گلایه ستاره سابق استقلال از علی دایی و کارلوس کی روش! - خبرورزشی
گلایه ستاره سابق استقلال از علی دایی و کارلوس کی روش!
سایر منابع:
سایر خبرها
خسرو حیدری بمب نقل و انتقالات را خنثی کرد
استقلال من 18 سالم بودم که به ابومسلم رفتم و سربازی ام را تمام کردم، من اشتباه انتخابی داشتم و بعد از اتمام سربازی آقای قلعه نویی من را می خواست اما اشتباه کردم و رفتم پیکان، در آن سال فرزاد مجیدی دفاع راست استقلال بود، اگر می آمدم احتمال حضور در جام جهانی 2006 هم بود. مشاورهای خوبی نداشتم و به پیکان رفتم و همان سال آن تیم سقوط کرد و به سختی رفتم پاس و 3 سال هم در این تیم بودم. 2 سال پاس ...
اختلاف کی روش با قلعه نویی و قهر با خسرو حیدری
تیم ملی با آقای قلعه نویکی روش به من و امید گفت که می خواهم در مورد مربیتون مصاحبه کنم. ستاره سابق استقلال و تیم ملی در گفتگوی اختصاصی با آنتن از اختلاف میان قلعه نویی و کی روش می گوید. قهر یک ماهه کی روش با خسرو حیدری بازی استقلال با اف سی سئول را من با مصدومیت بازی کردم. بعد از آن بازی کی روش یک ماه با من حرف نزد. ستاره سابق استقلال و تیم ملی در گفتگوی اختصاصی با آنتن از ماجرای قهر یک ماه کارلوس کی روش با او صحبت می کند. ...
کشف جسد دست و پابسته زن ثروتمند در کمد | خدمتکار خانه دستگیر شد
به گزارش همشهری آنلاین ، رسیدگی به این پرونده از آذر سال 1400 با شکایت زن جوانی به پلیس مبنی بر قتل مادرشوهرش آغاز شد. وقتی تیم جنایی به خانه زن 80 ساله در سعادت آباد تهران رفتند با جسد دست و پا بسته او در کمد رختخواب ها روبه رو شدند. عروس خانواده که موضوع را به پلیس گزارش داده بود در تشریح ماجرا به مأموران گفت: من و دخترم 2 روز آخر هفته به خانه مادرشوهرم می رفتیم. خودم کلید داشتم، این ...
زندگی نامه ساغر عزیزی/بازیگر
آن قرار داشت حیاطمان زیبایی و آرامش بی نظیری داشت ولی برای من که بچم بودم ترسناک بود چون سایه شاخه های درختان در نور مهتاب برای من تصاویر ترسناکی می ساخت بعد از قبولی در دانشگاه سوره به تهران آمدم که اولین چیزی که متوجه شدم این بود که زندگی در تهران سرعت بیشتری دارد انگار آدم ها در این شهر روی تردمیل در حال دویدن هستند که جا نمانند. یکی از خاطرات جالب من در 7 سالگی زمانی بود که مرا در ...
بازخوانی زندگی مهدی نصیری سردبیر جنجالی
اواخر دوره سطح رسیدم که معادل کارشناسی ارشد امروزی هاست؛ چون کفایه و مکاسب آخرین کتاب های دوره سطح حوزه است، از سوی روزنامه کیهان دعوت به کار شدم و به تهران رفتم. البته یک سال قبلش هم به عنوان نماینده فرهنگی مؤسسه کیهان در قم حضور داشتم. چطور شد که وارد مطبوعات شدید و شما را واجد این شرایط دانستند؟ آقای خاتمی بعد از اینکه مرحوم دکتر ابراهیم یزدی از نمایندگی آیت الله خمینی در ...
