رونالدو: کاپلو مربی باهوشی نیست - فیفا دی
سایر منابع:
سایر خبرها
رفسنجانی در برخورد با رژیم پهلوی نرم تر از بقیه بود!
...، من و آقای هاشمی محکوم شدیم. من به چهار سال محکوم شدم و او هم محکوم شد، ولی برخوردها تفاوت داشت. در آن زمان در کمیته مشترک ضدخرابکاری شخصی به نام "عضدی" بود که معاون کمیته مشترک و آدم شقی ای بود. آقای هاشمی وقتی با او برخورد می کرد آرام بود و گاهی شوخی می کرد، اما من حاضر نبودم با اینها لبخند داشته باشم. لذا عضدی در جلسه ای که بعد از دو، سه ماه تشکیل شد و ما از سلول های انفرادی بیرون ...
زن و مرد بازیگر ایرانی که 40 سال است زیر یک سقف زندگی می کنند
دست آورد. مثلا خودم در دوران بچگی و نوجوانی خیلی زود عصبانی می شدم و واکنش نشان می دادم، اما به مرور تلاش کردم رفتار و احساسم را مهار کنم و نگذارم به هر سمتی که دوست دارد مرا ببرد. ما باید انتخاب های درستی داشته باشیم تا بتوانیم در مسیر درست هم حرکت کنیم. حرفی دارید که دوست داشته باشید در اینجا به همسرتان بگویید؟ در همه این سال ها هر حرف عاشقانه ای را که بلد بودم و می دانستم خوشایند ...
خاطرات متفاوت آیت الله علم الهدی
وگو نشسته ایم که نتیجه آن درپی می آید. *با تشکر از جنابعالی که دراین روزهای پر مشغله به ما وقت دادید و پذیرای این گفت و شنود شدید،درآغاز بفرمائید از چه مقطعی و چگونه با مرحوم آیت الله مهدوی کنی(قده) آشنا شدید؟ اولین بار در سال 54 در یک مجلس افطاری ایشان را زیارت کردم. در آن زمان ما در مشهد طلبه بودیم و در مناسبت های خاص مذهبی، به تهران می آمدیم و در محله درّوس منبر می رفتیم ...
رازهای زنانه بازرس بخش زنان در دادسرای جنایی
کلاس دوم راهنمایی درس خوانده. می گوید 13 ساله بود که به یک نظامی شوهرش دادند. روزهای نوجوانی اش را به بزرگ کردن بچه هایش گذراند. پسر بزرگش که 15 ساله شد شوهرش در هنگام انجام وظیفه فوت کرد. او ماند و 4 تا بچه قد و نیم قد. دوتا دختر 7 ساله و 4 ماهه و دو پسر 15 و 11 ساله. روزها در خانه بافتنی می بافت تا زندگی خود و بچه هایش را تامین کند. اما یک سال از فوت شوهرش نگذشته بود که پسر بزرگش سرطان خون گرفت. 30 ...
ارزیابی آیت الله مهدوی کنی از طرح شورای رهبری
مانند آیت الله مهدوی کنی تا 80 سالگی می آمدند می نشستند در دانشگاه و با همین جوان هایی که سال اول آمده بودند حرف های آنها را گوش می کرد. کار با جوانان را یک اصل می دانست و تربیت جوانان را برای آینده یک اصل می دانستند، و خدا را شکر در این راه موفق بودند. ** آیت لله مهدوی، رهبری آیت الله خامنه ای را همان رهبری امام می دانست تسنیم: به باور بسیاری از افراد، آیت الله مهدوی کنی ...
آیت الله مهدوی کنی آثار شکنجه های زندان را تا پایان حیات با خود داشت
.... بنده در دوران جوانی، به رغم اینکه با بسیاری از علما و چهره های شاخص دینی و سیاسی ارتباط داشتم، اما دو چهره بیش از دیگران مرا جذب کردند. یکی مرحوم آقای فلسفی بود که با ایشان نسبت فامیلی هم داشتیم. داخل پرانتز باید عرض کنم متأسفانه جایگاه و شأن آقای فلسفی به درستی برای عموم مردم، به ویژه جوانانی که منابر ایشان، دانش و بینش عمیق ایشان را از نزدیک درک نکرده اند، هنوز روشن نشده است. ایشان مقام معنوی ...
