انتقام گیری سیاه زن جوان از شوهر معتاد؛ سرگذشت زنی که خودش را در گرداب تباهی انداخت - تیک
انتقام گیری سیاه زن جوان از شوهر معتاد؛ سرگذشت زنی که خودش را در گرداب ...
سایر منابع:
سایر خبرها
نقشه های مرد شیطان صفت برای دختران و زنان جوان / فیلمبرداری از رابطه نامشروع / آنها برای حفظ آبرو طعمه ...
.... انگار خودم نبودم و یک سایه یا شبح همراهم بود که میگفت از روزگار انتقام بگیری *متاهلی؟ بله، همسر و بچه دارم، اما مشکلی با همسرم ندارم. *برای تهدید طعمه هایت از چاقو استفاده می کردی؟ چاقوکه داشتم، اما استفاده نکردم. *اما یکی از شاکی ها زخمی شده بود؟ وای یادم آمد! او را به بهانه نگهداری از فرزندم به خانه کشاندم و وقتی می خواستم به ...
فرمول پیچیده قاچاقچی اعدامی که آرزو داشت شیمیدان شود + گفت و گو
اما سر از دنیای خلافکاران در آوردم. پرونده ات نشان می دهد که به اعدام محکوم شده بودی؟ حکم اعدامم شکسته شد. ابتدا حبس ابد و بعد 15 سال زندان. 10 سالی در زندان ماندم و چند ماه قبل با سپردن وثیقه مرخصی گرفتم. هنوز 5 سال از محکومیتم مانده است. بعد از آزادی وسوسه شدم تا برای به دست آوردن پول کار کنم. البته قاچاقچیان مختلف چون مرا می شناختند و برای خودم اسم و رسمی داشتم، به سراغم ...
فرار از مهمانی شیطانی زن جوان در باغ ویلای اجاره ای
زن 37 ساله درحالی که مدعی بود عذاب وجدان رهایش نمی کند و قصد دارد دختر نوجوانی را از سقوط در گرداب تباهی نجات دهد به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: چندسال قبل به خاطر اختلافات شدید خانوادگی از همسرم طلاق گرفتم و در یک منزل اجاره ای به تنهایی زندگی می کردم فقط گاهی دخترم که با پدرش زندگی می کند به دیدارم می آمد. در همین روزها بود که از طریق فضای مجازی در یکی از تورها ...
روایت فیلمبردار تتلو از آزار و تجاوز او به دختران + ویدئو(14+)
...! این ویدئو شامل الفاظ و بخش هایی است که ممکن است برای همه مناسب نباشد تابناک: پس از افشاگری سحر قریشی بازیگر سینما درباره امیرحسین مقصودلو مشهور به امیر تتلو، موری فیلمبردار سابق امیر تتلو در مصاحبه ای، جزئیات تجاوز او به هواداران دخترش و مواد مخدر زیادی که مصرف می کند را مطرح کرد؛ اتفاقاتی که او می گوید از آن فیلم است. او از برخی روش های تتلو برای ساقط کردن مردم از ...
نمازش واسطه ازدواجمان شد
بازدید به خانه ما آمد. از اتاق کناری احوال مرا پرسید و چند دقیقه نشست. مادرم او را به صرف ناهار دعوت کرد. همین که وقت نماز ظهر شد، از مادرم جانماز خواست. کنجکاو بودم ببینم چطور نماز می خواند؟ ایشان با حال و هوایی خوش و صوت و لحنی زیبا، اذان و اقامه را گفت و مشغول نماز شد. راز و نیاز عاشقانه اش مرا به شدت تحت تأثیر قرارداد، طوری که بیماری ام را فراموش کردم. توی دلم گفتم که باید به درگاه خدا ...
