محاکمه بیمار دو قطبی به اتهام قتل همسر - پارسینه
سایر خبرها
مرد جوان در یک قدمی اعدام: همسرم قاتل اصلی است من بی گناهم
خواهرم درددل می کرد. آخرین بار که فریبا به خواهرم زنگ زد و از او کمک خواست، خواهرم مرا برای وساطت به خانه آن ها فرستاد. او ادامه داد: من برای میانجیگری آنجا رفته بودم، اما سعید عصبانی بود. با چاقو به سمت همسرش حمله کرد و من هم برای دفاع از فریبا چاقو را که روی اُپن آشپزخانه بود، برداشتم و یک ضربه به او زدم. وقتی او روی زمین افتاد، ترسیدم و با فریبا دعوا کردم. من گفتم به خاطر او مرتکب قتل شده ام، ولی ...
ادعای جدید مرد اعدامی در یک قدمی چوبه دار
ما شناسایی شدیم به خاطر فرزندم تصمیم گرفتم اتهام قتل را قبول کنم. متهم گفت: من به خاطر فرزندم و فریبا فداکاری کردم، اما فریبا من را به چوبه اعدام سپرد. او حتی حاضر نشد از بچه هایش برای من رضایت بگیرد و فرار کرد. وقتی قضات دادگاه فریبا را از دست داشتن در قتل تبرئه کردند، او من را هم ترک کرد، دیگر به دیدنم نیامد و تلفنش را هم عوض کرد.من از هیچ چیز خبر ندارم و نمی دانم فریبا و فرزندم کجا هستند. به ...
جنایت مسلحانه به خاطر رقابت عشقی
متهم گفت: ما در اینستاگرام خیلی کل کل داشتیم و او مدام سعی می کرد نوچه هایم را از من بگیرد. وقتی موفق نشد این کار را بکند، تصمیم گرفت دختری را که به او علاقه مند بودم، از چنگ من در بیاورد.شاهین در ادامه اعترافاتش گفت: این کار باعث شد خیلی از دست پیمان عصبانی شوم. این کار پیمان در مرام ما خیلی توهین آمیز و زشت است. به همین خاطر من تصمیم خودم را گرفتم. باید کاری می کردم که پیمان تحقیر شود و دیگر با ...
قتل مأمور زندان برای فراری دادن پدرزن
داماد خانواده وقتی می خواست پدرزن زندانی اش را فراری دهد با شلیک گلوله، مأمور بدرقه زندان را به قتل رساند و به قصاص محکوم شد، اما با گذشت 9 سال از این ماجرا هنوز حکم وی اجرا نشده و متهم با درخواست تعیین تکلیف در پرونده اش از قضات خواست تا از این بلاتکلیفی نجاتش دهند. صبح روز 22 آذر سال 90 در حالی که مأموران بدرقه زندان چند زندانی را با خودرو از ندامتگاه کرج واقع در جاده قزلحصار به ...
گفت وگو با قاتل بیتا کوچولو و پدر و نامادری اش در باغ ورامین
زیاد شده بود. قبل از آن هم از چند سال قبل با هم دوست و همکار بودیم. من سلاخ کشتارگاه بودم و او راننده خاور بود. در این چند ماه اخیر خیلی با هم صمیمی شده بودیم. سه فقره قتل در باغ کلاته از روز حادثه بگو. این همه صمیمیت تو و دانیال چرا یکدفعه تبدیل شد به جنایت؟ آن روز دانیال و همسرش از ساعت دو و نیم ظهر به باغ ما آمدند. از آن ها پذیرایی کردم و برایشان پشتی گذاشتم ...