تبرئه از اتهام قتل جوان ماساژور
اولیای دم یک بار دیگر درخواست مجازات برای متهم را مطرح کردند. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام را رد کرد و گفت: من با مقتول در مترو آشنا شدم، او سر صحبت را با من باز کرد و از شغلم پرسید، من هم توضیح دادم از عراق جنس می آورم و می فروشم. از من شماره تماس خواست و گفت چون ماساژور است و به خانه افراد ثروتمند رفت وآمد دارد، می تواند برایم مشتری جور کند. من هم ادوکلن های گران قیمت می آوردم و گفتم اگر چیز ...
نگاهی به زندگی شهید ناصری/ مجاهدی بدون مرز
گفتگو نشستیم. از برادر شهید خواستم تا برایمان از کودکی محمدناصر بگوید و او گفت: دریکی از شب های بهاری سال 1340 در روستای گازار شهرستان بیرجند، در میان بارش سیل آسای باران متولد شد. او دوران کودکی خود را در روستای گازار سیستانک سپری کرد .محمدناصر برای گذراندن دوران ابتدایی خود به روستایی در 24 کیلومتری سیستانک به نام اسقدن رفت. از همان ابتدا علاقه بسیاری به درس خواندن داشت و با سخت کوشی ...
یک شبه پولدار شوید!
تنها گوشه ای نشسته اند به آدم هایی می مانند که در حال حلاجی کردن صحبت های تمام شده چند دقیقه قبل هستند.یک جنگ تمام عیار درون خود راه انداخته اند.کلافگی از سر ورویشان می بارد بالاخره به محل قرار رسیدم. زیر درخت گردوی کهن سالی نشسته بود.حدودا 26 سال داشت.ظاهرش آراسته بود و هرچند ثانیه یک بار لبخند می زد. مردی مودب که تا من ننشینم، نمی نشیند.خود را کاوه معرفی می کند. پای صحبت های بالاسری ...
اسیدی که لوله را باز نکرد اما دختر جوان را سوزاند
بین ما بالا گرفت و من به حیاط ساختمان رفتم تا هومن در نبود من آرام شود؛ همان زمانیکه داخل حیاط رفتم، هومن با بطری به سمت من آمد و چندین بار محتویات داخل بطری را روی من ریخت؛ بعد از لحظاتی فهمیدم که داخل بطری اسید بوده است. پس از این اقدام وی داد و بیداد کردم و از همسایه ها خواستم که پلیس را خبر کنند اما هومن حتی اجازه نمی داد که از خانه خارج شوم؛ پس از این موضوع، هومن با ماشین خودش مرا به کلینیکی ...
مادر شهید راوک: تحمل شنیدن روضه حضرت علی اکبر را ندارم/ نحوه شهادت فرزندم را در خواب دیدم
دو سوی اتاق قرار دارد و پدر شهید با محاسنی سفید و مظلومیتی که آن را می توان در نگاه همه والدین شهدا دید، رو به روی تصویری از پسرش ساکت نشسته است. بانو " فاطمه شکرگذار" چنان گرم و مهربان با ما برخورد می کند که یادمان می رود بار اولی است که ملاقاتش می کنیم؛ او می گوید: ما ایرانی هستیم، اما تا سال 1350 در کربلا زندگی می کردیم. دوران "حسن بک" که مهاجران ایرانی را از عراق اخراج می کردند، من و ...
امام حسین (ع) الگوی آرمانی شهروند مسلمان | داود فیرحی
...، شاهد دولتی در سال اول هجرت در مدینه هستیم که به دست پیامبری معصوم و آخرین رسول خدا (ص) بنا شده است. این بهترین دولتی است که تاسیس شده است. اما این دولت به تدریج با تجربه شش خلیفه وارد فضایی شد که حاکمش یزید بن معاویه است. یعنی دولت اسلامی طی 60 سال از حاکمی معصوم چون پیامبر اسلام (ص) تا خلیفگان بزرگ و اندیشمندی چون ابی بکر، عمر و علی ابن ابیطالب (ع) و امام حسن (ع) و سپس سیاستمدار برجسته و زیرکی ...
