به دخترم گفتم مامانت داشت با پسرخالش چیکار میکرد گفت من رفتم بستنی خوردم آخه بستنیش خوشمزه تر بود - روزنامه نوآوران
سایر منابع:
سایر خبرها
تک تیراندازی که مسلط به 5 زبان بود
محمد امین به وضوح می بینم.با نگاه پسرم آرام می شوم و قوت قلب می گیرم که یادگار حبیب اینجاست. او یک مرد است همان طور که حبیب می خواست. از خاطرات بازی کودکانه زینب با حبیب می گوید: روزی زینب با حبیب بازی می کرد و تخته وایت برد در دستش بود و نقاشی می کشید. وقتی بالای سرش رفتم دیدم تمام تخته پر شده از اسم بابا ... بابا... بابا ... کسب روزی حلال برای حبیب خیلی مهم بود، همیشه می گفت اگر ...
زرد ؛ پیشتاز فروش هفتگی سینماها
.... "خانه دختر ” فیلم جنجالی شهرام شاه حسینی است که پس از گذشت 3 سال در حالی به روی پرده سینماها می رود که دستخوش تغییرات بسیاری شده است. این فیلم تاکنون 2 میلیارد و 40 میلیون تومان فروش داشته است. ماجرای فیلم درباره دو دختر دانشجوست که به دنبال کشف راز مرگ هم دانشگاهی خود، درست در روز پیش از مراسم عروسی اش هستند. در همین بین مرتضی قصد دارد خانه کوچکشان را زیر قیمت بفروشد ...
زیباترین اشعار درباره موی بلند
اکسیر پنهانیم ببینید در صبح پیشانیم نیوشندگان را در آن داوری غلط شد زبان زان زبان آوری یکی گفت اشارت بدان مهره بود که شفاف و تابنده چون زهره بود یکی راز پوشیده از موی جست که آن مهره با موی دید از نخست گرفتند هر یک پی آن پیشه را خلافی پدید آمد اندیشه را از آن قصه هر یک دمی می شمرد به فرهنگ دانا کسی پی نبرد ...
متهمان قتل را گردن هم انداختند
...، جسد متعلق به صاحب رستورانی به نام حمید است که بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش کشته شده است. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و در ادامه کارآگاهان دریافتند، مرد جوان مدتی قبل با زن 36 ساله ای به نام سمیرا رابطه داشته است، اما آن زن بعد از قتل به طور مرموزی ناپدیده شده است. بنابراین زن جوان تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه دو سال بعد از حادثه، در تاریخ بیستم آذرماه سال 92 ...
کشف جسد زن جوان در خانه مجردی
مردم نیوز : ساعت 14:20 یازدهم آبان ماه جاری مأموران کلانتری 135 آزادی در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت خبر مرگ مشکوک زن جوانی را اعلام کردند. بنابر اظهارات اولیه مأموران، متوفی زن و سی چهار ساله ای بود که جسد وی در منزلش در منطقه اکباتان کشف شده بود. پدر متوفی که پلیس را در جریان مرگ فرزندش قرار داده بود، در اظهاراتش به مأموران گفت: دخترم به تنهایی در آپارتمانی در اکباتان سکونت داشت ...
گروگانگیری عجیب با سناریوی عاشقانه در مشهد! +عکس
مسیح ارتباطی نداشتند. درحالی که هر لحظه بر شدت نگرانی مادر افزوده می شد، ناگهان دو ساعت بعد پیامکی هولناک بر صفحه گوشی مادر مسیح جا خوش کرد: پسرت را در قبال بدهکاری های شوهر خواهرت ربوده ایم، اگر 450 میلیون طلب ما را پرداخت نکنید دیگر ...! زن جوان با دیدن پیامک وحشت زده روانه کلانتری شد و به تشریح ماجرای گروگان گیری پرداخت. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع ...
