ناپدری که به پسر شش ساله تجاوز می کرد - گفتارنو
سایر خبرها
گفتند درس بس است گفتم چشم!
دانشگاهی تنها درسی را که در کلاس حاضر می شدم ریاضی بود زیرا نمی توان فرمول و معادلات را حفظ کرد و باید آن را آموخت و به کار برد. به جز این درس، بقیه درس ها را غیرحضوری خواندم و امتحان دادم. بعد از فارغ التحصیلی- با معدل بسیار خوب- احساس می کردم نیمی از راه را طی کردم ولی هنوز تشنه آموختن بودم و هدف بعدی ام نشستن پشت صندلی دانشگاه بود. سال 85 همزمان با دخترم در کنکور شرکت کردیم و هردو قبول شدیم. رشته ...
اخبار حوادث
ماجرا را گفتم اما آنها توجهی نکردند تا اینکه روز حادثه، وقتی از نانوایی به خانه برگشتم و شام خوردم، از همسرم خواستم که به من نزدیک شود اما او گفت تو شوهر من نیستی. عصبانی شدم. او را به زور به اتاق خواب بردم و چند بار سرش را به دیوار کوبیدم. سپس او را به حمام کشاندم و با چاقویی که از قبل آماده کرده بودم، چند ضربه به بدنش زدم که باعث فوتش شد. آن زمان دختر و پسر خردسالم در خانه بودند و صحنه قتل مادرشان ...
در طراحی کیک هایم از طراحی صنعتی کمک می گیرم
جزو همین آدم هاست. خودش می گوید دیپلم نظام قدیم دارد و در دبیرستان رشته تجربی خوانده است. در طول دوران مدرسه هم انقدر درسش خوب بوده که محقق کردن رویای پزشکی برایش کار غیر ممکنی نباشد تا از یک جایی به بعد به خاطر علاقه اش از خواندن پزشکی صرف نظر کند. من بعد از اینکه دیپلم گرفتم هم در کنکور تجربی و هم در کنکور هنر شرکت کردم؛ که اتفاقا رشته پزشکی هم قبول شدم ولی انقدر عاشق هنر بودم که ترجیح دادم سراغ ...
مادر شهیدی که پس از 30 سال راضی شد از آرامگاه فرزندش فاصله بگیرد!/ رامین عاشق جبهه بود
پایین ازدواج کردند، پدرش 21 ساله و مادرش 15 سال داشت که رامین به دنیا آمد. آقای کریمی 8 فرزند داشت (2 پسر و 6 دختر) که رامین فرزند اول آنها بود و به لقاءالله پیوست. وی تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده بود که از طریق بسیج مسجد حجازی که در محله بود عازم جبهه شد و به علت جثه درشت هیکلی که داشت، در جبهه آرپی چی زن بود. با ورود به منزل خانواده این شهید و گفتگویی صمیمانه ای که با پدر و مادر ...
راز دل کندن از خانواده اش عشق به اهل بیت(ع) بود
.... چند فرزند دارید؟ من و آقا مهدی 10 سال با هم عاشقانه زندگی کردیم و زندگی ما برای همه به ویژه فامیل زبانزد بود. حاصل این زندگی دو فرزند به نام های امیر محمد و حسین است. امیرمحمد متولد مرداد 89 که در زمان شهادت پدر شش سال داشت و حسین پسر کوچکم متولد مرداد 94 است. خوب است این خاطره را هم برای شما بگویم که اربعین سال 93 با خانواده همسرم توفیق زیارت کربلا نصیبم شد. همان جا نذر ...
شوخی دو جوان با یکدیگر به قتل یکی از آنها منجر شد
باهم درگیر شدیم. درگیری ما بالا گرفت و من که از دست اش بسیار عصبانی شده بودم با چاقویی که داشتم او را زدم؛ زمانی که خونین روی زمین افتاد تازه متوجه شدم چه اشتباهی کرده ام، اما دیگر خیلی دیر شده بود.به همین خاطر از ترس دستگیری، فرار کردم ولی فکرش راهم نمی کردم که اوبا همین یک ضربه کشته شود. من در یک لحظه عصبانیت تنها به خاطر شوخی بی مزه، به زندگی دوستم پایان دادم. سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان با اعلام این خبر گفت: متهم جوان با اعتراف به قتل دوستش روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد. ...