ترسناک ترین سرنوشت یک زن ایرانی/ اشرف سادات حسینی تکه تکه شد، اما زنده ماند+ (تصاویر 16+)
که به مادرتان بگویید به خانه بازگردد و خودش از خانه می رود، اما ما نمی دانستیم همسرم قصد قتل مرا دارد. یکی از فرزندانم کرونا گرفت به همین خاطر به خانه خودم رفتم بعد از 10 روز محسن زنگ زد و به بهانه اینکه می خواهد پوتین و کفش هایش را بردارد که به جلوی در خانه آمد، وقتی جلوی در رفتم به او گفتم خودش وارد حیاط شود و کفش هایش را بردارد، اما اصرار داشت که من داخل حیاط شوم که در یک لحظه مرا ...
متهم: مقتول اذیت می کرد با مشت زدمش!
مشت به من زد. جای خالی دادم و مشت او به من نخورد، اما این رفتار مرا عصبانی کرد به همین خاطر یک ضربه با مشت به صورتش زدم که به چانه او خورد. پرهام همان لحظه تعادلش به هم خورد و روی زمین افتاد. سپس از سرش خون جاری شد. همان لحظه با اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندیم، اما او به کما رفت و بعد از 9 روز فوت کرد. متهم در آخرین دفاعش گفت: سالهاست ورزش می کنم و دستان قوی دارم. پرهام با ...
آدم سوزی از پشت بام!
پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات پرونده و اقاریر متهم در پلیس آگاهی پرداخت و سپس با دستور قاضی حسنی ، این متهم به قتل مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و با تفهیم مواد قانونی از سوی مقام قضایی که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که اظهاراتش در مراحل دادرسی مورد استناد قضایی قرار می گیرد، به معرفی کامل خود پرداخت و درباره این حادثه هولناک مدعی شد: به خاطر ماجرای سرقتی که رخ ...
فقط با یک ضربه مشت مرگبار جوان ورزشکار تهرانی مغز دوستش را له کرد+عکس
شدم از سرش خون جاری شده است. این متهم ادامه داد: من که ترسیده بودم با اورژانس تماس گرفتم .اما اصلاً فکر نمی کردم ضربه ای که به سرش زده ام موجب مرگ او می شود. او وقتی بعد از 9 روز در بیمارستان جان سپرد من شوکه شدم. ممکن است وقتی که او تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد سرش آسیب دیده باشد. با پایان دفاعیات این متهم قضات دادگاه پرونده را به دادسرا برگرداندند تا تحقیق از شاهدان تکمیل و نظر کارشناسان پزشکی قانونی بار دیگر استعلام شود ...
شوهرم 4 سال است که با زن متأهل رابطه دارد
جوانی برایش ایجاد مزاحمت می کند. من هم با این پیامک وسوسه شدم. از او خواستم با آن جوان مزاحم قرار بگذارد و محل قرار را نیز برایم پیامک کند. به همین خاطر به محل قرار آن ها رفتم که ناگهان درگیری شدیدی رخ داد و همسر آن زن غریبه نیز وارد ماجرا شد. در این درگیری چند نفر مجروح شدند و من هم از آن جا گریختم اما الان فهمیدم که آن زن و همسرش شاکی من هستند و همه این ماجرا نقشه ای برای به دام انداختن من بود و ... حالا هم در حالی همسرم با دستور قضایی روانه زندان می شود که من باز هم به آینده سیاه خودم می گریم که ای کاش ... https://www.savalankhabar. ...
سرانجام قتل همسر در حمام منزل
برادرم و همسرش به خانه آنها رفتم اما هرچه زنگ خانه شان را زدم و با آنها تماس گرفتم پاسخم را ندادند و همین موضوع باعث شد تا نگران شان شوم. تقریباً نیم ساعتی پشت در ماندم تا اینکه برادرم در را باز کرد و با حالتی آشفته گفت که زنش مهرانگیز را کشته است. در ابتدا حرف هایش را باور نکردم اما وقتی وارد خانه شدم داخل حمام با جسد غرق در خون مهرانگیز مواجه شدم و با پلیس تماس گرفتم. بدین ترتیب بلافاصله متهم ...