مرد اسیدپاش: او در بدنم دستگاه شنود نصب کرده بود!
...، کار می کردم اما مدتی پیش به دلیل اعتیاد، مرا از آنجا بیرون کردند. تقی به من داروی بیهوشی زده و باعث شد بی هوش شوم. او آن موقع و در سه سال گذشته نیز این کار را چند بار تکرار کرد. او زمانی که من بی هوش می شدم، با تزریق یک ماده روغنی به زیرپوست و بدنم و حتی کار گذاشتن قطعات رایانه ای در بدنم و گوش هایم، هر حرفی را که من می زدم، شنود می کرد. متهم ادامه داد: او با کار گذاشتن این شنودها ...
کمیل قاسمی : می خواستم بعد از طلای المپیک خداحافظی کنم، آمریکایی ها هالیوودی کار می کنند
پیگیری نمی کردم و بیشتر به عنوان یک تفریح و بازی به آن نگاه می کردم. بعد از بازگشت به جویبار تمریناتم جدی تر شد و کم کم در مسابقات کشوری هم روی تشک رفتم. تا رده جوانان خیلی کشتی گیر مطرحی نبودم هرچند که 2 مدال آسیایی و 2 مدال جهانی در کارنامه داشتم، اما خیلی مطرح نشدم. سال اول که در مسابقات آسیایی جوانان قهرمان شدم، اما در مسابقات جهانی و به آلن زاسایف که اکنون برای اوکراین کشتی می گیرد و آن ...
بازیگر قدیمی: خوش شانس بوده ام !+عکس
می دیدم که به آنجا می آمدند. پدرم به واسطه صحبت کردن با آنها زبان انگلیسی اش خوب شده بود و می توانست کمی صحبت کند. چطور شد به تهران آمدید؟ در دوره دبیرستان تئاتر هایی را در مدرسه اجرا می کردیم و بعد از دیپلم به سربازی رفتم و سپس کنکور دادم و وارد دانشگاه هنرهای دراماتیک شده و وارد عرصه هنر و بازیگری شدم. دوران جنگ در جنوب نبودید؟ نه! خیلی سال قبل از جنگ ...
اقدام وقیحانه سمیرا با جسد دوست پسرش
...> وی افزود: هنوز دقایقی از ورود شهرام به خانه مان نگذشته بود که حالش بد شد و روی زمین افتاد. ترسیده بودم و خیلی زود در تماس تلفنی از دایی ام کمک خواستم که وی به سرعت به خانه ام آمد و شهرام را که بیهوش روی زمین افتاده بود سوار بر خودرویش کرد تا به بیمارستان برسانیم. سمیرا ادامه داد: در مسیر بیمارستان بودیم که متوجه شدم شهرام دیگر نفس نمی کشد به همین خاطر از ترس او را به بیابان های اطراف ...
تبرئه متهم از تعرض و قتل پسر تنها در خانه اش
ظهر روز حادثه به من زنگ زد و با صدای خیلی ناراحتی گفت یکی از دوستانش در خانه است و پرسید کجایم. گفتم سر کارم اما چون سرم خیلی شلوغ بود، سریع حرفم را تمام کردم. دو ساعت بعد، به نزدیکی های خانه که رسیدم دیدم برق ها خاموش است و در ورودی باز مانده. می خواستم وارد خانه شوم که دیدم کفش های حسین به اطراف افتاده. از نور ضعیفی که هال را روشن کرده بود، متوجه بدن برهنه برادرم که روی زمین افتاده و کف از دهانش ...
اسیدی که لوله را باز نکرد اما دختر را سوزاند
بالا گرفت و من به حیاط ساختمان رفتم تا هومن در نبود من آرام شود؛ همان زمانیکه داخل حیاط رفتم، هومن با بطری به سمت من آمد و چندین بار محتویات داخل بطری را روی من ریخت؛ بعد از لحظاتی فهمیدم که داخل بطری اسید بوده است. پس از این اقدام وی داد و بیداد کردم و از همسایه ها خواستم که پلیس را خبر کنند اما هومن حتی اجازه نمی داد که از خانه خارج شوم؛ پس از این موضوع، هومن با ماشین خودش مرا به کلینیکی در ...
