از بهترین روش های کسب و کار در دنیا، کار خانوادگی است - روزنامه سپهر
از بهترین روش های کسب و کار در دنیا، کار خانوادگی است
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای سفره ای که هر روز کوچک تر شد!
مادر سه شهید شدم. پدر و مادرها دوست دارند فرزندان شان عاقبت به خیر شوند و به نظرم آن سه تا عاقبت به خیر شدند و خیالم ازشان راحت است. من همیشه با سه فرزند شهیدم زندگی می کنم و در کنارم هستند. بنابراین جای خالی شان را اصلا احساس نمی کنم. حتی وقتی در اوج سختی قرار می گیرم از آنان کمک می خواهم. وی ادامه داد: سال 1341 سیزده سالم بود که ازدواج کردم. قبل از داود، دو پسر به دنیا آوردم که هر ...
هر کسی که در رسانه کار می کند بداند که از 6 صبح تا 6 صبح روز بعد مخاطب داریم و همه لحظات ارزشمند است
مشهد شدم. از امام رضا (ع) خواستم که اگر تا یک هفته زن برای من پیدا شد، ازدواج می کنم وگرنه دیگر ازدواج نخواهم کرد. او ادامه داد: خانواده دوست داشتند من ازدواج کنم و من به دیدار دوستانم به قم آمدم و آن ها دختری در تهران را به من معرفی کردند و من گفتم من لهجه دارم و به من دختر نمی دهند. خلاصه من با پیگیری دوستان با خانواده همسرم صحبت کردم. آن ها از ما سوال کردند که معرف شما چه کسانی هستند ...
زن 22ساله: طلاق می گیرم چون همسرم با زن دیگری رابطه دارد
او جرئت نکرده بودند حقیقت و شخصیت واقعی او را فاش کنند. این گونه بود که اختلافات و مشاجرات ما آغاز شد و به کتک کاری های شدید کشید. از آن روز به بعد همسرم خلافکاری هایش را علنی کرد و به طور آشکار به موادفروشی و سرقت پرداخت، به طوری که چندین بار دستگیر شد. اما من که دخترم را باردار بودم چاره ای جز تحمل نداشتم زیرا نمی خواستم دوباره به خانه پدرم بازگردم . از سوی دیگر خلافکاری های شاهین هر ...
آیا می توان بعد از سرطان سینه باردار شد؟
خانم هایی که درمان سرطان سینه را انجام داده اند قادر به شیردهی هستند. اگر هنوز دارویی برای درمان سرطان سینه خود مصرف می کنید (مثلاً هورمون درمانی)، خیلی مهم است که پیش از شیردهی با پزشک مشورت نمایید. برخی از داروها می توانند وارد شیر مادر شده و بر کودک اثر بگذارند. با پزشک خود صحبت کنید اگر سرطان سینه دارید یا قبلاً داشته اید و به بچه دار شدن فکر می کنید، در مورد ...
محمد شهادت را آخرین ماموریتش می دانست
ون در این سه چهار ماه یکبار ندیدم مشقی بنویسد، از وقتی می آید خانه کیف و کتابش را می گذارد گوشه اتاق. مدیر با خنده گفت شما داخل مدرسه شدید در و دیوار را ندیدید؟ گفتم انقدر ناراحت بودم که فقط آمدم دفتر، گفت برو بیرون و نگاهی کن، ببین دور تا دورمدرسه عکس محمد را چسبانده اند، محمد همه تکالیفش را انجام می دهد چطور می گویید درس نمی خواند؟ او شاگرد ممتاز شده، گفت بیایید تا کارنامه اش را بگیرید. ...
گامی برای احیای هنرهای بومی
این راه را پیاده می آمد تا بتواند هنر پته دوزی را یاد بگیرد. سن این خانم ها معمولاً بین 35 تا 45 سال است، یعنی خانم هایی جوان که من دوست داشتم با آن ها کار کنم. من همیشه دوست داشتم در کنار اینکه به این افراد هنری یاد می دهم در بخش های دیگر هم تا جایی که می توانم به آن ها کمک کنم. مثلاً چون پسرم در امور دارو است همیشه سفارش می کردم تا جایی که ممکن است هوای این خانم ها را برای تهیه داروهایشان داشته ...
استیصال بورسی ها
داشتم سهام خریدم و الان شاید 10 میلیون باقی مانده باشد الان می خواهم خانه ای رهن کنم و نمی توانم ، آقا من مسافرکش بودم، تاکسیم رو فروختم پولشو آوردم تو بورس! ، من همه طلاهامو فروختم اومدم تو این بورس لعنتی ، من قبلا سمت غرب تهران مستاجر بودم. الان صابخونه جوابمون کرده. با پولی که داشتم سمت وردآورد می تونستم خونه بگیرم. البته یه ارثی به ما رسید که میخواستم خونه بخرم، همسرم گفت ببریم تو بورس. اما ...