ناگفته های ضرغامی از دهه 60، سینما و صداوسیما
انقلاب حاکم بود، هیچ وقت برای ما تلویزیون نخرید اما من خیلی تلویزیون را دوست داشتم و داشتن آن جزء رؤیاهایم بود. جالب است که سرنوشت شما بعدها با تلویزیون گره خورد! واقعا، اما آن زمان همسایه ها تلویزیون داشتند و با خودم می گفتم چه می شد صبح چشمانم را باز می کردم و می دیدم که در خانه ما هم تلویزیون هست! اصلا به پدر اعتراض نکردید که چرا تلویزیون نمی خرد؟ شاید هم کار خوبی کردند ...
مژده لواسانی : در فرودگاه برلین به من گفتند که چادرت را بردار!
...: ترجیح می دهم به جای آن که وسایل بیشتری داشته باشم در خانه، تعداد مهر پاسپورتم بیشتر باشد. واقعا فکر می کنم زندگی یک دودو تا چهار تاست. ممکن است از خیلی چیزهای دیگر برای سفر رفتن صرف نظر کنم تا یک هفته سفر بروم اما یک دوست دیگر همان هزینه را صرف خریدن یک انگشتر گرانقیمت کند که البته من هرگز این کار را نمی کنم. گفتگو با مژده لواسانی گفتگوی جدید با مژده لواسانی ...
عاشق زن رفیقم شدم و مجبور شدم این نقشه را بکشم+عکس
ارتباطی نداشتند. درحالی که هر لحظه بر شدت نگرانی مادر افزوده می شد، ناگهان دو ساعت بعد پیامکی هولناک بر صفحه گوشی مادر مسیح جا خوش کرد: پسرت را در قبال بدهکاری های شوهر خواهرت ربوده ایم، اگر 450 میلیون طلب ما را پرداخت نکنید دیگر ...! زن جوان با دیدن پیامک وحشت زده روانه کلانتری شد و به تشریح ماجرای گروگان گیری پرداخت. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، دقایقی بعد سردار قادر کریمی (فرمانده انتظامی ...
طعم گیلاس با وساطت ولایتی به کن رفت/ بازیگران سینما، به جز معدودی سوپراستار، مظلوم واقع می شوند/ خیلی از ...
میلیون تومان است بدهید. جالب است همان روز آقای کیارستمی به من زنگ زد و فورا قبل از هر چیزی گفتم الان می گوید آقای ضرغامی چرا رایت فیلم را نخریدید؟! اما ایشان با خوش رویی زیاد بعد از سلام و احوالپرسی گرم گفتند فقط زنگ زدم از شما تشکر کنم. گفتم به چه دلیل؟ گفت برای اینکه دیروز فیلم طعم گیلاس را پخش کردید و این بزرگ ترین احترام به من بود. گفتم به هرحال وظیفه ما بود. فیلم خوبی بود که پخش کردیم، اما ...
ناگفته هایی که ضرغامی از سیما و سینما و خانه سینما و هاشمی و لاریجانی و... به خاطر دارد
که آیا طعم گیلاس را دیدید. شاید کسی ندیده باشد. چون در میان این همه فیلم های مختلف که پخش می شود طعم گیلاس فیلمی است که ویژگی های جذب مخاطب عام را ندارد. بااین حال فیلم در آن زمان پخش شد. حتی از بچه های پخش پرسیدم شما رایت این فیلم را خریدید که پخش کردید. گفتند نه! قرار بود بخریم ولی نخریدیم! گفتم خیلی بد شد باید پول آن را که حداقل صد میلیون تومان است بدهید. جالب است همان روز آقای کیارستمی به من ...
کودکانی که روی پله فقر نشسته اند
ندارد چون شرط بیمه شدن این بوده که هیات مدیره ساختمان، درخواست بیمه بدهد و ساختمان 20 واحدی، هیات مدیره اش کجا بود ؟ 6، 7 سال قبل پسرش تشنج های دایم داشت، متخصص مغز و اعصاب گفت: بچه ات باید هفته ای سه بار گوشت قرمز بخوره. سرایدار، در جواب مدیر ساختمان گفت: از کجا پول گوشت بدم؟ (آن زمان حقوقش 200 هزار تومان بود) پسرک، پاییز سال گذشته، بعد از مدرسه می رفت پادویی یکی از مغازه های محل ...