رکبی که پسر جوان از تازه عروس بعد از ازوداج خورد! / با دیدن این رفتار شقایق خجالت زده شدم!
مشترکمان می گذشت که از شقایق خواستم تا پدر و مادرم را به منزلمان دعوت کند. اما او معتقد بود که نباید چند سال اول زندگی، خانواده من به خانه ام بیایند ولی به خاطر این که من ناراحت شدم با اکراه آن ها را به شام دعوت کرد. این موضوع باعث بروز اختلافاتی بین من و همسرم شد. پس از گذشت مدتی مادرم به همراه پدرم برای درمان بیماری اش به مشهد آمدند و مجبور شدند شب را در منزل ما بمانند اما با برخورد زشت ...
شیردهی نوزاد، چرا پستان را نمی گیرد؟
سوال با سلام وزن روز تولد پسرم 3850 بود او امروز3 ماه و 9 روزشه و 6300 وزنشه. از ابتدا به علت ناساز گاری گروه خونی دچار زردی شد و به علت تغذیه نامناسب دوباره زردی اش بالا رفت و در بیمارستان بستری شد.از آن من بعد از اینکه سینه ام را میدادم شیر دوشیده ی خودم یا شیر خشک را با سرنگ یا قاشق چی بهش میدادم ولی بعد از یک ماه اشتباه بزرگ را مرتکب شدم و بهش شیشه دادم در 15 -16 روزگی پسرم جریان شیرم ...
گریه بچه، احساس ضعف می کنم!
...: سلام و خسته نباشید، پسر 2 سال و 3 ماهه دارم که بسیار باهوش دقیقه با وجود اینکه اگاهانه و با علاقه بچه دار شدم از بدو تولدش به خاطر نااروم بودنش و افسردگی پس از زایمان در برابرش احساس ضعف و استرس میکردم مثلا گریه اش خیلی منو بهم میریخت اوایل حتی رابطه ام با همسرم که خیلی هم به هم علاقه داریم به هم ریخته بود که بعد از یک سالگی پسرم کم کم همه چیز بهتر شد اما الان دوباره به مشکل بر ...
قتل همسر سابق، پایان یک رابطه عاشقانه
. در همین حین خواهر مرد نیمه جان نیز به مأموران رسید. او گفت: برادرم با من تماس گرفت و گفت هر اتفاقی برای من افتاد مراقب پسرم باش و بعد درحالی که خیلی صدایش گرفته بود و گریه کرده بود گوشی را قطع کرد. مأموران به دستور بازپرس جسد زن جوان را به پزشکی قانونی انتقال دادند. جسد این زن از سوی خواهر مرد نیمه جان شناسایی شد و او گفت: این زن لاله، همسر سابق برادر من، بود و چند سال قبل از هم جدا شدند ...
آخرین جزئیات از پرونده عروس نگون بخت
میگفت احتمالا عروسش قربانی دزدان شده است. او گفت: از مدتی قبل و زمانی که پسرم به سربازی رفت، همسر و پسرش به خانه ما آمدند تا با ما زندگی کنند. عروسم خواهرزاده شوهرم نیز هست و من زن دایی او هستم. ساعاتی قبل از حادثه برای سر زدن به همسایهها از خانه خارج شدم. پس از آن تصمیم گرفتم قبل از اینکه هوا تاریک شود به خانه برگردم. وقتی به مقابل خانه رسیدم در باز بود. فکر کردم عروسم یادش رفته در را ببندد ...
معلم فداکار با قلب دردناک خطر سیلاب را به جان خرید/ انتقالی تبعیدمانند پس از 24 سال علی رغم التماس های ...
.... پس از مدتی پیاده روی نفسم تنگ شد و قلبم به درد آمد که در این زمان مدتی استراحت کردم و دوباره به راهم ادامه دادم تا به مدرسه رسیدم. متاسفانه تصور می کردم که هنوز هم مانند دوران جوانی توانایی دارم. وی با اشاره به اینکه در مدرسه هم تدریس را شروع و تا سه ساعت ادامه دادم، اما درد قلبم بیشتر شده بود و مجبور به تعطیل کردن مدرسه شدم گفت: در این زمان به کمک یکی از روستائیان و با وانت به ...