فروش متادون به جای قرص لاغری+ گفت و گو
.... مدتی در کانون اصلاح و تربیت زندانی بودم و بعد آزاد شدم. بار دیگر به جرم درگیری دستگیر شدم. یکبار هم به جرم حمل و توزیع مواد. به من می گویند خرده فروش موادم. یک مرتبه هم به اتهام فروش شیشه. اینبار هم که به جرم فروش ترامادول یا متادون ... متادون ها را فقط در عطاری ها می فروختی؟ نه در فضای مجازی هم کار می کردیم. پیجی باز کرده و تبلیغات فروش قرص های لاغری می دادیم. یعنی در پوشش قرص های لاغری، ترامادول یا متادون ها را می فروختیم. ...
مطالعه تاریخ هنر بر هر هنرمندی واجب است/ تکنولوژی همه را میخکوب کرده و خودش به سرعت پیش می رود
مخاطبان قرار گرفته است. زمینه فعالیت شما در ابتدا طراحی طلا و جواهرات بوده است. چه شد که به طور کامل فعالیت های هنری را پیش گرفتید؟ من در ابتدا کارم را با طراحی طلا و جواهرات شروع کردم. زمانی که به این کار مشغول بودم، اتودهایی که می زدم دانسته یا ندانسته، بیشتر به سمت طرح های کلاسیک می رفت. به هر صورت متوجه شدم این کار به لحاظ روحی و فکری مرا راضی نمی کرد. خیلی دوست داشتم بروم و یک ...
شگرد منحصر به فرد سارقان | زورگیری با تهدید چوب بیسبال و قمه
اینجا آثار ضربه قمه است که مرا در تا یک قدمی مرگ پیش برد. زنده ماندنم معجزه بود چرا؟ چون به دام یک دزد خشن گرفتار شدم. تازه یک گوشی آیفون 13 خریده بودم که سارقیخفتم کرد و پس از آنکه با قمه ضربه ای به پهلویم زد، گوشی ام را قاپید و فرار کرد. باور می کنید هنوز دارم قسط گوشی را می دهم؟! این اتفاق تاثیر بدیدر ذهنمم گذاشت و تصمیم گرفتم من هم با همان شگرد سرقت کنم. انگار برایمعقده شده بود که تنها با ارتکاب ...
فرار دختر 18 ساله از خانه شوهر بی توجه + داستان زندگی
زنی که پنهانی خانه شوهر خود را ترک کرده و سرگردان شده است، داستان زندگی اش را بازگو کرد. به گزارش عرشه آنلاین ، وقتی به طور غیرقانونی از افغانستان به ایران مهاجرت کردیم،عمویم مرا به یکی از هموطنانم شوهر داد که او نیز به طور غیرمجاز در ایران زندگی می کرد اما افکار و عقاید او 14 سال با من تفاوت داشت به همین خاطر ... زن 18 ساله ای که مدعی بود از 2 هفته قبل منزل را ترک کرده و در ...
کشف نیم تن هروئین در بار ماهی
کرده اند که یک محموله نیم تنی هروئین نیز جزو آن است. محمدیان با بیان اینکه از ابتدای سال بالغ بر 16 تن انواع مواد مخدر از سوی پلیس پایتخت کشف و ضبط شده است، گفت: برخورد با شبکه های قاچاق مواد مخدر با جدیت ادامه دارد، به طوری که 12 هزار توزیع کننده خرد از ابتدای سال و 500 توزیع کننده نیز از ابتدای آبان ماه شناسایی و دستگیر شده اند. رئیس پلیس پایتخت درباره محموله نیم تنی هروئین ...
از کشف نیم تن هروئین در بار ماهی تا دستگیری مرد اعدامی
فروش می رساندم. در یک ماه صد میلیون کاسب بودیم اما ترس از دستگیری به قدری بالاست که اگر روزی صد میلیون تومان هم سود باشد باز نمی ارزد. چرا وارد این کار شدی؟ من از بچگی خلاف می کردم. اصلاً در خلاف کردن نابغه هستم، انگار خلاف در خونم است. قبلاً فروشنده مواد مخدر بودم اما الان فقط قرص می فروشم. می خواستم برای خودم کسی شوم و فکر کردم با این کار می توانم. چرا دوست دخترت را وارد این کار ...