ناراحتی اوسمار ویرا از هواداران پرسپولیس؟
انجام بدهد. ما پارسال دو قهرمانی به دست آوردیم و من به تیم مان اعتماد داشتم و می توانستم چنین مسئولیتی را قبول کنم، اما نگرانی هواداران را درک می کردم. او در صحبت های متواضعانه ادامه داد: وقتی شخص بزرگی مثل آقا یحیی که یک مربی خوب و انسان خوب بودند در تیم حضور داشتند و بعد از ایشان هم دنبال مربی بزرگی مثل آقای برانکو بودند، قطعا هواداران مقایسه می کردند و اگر کسی را در حد آن ها نمی ...
(عکس) زهرا جواهری دختر دنیای شیرین در 46 سالگی
همان سال هم با نمایش عروسکی آغاز کردم . مدتی کوتاهی در کانون پرورش فکری کودکان فعالیت می کردم. سپس در سال 1376 با سریال دنیای شیرین وارد عرصه بازیگری شدم و حرفه ای تر به این رشته نگاه کردم. من دو سال درگیر کارهای دانشجویی بودم البته یک فیلم سینمایی هم بازی کردم به نام حریف دل اما نقش کوتاهی داشتم. من نمایش عروسکی انجام می دادم، حتی یک نمایشنامه از چخوف کارگردانی کردم به نام بازیگر تراژدی، علی رغم ...
روایت خواندنی از بانوی گرگانی که حافظ قرآن شد
همسرم بازگو کردم و تصمیم گرفتیم اگر خدا یک پسری دیگر به ما ارزانی داشت نامش را محمد پیام بگذاریم. زائری با بیان اینکه در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم، افزود: از کودکی علاقه شدیدی به قرآن داشتم و در یک بستر کاملاً قرآنی و معنوی پرورش یافتم و خیلی دوست داشتم روزی حافظ قرآن کریم شوم ابتدا از سوره های کوچک شروع کردم دیدم که استعداد حفظ کردن دارم این مسیر نورانی را ادامه دادم. وی ...
اکبریان: نمی دانستم جرمم حبس ابد است/ زمانی خوش تیپ ترین فوتبالیست ایران بودم
کار های مهم تری دارم. می خواهم گذشته ام را جبران کنم، کار های عقب افتاده زیادی دارم، اما چند سال دیگر این کتاب نوشته خواهد شد و از سیر تا پیاز زندگی ام را می نویسم. در اوج دوران فوتبال قرار داشتم که با یک آسیب دیدگی تلخ روبرو شدم، آن روز ها مثل الان علم پزشکی در فوتبال تا این حد پیشرفت نکرده بود، آن موقع اگر بازیکن رباط پاره می کرد یا فوتبالش تمام می شد و یا زمان زیادی طول می کشید تا ...
حمیداوی: شاید خسرو خیلی چیزها را نگفت!
اخلاق ترین فوتبالیست های سابق صحبت های درستی را مطرح کرد که تماما حقیقت دارد و این بهانه ای شد تا من هم بعد از حدود هشت ماه از اتفاقات عجیب تیم خوشه طلایی پرده بردارم. یعنی در زمان حضور شما هم چند بازیکن مدعی بودند با روش آنها باید تیم بازی کند؟ ای کاش اینگونه بود! شاید خسرو رویش نشد که همه جزئیات را بیان کند. مالک محترم خوشه طلایی لیستی به من داد و اجبار کرد باید این بازیکنان در تیم ...
حرف های زهره حمیدی پس از بهبودی بیماری سرطان
شوکه بودم اما به خودم گفتم باید مبارزه کنم وی ادامه داد: یکی دو روز شوکه بودم اما به خودم گفتم باید مبارزه کنم و بلافاصله به فکر درمان افتادم و در عرض چند روز شیمی درمانی را شروع کردم. حمیدی درباره درد خود پیش از اینکه بداند چه بیماری ای دارد، توضیح داد: من سه ماه درد داشتم و زیر قفسه سینه و پشت کمرم به شدت درد می کرد اما هیچ دکتری نمی فهمید چه مشکلی دارم هر دکتری می رفتم داروهایی برای ...