دعوای 2 زن باعث نابینایی شوهر شد
امور جنایی تهران منتقل شد. شهریار گفت: من راننده لودر هستم و با مادر و پدرم زندگی می کنم. ساعت 5 بعد از ظهر بود که از محل کارم به خانه آمدم. دو عمویم و دامادمان نیز در خانه مان میهمان بودند. از ماجرای دعوای مادرم با زن همسایه هم بی خبر بودم. در حال صحبت با میهمان ها بودم که صدای داد و فریاد مادرم را شنیدم. به همراه میهمان هایمان خودم را به کوچه رساندم هومن و خانواده اش را دیدم که با ...
قتل در عشق ممنوعه به زن متاهل تهرانی
تولیدی کفش راه انداختم. به چه جرمی دستگیر شدی؟ قتل. چه کسی؟ شوهر زن جوانی که قرار بود با آن ازدواج کنم. با فرزانه چطور آشنا شدی؟ 4 سال قبل برای دوران آموزش نرم افزار به سبزوار رفته بودم که فرزانه را با یکی از دوستانش دیدم و شماره موبایلم را به دوستش دادم و گفتم که برای امر خیر شماره می دهم و قصد مزاحمت ندارم و اگر موافق بودند با من ...
مادرعروسک های محبوب
خانه بودم- که معمولا چندماهی بیشتر نبود- بیشتر در خانه مشغول طراحی و ساخت عروسک ها بودم. این روزها بیشتر نگران افرادی هستم که شغل های پرخطر دارند؛ کسانی که با بیماران کرونایی سروکار دارند یا کارها و مسئولیت هایی دارند که حتما باید در محل کار حضور داشته باشند. نگران خانواده های پرجمعیت هستم که مجبورند در آپارتمان های کوچک زندگی کنند و از خانه بیرون نیایند. نگران خانواده هایی هستم که بچه های کوچک و ...
5 ماه تلاش برای اجرای نقشه یک قتل
را در شهرستان دیدم و عاشق منیژه شدم. شماره ام را به سهیلا دادم و از او خواستم که به منیژه بگوید به من زنگ بزند. کم کم رابطه مان بیشتر شد ولی درنهایت منیژه ازدواج کرد و من دیگر از او خبری نداشتم تا اینکه دو سال قبل خودش به سراغم آمد از زندگی اش و خیانت های همسرش برایم گفت. من هم که واقعاً او را دوست داشتم، نمی توانستم سختی و زجر کشیدن او را ببینم برای همین به فکر چاره افتادم. زمان جنایت ...
شوهرم می گوید که تو هوایم را نداری!
مشاوره زندگی سوال: شوهرم 25 ساله است و خودم 23 ساله هستم. شش ماه پیش عقد کردیم و همچنان، عاشقانه یکدیگر را دوست داریم. مشکلم با خانواده است که بد می دانند با همسرم باشم. به همین دلیل، شوهرم می گوید که تو هوایم را نداری. نمی دانم این مشکل را چطور مدیریت کنم. پاسخ: مخاطب گرامی، از زمان عقد شما فقط شش ماه گذشته است. توجه داشته باشید که دوران عقد، دوران ...
پلیس مرزبانی دختر ربوده شده را به کشور بازگرداند
هایش را پاک می کرد، ادامه داد:" برایتان دعا می کنم! عزت و سرافرازی شما پایدار! " با دعاهای این مادر، لبخندی بر لبان سردار شجاع نشست که از فاصله ای دور نظاره گر این دیدار عاشقانه بود. آدم ربایی چگونه رخ داد؟ مادر سارینا ظهر روز گذشته بعد از آن که با دستور قضایی دخترش را تحویل گرفت در تشریح ماجرای آدم ربایی به خبرنگار خراسان گفت: چند سال قبل زمانی که وارد ایران شدیم ...
جانباز 70 درصد محله امام هادی (ع) شهید زنده لقب گرفته است
سوزن می زد. بچه ها که بزرگ تر شدند کم کم به او کمک می کردند. خود من حصیربافی می کردم. با نی هایی که مشهدی ها به آن می گویند لوخ و ما می گوییم خولک، حصیر می بافتم و می فروختم. کارم خوب بود. بزرگ تر که شدم آن قدر درمی آوردم که می توانستم خرج چند خانواده را بدهم. نظام را دوست داشتم. قلبم درد می آمد وقتی شهدا را می آوردند و من فقط نگاه می کردم. باید کاری می کردم. سبک زندگی ارتشی ها را به نظم ...
اختلاف مالی؛ انگیزه قتل مادر
الان نمی دانم مادر کجا و در چه وضعیتی است. کارآگاهان بعد از دریافت این شکایت تحقیقات خود را برای یافتن زن گمشده آغاز کردند و خیلی زود فهمیدند زنی با مشخصات او در حالی که تصادف کرده بود، به بیمارستان منتقل شده اما شدت جراحتش به حدی بود که با وجود انجام اقدامات پزشکی و درمانی جان به در نبرد و تسلیم مرگ شد. کارآگاهان بعد از اینکه کمی درباره مرگ این زن تحقیق کردند، به این نتیجه رسیدند که او احتمالا ...
