نقشه عجیب مادر شوهر برای عروس مشهدی در شب نامزدی! - رویداد 24
نقشه عجیب مادر شوهر برای عروس مشهدی در شب نامزدی!
سایر خبرها
اتفاق جالبی که سر نماز حاج قاسم رخ داد/معمایی به نام پدر
معمولا صف آخر می نشستیم. مادر حسین آقا هم صف اول می نشست و چون در ستاد اقامه نماز فعال بود، هر هفته حضور داشت. البته من نمی شناختمش. آن روز نمی دانم قسمت بود یا اتفاق، با دوستم خلاف هفته قبل نشستیم صف سوم، حاج خانم گاهی بر می گشت و مرا می دید. بعد دوستم را صدا کرد و در مورد من پرسید، تلفن خانه را هم همانجا از او گرفته بود. دوستم وقتی آمد پیش من پرسید قصد ازدواج داری یا نه؟ می خواست خبر ...
کرونا زندگی ما را فلج کرد/ کمبود دارو حق زندگی را از ما گرفته است
بیماری زمانی به وجود می آید که پدر و مادر هردو تالاسمی مینور باشند اما ممکن است که در ازدواج های فامیلی این مسئله بیشتر اتفاق بی افتد. بیمار تالاسمی با بیان اینکه فرزند آخر خانواده است، ادامه می دهد: متاسفانه در زمان ازدواج پدر و مادرم که تقریبا به 50 سال قبل برمی گردد نیز امکانات و آزمایشات امروز وجود نداشته که بتوانند از این موضوع مطلع شوند. هفت خواهر و بردار دارم که سالم هستند اما در بین ...
گفت وگو با 2 دختری که از دام چنگ ابلیس بدبو نجات یافتند
ساعت 8شب بود که طبق معمول در یکی از ایستگاه های مترو در بولوار وکیل آباد از قطار شهری پیاده شدم و به طرف منزل مان به راه افتادم اما هنوز از ایستگاه بیرون نیامده بودم که این جوان (اشاره به ابلیس بدبو) در حالی که تعدادی کپی از برگه های آزمایشگاهی و آرم پزشکی در دست داشت، با چشمانی گریان و بغض آلود مقابلم قرار گرفت و گفت: همسرم باردار و بیمار است. او به خاطر شدت بیماری کنار بولوار افتاد و به تنهایی ...
زن جوان: شوهرم با دختر 16ساله ازدواج کرده!
نگاهم نمی کند.این بود که ناخواسته به تعقیب او پرداختم و متوجه شدم در منطقه پایین شهر وارد منزل فردی غریبه شد و چند دقیقه بعد در حالی از آن خانه خارج شد و پشت فرمان پرایدش نشست که دختری کم سن و سال او را همراهی می کرد. آن ها به منطقه ییلاقی طرقبه رفتند و داخل رستوران شدند. من هم بلافاصله با همان خودروی اجاره ای به محله آن دختر بازگشتم. تحقیقاتم به بهانه امر خیر نشان داد لیلا دختری 16ساله و از ...
ملی پوش تکواندوکار، لنگِ سمعک برای ادامه تحصیل!
عنوان کمک هزینه تحصیلی پرداخت می شود که آخرین وجه دریافتی مان به مرداد سال قبل با مبلغ 100 هزار تومان برمی گردد! همه این مبالغ، کل دریافتی و کمک، از سوی سازمانی است که دخترم برای حمایت در آن، تشکیل پرونده داد! مرآت: مطالبه تان را برای تأمین سمعک مطرح کردید؟ مثلاً در قالب دریافت تسهیلات یا کمک هزینه خرید بلاعوض؟ یکبار با مدرک خیاطی که دوره های آن را در فنی و حرفه ای ...
شهید بهشتی : کبوتران قباپوشی هستیم که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم /به مناسبت سالروز شهادت 72 تن از ...
ساعت های 23 تا 24 دیشب 24 جسد را از زیر آوار خارج کرده اند. بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد؛ اما حوالی صبح هشت تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا ...