زندگی مرا، مردمان کُرد احاطه کرده بودند
رمان پابرهنه ها اثر زاهاریا استانکو با ترجمه زنده یاد احمد شاملو به زندان آمد و خواندیم و خیلی از آن لذت بردیم. روزی یکی از دوستانم پیش من آمد و گفت درویشیان شما باید رمان بنویسی . از همان لحظه به سراغ این مسئله رفتم. سبک پابرهنه ها با ترجمه بسیار زیبای شاملو روی من خیلی تأثیر گذاشت و دریافتم که من هم باید صادقانه و روشن حرف هایم را بزنم . شاگردی نویسندگانی شاخص چون جلال آل احمد و سیمین ...
کاوه صباغ زاده: اغلب فیلم هایی که طی سال های اخیر در سینما تولید می شوند سیاه و تلخ هستند/ مهدی صباغ ...
در بخش نخست میزگرد فیلم سینمایی ایتالیا ایتالیا به کارگردانی کاوه صباغ زاده که با حضور کاوه صباغ زاده (کارگردان)، مهدی صباغ زاده (تهیه کننده) و با مدیریت سیدرضا منتظری (منتقد سینما) برگزار شد به مواردی همچون بی عدالتی های پشت پرده بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی اشاره شد و تأکید شد که بسیاری از مدیران سینمایی مانع از رشد و پیشرفت فیلمسازان اول می شوند و نمی گذارند آن ها در سینما حضور داشته باشند در بخش دوم این میزگرد، ایتالیا ایتالیا از لحاظ ساختاری و محتوایی توسط منتظری مورد بررسی قرار گرفت و مهدی و کاوه صباغ زاده به سوألات وی پاسخ دادند. *************** ...
ترفندی برای ازدواج با پسر یک کارخانه دار
باران را ببینند. آنها به قدری ذوق زده شدند که برای هفته بعد قرار خواستگاری گذاشتند. وقتی که به خواستگاری رفتیم، به نظر می آمد که وضع مالی و سطح خانوادگی آنها به ما نزدیک باشد اما مهم تر از آن این بود که آداب و عرف را رعایت می کردند. با این حال اجازه خواستم با عروس خانم به تنهایی حرف بزنم. ساعتی با هم حرف زدیم اما رفتار باران به نظرم مشکوک آمد چون هر چه می گفتم تأکید داشت که با نظرم موافق ...
از رئالیسم و سادگی فرار می کنم
رئالیستی می گویند بازی خوب. انگار در بازیگری دنیا همین یک شکل وجود دارد و اکثریت همان را طلب می کنند. این باعث می شود بازیگر در پوسته ای بماند و بعد به ضد همان بازیگر تبدیل می شود. یعنی یک بازیگر ممکن است جوان مرگ بشود. بعد از چند تا کار همه بگویند بازی این بازیگر این طوری است. ما باید درباره این موضوع حرف بزنیم و تحلیل کنیم تا بتوانیم بازیگرهایی داشته باشیم که چهل- پنجاه سال بازی کنند و از دیدن ...
مارادونا: از آدم های لاف زن و نان به نرخ روز خور خوشم نمی آید
تیم در انتخاب بازیکنان گیج می شدیم ولی الان می گویی مسی و بعدش...؟ *اوضاع فیفا را چطور می بینید؟ بهتر از فدراسیون فوتبال آرژانتین است چون اینفانتینو در حال مبارزه با فساد است. او از همکاری با پلاتینی خیلی چیزها یاد گرفته. اینفانتینو مرد صادقی است که مثل گروندونا (رئیس سابق اتحادیه فوتبال آرژانتین) 100 میلیون دلار ندارد. او برای بهبود فوتبال و بهبود شرایط فدراسیون ها تلاش می کند و فدراسیونی که در حال مرگ است، فدراسیون فوتبال کشور ماست. ...