ناگفته های خسرو حیدری از دربی جام حذفی
دفتر یکی از مسئولین شدم و گفت چقدر به موقع آمدی داریم بازی تیم محبوبمان را نگاه می کنیم! او در ادامه گفت: اگر پرسپولیسی هم هستید نباید نشان دهید. من بازیکن تیم ملی هستم و نباید با من کری بخوانید. همیشه بازیکنان اصلی و ستاره های خارجی می روند اما وقتی علیرضا بیرانوند که داشت از پرسپولیس می رفت مسئولانی که دوست دارند پرسپولیس را او را تحت فشار قرار دادند، حتی زمان آجرلو که استقلال قهرمان ...
جسد دوستم را در بشکه اسید انداختم، اما قاتل نیستم!
برای همین به دوست دخترم زنگ زدم و بعد هم از یکی از دوستانم خواستم برایم بیل بخرد و به من کمک کند. ابتدا جسد را در بشکه اسید انداختم و بعد قرار بود با دوستم که بیل را برایم آورده بود جسد را ببریم و دفن کنیم، اما او ترسید و جا زد. آن موقع بود که بقیه کار را تنهایی انجام دادم. به لواسان رفتم و وقتی داشتم بشکه را از ماشین پایین می گذاشتم بشکه چپ شد و جسد از آن بیرون افتاد، برای همین من بشکه را آتش زدم و فرار کردم. در حال حاضر با این گفته های متهم در بازداشت، قطعاتی از پازل این قتل کامل شد و تحقیقات تا کشف حقیقت و جزییات بیشتر ادامه خواهد داشت. ...
آیین پاسداشت زنده یاد عباس براتی پور برگزار شد
را بازگو کرد و خاطرنشان کرد: همیشه یک ساعت پیش از آغاز مراسم در هیات حضور داشت. او به معنای واقعی کلمه امام حسینی بود. به یاد دارم که یکسال فراموش کرده بودم که از وی دعوت کنم اما وقتی وارد هیات شدم دیدم باز به همان شکل در هیات ثارالله حاضر شده است. فریبا یوسفی هم که از دیگر سخنرانان این جلسه بود گفت: اولین جلسه شعری که از آن باخبر شدم و شرکت کردم جلسات سال 1374 حوزه هنری بود. علاقه مند ...
داستان عجیب تعویض پیراهن موسیالا با مسی
سوال مارکا از موسیالا در مورد مسی بود. جمال بارها گفته است که از مسی الگو می گیرد و از کودکی بازی های بارسا را تعقیب می کرد. حالا شما شماره 10 تیم ملی آلمان هستی. شیفتگی تو به این عدد از چه زمانی شروع شد؟ از زمانی که جوان بودم به همه نام های بزرگی که این شماره را می پوشیدند توجه می کردم و 10 همیشه شماره مورد علاقه من بود. من با تماشای بازی های رونالدینیو، نیمار و مسی بزرگ شدم. همه ...
گلایه خسرو حیدری از علی دایی
در زمان آقای دایی برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدم. در بازی معروف با عربستان، انتظار داشتم که بازی کنم. ستاره سابق تیم ملی در گفتگوی اختصاصی با آنتن می گوید که با توجه به عملکرد خوبش در بازی دوستانه با کویت و تمرینات تیم ملی انتظار داشته که در بازی با عربستان در ترکیب تیم ملی باشد. ...
هر جا نامی هست، داستانی دارد
، آموخته شدند. دیگر من اینجا را رها کردم رفتم کانادا. درنتیجه فراغتی برای من حاصل شد که روی موضوعات فلسفی علمی کار کنم. یکی از موضوعات فلسفی علمی که من در طول زندگی -اول غیر شغلی و بعد هم شغلی- به عنوان یک پژوهشگر کار کردم، این بود که متوجه شدم چه مشکلاتی در مسیر پژوهش وجود دارد. به چیزهایی برخوردم و آن را تبدیل کردم به یک کتاب و در سال 1390 منتشر کردم. روش پژوهش در هر رشته ای وجود دارد ولی بالای آنها ...
