم فکر می کردم بهترین فیلم ایران است. بعد به کلوپ سینمای ...
خاطره ای بهاری
ها با علاقه زایدالوصفی به من نگاه می کردند و حرف هایم را گوش می دادند در جایی نیز لباس ها را تغییر دادم و خود را گدای کور و آزمند شهر قرار دادم که از همه سؤال می کرد در این شهر و این دیار چه خبر است؟ بچه ها با علاقه گوش می کردند. زمانی را برای استراحت خودم و تنفس بچه ها قرار دادم. به تعداد بچه ها بستنی تهیه کرده بودم یکی از بچه ها همراهی ام کرد و بستنی ها توزیع شد... ...
نخستین واکنشم به جواب مثبت سرطان بهت و گریه بود + فیلم
: جمع کنید برویم تهران. گفتیم: تهران؟! تهران چه خبر است؟ [خنده] می خواهیم چه کار تهران را؟ اسباب کشی کردیم و آمدیم تهران و سال اول دبیرستانم در تهران شروع شد. دقیقاً در سالی بود که یک سری از مدارس نظام جدید بودند و یک سری از مدارس نظام قدیم. و من چون شاگرد زرنگی بودم و می خواستم به روز باشم، گفتم من نظام جدید می خواهم. ولی مدرسه ای که در فلاحی بود (دبیرستان حقیقت) نظام قدیم بود. خودشان مرا ثبت نام ...
راهی این سفر شدم تا تا فریاد بزنم، ایران مرکز افتخارات جهانیان است
قرار بود گوینده و تدوینگر، مجری و خبرنگار صدای دختران ایران قوی پا باشیم. ما روایتگر این داستان پر ماجرا هستیم؛ داستانی که هر اردو شروع دوباره آن است شروع دوباره پی بردن به درجه والا مقام ایران؛ ایرانی که جوانان او از تهران تا کرمان فدای خاک او می شوند و اکنون کرمان؛ حضور در این اردو یادواره بسیاری از فعالیت هایی شد که من دانش آموز بویی از آن نبرده بودم؛ نمی دانستم گرمای معدن ...
وقتی داور دست صالح خالقی را بالا برد؛ کشتی گیر آذربایجان گریست
ملی را برده بود. به همین خاطر تا قبل از توسل به امام رضا استرس زیادی داشتم. اما بعد از آن با آرامشی که پیدا کردم، موفق شدم آن کشتی را با نتیجه 4 بر 3 پیروز شوم. خاطرم هست که حبیب یوسف بعد از مسابقه چقدر گریه می کرد. من برای آن مسابقه تمرینات سخت و پرفشاری انجام داده بودم. آن کشتی، آن رقابت برای من خیلی حیاتی بود چون جدای از اینکه اگر می بردم برنده ی فینال رقابت ها می شدم و مدال می ...
زری خوشکام : سی سال ممنوع الکارم کردند/ علی حاتمی را دق دادند
خواستیم کانون گرم خانواده تشکیل دهیم. به خصوص که من سه ماه بعد از ازدواجم هم باردار شدم و دیگر نتوانستم تا مدتی کار کنم. همان زمان که ازدواج کردیم، 15 قرارداد 200 هزار تومانی داشتم که آن زمان قراردادهای واقعا گرانی محسوب می شد. با 200 تومان می شد یک آپارتمان 200، 300متری در منطقه های خوب تهران خرید. ولی با وجود این، همه را پس دادم و پیش قسط هایی که گرفته بودم را حتی برگرداندم و دیگر کار ...
در نمایشگاه کتاب با نی بی صدا حضور دارم
مفقوده بدست آمد. البته برای نوشتن آن، از کتاب بابانظرهم برای دستیابی به اطلاعاتی درباره عملیات خیبر استفاده کردم. سلحشور افزود گفت: کتاب دیگری نیز نوشته ام که باز هم انتشارات روایت فتح قرار است چاپ شود و ان شاءالله سال جاری منتشر می شود، کتابی درباره جانبازی شیمیایی وکتاب همسر روایتی نوشته شده است. نمایشگاه کتاب 1403 تهران با شعار بخوانیم و بسازیم از 19 تا 29 اردیبهشت) 1403 (در محل مصلای امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می شود. اطلاعات کامل نمایشگاه کتاب 1403 تهران را اینجا بخوانید. ...
توهین نکونام به پرسپولیسی ها | سرمربی استقلال آبروی تیم اوسمار را برد
ات را همان ابتدای کار پرداخت می کنیم ولی من چون استقلالی بودم، این پیشنهاد را نپذیرفتم. از حوزه خلیج فارس هم پیشنهاد داشتم که به لحاظ مالی خیلی بهتر از استقلال بود اما آن ها را هم رد کردم چون دوست داشتم در استقلال بازی کنم. می خواهم به مدیران محترم پرسپولیس بگویم من دنبال پول نبودم چون اگر چنین فکری داشتم به پیشنهاد خود شما پاسخ مثبت می دادم. همین الان که با خبرورزشی صحبت می کنم هنوز ...