جنایت تازه در پرونده گروگانگیر جنجالی
صادر کرد. شوهر وی گفت: به خاطر اعتیادم سه ماهی در کمپ ترک اعتیاد بودم و تازه به خانه شراره برگشته بودم. شب حادثه قرص خوردم و به اتاقم رفتم و خوابم برد. فقط با صدایی از خواب بیدار شدم و تا از اتاق بیرون آمدم؛ دیدم که شراره روی زمین افتاده و نمی دانم چه اتفاقی برای همسرم رخ داده است. بیشتر بخوانید: جزئیات گروگان گیری در شهرک فاطمیه قم+ فیلم اما در ادامه تحقیقات او ...
فرار یک زن وقتی شوهرش قاتل شد
رسیدگی به این پرونده از سال 90 با گزارش کشف یک جسد در حیاط خانه ای آغاز شد. پس از حضور مأموران مشخص شد که چندی قبل این خانه توسط یک زن فروخته شده و هنگامی که صاحب جدید خانه قصد کندن حیاط خانه را برای درست کردن باغچه داشته با استخوان ها و تکه های لباس یک جسد مواجه شده است. در ادامه تحقیقات صاحب قبلی خانه به نام سیما و شوهرش محمود شناسایی و دستگیر شدند. در بازجویی از آن ها محمود به قتل ...
جزئیات جنایت گروگانگیرِ قمی در تهران
.... می گفت که دوست دارد آزاد باشد. دیدم فایده ای ندارد و مجبور شدم یک گلوله به او شلیک کنم. بعد درحالی که خیابان خلوت بود و کسی متوجه نشده بود، جسد را کنار خیابان رها کردم و بعد هم با برادرم تماس گرفتم و گفتم زنش را کشته ام. او درباره قتلی که در تهران مرتکب شده بود نیز گفت: بعد از قتل همسر برادرم به تهران فرار کردم. چند روز مخفی شده بودم تا اینکه به خانه زنی حدود 45ساله رفتم. آنجا خانه مناسبی ...
ناگفته های دردناک مادر ملیکا از زنده به گور شدن دخترش؛ قاتل دختر 8 ساله در اعترافات خود چه گفت؟
رضا در اعترافات خود گفته بود وقتی مادر ملیکا مقابل خانه مان آمد من در حمام بودم و داشتم بعداز دفن کردن ملیکا، رخت و لباس های خاکی ام را می شستم. پلیس جسد دفن شده ملیکا لطفی را پیدا کرد غیبت ملیکا لطفی که طولانی شد، ماموران پلیس در جریان ماجرا قرار گرفتند و تحقیقات خود را در محل مفقود شدن او آغاز کردند. مادر ملیکا لطفی در ادامه گفت: تنها حدسی که ان موقع به ذهن من می رسید ...
قتل زن جوان به دست شوهر شکاک
را پیدا کردند.مرد جوان که میثم نام دارد، یک بار دیگر در خانه اش به قتل همسرش اعتراف کرد و مدعی شد زیبا به او خیانت کرد و وقتی از این خیانت باخبر شد، قتل را انجام داد. متهم گفت: من شغل آزاد دارم و درآمدم خوب است. زندگی خوبی با همسرم داشتم. این اواخر متوجه شدم او با کسی رابطه دارد. روز حادثه برای اینکه اجناس مغازه ام را تکمیل کنم، به بازار رفتم. همسرم چند باری با من تماس گرفت و پرسید کی به خانه برمی ...
قتل زن جوان به دست شوهر شکاک
مصرف می کند. متهم درباره داروهایی که می خورد، گفت: من دچار افسردگی بودم و دارو مصرف می کردم، به همین دلیل هم به همسرم حق طلاق دادم تا وقتی حالم بد شد، بچه ها را بردارد و با خود ببرد تا من آسیبی به آنها نرسانم اما همسرم جایی نمی رفت.بازپرس برای تکمیل پرونده پزشک میثم را احضار کرد. دکتر روان پزشک گفت: میثم سال های زیادی بود که به مطب من می آمد. او دچار اختلال شخصیت دوقطبی است و زمانی که داروهایش را ...
