گفت وگو با قاتل بیتا کوچولو و پدر و نامادری اش در باغ ورامین
سایر خبرها
قتل زن تهرانی پس از مرگ پسر 130 کیلویی اش/جنازه فرنگیس در باغ دفن بود
دعوایمان شد. بعد چه اتفاقی افتاد؟ فرنگیس عصبانی شد و باغ را ترک کرد. به دنبالش رفتم عصبانی شده بودم، آنجا چون منطقه صعب العبور و کوهستانی است، نور کافی ندارد و من فانوس همراهم داشتم. با فانوسی که دستم بود چند بار به سر فرنگیس زدم که او خونین روی زمین افتاد. بعد دیدم نفس نمی کشد. با جسد چه کردی؟ در نزدیکی جسد همسرم، یک پوست گوسفند افتاده بود، جسد را داخل پوست ...
حمایت از محرومان در سیره حسینی
بن علی علیهماالسلام سخی ترین انسان در اینجاست. او در جست و جوی آن حضرت به مسجد رفت و آن بزرگوار را در حال نماز یافت. آنگاه با ابیاتی چند خواسته اش را مطرح نمود: لم یخب الآن من رجاک و من حرک من دون بابک الحلقه انت جواد و انت معتمد ابوک قد کان قاتل الفسقه لولا الذی کان من اوائلکم کانت علینا الجهیم منطبقه ناامید و مأیوس نمی ...
غلامحسین سلامت؛ عمر بهادار سلامت، صرف اوراق امانت
: افتخار دادید و با حضورتان منزل بنده را منور کردید، من خودم را لایق این همه محبت نمی دیدم که دوستان بزرگوار و باسابقه، به دیدار من که شاگردی شما را می کنم بیایند؛ سپس ادامه داد: من متولد 12 بهمن ماه سال 1319 هستم، در بازار مسگرها، کوچه هفت تن به دنیا آمده ام. در همین لحظه کاروانیان یکصدا تولد حاج آقا سلامت که در روزهای آتی است را تبریک گفتند و میریونس جعفری گفت: وظیفه داریم که سالروز ...
آیا شما هم چنین تجربه ای داشته اید؟
حساب و کتاب متوجه شدم دارن بیشتر از مبلغی که برای فرش قبلی دادم می گیرن و از تخفیفی که گفته بودن هم خبری نیست. بعد از کلی بحث و جدل، مدیر فروشگاه اومد و گفت می تونم فردا پولتونو بریزم به حسابتون. اما من زیر بار نرفتم. خیلی تعجب کرده بودم. یک ماه از پولی که داده بودم گذشته بود، نه تنها کالایی دریافت نگرفته بودم که حالا باید 24 ساعت دیگه هم صبر می کردم تا پولمو پس بدن! انقدر مقاومت کردم تا بالاخره ...
آرزوهای بازیگر "شرم" از بازی در موسی(ع) حاتمی کیا تا نقش معتاد/ همبازی آخرین سکانس سیروس گرجستانی
خودنمایی در فضای مجازی هم فکر می کنید؟ به این وادی ها فکر نمی کنم. من خیلی کارهایی را بازی کرده ام یا صداهایی از من ضبط شده اما در صفحه مجازی ام نگذاشتم. عکس هایی در این دو سال نگذاشتم که بگویند چشم و ابروی قشنگی دارد. دوست دارم با کارم خودم را به مخاطب اثبات کنم و دنبال شوآف نیستم. روی کارم متمرکزم و از حاشیه فراری ام. همیشه اول به پدر و مادرم فکر کرده ام و بعد به خودم که شب با آرامش سرم را ...
رفیق کشی به خاطر 2/5میلیون تومان!
...: فرید 25 ساله متهم است که روز های پایانی بهار امسال در جریان درگیری با دوستش او را در یکی از محله های شرق تهران با چاقو کشته است. او بعد از چند ماه فرار در خانه ای ویلایی در شمال کشور بازداشت شد. متهم در تحقیقات مدعی شد، چون دوستش بدهی خود را به پدرش نداده او را به قتل رسانده است. متهم بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد. قرار است او به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام قتل ...
تعیین تکلیف در پرونده قاتل مأمور زندان
داماد خانواده وقتی می خواست پدرزن زندانی اش را فراری دهد با شلیک گلوله، مأمور بدرقه زندان را به قتل رساند و به قصاص محکوم شد اما با گذشت 9 سال از این ماجرا هنوز حکم وی اجرا نشده و متهم با درخواست تعیین تکلیف در پرونده اش از قضات خواست تا از این بلاتکلیفی نجاتش دهند. به گزارش ایران، صبح روز 22 آذر سال 90 در حالی که مأموران بدرقه زندان چند زندانی را با خودرو از ندامتگاه کرج واقع در جاده ...