حکم عامل تجاوز به زن 37 ساله
آدرس شدند و با نجات گروگان، مرد آزارگر را دستگیر کردند. با انتقال متهم به کلانتری و تشکیل پرونده، شاکی درباره جزئیات ماجرا به ماموران گفت: از سه سال پیش با متهم دوست شدم اما چند وقت پیش با هم اختلاف پیدا کردیم و قرار بود ارتباطمان را قطع کنیم. روز حادثه، متهم مرا سوار ماشینش کرد و به خانه اش برد. آنجا مرا مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار داد و برای این که نتوانم از کسی کمک بگیرم، گوشی ...
آتش نشانی که به شب عروسی اش نرسید / عروس جوان بهنام سیاهپوش به پلاسکو رفت+عکس
، با لبخندی به مادر می گفت: خوشحالم. من امروز خیلی ها را نجات دادم. مادر بهنام می گوید: می خواستم چند ماه دیگر دامادش کنم اما.... بهنام عاشق شهادت بود و به کارش عشق داشت. وقتی کسی را نجات می داد آنقدر شاد می شد که لحظه ای صدای خنده های قطع نمی شد. می خواست مدافع حرم شود. پسرم به آرزویش رسید اما دلم برای خنده هایش تنگ است. بهنام عشق شهادت داشت بهنام میرزاخانی تنها 26 سال داشت ...
سفارش ویژه رهبرانقلاب به یک شاعر/ کتابی که با مطالعه آن 10 غزل می توان سرود
. همه آنها حرف هایی داشتند که به رهبرشان بزنند. همسرم حتی نتوانست از ایشان برای تسبیحی که اهدا کرده بودند، قدردانی کند. همسرم بعد از آن جلسه بارها گفته است که انگار در رؤیا بوده است. رهبر معظم انقلاب با پسر و دامادم نیز صحبت کردند و از امورات روزانه، کارها و تحصیلاتشان سؤالاتی کردند. سپس ایشان درباره کتاب وقتی مهتاب گم شد صحبت فرمودند و اشاره کردند که مطالب مفصلی در مورد این کتاب نوشته اند. ...
درگیریهای من و ننه خیالی
عهدنامه دونفره قول از من گرفت که به شرطی دست از سرت برمیدارم وچیزی نمیگم که اونچه که بین ما در این باب گذشته رو بنویسی روکاغذ و مقالش کنی وگرنه پیش همه میگم که ادراه فرهنگ – منظور ننم آموزش و پرورشه – بعد از سی سال خدمت صادقانه و بی ریا باهات چه بی مهری هایی کرده منم قول دادم که حرفشو عملی کنم تا علی الحساب دست از سرم برداره و پیش در و همسایه و صف نونوایی و مجالس زنانه برامنو و ادارم صفحه نذاره لهذا این سطور اجبارا تحریر گردید و به سمع و نظر شما و ننم رسید. تاچه قبول افتد و چه در نظر آید ادامه دارد ...
همسرم آرامش را به من هدیه داده است
کمیتۀ ملی المپیک رأی آوردم. بعد از آن هم وارد سازمان تربیت بدنی شدید، درسته؟ بله. بعد از دورۀ 3 ساله ریاستم در کمیتۀ ملی المپیک، ابتدا رئیس مرکز توسعۀ صادرات شدم. آقای هاشمی علاوه بر اینکه از قبل من را می شناخت به مرکز توسعۀ صادرات زیاد رفت وآمد داشتند در نهایت نتیجۀ مذاکرات وی با افراد مختلف این شد که من را برای مدیریت سازمان تربیت بدنی انتخاب کردند و بنابراین در سال 72 وارد ...
مجازات سنگین برای جوانی که نامزدش را ربود
رابطه ای با دوستم دارد اما بعد متوجه شدم قرار بود که نامزدش شود تا اینکه او به بیماری هپاتیت مبتلا شد. شاکی ادامه داد: نمی دانم چطور شد که به تدریج رابطه من و مرد جوان نزدیک تر شد تا جایی که هر روز تلفنی با یکدیگر صحبت می کردیم و چند روز یک بار همدیگر را می دیدیم. رابطه ما 3 سال طول کشید تا اینکه فهمیدم از همین جوان بیماری هپاتیت به دوستم منتقل شده و عامل اصلی بیماری او است. به همین دلیل ...