آدم سوزیِ جوان 21ساله از پشت بام
سوختگی بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انتقال یافتند اما تلاش کادر درمانی برای نجات جان جوان 27 ساله به نتیجه نرسید و داود بر اثر عوارض ناشی از سوختگی جان سپرد.در حالی که پرونده های جنایی روی میز قاضی شعبه 404 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گشوده شده بود، تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی به فرماندهی سرهنگ علی بهرام زاده (رئیس اداره جنایی آگاهی) برای دستگیری محمدرضا (متهم به قتل) آغاز شد. چند روز بعد ...
متهم: به همسرم بدگمان بودم
جوان در شرح ماجرا گفت: صاحب یک مغازه در بازار هستم و وضع مالی خوبی دارم. چند سال قبل با سپیده ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدیم. روزی در محل کارم بودم که همسرم چند بار تماس گرفت و پرسید چه ساعتی به خانه می روم. تعجب کردم، اما اهمیتی ندادم تا اینکه دخترم از مدرسه تماس گرفت و گفت مادرش به مدرسه نرفته است به همین خاطر از من خواست دنبالش بروم و او را به خانه برگردانم. متهم ادامه داد: مغازه ...
بخشش مردی که همسر سومش را کشت
به حمام رفتم و جسد مژگان را دیدم. وقتی بهرام مورد بازجویی قرار گرفت، اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من و همسرم تازه ازدواج کرده بودیم. روز حادثه با هم جروبحث کردیم و همسرم به حمام رفت.وقتی وارد حمام شدم تا با او صحبت کنم، همسرم فحاشی کرد و من که خیلی عصبانی شده بودم، او را زدم و به قتل رساندم. این پرونده بعد از گفته های متهم و صدور کیفرخواست، برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. بهرام پای میز محاکمه رفت ...
بخشش مردی که همسر سومش را کشت
بالاخره بهرام موفق شد رضایت اولیای دم را جلب کند. او دوباره پای میز محاکمه رفت و گفت: من قبل از مژگان دو بار ازدواج کردم و هر دو ازدواجم ناموفق بود.وقتی با مژگان ازدواج کردم، واقعا عاشق او شدم. ما زندگی خوبی داشتیم و با هم خوشبخت بودیم. رابطه ما خیلی خوب بود؛ اما روز حادثه قبل از اینکه مژگان به حمام برود با هم جروبحث کردیم. متهم درباره اینکه چرا با مژگان درگیر شد، گفت: من از همسر دومم یک دختر پنج ...
قتل زن جوان به دست شوهر روانی
من خیانت کرده است . تشریح جزئیات ماجرا گفت : من در بازار صاحب یک مغازه هستم و وضع مالی خوبی دارم .آن روز در محل کارم بودم که همسرم چند بار با من تماس گرفت و پرسید چه ساعتی به خانه برمیگردم. من از رفتار او تعجب کردم. چند دقیقه بعد دخترم از دبستان با موبایلم تماس گرفت و گفت معلمشان به مدرسه نرفته و از من خواست تا دنبالش بروم و او را به خانه برگردانم. من به دنبال دخترم رفتم و ...
زن بی گناه تهرانی در آتش عشق پلید شوهرش به یک دختر غریبه سوخت
کارهای من از روی عقل و شعور نبود. موادی که مصرف می کردم و قرصی که می خوردم، عقلم را از من گرفته بود. به هر حال اگر خواستگاری رسمی می رفتم، پدر و مادر دختر تحقیق می کردند و می فهمیدند که من زن دارم، ولی اصلا به این چیزها فکر نمی کردم. مدام کارهای اشتباه می کردم. اصلا نمی دانم چرا این کارها را می کردم و هیچ انگیزه ای هم برای قتل همسرم نداشتم. من شرمنده خانواده همسرم هستم. اشتباه کردم و درخواست بخشش دارم. بعد از گفته های متهم و وکیل مدافع او قضات برای تصمیم گیری در این باره وارد شور شدند. منبع: رکنا ...