بهانه های بهزیستی برای فرار از مسئولیت
در این زمینه زیر سؤال نبرد و این در حالی است که اتفاقاً و الزاماً مراکز سازمان بهزیستی باید ایمن ترین و مطمئن ترین اماکن نگهداری از آسیب پذیرترین شهروندان جامعه باشد و اگر این چنین نباشد مهجورین، کودکان یتیم، افراد فاقد خانواده، گم شدگان، سالمندانی که حافظه خود را از دست داده اند و... به کدام خانه و خانواده باید عودت داده شوند تا اطلاعات بیماری یا فوت آنها در آمار سازمان بهزیستی منظور نشود و تا ...
اینجا مسلمان خانه رضاست/ ماجرای دختر مسیحی که از عشق امام رضا (ع) مسلمان شد
ماجرای دختر مسیحی که از عشق امام رضا مسلمان شد با پرس و جوی بسیار از اداره زائران غیرایرانی آستان قدس رضوی توانستم اطلاعات و راه ارتباطی با یکی از مسلمان شدگان در این مرکز را به دست بیاورم. سکینه بانوی 30 و چند ساله افغانستانی است که سال ها ساکن کاشان در استان اصفهان بوده است اما عشق سروکارش را به مسلمان خانه رضا(ع) می اندازد تا او هم مسلمانِ یک ساله ی آستان رضا(ع ...
علیرضا قربانی از منتشر نشدن آمار کنسرت های آنلاین گلایه کرد
در فضای مجازی تجربه جدیدی از نو حضورش در موسیقی را رقم بزند. در متن منتشر شده از سوی رضا صادقی آمده است: دیروز تو خیابون دست یه نفر قناری دیدم. پرسیدم: فروشیه ؟ گفت: نه، رفیقمه ... به سلامتی اونایی که رفیقاشونو نمی فروشن... به سلامتی همه آدمایی که زیر بارون بدبختی هاشون حسابی خیس شدن و زل زدن به آسمون زندگیشون که شاید خدا یه چتری بالا سرشون نگه داره . سلامتی پدرایی که این روزها هر کی از راه رسید به چشم قاتل دیدش اما، برگشت خونه و دخترش و بغل کرد و گفت: تو من و به این دنیا وارد کردی، پس هم مادرمی هم دخترم. ...
پیامک اشتباهی مینا به شوهر/ زن بی معرفت با فرهاد دوست شده بود
روابط بین زوجین و دیگر اعضای خانواده است. مینا در شرایطی به مصرف شیشه رو آورده بود که از شوهرش جدا شده و با اینکه در یک خانه زندگی می کردند اما احساس تعهدی نداشته و براساس اظهارات خود متهم از همسرش دلسرد شده بود. از سوی دیگر منصور نیز در اثر خشونت آنی که وجودش را پر کرده، درصدد کشتن همسرش بوده است. در بسیاری از پرونده هایی که متهمان با این انگیزه دست به جنایت زده اند پس از مدتی ...
رابطه پنهانی مرد چوپان با زن مطلقه در اینستاگرام
در جریان آشنایی ما نیستند و حرف او باعث ناراحتی ام شد. چون تمام خانواده من از ارتباط من و او خبر داشتند و حتی گفته بودم که قرار است ازدواج کنیم، اما او مرا از خانواده اش پنهان می کرد. من هم خانه را به حالت ناراحتی ترک کردم. روز بعد هرچه به او زنگ زدم جواب نداد. نگران شدم و به صاحبخانه زنگ زدم، او گفت همسرم فوت شده و من از ترسم به روستا(محل زندگی ام) برگشتم. به خانواده ام گفتم که زن ...
لو رفتن فیلم عروسی نیکبخت واحدی 2 شب بعد از مراسم!
به منزل همه تست تب سنجی دادند، داخل خانه هم کل وسایل ضد عفونی شده بود و انواع ژل و اسپری ضد عفونی کننده هم در دسترس قرار داشت و مورد استفاده قرار گرفت. از دوستان فوتبالیستت چه کسی به مراسم دعوت بود؟ از فوتبال که خیری ندیدیم و هیچ فوتبالی در مراسم نبود البته چند رفیق خیلی خوب فوتبالی دارم که یا شرایط آمدن نداشتند یا تهران نبودند. چه شد تصمیم گرفتی ازدواج کنی؟ ...