جواب آزمایش قبل از ازدواج راز سیاه دختر 17 ساله را لو داد
رفت و آمدهای ما با یکدیگر به طور آشکار و پنهان شدت گرفت اما مدتی بعد وقتی برای ثبت محضری ازدواجمان اقدام کردیم آزمایش های پزشکی نشان داد که من باردار شده ام. این بود که به پیشنهاد متین و مادرش به طور غیرقانونی جنین را سقط کردم تا آبروی خانوادگی مان حفظ شود اما هنوز چند روز از این ماجرا نگذشته بود که همسرم از من به خاطر فریب در ازدواج شکایت کرد. او مدعی شد چون قبل از ازدواج با او رابطه خیابانی داشته ...
بیوگرافی سونیا پوریامین و همسرش و فرزندانش +عکسها
خواند و همزمان در شرکتی مرتبط با رشته تحصیلی اش کارمی کند. پسر کوچکش به پزشکی علاقه دارد و تصمیم گرفته به شغل رویاهای مادرش برسد. اما پسر بزرگش، راه پدر و مادر را پیش گرفته و به تصویربرداری علاقه دارد. همسر سونیا پوریامین دکترای پژوهش هنر دارد و مدرس این رشته است. همین موضوع هم باعث شده تا همواره حامی سونیا پوریامین باشد، او را در رسیدن به موفقیت کمک کند و حضور دیروقتش را در خانه بپذیرد ...
دختر جوان به طرز فجیعی نامادری و برادرانش را به قتل رساند
داشتم از او جدا شدم. آن زمان دخترم با من زندگی می کرد اما مدام سر ناسازگاری می گذاشت و در نهایت نیز خانه را ترک کرد و زندگی مستقلی را شروع کرد. او از همسرم خوشش نمی آمد و مدام تهدید می کرد زندگی مان را خراب می کند. حتی مدتی قبل می خواست تهدیدش را عملی کند و خانه ام را آتش بزند که موفق نشد. جزییات قتل با اظهارات مرد دختر 24 ساله او بازداشت شد و ماموران او را دستگیر کردند. دختر ...
شوهرم به من خیانت می کند ...
چندی پیش گفتگویی داشتیم با یک خانم که متأسفانه در زندگی شخصی خود دچار مشکلات فراوانی است. او اصرار داشت از سوی مشاور نشریه راهنمایی شود تا بتواند مسیر درست زندگی را انتخاب کند. در زیر ابتدا متن گفتگوی ما با وی، و سپس پاسخ مشاور محترم را می خوانید. ***** از زندگی اولم خیری ندیدم و به خاطر خیانت شوهرم از او جدا شدم. همه دلخوشی ام را در زندگی از دست داده بودم. حالا زنی مطلقه بودم که ...
ماه پیشانی
زشتی نمی شود نگاهش کرد. ولی از ترس پادشاه جرأت نکرد جیک بزند. زود دختره را عقد کردند و بساط عروسی را چیدند و بعد از بزن و بکوب عروس و داماد را دست به دست دادند و فرستادند حجله. دختر ملاباجی از بس آش آلوچه خورده بود، هی آروغ می زد و بوی گند دهنش هم طوری بود که پسر وزیر نزدیک بود بزند زیر گریه. نصفه شب هم دلش درد گرفت و پا شد کمی این ور آن ور چرخید. اما نتوانست جلو خودش را بگیرد و حجله را به گند کشید ...
پیله ور
را رساند به سنی که جای پدرش را بگیرد، گفت دیگر کاری ندارد. پسره می شود نان آور و نانی تو سفره مادرش می گذارد. هرچی را زمان شوهرداری اندوخته بود، یکی یکی فروخت و خرج کرد تا پسره شد هیجده ساله. ته کیسه اش را که نگاه کرد، دید هیچی نمانده جز سیصد درم پول نقره که به اش دست نزده بود و برای روز مبادا گذاشته بود. روز اول، صبح بهرام را از خواب بیدار کرد و گفت: پسر گلم! شانزده هفده سال است پدرت عمرش را ...
