شهید از تمام دلبستگی هایش دل می برد و به سوی انجام وظیفه حرکت می کند - شبکه اطلاع رسانی دانا
سایر خبرها
حاشیه های زندگی مهرداد اولادی از زبان مایلی کهن
سرمربی سابق تیم ملی ایران گفت: اگر امروز مهرداد اولادی در بین ما نیست، من مایلی کهن هم مقصرم! به گزارش تابناک ورزشی، محمد مایلی کهن از درگذشت مهرداد اولادی ناراحت است و خودش را یکی از مقصرین رفتار با او می دادند. وی در این گفت و گو به مسائل مختلفی درباره رفتار با بازیکنان سابقش اشاره کرده است. حاجی مایلی می گوید: اتفاقی که برای مهرداد اولادی افتاد واقعا تاسف برانگیز بود و به شخصه خیلی متاثر شدم. امیدوارم خداوند به خانواده او صبر بدهد. البته باید بگویم که حضرت عباسی(ع) همه ...
ما پای پدرمان را بوسیدیم ولی کم بوسیدیم!
فضای فیلمتان حفاظت بشود لذا بعید نیست که ایشان هم تحت حمله قرار گرفته باشند. ما که میگوییم، ان شالله این جوری باشد. شهادت با همه مرگ ها فرق می کند، ان شالله ایشان شهید باشند. بعد از فوت پدر مقام معظم رهبری را ملاقات کردید؟ قبل از فوت پدر ملاقات کردیم. با ویلچر رفتیم، بابا التماس دعا گفتند و چند روز بعد هم حضرت آقا یک مقدار قند که حسابی دعا خوانده بودند را فرستادن ولی خب خدا ...
دلیل نام گذاری اعمال ام داوود چیست؟
روزگار من با سختی و تلخی دردناکی می گذشت و شب و روزی نداشتم ،وبرای دیدار فرزندم ،دنبال هر راه چاره ای می گشتم ، یک روز با خبر شدم امام صادق (ع) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود ،بیمار شده است ، به دیدن او شتافتم ،از آن حضرت عیادت کردم ،هنگامی که می خواستم از حضورش مرخص شوم ، فرمود : از داوود ،خبر تازه ای نداری ؟ با شنیدن نام داوود داغ من تازه شد ،اشکم سرازیر شد ، وبا آه درد آلودی گفتم ...
آنها 21 روز غذا نخوردند اما هنوز زنده اند + تصاویر
ای را آتش می زده و بر روی بدن برهنه همسرش می انداخته است؛ با چاقو تمام بدن اعظم را برش می زده و بعد او را بر روی سیمان پشت بام خانه می کشیده تا حدی که لباسش پاره می شده و جراحت های بدی برمی داشته است. در مجموع، این 21 روز می گذرد و یک شب شوهرش مردی غریبه را به خانه می آورد، او که توهم خیانت داشته است به مرد غریبه می گوید که تو همسرم را می شناسی و با هم رابطه داشته اید، مرد که اوضاع زن و بچه ها را ...
امیرالمؤمنین، نزدیکترین راه رسیدن به خدا/ مراد کتاب مبین در قرآن امام علی(ع) است
: آری خود اوست، همه گرد او جمع شدند و متعجبانه از وی پرسیدند مگر امروز چه کرده ای که پیامبر در وصف تو اینگونه فرموده؟ وی پاسخ داد هنگامی که از خانه خارج شدم می خواستم سراغ کاری بروم اما حدس زدم که دیگر به آن کار نمی رسم با خود گفتم حالا که از کار مورد نظرم باز مانده ام خوب است سراغ تجارتی پر سود بروم رفتم به سراغ امیرالمومنین و به چهره نورانی آن حضرت نگاه کردم زیرا پیامبر فرمودند: النظر الی وجه علی ...
اشعار ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
سرویس شعر آیینی عقیق: به مناسبت فرا رسیدن پانزدهم رجب سالروز شهادت حضرت زینب سلام الله علیها عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور بهره مندی ذاکرین اهل بیت منتشر می کند . محسن عرب خالقی: همه رفتند و من جا ماندم ای دوست ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست چرا رفتی مرا با خود نبردی ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست *** ببین از ...
اشعار آیینی ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
ببین که پارگی معجرم شده قاسم نعمتی ... یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من ... یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من هر روز وشب تویی همه جا روبه روی من در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من تصویر قتلگاه تو یادم نمی رود یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من از خاطرات آن شب مقتل کنار تو ...