سرنوشت سیاه زن جوانی که با مرد غریبه در خانه مجردی دستگیر شد
گرافتاریهایش به دوش مادرم افتاد . مادرم شبانه روز در یک شرکت کار می کرد تا هزینه تحصیل ، درمان و زندگی مان را فراهم کند . ازدواج در سن 15 سالگی 15 ساله بودم که ایرج دوست دایی ام وارد زندگی ما شد و مرا به عقد او درآوردند . پس از ازدواج فهمیدم که ایرج اعتیاد به موادمخدر دارد و برای ترکش تلاش زیادی کردم اما فایده ای نداشت . پس از دو سال صاحب فرزند پسری شدیم و من امیدوار بودم شاید بخاطر فرزندمان ...
خوش به حال دل هر مرد که دختر دارد
به نظرم همه چیز باید با گفت وگو حل شود. وقتی گفت وگو در خانواده جریان داشته باشد، افراد خانواده با هم حرف می زنند و در خانه تخلیه عاطفی می شوند و جامعه را تبدیل به محلی برای تخلیه خشم یا ضربه های عاطفی نمی کنند. معتقدم بهترین دوست و رفیق هر فردی پدر و مادر است و بعد نوبت دیگران می رسد که تبدیل به رفیق شوند. به نظرتان چگونه می توان خانواده ایمن را تقویت کرد؟ خانواده هایی که رابطه بین ...
اولویتم کار برای کودکان است
بوده و می دانسته که چه می خواهد انجام بدهد. در دوران راهنمایی او به همراه خانواده اش به تهران می روند. خودش در این زمینه می گوید: نه اینکه مشهد امکاناتی نداشته باشد، اما تهران برایم حال و هوای دیگری داشت. آنجا کار های عمو های فیتیله ای را دیدم و ذوق و شوق خاصی داشتم. او به همراه خانواده اش بعد از چند سال اقامت در تهران دوباره به مشهد برمی گردد. در این سال هم زمان او چندین کار را با هم انجام ...
زن جوان: به هوش آمدم و دیدم همسرم برایم قبر آماده کرده
اینکه پسرش را برای ترک اعتیاد به کمپ فرستاده ام ناراضی است و گفته باید در خانه ترک می کرد، همسرم که بعد از ازدواج به دلیل اعتیادش با خانواده اش قطع ارتباط کرده بود آن روز بچه ها را به بهانه بردن من به دکتر به خانه مادرش برد، من سرما خورده بودم و تب داشتم از او پرسیدم بچه ها را کجا می بری او گفت، خانه مادرم. تعجب کردم اما منتظر ماندم تا همسرم برگردد، چندی بعد همسرم با وانت برادرش آمد و ...
ناگفته های خواهر ریحانه عامری: خواهرم به خاطر رازی که از پدر می دانست، کشته شد! پدرم باید اعدام و تکه ...
ها را داده و گویا ساعت 8 صبح زمانیکه ریحانه عامری قصد داشته به محل کارش برود از سوی پدرم به قتل رسیده است او لباس بیرون به تن داشت. اولین نفر شما متوجه قتل خواهرتان ریحانه عامری شدید؟ چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم ...
افشاگری خواهر مرحومه ریحانه عامری درباره پدرش/ ریحانه از بابا آتو داشت!
شدید؟ چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم پدرم بود چرا نیامدی که در این صحنه پدرم سراسیمه از اتاق بیرون آمد و یک لنگه جوراب پایش که از خانه خارج شد و خداحافظی کرد. شنیدیم شما متوجه به هم ریختگی خانه شدید؟ روی ...
آخرین التماس های اشک آلود عسل کوچولو به نامادری/مادر مرا ببخش!