نگار 30 سال کوچکتر از من بود / او با آرایش زیاد بیرون می رفت و دیر می آمد!
خواستگاری خانمی از اقوام رفتیم که شوهرش را از دست داده بود و بچه ای هم در خانه نداشت. او جواب رد داد و گفت نمی خواهد ازدواج کند. در این شرایط دنبال همسر مناسبی می گشتیم که خواربارفروشی محل، دختر یکی از آشنایانشان را معرفی کرد. به خواستگاری خانم جوانی رفتم که نگار نام داشت و حدود 30سال از من کوچک تر بود و یک بچه کوچک هم داشت. خانواده اش می گفتند شوهر قبلی اش معتاد Addicted بوده و خیلی عذابش ...
چه افرادی صبح ها حتما باید آب بنوشند؟/افشاگری باورنکردنی علی کریمی درباره فساد در فوتبال ایران/گفت وگو ...
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ،در این بسته خبری، گلچینی از پربازدیدترین اخبار گروه وبگردی را مشاهده می کنید. چه افرادی صبح ها حتما باید آب بنوشند؟ نوشیدن 5 تا 6 لیوان آب ممکن است در اوایل زیاد به نظر برسد، اما به مرور ساده و به تبدیل به یک عادت خوب می شود. افشاگری باورنکردنی علی کریمی درباره فساد در فوتبال ایران علی کریمی گفت: به برخی از دوستانم که ...
ترفندی برای ازدواج با پسر یک کارخانه دار
خواستگاری گذاشتند. وقتی که به خواستگاری رفتیم، به نظر می آمد که وضع مالی و سطح خانوادگی آنها به ما نزدیک باشد اما مهم تر از آن این بود که آداب و عرف را رعایت می کردند. با این حال اجازه خواستم با عروس خانم به تنهایی حرف بزنم. ساعتی با هم حرف زدیم اما رفتار باران به نظرم مشکوک آمد چون هر چه می گفتم تأکید داشت که با نظرم موافق است. با این حال دو جلسه دیگر به خانه شان رفتم و هر بار تا سه ساعت ...
از اینکه اسم و رسمم گسترده و پراکنده شود، پرهیز کرده ام
اسمِ او را کمتر می شنوید؛ میانِ مخاطب عام یا فلان جمعِ موسیقی شناسِ موسیقی دانِ فرهیخته هم فرقی نمی کند. این لابد برای هر آدمی که عمرش را گذاشته پای موسیقی اش سخت می آید. برای هر کسی جز کیخسرو پورناظری . سخت نیست، چون خودش خواسته. خودش تصمیم گرفته است که زندگی اش را در آن خانه ی دنجِ سرسبز میانِ ساز و شعر و همسر و معدود شاگردانش طی کند. خودش خواسته تا هیچ جا جز صحنه ای که برایش مقدس بوده، ساز نزند ...
"نهنگ آبی" چه چیزهایی را از خانواده ایرانی هویدا می کند؟
خانواده مشاهده گر همه این هاست. اما انقدر ارتباط در خانواده کم شده و اعضای خانواده از هم فاصله گرفته اند که والدین متوجه نیستند چه اتفاقی برای کودک می افتد. نیاز دوم نیاز به احترام است. نیاز به تحسین حمایت تشویق توسط بالا دست، مدح و ستایش، الگو برداری و سرمشق قرار دادن دیگران و اینکه در این مرحله قدر بیند. در تمام مراحل این بازی مشوق به شما ارائه می شود- انواع و اقسام محرک های ...