روز پدر کنار خانواده های شهدای منا
ذکایی نیز گفت: نمی توانم احساس خود را به زبان بیاورم، جای خالی پدر را هیچ چیز پر نمی کند. مادر شهید ذکایی نیز گفت: پسرم بسیار فعال و کم توقع بود، هنگامی که محصل بود هم در کشاورزی به پدرش کمک می کرد و هم درس می خواند. پسرم و همسرش هر دو دبیر بودند. با خانم جعفری از کارکنان بنیاد شهید به خانه شهید قربانعلی سالاری رفتیم. پدرم روز تولدش بعد از دعای عرفه در سرزمین و ...
ماجرای تماس تلفنی اشرف با شهید قرنی/ چرا سپهبد قرنی با آمریکایی ها دیدار نکرد
التماس می کند که شما را حتی برای 5 دقیقه ببیند. آقای قرنی گفت: غلط کرده است. هیچ وقت با او ملاقات نکرد. من فکر می کنم اگر ملاقات را قبول می کرد او را نمی کشتند. این ماجرا که تمام شد؛ چند روز بعد یک آمریکایی دیگر با دفتر تماس گرفت و خود را بروس معرفی کرد. او هم چندین بار تماس گرفت و اصرار داشت که تیمسار را ملاقات کند. یک روز پشت تلفن به او گفتم: تو چه کاره ای که این قدر برای ...
ماه پرفضیلت رجب را چگونه گرامی بداریم؟
فرمود که: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" می گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته می شود پس بسیار بگوئید: أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ . و ابن بابویه به سند معتبر از سالم روایت کرده است که گفت: رفتم به خدمت حضرت صادق علیه السلام در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود چون ...
علی (علیه السلام) و قدرنشناسی های امت
) مظهر اسما و صفات هستند و علی مظهر تام است. لذا رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند در شب معراج وقتی به عرش رفتم ثم دنی فتدلی و کان قاب قوسین او ادنی ؛ یعنی بالا رفتم و به جایی رسیدم که جبرییل هم نمی توانست بیاید. گفتم: جبرییل مرا تنها می گذاری؟ گفت: تو به جایی رسیدی که منِ جبرییل نمی توانم به آنجا بیایم. گفت جبریلا بیا اندر پی ام گفت رو رو من حریف تو نی ام وقتی بالا رفت بی ...
مادرم خانه اش را تغییر نمی دهد!
پشت خط و در سنگر بنشینم. حبیب تک تیرانداز بود. مادرم از خوابی که دیده بود برای دوست و همرزم حبیب تعریف کرد. مادرخواب دیده بود که برادرم حبیب در بالای یک تپه ایستاده است وقتی به حبیب می گوید که پسرم بیا پایین چرا نمی آیی تو را ببینیم دلمان تنگ شده، پاسخ می دهد: نه من جایم خوب است و اینجا هستم نگران من نباشید. همرزمش خواب مادر را تأیید کرد و گفت: حبیب تک تیرانداز بود و همیشه بالای تپه ...
نذری که برای شهادت بسته شد
او شهید می شدم، از خانواده اش خجالت می کشم که من باشم و او شهید شده باشد. او در 18 خرداد ماه 1363 در مریوان به شهادت رسید، وقتی پیکر او را آوردند تا چشمم به او افتاد، گفتم: الهی چشمانم کور می شد و تو را این گونه نمی دیدم. ولی بعد از آن به وصیت پسرم عمل کردم و نماز شکرانه را خواندم و گفتم: خدایا ! این قربانی را از ما قبول کن، هفت پسر داشتم یکی را در راه تو دادم، ان شاءالله از ما بپذیری ...
اثرات وضعی ترک نماز جمعه
با همه امکانات و شرایط عالی و شاید سال ها بر کسی بگذرد و به نماز جمعه نرود، امام باقر(ع) می فرمایند: به خدا سوگند، به من خبر رسیده است که اصحاب پیامبر(ص)، از روز پنجشنبه برای نماز جمعه آماده می شدند، چون روز جمعه برای مسلمانان کوتاه است . این قدر نماز جمعه مهم است که یاران پیامبر(ص) از شب جمعه خود را آماده نماز جمعه می کردند، یعنی فردی که لباس هایش تمیز نبوده آن ها را می شسته، کسی که ...