تربیت فرزند از چه زمانی شروع می شود
واقع هرکه بچه خوب می خواهد، باید مراقب خودش باشد. وقتی مادر، خدیجه باشد و پدر، پیامبراکرم باشد، فرزند حضرت زهرا(سلام الله علیها) می شود. بحث ژنتیک مهم است. بنابراین یک نگاه اینکه قبل از اینکه بخواهم برای ازدواج و تولد فرزند اقدام کنم، خودم را اصلاح کنم؛ دوم اینکه در ازدواج، یک مراقبت این گونه داشته باشم. بالاخره این روحیات به فرزند نیز منتقل می شود. از نظر بعضی افراد با در نظرگیری این ...
"داستان تلخ اعتماد مردی به دوستش"
وقتی دوربین ها را چک کردم با تعجب دیدم یکی از دوستان صمیمیم که با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم و 3 سال پیش از همسرش جدا شده بود زمانی که من سر کار بودم به منزل من رفت وآمد داشته. به گزارش سعید عرفان منش خبرنگار جوان انلاین از اصفهان، حمیدرضا محمدی، خبرنگار پایگاه خبری پلیس اصفهان در مرقومه ایی ازیک واقعیت تلخ اعتماد مردی به دوستش می نویسددریکی از روزهای پائیزی مردی که برای بیان مشکل ...
اطلاعیه: به همسر دوم نیازمندیم!
پست او را متوجه شود. وی به این متقاضی توضیح داد که نامش احمد.م 39 ساله، فارغ التحصیل دانشکده هنر و دارنده فوق لیسانس تاریخ و دیپلم روانشناسی تربیتی و دیپلم مطالعات اسلامی است. او در مورد وضعیت تأهل و دلیل جستجوی همسر از این طریق، گفت: من متأهل هستم و بچه دارم و می دانم که شما راضی نخواهید شد، اما زن اول من این موضوع را پذیرفته است و من او را متقاعد کردم. وی در مورد نظرات مخالف دنبال ...
فرشته شیطانی که زندگی ام را نابود کرد
اختلاس کن. کاری برات نداره. درست مثل یه بچه جرقه ای تو مغزم خورد و گفتم قبول. تمام کارها انجام شد و عین صد میلیارد پول اختلاس شده رو دلار کردم و تقدیم خانوم کردم. به هفته نکشیده لو رفتم. از چند جا شنیدم که اتفاقاً لو رفتن اون اختلاس کار فرشته شیطانی بوده. آقای قاضی، به قیافه من و همسر اولم نگاه کنید؛ انگار که مادر و پدر شکسته این زن هستیم. ...
زن 35 ساله: شوهرم با شنیدن اعتیادم خوشحال شد
گنجید چرا که تصور می کرد من به زندگی با او باز می گردم و هم بساطش می شوم. مدت ها بعد وقتی در آینه چهره ام را می دیدم، خودم را نمی شناختم. همه زیبایی و جوانی ام به یغما رفته بود و با روحی افسرده و روانی پریشان دست به گریبان بودم. در همین شرایط دوست صمیمی و هم بساطی همسر سابقم به منزلم آمد و گفت: غلام دزد مرا فرستاده است تا شما را نزد او ببرم من هم پذیرفتم و سوار خودروی دوست همسرم شدم اما او ...
تا آخر عمر در کنار سارا و مهسا هستیم / از این انتخاب پشیمان نیستیم
بخواهند فرزند خوانده داشته باشند درابتدا باید دید که چه قدر حرف های دیگران رویشان تاثیر دارد. دربررسی هایی که انجام دادیم خیلی از زوجین مناسب این کار نبودند. عابدشاهی همچنین می گوید: برای واگذاری سرپرست کودکان بیمار تاکنون 300 خانواده را پالایش کرده ایم اما مسئله ای که وجود دارد این است که بعضی از خانواده ها دوست دارند فرزند نوزاد را به سرپرستی قبول کنند وحاضر این نیستند بچه ای که شش سال سن ...
ماجرای نذر هزار ویلچر
... اصلاً چطور شد که فکر کردید برای انجام کار خیرخواهانه سراغ خرید ویلچر برای نیازمندان بروید؛ چرا مثلاً سراغ تهیه بسته های مواد غذایی و یا کارهایی از این دست نرفتید؟ به نظر من ویلچر برای فرد معلول حکم پای او را دارد. من این نکته را در روزهای کرونایی بیشتر احساس کردم، وقتی که دلم می خواست از خانه بیرون بزنم اما به دلیل شرایط، مجبور بودم در خانه بمانم. حالا شما فکر کنید ما در جامعه ...
روایتی از فعالیت های آتش به اختیار یک شهید مدافع سلامت/ از آرزو برای دفاع از حرم تا تشکیل گروه جهادی
مختلف برای مقابله با کرونا انجام می داد، در محل کار حاضر می شد و به ارائه خدمت در لباس مقدس دیگری می پرداخت. وی از دل نگرانی های خود گفت و ادامه داد: در این ایام، با توجه به بارداری، تا جایی که مقدور بود ایشان را همراهی می کردم؛ اما از فعالیت بی وقفه و گسترده همسرم نیز نگران بودم که مبادا به این بیماری مبتلا شده و دچار مشکل شود. وقتی که از نگرانی هایم می گفتم، با آرامش خاصی می گفت: اگر ...