خبرمهم: ناگفته های قاتل عسل کوچولو در بازسازی صحنه جنایت دل ها را تکان داد
در آلمان گفتند تو و دایی را ترور می کنیم
فدراسیون برگشته است؟ هنوز اطلاعات کاملی ندارم تا نظر بدهم، ولی یک حرف او را در ذهن دارم. یک روز مرا دید و گفت کاش همه منتقدان مثل شما بودند یعنی از جنس فوتبال و دلسوز فوتبال که برای بهتر شدن اوضاع انتقاد می کنند، نه ضایع کردن افراد. این حرف کفاشیان که از جنس دوومیدانی بود را از فوتبالی هایش خیلی کم شنیده ایم. چند روز قبل سالگرد بازی ایران و آمریکا بود، با مهدی پاشازاده صحبت ...
تجاوز به دختر 24 ساله / فریدون هنگام بیهوشی مرا بی عفت کرد
آمده است. من همه هستی ام را از دست داده بودم و ... به حال و روز خودم می گریستم و از این که چه رسوایی بزرگی به بار آورده ام خودم را سرزنش می کردم. از این که خانواده ام متوجه ماجرا شوند شرم داشتم. ناگهان در کنار تختخواب تکه کاغذی را دیدم که فریدون روی آن نوشته بود حتما تا قبل از ظهر از خانه برو که خانواده ام بر می گردند! با عجله و اشک ریزان خودم را جمع و جور کردم و به خانه خودمان بازگشتم ...
ناماداری سنگ دل از راز قتل عسل کوچولو پرده پرداشت
زنی از اهالی خراسان شمالی ازدواج کرد. من هم زمانی که 14 سال بیشتر نداشتم با یکی از بستگان مادرم ازدواج کردم، اما او مردی معتاد بود و به من سوءظن داشت. کتکم می زد و هیچ مسئولیتی را در قبال خانواده اش احساس نمی کرد. بالاخره بعد از هفت سال زندگی و در حالی که فرزندی نیز داشتم طلاق گرفتم تا به دنبال سرنوشت خودم بروم، اما این سرنوشت به گونه دیگری رقم خورد زمانی که در کشاکش طلاق به دادگاه رفت ...
جفت هیچ! / روایتی از کسانی که زندگی شان را به پای قمار از دست داده اند
آن خریدار رسید، مأمور ها او را گرفتند. مقداری مواد همراهم بود. از ترس اینکه من را هم بگیرند، همه موادی را که همراه داشتم، خوردم. آن موقع بود که نشئگی را تجربه کردم. آن حس وحال باعث شد معتاد شوم. امید بعد از اینکه دیپلم می گیرد، وارد یک سازمان دولتی می شود و با پست خوبی، کارش را شروع می کند. کمی بعد تصمیم می گیرد تشکیل خانواده بدهد و با یکی از اقوام مادرش در بندرلنگه ازدواج می کند: سال 86 ...
دختر سِت پوشی که سرباز حاج قاسم شد
شد بترسد و نگران شود، بلافاصله می گفت: "خدا رو شکر که سردار هست." همه اینها باعث شد شهادت حاج قاسم، خیلی برایم سنگین باشد؛ حتی سنگین تر از داغ مادرم. یک هفته، کارم گریه بود. رفتن سردار مرا از پا انداخت و بیش از همه، دیدن اشک های آقا، دلم را سوزاند. احساس می کردم رهبر بعد از رفتن حاج قاسم، غریب شده. اما مدام به خودم نهیب می زدم که: نه! آقا یک عالمه سرباز فدایی دارد... اینطور بود که در تمام آن روزهای ...
نگاهی به کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی
آنان ندارد و همچنان مسجد و منبر و درس و مطالعه خود را پی می گیرد. در این سال ها اوضاع مملکت متشنج گزاش می شود. روس ها و انگلیس ها بر سر ایران به رقابت با هم پرداخته اند. صدای مشروطه و طلب عدالت خانه از همه جا شنیده می شود. کم کم به القای بعضی از آزادی طلبان و قانون خواهان، ملاها و مردم می گویند عدالت می خواهیم، عدالتخانه می خواهیم، دولتیان مخالفت دارند. در یک جمع عام در مسجد شاه که ...