معجزه نزدیک است ؛ جنگ به روایت جانباز نابینا/ عبور از مرز شهادت راحت نبود
:"آخه به این وری ها نمی خوری!" لبخندی زدم و بدون پاسخ به سوالی که هزاران جواب درپی داشت، محو تماشای نخل های بلند دو طرف جاده شدم. خیابان ها نسبت به سال هایی که در اهواز بودم، تغییر آن چنانی نداشت. از روی پل شهید دقایقی که عبور کردیم، راننده پرسید:"اشکال نداره از ساحلی بریم؟" گفتم:"چه بهتر! دوست دارم کاروان رو ببینم." طولی نکشید که خودم را قدم زنان بر روی پل معلق یافتم. به وسط پل که ...
معمای عجیب ارسال عکس جسد زن سرایدار برای شوهرش
سرایداری زندگی می کنند. او ادامه داد: خوابم سنگین است و وقتی به خواب می روم تقریباً بی هوش می شوم. شب گذشته به خاطر اینکه کارهای ساختمان را انجام می دهم دیر خوابیدم و صبح با گریه پسرم از خواب بیدار شدم، اما از همسرم خبری نبود؛ تصور کردم که برای خرید از خانه خارج شده است. در همین افکار بودم که ناگهان در فضای مجازی برای گوشی ام پیامی آمد. شماره ارسال کننده تلفن همراه همسرم بود. زمانی که ...
شکایت از اورژانس بعد از مرگ شوهر
روز گذشته زن جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از امدادگران اورژانس شکایت کرد. او در تحقیقات گفت: چند روز قبل برای انجام کاری از خانه خارج شدم و ساعتی بعد همسرم تماس گرفت و مدعی شد که حالش خوب نیست. از آنجایی که همسرم سابقه بیماری داشت، از او خواستم با اورژانس تماس بگیرد و خودم هم بلافاصله راهی خانه شدم. او ادامه داد: در میان راه بودم که همسرم تماس گرفت و گفت اورژانس موتوری ...
زن و شوهر در گرداب اعتیاد
و قد می کشید و من در رفتار و چشمانش می دیدم که چقدر از اعتیاد من و پدرش رنج می کشد. برایش نگران بودم. مدام ناراحت بود و با من و پدرش حرف نمی زد، خصوصاً با رحیم که اعتیاد مرا از او می دید. دیگر به پایان خط رسیدم. تصمیمم را گرفتم و رفتم انجمن معتادان گمنام. سخت بود، خیلی سخت، ولی ترک کردم. الان حدود یک سال است که مصرف نمی کنم. بد چیزی است مواد ...
سه سال است که خانه من بهشت زهرا (س) است + فیلم
ماه سال 73 بود. سال 96 ازدواج کرده و درسش را در رشته IT دانشگاه نیمه کاره رها کرده بود. شهید مصطفی علیدادی دوست داشت در زمره مدافعان حرم باشد و حتی قبل از ازدواج این را به همسرش گفته بود که با مخالفت خانواده مواجه شد. به دوستانش گفته بود مادرم دِق می کند من به سوریه بروم و برنگردم. باید از خودم یادگاری به جای بگذارم و بعد شهید شوم. همسرش می گوید: فردای روز شهادتش عمویش خواب دید که مصطفی در کنار ...
شب در آلمان خوابیدیم و صبح در لهستان بیدار شدیم
پرچممان و مسوولان ادارات. در آن زمان من با خانواده ام در بیدگوشچ در خانه ای نزدیک ریل راه آهن زندگی می کردم. از دیدن قطار ها از پنجره خانه مان لذت می بردم. یک بار شاهد حمله ارتش لهستان به یک درایزن (وسیله نقلیه سبکی که روی ریل حرکت می کند – خط رو) آلمانی بودم. خط رو، بیدگوشچ را ترک کرد تا سربازان به همرزمانشان در ناکلا (در شمال لهستان) بپیوندند. سربازان ما پنهانی سوار قطار می شدند. آلمانی ها ...