پیامک تبریک شب یلدا 99
پشت سال گذشته است و هنوز، کسی نمی داند بی تو هر شب شب یلدای من است . . . **** پیامک تبریک شب یلدا 99 **** به جای اینکه رز یا پونه باشیم برای هم بیا گلخونه باشیم نکن تلخی به یمن جشن یلدا برای هم بیا هندونه باشیم . . . چند ساعت بیشتر به آخر پاییز نمونده، جوجه هاتو شمردی!؟ **** پیامک تبریک شب ...
عوامل بهشت آفرین و بهشت افزا
را نافرمانی می کردید به آن درمی آمدید. پس اگر بنا بود کسی در آنجا از شدّت خوشحالی بمیرد، قطعاً بهشتیان در آن روز به سبب اینکه عذاب از آنها برگشته است از شدّت خوشحالی جان می باختند. سپس ندا می کنند: ای گروه دوزخیان! سر بردارید و به خانه های خود در بهشت نظر بیفکنید. آنان سربرمی آورند و خانه های خود را با تمام نعمت هایی که در آنها است می بینند. به آنان گفته می شود: این است خانه های شما که اگر خدا را ...
قتل در زندان رجایی شهر / نجات قاتل پس از 17 سال از چوبه دار
حادثه 24 - مرد زندانی که به اتهام سرقت و قتل هم سلولی اش به قصاص محکوم شده بود سرانجام با جلب رضایت خانواده مقتول پس از 17 سال از مجازات مرگ رهایی یافت. رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال 82 و به دنبال زندانی شدن یک سارق سابقه دار در زندان رجایی شهر کرج شروع شد. چند ماه پس از اینکه فرید دوران حبسش را می گذراند با یکی از زندانیان به نام اکبر درگیر شد و او را در داخل زندان ...
قتل عمد به بهانه ناموس / جزییات دردناک قتل ناموسی سه زن در استان کردستان
جرمی شود مجازات نخواهد شد. دیگر آنکه در چنین مواردی اصولاً جرم اعلام نمی شود و در نتیجه دستگاه قضایی و نیروی انتظامی به مساله ورود نمی کنند مجموعه این عوامل باعث شده که شاهد افزایش این نوع قتل ها باشیم که در بسیاری موارد قاتل مجازات نمی شود. مثلاً چند سال پیش در سردشت مشابه چنین قتلی انجام شد شوهر مقتول شکایت کرد، اما بعد از مدتی با پادرمیانی افراد به رضایت منجر شد یا پدری مشاهده می کند پسر ...
داستان یک ازدواج؛ سپیده و ناصر، زیر سایه شهلا
... به عنوان اولین سوال می پرسم که چطور با ناصرخان آشنا شدید که می گوید: چند سال پیش من به ناصر زنگ زدم که خبر فوت یکی از فامیل های نزدیک مان را که با ناصرخان هم دوست بود به او بدهم. آن موقع وقتی تلفن را قطع کردم به برادرم گفتم که ناصرخان چقدر صدای قشنگی دارد و صدایش مثل دوبلورهاست. وقتی هم برای اولین بار در مراسم ختم همان فامیل نزدیک مان، او را دیدم به خانواده ام گفتم که چقدر شبیه شاهزاده هاست ...
ابهام در ماجرای قتل با ضربه مشت
، حرف نامربوطی می زد تا مرا عصبانی کند و با هم دعوا کنیم، اما من توجهی نمی کردم. تا اینکه روز حادثه دستم را گرفت و گفت بیا با هم دعوا کنیم. بازهم توجهی نکردم و به او گفتم من اصلا با تو کاری ندارم. فحاشی کرد، جوابش را ندادم، اما دست برنداشت و به سمت من حمله کرد و ضربه ای زد. خیلی عصبانی شدم. یک مشت به چانه اش زدم و بعد هم هلش دادم. پویان عقب عقب رفت و به زمین افتاد، وقتی روی زمین افتاد، من دیدم از سرش ...
علی تا آخرین روز های جنگ برای رسیدن به عباس صبر کرد
. می خواهد برود جبهه. گفتم بابا! جنگ که تمام شد، کجا می خواهی بروی؟ گفت الان وقتش است، باید بروم. اخم کردم و گفتم بشین، دستم ننداز! او رفت و بعد از چند روز عملیات مرصاد شروع شد و در آن عملیات مفقود شد و سال ها چشم انتظار آمدنش ماندیم تا اینکه مردادماه 79 جنازه اش را برایمان آوردند و در مزار شهدای امامزاده یحیی (ع) دفن شد. این شهدا خودشان را به قافله اباعبدالله رساندند و شهادت مزد مجاهدت ایشان شد. حتی ...