از روز هفتم چه خبر؟ / آخرین روزنه های امید در پلاسکو / مگر می شود یک آتش نشان رهیاب نداشته باشد؟
همه را متأثر کرده بود. اشک ها روی گونه سرازیر می شد.این زن که مادر یک دختر 8 ساله و پسر 7 ماهه است با چشمانی اشکبار به خبرنگار حوادث روزنامه ایران گفت: چند روزاست که بچه هایم را در خانه بستگانم گذاشته ام تا شاید خبری از شوهرم به دست بیاورم. آنها بی تاب پدرشان هستند. دخترم هر روز بهانه پدرش را می گیرد. پسر تازه متولد شده ام آغوش پدرش را می خواهد و همه ما چشم انتظار ردی از او هستیم. دوشنبه شب به ما ...
انس با قرآن از کودکی همراه زمزمه های قرائت پدر
آن مدرسه نیز این فرآیند بسیار تأثیرگذار بود. زمانی که معلم به من آیه الکرسی را آموزش داد هیچ وقت آن را فراموش نکردم. پس از خانواده، مدرسه و معلم نقش بسیار پررنگ می توانند در این زمینه داشته باشند. اجتماع، محیط پیرامون، مسجد و جلسات قرآنی همه و همه مکمل فرآیند قرآنی شدن جامعه هستند. به گزارش ایکنای خوزستان، هاشم موسوی نسب در سال 1355 در شهرستان دشت آزادگان متولد شده است. دو پسر و یک دختر دارد که فرزند بزرگ تر او در جامعه القرآن علی بن مهزیار اهوازی به آموزش قرآن کریم مشغول است. وی از همه مسئولان خواست که به برنامه های قرآنی اهتمام بیشتری داشته باشند. ...
خانم ها! از تجارت نترسید
بخش کامیونی شرکت را واگذار کرد و این نزدیک ترین تجربه من در حوزه حمل و نقل بود. سه سال بعد تصمیم گرفتم به صورت مستقل کار کنم و دو سال طول کشید تا دفتر خودم را تاسیس کردم. تشکیل خانواده روی روند کاری شما چه تاثیری داشت؟ - خانواده اساس زندگی است و تاثیر به سزایی در موفقیت زن در خارج از منزل دارد. من همیشه می گویم موتور محرک من همسرم است. اگر او نبود قطعا من موقعیت الانم را نداشتم ...
خاطره دکتر بوشهری از ساختمان پلاسکو
برابر این مبلغ را پرداخت کنم. هر چه پول داشتم جلویش گرفتم و گفتم: این که خیلی کم است. لطفا بیشتر بردارید. دویست تومن برداشت و گفت: خدا برکت بده. کافی است. آن سال علیرغم امتحان خوبی که در کنکور دادم به خاطر اشتباهاتی که در اعلام نتایج کنکور رخ داد، در دانشگاه قبول نشدم. ولی یک سال بعد، در دانشگاه شیراز در رشته پزشکی پذیرفته شدم. آن کاپشن را در همه هفت سال دانشجوئی پوشیدم و چیزی که بیشتر از خود کاپشن مرا گرم می کرد، انسانیت پیرمردی بود که در “ساختمان پلاسکو” محبت به همنوع را به من آموخت./ آبشار نیوز دکتر افشین استوار بوشهر دوم بهمن ماه نود و پنج ...
نمی خواست مثل آقازاده ها باشیم
سومین سالگرد ارتحال او در گفت وگویی خانوادگی با همسرش خانم مصحف، دخترش فهیمه سادات و پسر ارشدش سیدصالح صحبت کردیم تا نکات کمتر شنیده شده ای از سبک زندگی این مسئول اجرایی سال های نه چندان دور کشورمان گفته شود؛ فردی که پیش از همه استاد اخلاق بود و اهل سلوک و به تعبیر شهید بهشتی نمونه ی عینی تواضع. واضح ترین تصویری که از دوران کودکی از پدر در ذهن دارید چیست؟ فهیمه سادات: یکی از ...
ابتکاردلواپسان حریف ابتکار نشد!
سایت های خود پروژه هجمه به ابتکار را آغاز کردند. به عنوان نمونه متن هایی را منتشر کردند که معنایی نداشت و مشخص است مشی اعتدالی ابتکار آنان را به نوشتن چنین مطالبی بی مایه ای درشبکه مجازی واداشته است؛ از جمله اینکه یکی از کانال های تلگرامی آورده است: در حالی که روز گذشته اعلام خبر حکم جلب پسر معصومه ابتکار خبرساز شد، ابتکار در جدیدترین فرافکنی خود در توئیتی نوشته است که پرونده قضائی پسرم شخصی است و ...