بانوی فوتبالیست زنجانی که افسانه شد
سن 12 سالگی به تیم بسکتبال ملحق شدم، اما فکر و رویای فوتبال از ذهن من پاک نمی شد و همواره خود را به عنوان یک فوتبالیست تصور می کردم. فوتبالیست زنجانی با اشاره به اینکه با سن کمی که داشتم دست از امید و تلاش برنداشته و همواره در این مسیر ورزشی می جنگیدم تا اینکه با رشته فوتسال آشنا شده و در این رشته شروع به فعالیت کردم، و در نتیجه به ادامه دادن در رشته ورزشی بسکتبال خاتمه دادم. ...
خاطره پرواز منوچهر محققی در عملیات مروارید
شیرینی گرفتم و یک روز ساعت 10 صبح همه را جمع کردیم. با بحث و گفتگو به راه صلاح نیامدند. علتش هم واقعاً خودخواهی و غرور بود. ساعت 2 بعدازظهر شد. دادپی عصبانی شده بود و گفت من باید به پست فرماندهی بروم و با فرمانده نیرو صحبت کنم. من هم بدرقه اش کردم و بعد خودم سوار اتومبیل شدم. دونفر از بچه های همافر هم آمدند داخل ماشین که برویم گردان نگهداری. من فرمانده گردان بودم. در ماشین شروع کردم به گریه. یکی شان ...
قاتل با خاطره گویی خودش را لو داد / جنایت در ارتفاعات اشتهارد
خودت را معرفی نکردی؟ از مجازات می ترسیدم. اما باور کنید در همه این مدت به شدت ناراحت بودم و عذاب وجدان داشتم. خیلی از شب ها کابوس های وحشتناک می دیدم و سراسیمه از خواب می پریدم. مدام نادر را در خواب هایم می دیدم اما جرات نداشتم به کسی حرفی بزنم تا اینکه آن شب به جشن تولد یکی از دوستانم دعوت شدم و به خاطر مصرف زیاد مشروبات الکلی کنترل حرف هایم را از دست دادم. همشهری آنلاین ...
ملی پوش اسکی روی چمن: تا به طلای جهانی نرسم عقب نمی کشم
آلپاین کار می کردم اما پس از آن به اسکی چمن علاقمند شدم. هیجان اسکی چمن بیشتر بود و دقیقا همان رشته ای بود که آن را دوست داشتم برای همین ترجیح دادم در این رشته فعالیت کنم. عضو تیم ملی اسکی روی چمن عنوان کرد: پس از آن در لیگ جوانان قهرمان شدم و 2 سال بعد در رده بزرگسالان حضور یافتم و در این رده هم در لیگ کشوری به مقام دوم دست یافتم و توانستم به مسابقات جوانان جهان (سال 2022 به میزبانی چک ...
با 20 نفر سپاه این شهرستان شکل گرفت
مکان کردیم. آن زمان با کمبود اسلحه مواجه بودیم که به هر 3 پاسدار یک تفنگ دادند. من بازاری بودم که عضو سپاه شدم. آن زمان کار های فرهنگی در سپاه انجام می دادیم و در خیابان های اصلی نگهبانی می کردیم. حقوق ماهانه ما یک هزار تومان بود. تا اینکه غائله کردستان شروع شد و نیرو های سپاه مستقیم وارد مبارزه شدند. اولین شهید پاسدار تکاب، شهید حاجیان پور بود که در عملیات دیواندره به شهادت رسید. بعد ...