ساکت الهامی: جای مربیان پرسپولیس و استقلال خوزستان بودم، چه انتظاری از نساجی داشتم؟
ساکت الهامی گفتگو جدیدی انجام داده است. ساکت الهامی در خصوص شرایط تیم فوتبال نساجی مازندران و اینکه تیمش در هفته های اخیر نتایج خوبی کسب کرده است اظهار کرد: قبل از اینکه به نساجی بیایم چند روزی را فکر کردم. بیشتر نفراتی که الان در نساجی هستند یا به تیم اضافه شده اند قبلا با من کار کرده بودند. این نفرات کسانی هستند که فوتبال آن ها به فلسفه فوتبالی من می خورد. وی افزود ...
مدال نقره جهانی قهرمان ایرانی پس گرفته شد
حامد امیری اظهار کرد: با وجود این که با حمایت کمیته ملی پارالمپیک و فدراسیون جانبازان و توانیابان یک روز زودتر عازم مسابقات جهانی شده بودم و شرایط عالی برای شرکت در این مسابقات داشتم اما متاسفانه به دلیل خطای دواران مدال جهانی خود را از دست دادم. وی گفت: در این مسابقات 5 پرتاب [...]
افشاگری نکونام درباره پیشنهاد پرسپولیس؛ 500میلیون بیشتر از استقلال می دادند/ حاضر بودند 60 درصد قرارداد ...
چند روز پس از قهرمانی استقلال در لیگ دوازدهم، جواد نکونام طی مصاحبه ای اختصاصی دست به افشاگری زد. او حرف هایی را با خبرورزشی در میان گذاشت که بازتاب رسانه ای فراوانی در آن مقطع پیدا کرد. با هم چکیده حرف های بازیکن آن زمان استقلال و سرمربی کنونی آبی پوشان را می خوانیم:
خواستگاری متفاوت علی حاتمی از زری خوشکام/ چانه زنی ناصر ملک مطیعی سر مهریه
علاقه مندی موجب برهم خوردن برنامه تولید فیلم شود. بعد از توصیه فردین، من هم دقت کردم و فهمیدم حدس های ایشان درست بوده و این علاقه شروع شده است (با خنده). خلاصه اینکه آن روز اوج عصبانیت آقای فردین بود و گفتند اصلا بساط فیلم را جمع کنید. همه ما ناراحت از اینکه کار انجام نمی شود، چاره ای نداشتیم جز اطاعت از ایشان. همه وسایل و گروه را جمع کردیم و طبق دستورشان همان روز به سمت تهران ...
درس های مردانگی در کلاس خانم مدیر
...: اولین بار همان زمانِ استخدامم با حمیدیه آشنا شدم. 6سالی حق التدریسی بودم ولی بعدا و پس از چند سال رسمی و در همان حمیدیه ماندگار شدم. آرزو داشتم در مناطق محروم کار کنم مریم پورزنگنه قبل از قبولی اش در آزمون آموزش وپرورش هیچ سابقه کاری در کارنامه اش نداشته است. روز اولی که کارم را شروع کردم خیلی استرس داشتم. مسیر طولانی بود، با محیط آشنایی نداشتم، چون قبل از آن اصلا به ...
روایت سفر در نمایشگاه کتاب
دیدگاه من نسبت به سفر بود که باعث شد من دوچرخه را به عنوان وسیله سفر انتخاب کنم. سفر با دوچرخه بیشتر آن مشخصات سفر را برای من مهیا می کرد. سابقه علاقه من به سفر با دوچرخه به دوران کودکی برمی گردد. من متولد یکی از محلات قدیمی تبریز هستم. بیشتر کودکیم را در خلوت با کتاب هایم گذارندم و با کتاب به رؤیاهایم بال وپر می دادم. خود را به جای مارکوپولو می گذاشتم. با سندباد هم سفر می شدم و هشتادروزه ...
حکایت همچنان باقیست
که حاکم اصفهان نوشته بود نشان دادم. چون عریضه به عرض امیر رسید مرا به حضور خویش خواست. لرزان به آن محضر باشکوه درآمدم. فرمود: از کجایی و چه کاره ای؟ عرض کردم از اهالی اصفهان و استادِ دوات گَرَم. فرمود رفتند و از صندوق خانه چیزی نادیده آوردند و پیش من گشودند. بعداً دانستیم نام آن چیز سماور است و بیشتر در پختن چای به کار می آید. چون سماور گشوده شد و من آن را درست دیدم، امیر فرمود: می ...