حجت الاسلام موسوی: حق الناس در لحظه آخر انسان را جهنمی می کند+گزارش تصویری
ادامه گفت: تا اینکه چند سال بعد اتفاقی یادم افتاد به درب خانه همسایه رفتم اما از آنجا نقل مکان کرده بود. شب خواب دیدم که قیامت شده و نامه های اعمال را بررسی می کنم و من جزو نجات یافتگان هستم اما دیدم یک آتشی نزد من می آید و همان همسایه در آتش بود و به من گفت: تو پول نان را به من ندادی من الان گرفتارم و باید حق مرا بدهی. هر چه به او گفتم به دنبالت آمدم و تو نبودی قبول نکرد. در همین گفت و گو دست او به ...
گفت وگوبا ادوارد آلبی
بدانم چطور است و دوم به خاطر این که این دو کتاب تصنیف کافه غمگین و مالکولم را تحسین می کردم و احساس می کردم آن ها به صحنه تئاتر تعلق دارند. می خواستم آن ها را روی صحنه ببینم. مسلما به توانایی خودم برای اقتباس نمایشی آن ها – شاید هم به غلط – بیشتر از دیگران اعتماد داشتم. وقتی مالکولم منتشر شد، یکی از نشریات محلی آن را “نمایشنامه سال آلبی” خواند. انگار نوشتن یک نمایشنامه در سال هدفی آگاهانه ...
دختر قربانی اسیدپاشی: قرار بود ازدواج کنیم!
...، نزدیک صبح بود که با صدای او بیدار شدم و دیدم ظرفی پلاستیکی در دست دارد و مایعی که داخل آن است را تکان می دهد.فکر کردم داخل ظرف چای ریخته و با این کار می خواهد آن را خنک کند. یعنی معلوم نبود که داخلش اسید است؟ اصلا، رنگش هم مثل چای بود. برای همین اصلاً نفهمیدم اسید است. شک نکردی؟ ما وسایل زیادی در خانه نداشتیم. با خودم گفتم شاید استکان های چای خوری کثیف است وآنها ...
فرهادی: فروشنده را با الهام از هیچکاک و کیارستمی ساختم/ فیلم ساختن شبیه زایمانی پر درد است
فروشنده هستند زندگی شان پس از حمله به رعنا در آپارتمانشان در تهران با بحران روبه رو می شود. این اتفاق همان هفته ای رخ می دهد که آن ها باید نمایش شان را برای اولین بار روی صحنه ببرند. عماد به دنبال این ماجرا با وسواس فزاینده انتقام در ذهنش روبه رو ست. در فیلم های قبلی فرهادی درباره الی محصول سال 2009، جدایی برنده اسکار سال 2011 و گذشته محصول سال 2013 نیز مانند فروشنده به اختلاقات داخلی و ...
وقتی پول ریسمان عشق را پاره کرد
سرراهم سبز شد، سبز چون برگ های کرک دار انجیرحیاط بزرگ خانه مان. در راه برگشت از دانشگاه بودم که با قطره های باران خیس شدم.داشتم به خود می لرزیدم اما با دیدن ناگهانی ابراهیم بارها لرزیدم در خود، در قلب و در ذهنم. نفهمیدم کی و چطور سلام دادم و شاخه گل سرخی را که برایم آورده بود در دست گرفتم. ای کاش زمان در همان لحظه می ایستاد و گل به دست در رؤیاهایم غرق می شدم. هرآن ممکن بود آشنایی من و او را در ...
علت فوت نصاب ماهواره، مصرف مواد مخدر اعلام شد
مواد مخدر داشته در کار نصب ماهواره بوده است. بررسی های تخصصی مأموران نشان داد عادل آخرین بار به خانه دختر مورد علاقه اش بنفشه رفته است. بدین ترتیب مأموران از بنفشه تحقیق کردند. وی گفت: مدتی قبل با عادل آشنا شدم. ارتباط دوستانه ما ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل از حادثه ماهواره ما دچار مشکل شد. از آنجایی که عادل در کار نصب ماهواره بود برای تعمیر از او کمک خواستم تا اینکه روز حادثه به ...