برای بدیهیات ورزش جنگیدم
بستم که موسس، رئیس و مربی آن آقای آزمی عاریف است که من زیر نظر ایشان بازی می کنم. در تیم DURY در مسابقات تیمی بازی می کنم و مسابقات انفرادی که کاملا مستقل و با نام ایران است. از سال 2019 با این تیم هستم و تنها لژیونر دارت ایرانم. سال 2021 عضو تیم اسپارتان انگلیس شدم و در لیگ امارات بازی می کنم. البته حدود یک سالی هست که زمان حضور در امارات را ندارم اما همچنان افتخار همراهی شان را دارم. از سال ...
زندگی نامه زهره حمیدی/زندگی شخصی و بیماری زهره حمیدی
کودک خصوصی بودم ودر آن دوران فرزند های خودم رو هم با خود می بردم و دوران خیلی خوبی بود. زهره حمیدی میگوید در حقیقت بازیگری من را انتخاب کرد! من و خانم منیژه حکمت در دوران دبیرستان باهم همکلاسی بودیم. من به صورت کاملا اتفاقی بعد از آشنایی با خانم حکمت، توسط ایشان برای یک کار سینمایی بنام کوچه دلاوران دلگشا به کارگردانی حسن هدایت، معرفی شدم. پس از بازی در آن فیلم، شروع فعالیت حرفه ای و ...
قایدی، مغانلو، رضاییان و اسدی در لیست اوسمار
، اما نگرانی هواداران را درک می کردم. او در صحبت های متواضعانه ادامه داد: وقتی شخص بزرگی مثل آقا یحیی که یک مربی خوب و انسان خوب بودند در تیم حضور داشتند و بعد از ایشان هم دنبال مربی بزرگی مثل آقای برانکو بودند، قطعا هواداران مقایسه می کردند و اگر کسی را در حد آنها نمی آوردند، باعث نگرانی آنها بود. درست است که یک سری پیام های ناراحت کننده و شاید بی ادبانه نه فقط برای من، بلکه برای ...
اعتراف به قتل قدیمی در بزم شبانه
همکاری کنم و در خفتگیری ها همدستشان باشم. می گفت به تو هم سهم می دهم اما من نه خلافکار بودم و نه جرأت این کار را داشتم، به همین دلیل با او مخالفت کردم. کاوه اوایل فکر می کرد می خواهم سهم بیشتری از خفتگیری ها گیر من بیاید به همین خاطر قیمت پیشنهادی اش را بیشتر کرد، ولی من واقعاً نمی خواستم با او در خفتگیری و سرقت همکاری کنم. او ادامه داد: روز حادثه کاوه با من قرار گذاشت و ...
6 سال زندگی با در انتظار گودو !/ بازی با زمان بر صحنه تئاتر
خالی نبود و مخاطبان چند ردیف روی زمین می نشستند. من مجبور شدم در برخی شب ها طراحی اجرای خود را تغییر دهم تا میزبان مخاطبان باشیم. وی با بیان اینکه طی سال های اخیر تمایل به اجرای مجدد نمایش در انتظار گودو را داشته است، اظهار کرد: بعد از اجراهای موفق سال 97 و 98 در انتظار گودو ، همیشه این سودا را داشتم که این نمایش می توانست اجراهای بیشتری را تجربه کند و همیشه به گروه می گفتم که دور جدیدی ...
قتل وحشتناک مدیر یک شرکت مشهور در برج 20 طبقه اش
وقت از دست او فرار نکردم و در دسترسش بودم. حتی تلفنی با هم صحبت می کردیم. روز حادثه مرا به خانه اش دعوت کرد تا با هم در مورد تاریخ چک و پرداخت سریع آن با هم صحبت کنیم. آن روز به خانه مقتول در محله کوهک رفتم. اول بحث مان شد و بعد بحث بالا گرفت و درگیر شدیم. او دست مرا می کشید تا به سمت در خانه ببرد. من هم عصبانی شدم و چاقویی که همراه داشتم را از جیبم بیرون آوردم و چند ضربه به بدن او وارد کردم. ...