ایمان دارم که هنر از ظلم ، کشتار ، دشمنی و زورگویی در جهان می کاهد
سال ها هستم. خانه او برایم احساس خانه دومم را تداعی می کرد. دو سال پیش که در پارک ساعی قدم می زدم به ساعت های متعددی فکر می کردم که در آنجا می نشستم، با گربه ها دور و برم و روی پایم، با یک کتاب برای خواندن یا یک دفترچه که در آن متون خودم را می نوشتم. در این یادآوری یک ترکیبی از درد و خوشحالی را احساس می کردم. از طریق شاهرخ خواجه نوری و دوستی اش در مورد موسیقی معاصر ایران بسیار آموختم، و ارتباط من با ...
قتل دردناک دختر 9 ساله به دست پدر و همسر چهارمش
...: خبری از دخترم ندارم. او پیش مادرش است . بررسی ها نشان داد این مرد دروغ می گوید. بعد از چند روز بازجویی فنی از فرهاد، او اعترافات تلخی کرد و گفت دخترش را کشته است. فرهاد گفت: می خواستم ملینا پیش من باشد اما همسر اولم قبول نمی کرد. او به خاطر اینکه زن گرفته بودم از من جدا شد و گفت هر طوری شده می خواهد با ملینا به تنهایی زندگی کند و حاضر نشد قبول کند با هوو زندگی کند. بعد از ...
قتل دردناک دختر 9ساله به دست پدر و همسر چهارمش
، پدر ملینا، را احضار کردند. او گفت: خبری از دخترم ندارم. او پیش مادرش است . بررسی ها نشان داد این مرد دروغ می گوید. بعد از چند روز بازجویی فنی از فرهاد، او اعترافات تلخی کرد و گفت دخترش را کشته است. فرهاد گفت: می خواستم ملینا پیش من باشد اما همسر اولم قبول نمی کرد. او به خاطر اینکه زن گرفته بودم از من جدا شد و گفت هر طوری شده می خواهد با ملینا به تنهایی زندگی کند و حاضر نشد ...
صحنه عجیب خودکشی مرد جوان از پشت بام | خانواده اش داد می زدند بپر!
. خودت را معرفی کن و بگو که چند ساله هستی و به چه مدت درگیر اعتیاد بودی؟ امید هستم 41 ساله از تهران، از 19 سالگی اعتیادم به سیگار و سپس الکل آغاز شد و کم کم به سمت مواد مخدر مثل تریاک و شیره رفتم. قصد داشتم که شیره را ترک کنم اما به مصرف متادون روی آوردم و بعد از مدتی توانستم سال مواد را ترک کنم. چرا فقط 3 سال ؟ سه سال مواد مخدر را ترک کرده بودم ...
زندگی تلخ نوجوان متهم به حمل مواد مخدر؛ از مدرسه تا زندان
رادین نوجوانی است که به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شده است. او می گوید نمی دانسته چه چیز حمل می کند برای همین هم درخواست بخشش دارد. این نوجوان برای سایت جنایی از زندگی اش می گوید: *چه مدت است در زندان هستی؟ سه ماه می شود که بازداشت و به کانون اصلاح و تربیت برده شده ام. فعلاً زندان نرفته ام و در کانون هستم. *سابقه داری؟ نه. *چرا ...
رسیدگی به ایتام؛ خواسته ای که ریشه در رویاهای کودکی ام داشت
خواندم لذا برای شروع کار بسیار مردد بودم. پاغنده تصریح کرد: ناگفته نماند که من آن سالها علی رغم همه مزایایی که در زندگی داشتم از جمله شغل، همسر و فرزند خوب، خانه و امکانات رفاهی، بسیار مضطرب بودم که نمی توانستم به دیگران کمک کنم از زندگی لذت نمی بردم و یک زندگی روزمره کارمندی و صرفا رفاه خودم مرا راضی نمی کرد و همواره با خودم در کلنجار بودم. مدیر موسسه خیریه ساحل بهشتی بندر ...