فرار یک زن وقتی شوهرش قاتل شد
به او زدم که جان باخت. چند روز بعد هم سیما به پلیس آگاهی رفت و به دروغ گفت که شوهرش گم شده است.پنج ماه بعد هم من از سیما خواستگاری کردم و او را به عقد موقتم در آوردم. پس از آن متهمان در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و محمود را به قصاص محکوم کردند. زن جوان از مشارکت در قتل تبرئه و به زندان محکوم شد. این حکم مورد اعتراض متهمان قرار گرفت ...
مرد جوان در یک قدمی اعدام: همسرم قاتل اصلی است من بی گناهم
فریبا همان جا قول داد اگر پلیس به قتل پی برد، به دروغ همدستی در قتل را گردن بگیرد و بگوید او هم چند ضربه به شوهرش زده است. او به خاطر من به دروغ گفته بود به شوهرش با چاقو ضربه زده است. این مرد گفت: آن روز فرزندان مقتول در خانه نبودند. ما جسد را رها کردیم و صبح روز بعد من و فریبا آن را در باغچه خانه دفن کردیم. چند روز بعد فریبا به پلیس آگاهی رفت و به دروغ گفت شوهرش گم شده است. پنج ماه ...
ادعای جدید مرد اعدامی در یک قدمی چوبه دار
میانجیگری آنجا رفته بودم اما سعید عصبانی بود. با چاقو به سمت همسرش حمله کرد و من هم برای دفاع از فریبا چاقو را که روی اُپن آشپزخانه بود، برداشتم و یک ضربه به او زدم. وقتی او روی زمین افتاد، ترسیدم و با فریبا دعوا کردم.من گفتم به خاطر او مرتکب قتل شده ام ولی فریبا همان جا قول داد اگر پلیس به قتل پی برد، به دروغ همدستی در قتل را گردن بگیرد و بگوید او هم چند ضربه به شوهرش زده است. او به خاطر من به دروغ ...
جنایت مسلحانه به خاطر رقابت عشقی
بیشتری در این خصوص انجام دادند و موفق شدند تصاویر دوربین مداربسته چند مکان تجاری را که در آن اطراف بود، به دست بیاورند. به این ترتیب شاهین برای بیان آخرین دفاع در مرحله دادسرا فراخوانده شد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم و فقط می خواستم پیمان را سر جایش بنشانم تا با من رفتار تحقیر آمیز نکند. من از این مسئله خیلی ناراحت بودم. او دختر مورد علاقه من را هدف گرفته بود و سعی داشت تینا را از چنگ ...
عصر شعر شهید محسن فخری زاده برگزار شد
می ماند دل عشاق حتی بی تپیدن زنده می ماند شب مرگت مبارک چون به نوعی صبح میلاد است که مرغ روح تنها با پریدن زنده می ماند درون توست وقتی آب و خاک و ریشه و نورت تویی آن گل که عمری بعد چیدن زنده می ماند به خاک افتادن تو جذبه ی وصل است و در این باغ اگر سیبی بیفتد تا رسیدن زنده می ماند اگر طوفان به پا کردند خاموشت کنند اما خیالی ...
از گارد هواپیما تا افسر ویژه قتل!
سعادت آباد تهران به نیروها به صورت نوبتی زمین داده می شد که من هم با توجه به فشار مستأجری، درخواست داده بودم و به شدت چشم انتظار بودم. جالب اینکه بلافاصله بعد از آمدن ما به مشهد، نامه درخواست زمینی که سال ها در نوبت بودم و پول آن را هم واریز کرده بودم، به دست صاحب خانه مان رسید. او اما ما را از این موضوع بی خبر گذاشت و انتظار چندین و چندساله من این گونه بی نتیجه ماند. نمی دانم اسمش تقدیر است یا شانس ...
زندگی نامه نیک وی آچیچ + ویدئو
ناهار تک وتنها بودم. بچه ها مسخره ام می کردند. به من می گفتند موجود فضایی یا صفت های دیگری به من می دادند که مرا در هم می شکست. کم کم فهمیدم که خودم باید با آن ها سر صحبت را باز کنم. گاهی در راهروهای مدرسه با بچه ها حرف می زدم. تمام تلاشم این بود که به ایشان نشان بدهم که در درون، یکی هستم عین آن ها، یک آدمیزاد، با همان احساس ها و نیازها و فقط بیرونم متفاوت است و من تقصیری ندارم. سال های ...
داستان پری غفاری معشوقه مو بلوند شاه +عکس
ساعت یازده صبح زنگ زد و گفت: "... من تمام شب به یاد تو بودم، می خواهم امشب در کاخ میهمان من باشید، تا بیشتر با هم آشنا شویم" آن روز ها همه می دانستند که فوزیه ایران را ترک کرده است و خیال بازگشت هم ندارد. از سوی دیگر مادر پری با همدستی فردوست و گرفتن وکیلی به نام ارسلان خلعت بری، طلاق او را از علی آشوری گرفتند، مادر پری فکر می کرد که از این پس دخترش ملکه ایران خواهد شد. پری با ...