زخم خورده روزگار - دنیای اقتصاد

دنیای اقتصاد ۱۴۰۰/۰۳/۲۳ - ۰۰:۳۷

زخم خورده روزگار

دنیای اقتصاد : یک روز آقای اصفهانی به من تلفن زد و گفت: چه کار می کنی؟ گفتم: هیچ گفت: من با وجودی که دیشب از کیش آمدم و اصلا به تو فکر نمی کردم دیشب خوابت را دیدم. دیدم من توی یک کویر گم شده ام و شما داری دنبال یک آهوی خوش خط و خال می دوی. من از تو آدرس سوال کردم، ایستادی و گفتی تو هم بیا ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)