روایتی درباره مریم ؛ زنی که فرار کرد تا همسرش را نجات بدهد
چادر مشکی ای که توی خانه داشتیم. بعد زنگ زدم ترمینال. دو تا بلیت برای خودم و پسر دو ساله مان گرفتم و بدون اینکه به کسی خبر بدهم، از خانه زدم بیرون... دو - به خاطر اینکه پدر و مادرم از اول مخالف ازدواج ما بودند، فکر می کردم نمی توانم ماجرا را برایشان تعریف کنم، چه همان اوایل که کم کم فهمیده بودم شوهرم تفننی مصرف می کند، چه بعدها که اعتیادش شدیدتر شد. همین طور ادامه می دادم و پیشِ خودم فکر ...
امروز در تاریخ
جیب بغل بود خورد ولی متوجه آن نشد. من همچنان در صف اول بودم که رزم آرا به سه قدمی ام رسید و رد شد که به سویش دویدم و سه گلوله به او زدم. گلوله چهارم در لوله تپانچه گیر کرد ماموران بر سرم ریختند و مرا که قصد مقاومت نداشتم زیر مشت و لگد قرار دادند که از حال رفتم و تا دو روز چیزی نفهمیدم. پس از بهوش آمدن، نگرانی من از این بود که رزم آرا زنده مانده باشد و دیکتاتور شود که روز بعد با اخباری که به گوشم ...
سرقت خودرو با خروس فراری !
م تا خروس را بگیرد. خودرو را نگه داشتم، زن جوان از خودرو پیاده شد و به دنبال خروس رفت و شوهرش هم از خودرو پیاده شد، اما گفت پایش شکسته است و نمی تواند بدود. من تصمیم گرفتم خروس را بگیرم و با خودم گفتم ثواب کنم، اما خبر نداشتم که زن و مرد جوان می خواهند با این شیوه مرا کباب کنند. زن جوان خسته شده بود و برگشت به طرف خودرو و من هم از خودرو پیاده شدم و به طرف خروس دویدم تا بگیرمش که در کمال ناباوری دید ...
ماجرای عجیب دامادی که فکر می کرد قاتل برادرزنش است + جزئیات
دخالت میکردند. آنها مدام در گوش همسرم می خواندند که خانه مان را بفروشیم تا در نزدیکی خانه خانواده همسرم، آپارتمانی بخریم اما من شرایط مالی مساعدینداشتم. همین مسئله باعث بروز مشکلاتی میان من و همسرم شده بود. حتی 3 مرتبه همسرم به خاطر این موضوع با من درگیر شد و به حالت قهر خانه را ترک کرد. او هر بار به خانه برادرزنم یا مادرزنم می رفت که من به خاطر بچه هایم، مجبور می شدم با همسرم آشتی کنم و او را به ...
عشق ممنوعه دختر تنها و پادشاه زیرک | دختر تنها، قربانی عشق ممنوعه
برخاست و به سراغ خنجری رفت که در گوشه ای پنهان کرده بود، آن را برداشت و آمد و در قلب نورالدین فرو برد. نورالدین در غرقاب خون خود چندی دست و پا زد و بعد مرد. مرضیه جسد را در کیسه ای کرد، و کشان کشان به در خانه آورد، و از آنجا برد و در گوشهٔ مسجدی که در کنار خانه اش بود، انداخت. سپس بازگشت و دل نگران و پریشان به کنج اتاق خزید. سپیدهٔ صبح مردمی که راهی مسجد شده بودند، متوجه جسد شدند، و خلاصه در ...
پدر و مادرها را باید از برق بکشیم که وسط کادر نیایند ! | تا دبیرستان لی لی بازی می کردم
بودم و بیشتر بازی بلد بودم. باورتان نمی شود آن لحظه تست دادم و از میان 40 نفر من انتخاب شدم. آبان ماه سال 1369 نخستین و اسفندماه سال 98 و در آغاز پاندمی کرونا آخرین مسابقه محله از تلویزیون پخش شد، چون به خاطر حفظ فاصله اجتماعی دیگر نمی توانستیم آن را برگزار کنیم. البته این مسابقه تعطیل نشده و همچنان اجرا می شود. در شهرهای مختلف و به دعوت شهرداری ها و استانداری ها اجرا می کنیم ...