ترفندی برای ازدواج با پسر یک کارخانه دار
قرار خواستگاری گذاشتند. وقتی که به خواستگاری رفتیم، به نظر می آمد که وضع مالی و سطح خانوادگی آنها به ما نزدیک باشد اما مهم تر از آن این بود که آداب و عرف را رعایت می کردند. با این حال اجازه خواستم با عروس خانم به تنهایی حرف بزنم. ساعتی با هم حرف زدیم اما رفتار باران به نظرم مشکوک آمد چون هر چه می گفتم تأکید داشت که با نظرم موافق است. با این حال دو جلسه دیگر به خانه شان رفتم و هر بار تا ...
چهار اپیزود از زندگی زنان سرپرست خانوار
: دیگه فکرهام رو کردم گفتم این همه خانم دستفروشی میکنن، پیش خودم می گفتم من هم میرم دستفروشی. چند روز می رفتم مترو دیدم نه کار من نیست. چاره ای نداشتم که لیف هام رو بیارم اینجا بفروشم. کنار لیف، گاهی عروسک بافتنی هم می فروشم. از شانس امروز نیاوردم. حالا یک هفته کار برام 30 هزار تومن بیشتر نداشته . محدثه یکی از زنان سرپرست خانوار است که همه بار زندگی خانواده اش را به دوش می کشد. کرایه خانه ...
سارا بهرامی: اول باید آرتیست باشی، بعد بازیگر
نباید در بازیگری فراموش شود. روزی خانمی در خیابان به من گفت ایتالیا ایتالیا را خیلی دوست داشته چون حس کرده دوربین را در یک خانه واقعی روشن کرده اند و یک زن و مرد دارند جلوی دوربین زندگی می کنند و خب این برای ما بُرد است. کاوه صباغ زاده، پیش از این، تجربه دستیاری کارگردان داشت و فیلم کوتاه ساخته بود اما در ایتالیا ایتالیا، اولین تجربه کارگردانی اش را انجام داد. طبیعتا مثل کارگردان های ...
گفت و گو با فریدون جیرانی، درباره داستان های جنایی و خفگی
مشهد رفتم و اولین سناریوام را نوشتم، داستانش یک جنایت داشت. نمی دانم چرا! داستان پسر جوانی بود که با زن مسنی ارتباط برقرار می کرد، بعد شوهر زن می فهمید و هر دوی آنها را می کشت. در هجده سالگی این قصه را نوشتم، در حالی که تا آن موقع فیلم های پلیسی و جنایی زیادی ندیده بودم. از آن داستان های پاورقی و قطع جیبی آن موقع، مثل قصه های میکی اسپیلین و شخصیت معروفش مایک هامر چطور؟ چرا ولی ...
مجموعه شعر درباره نامردی
همان روزی که فرزندان آدم زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید آدمیت مرد گرچه آدم زنده بود از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب گشت و گشت قرن ها از مرگ آدم هم گذشت ای دریغ ...
پایم را برای فروش گذاشته ام
؛ درمانی یک ساله. تا این که تمام مشورت های پزشکی منجر به این شد که تصمیم بگیرند پایم را قطع کنند. از آن جایی که پروسه درمان برایم خیلی سخت بود با این تصمیم موافقت کردم آن هم بی هیچ ترسی. مدام به خودم می گفتم؛ یک قطعه ماشین خراب شده که حذفش می کنند، اما مهم این است که ماشین هست و ادامه می دهد. زمانی که پایم قطع شد، هنوز 21 سالم نشده بود. شاید اغراق به نظر برسد، اما یکی از لطف های خدا به من بود، چون ...
لوریس چکناواریان: به مادرم که فکر می کنم، گریه ام می گیرد
. من از بچگی نقاشی را دوست داشتم. به موزه های نقاشی اروپا که می رفتم؛ مبهوت می شدم. خانه مان هم پر نقاشی بود. برای همین موزیسین شدید؟ خب موسیقی را هم دوست داشتم. (خنده) اما خب موسیقی هایم تحت تاثیرِ نقاشی بودم. می خواستم رنگ ها را به نت تبدیل کنم. و بعدتر همین چند سالِ قبل نت ها را نقاشی کردید. خب اگر الان 21 ساله باشید، آن وقت ها خیلی جوان تر بودید دیگر ...