سرنوشت شوم قاتلان امام حسین(ع) - 2
به طرف رود فرات روان شد هرچند که عمروبن حجاج با چند صدسوار اطراف آنجا را محاصره کرده بودند. کوفیان می دانستند که اگر آن حضرت جرعه ای آب بنوشد این بار چندین برابر از آنها بکشد و بسیاری قلع و قمع کند. همین جا بود که زرعة بن ابان از قبیله بنی دارم دستور دارد که: میان حسین و آب فرات حایل شوید و مگذارید که او بر آب دست پیدا کند و خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بین حسین علیه ...
فکر می کردم عاشقم است اما به رویم اسید پاشید
و گفت دوست داری مایع داخل آن را روی تو بریزم. من واقعاً فکر کردم مایع داخل آن چایی است و شایان هم شوخی می کند که به او گفتم بریز، اما متوجه شدم او عصبانی است که با هم درگیر شدیم. وقتی به طرف من آمد احتمال دادم قصد دارد مرا کتک بزند که مانند همیشه به داخل حیاط رفتم و با داد و فریاد خواستم او را منصرف کنم، اما شایان به دنبال من آمد و مایع داخل بطری را به بدنم پاشید. بعد چه شد؟ ...
یک رسم عجیب و درد آور/ عروس را بردار و فرار کن!
قرقیز توسط والدین و بزرگ ترها انجام می گرفت. امروزه ربودن عروس به طرز وحشتناکی در قرقیزستان رواج یافته است. اگرچه بعضی از این ازدواج ها به ازدواج های موفقی منتهی شده و زوج های خوشبختی به وجود آمده اما عقیده بر این است که ازدواج هایی که از این رویداد ناشی می شود به طور چشمگیری باعث بروز رقم بالایی از سوء استفاده در خانه، طلاق و خودکشی می شود. نوریکو هایاشی یک عکاس حرفه ای است که ماه ها وقت صرف کرده ...
در امتداد تاریکی ... "ماجراهای خطرناک"!
کنم و بلایی به سرش بیاورم. سال ها به همین ترتیب سپری می شد و ما همچنان در بیچارگی و ذلت زندگی می کردیم. در یکی از شب ها من و دوستانم در محله زندگی مان نشسته بودیم پدرم را دیدم که از یک موتورسوار مواد خریداری کرد. از دوستانم مشخصات مرد موتورسوار را گرفتم و متوجه شدم که او خرده فروش موادمخدر است و بیشتر معتادان محله از او مواد می خرند. آن جا بود که تصمیم گرفتم موتورسیکلتش را سرقت کنم تا دلم کمی آرام ...
عاقبت سیاه و سفید وزرای ارشاد
استعفانامه خود در این باب می نویسد: مجموعه شرایط چنان بوده و هست که مرا در موقعیتی قرار می دهد که از ادامه خدمت در سمت فعلی عذرخواهی کنم و حضرتعالی مستحضرید که این موضع و نظر ماه ها پیش پیدا و ابرازشده است و به استناد نامه سابق الاشعار و مذاکرات بعدی، در آستانه انتخابات مجلس چهارم از جنابعالی خواستم تا به بهانه مجلس استعفای مرا بپذیرید. اما این تقاضا موردقبول جنابعالی واقع نشد و ضمن اظهار محبت و حمایت ...
قطع دست سارقی که در شب عروسی،جهیزیه زوج جوان را دزدید
فقره سرقت انجام دادم اما در هر دوی آنها خودم در ماشین نشستم و کشیک دادم و همدستم با تخریب در خانه، وارد آن شد. انکار متهم در حالی است که براساس کیفرخواست صادره، او مرتکب 9 فقره سرقت حدی شده است. همچنین به گفته قاضی اصغرزاده، او پیش از ارتکاب این سرقت ها، به جرم 5 فقره سرقت دیگر در دادسرا پرونده داشت اما پس از آزادی با قرار وثیقه بار دیگر مرتکب جرم شد. او و همدستش در هر سرقت 5 تا 15 میلیون تومان ...