قتل زنی که به خاطر مرگ فرزندش افسرده بود
بالا 2سال قبل فوت شد. مرگ او باعث شد همسرم به شدت دچار مشکلات روحی و روانی شود. او را نزد پزشک بردم و تحت درمان قرار گرفت. چند روز قبل از حادثه متوجه شدم که داروهایش را مصرف نمی کند و بر سر این موضوع با یکدیگر درگیر شدیم. البته مدت ها بود که اختلاف داشتیم. من همه تلاشم را کرده بودم که همسرم به زندگی برگردد و غم از دست دادن پسرمان را فراموش کند. اما تلاش هایم بی فایده بود و او دچار افسردگی شده بود ...
همسرکشی با فانوس
130 کیلو وزن داشت. دو سال قبل به خاطر همین اضافه وزن پسرم فوت کرد. مرگ پسرم ضربه روحی سنگینی به همسرم زد و همین مسأله باعث بیماری روحی او شد و تحت درمان قرار گرفت، اما متوجه شدم دو ماهی بود که داروهایش را مصرف نمی کرد. به تازگی نیز متوجه شده ام که او 200 گرم طلا به دامادمان قرض داده است که از دامادمان چند روز قبل شکایت کردم. با شکایت مرد جوان تحقیقات برای یافتن فرنگیس آغاز شد، اما سرنخ ...
همسرکشی با فانوس
دادم همسرم این کار را انجام داده باشد. چرا که همسرم از زمانی که پسرمان فوت کرد دچار افسردگی شد. ما یک پسر 14 ساله داشتیم که 130 کیلو وزن داشت. دو سال قبل به خاطر همین اضافه وزن پسرم فوت کرد. مرگ پسرم ضربه روحی سنگینی به همسرم زد و همین مسأله باعث بیماری روحی او شد و تحت درمان قرار گرفت اما متوجه شدم دو ماهی بود که داروهایش را مصرف نمی کرد. به تازگی نیز متوجه شده ام که او 200 گرم طلا به دامادمان ...
ادعای عجیب سارقان کم سن و سال/بدشانسی دزدان
...> زن جوان به ماموران گفت :من بعد از جدایی از همسرم به تنهایی و همراه دخترم در خانه ما زندگی میکنیم .ما تازه از مهمانی به خانه برگشته بودیم و می خواستیم بخوابیم که یکباره یک نفر در آپارتمان را زد. من وقتی در را باز کردم چند مرد ناشناس مرا هل دادند به زور وارد خانه شدند .آنها من و دخترم را تهدید به مرگ کردند و می خواستند اموالمان را بدزدند که من در یک لحظه از فرصت استفاده کردم و خودم را مقابل ...
سرنوشت ازدواج تاجر بین المللی فرش با چهار زن
و فرش فروشی شهر آتن را به نام بچه هایمان و خانه تهران را به نام همسرم سند زدم، او بنای ناسازگاری گذاشت و توانست حکم طلاق دریافت کند و بلافاصله هم با یک مرد یونانی ازدواج کرد. بعد از این ماجرا دچار افسردگی شدم و به تهران آمدم. چند سال در ویلای لواسان ماندم و به مصرف داروهای آرامبخش رو آوردم. در همان دو سه سال بود که پای سومین زن به زندگی ناصر باز شد. دخترخاله اش از جوانی عاشق او بود، اما ...
باران، مادرانه ای بی دریغ
خرما با انبوهی از کارگران در نخلستان ها کار کردم اما مراقب بودم که ویروس مهلک کرونا را به خانه نبرم، تا اینکه برادر همسرم که برای کاری به بم سفر کرده بود با تب و لرز از همسرم می خواهد شب را در خانه ما بگذارند او نیز ناگزیر او را به خانه دعوت می کند. سه روز بعد از رفتن برادر همسرم دنیا تب کرد و ما او را برای معاینه نزد دکتر بردیم، دکتر به محض دیدن دنیا درخواست آزمایش داد و او را در ...