سبک زندگی امیرمؤمنان علی(ع)
جوید و در دهانم می گذاشت و هرگز در گفتارم دروغی نشنید و در رفتارم لغزش و سبکسری ندید. (نهج البلاغه، ح192) علی(ع) محرم راز پیامبر(ص) بود و پیامبر اسرارش را با ایشان در میان می گذاشت. حضرت علی(ع) در این باره فرموده است: موقعیتی که من در محضر پیامبر خدا داشتم برای هیچ کس دیگر نبود. من هر روز سحر محضر ایشان می رفتم. (مسند احمد، ج1، ص77-85) بریده الأسلمی می گوید: هرگاه که با پیامبر(ص ...
یکسال از شهادت حاج هادی گذشت
، بسیار به خود دیده. او در سخنانی که در منزلش بیان می کرد، و تنها 11 روز پس از شنیدن خبر شهادت همسرش و نیامدن پیکرش به ایران گفت: مگر نه اینکه اسلام بر حرمت جنازه تاکید دارد، پس این اعمال شنیعی که داعش انجام می دهد چه نشانی از اسلام دارد؟ شهید قبل از رفتنش تاکید کرده بود که شاید پیکرم بازنگردد و به دستتان نرسد، اما بدانید این اتفاق به سود مردم ایران است، دیشب با خودم فکر می کردم امروز 11 روز است که ...
دخترانی که پدر را تنها در قاب عکس کنج گوشه اتاق دیده اند/ پای درددل فرزندان حاجیان قربانی شده در منا
شدن قامت پدر همین که بزرگتر شدم، دیگر کمتر پدر را می دیدم و سئوال در ذهنم تداعی می شد، که پدر کجاست، چرا شبها به خانه دیر می آید، چرا پدر صبح ها زودتر از همه و شب ها دیرتر از همه به خانه می آید و در جواب سئوالات کودکانه ام، مادر لبخندی مادرانه بر لبهایش نقش بسته و جوابم را این گونه داد: پدر بیرون از خانه کار کند تا تو و خواهرو برادرانت درس بخوانید و در رفاه باشید. من آن زمان ...
حکایتی تلخ از قافله ای که به سمت جدایی می برد
مادر یتیم شدم. بعد از جدایی ترجیح دادم پیش هیچ کدامشون نمانم و خودم مادر بزرگم را انتخاب کردم، البته مادرم که چند ماه بعد ازدواج کرد و رفت خارج اما گه گاهی بابا بهم سر می زنه آخه من پیش مادر پدرم زندگی می کنم. نمی دانستم ادامه بدهم یا نه که آلبوم عکس هایش را آورد و گفت: این منم یازده ساله بودم با مامان و بابا رفته بودیم شاهچراغ شیراز ببین چقدر چاقم ... یاد آنروزها بخیر آن موقع ...
سرانجام اشک هایی که به شهادت تبدیل شد/ لبخند شهادت بر چهره شهید مازندرانی
چند روز بعد به مرخصی بیاید. پسرم سرباز ارتش بود و در 18 اسفند 71 به ارومیه اعزام شد و در آنجا 8 ماه خدمت کرد، سرانجام در 27 مهر ماه 72 در درگیری با منافقین به شهادت رسید، وقتی پیکرش را به ما تحویل دادند، دیدم تیر به سمت راست بدن و شکمش خورده است، تنها چیزی که باعث تعجبم شد، لبخندی بود که بر لبانش نقش بسته بود! به او گفتم: پسرم! الان که جنگی در کار نبود من آمادگی شهادتت را نداشتم . ...
بزرگترین حسرت زندگیم ندیدن لبخند پدر است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از نسیم قائن ،پدر، واژه ای که زبان از نامش در عجب است، تکیه گاهی که بهشت زیر پایش نیست اما همیشه به جرم بودن باید ایستادگی کند و با وجود همه ی مشکلات به تو لبخند بزندتا تو دلگرم شوی. 13رجب روز ولادت حضرت علی(ع)روز پدرنامگذاری شده است وهستند کسانی که پدرانشان آسمانی شدند تا تو امروز درامنیت وآسایش در کنار پدرت قدم بزنی وهرروز دست گرم پدرت ...
ناگفته های دختر جوان از فرار و دوستی خیابانی
...، ولی در عمق وجودش غوغایی به پا بود. دقایقی بعد دختری قد بلند و لاغر اندام در اتاق را باز کرد. صورتش را با دستانش پوشانده بود. سمیرا جلو آمد. انگشتر نقره ای را از انگشت در آورد و به دستان مادر داد. آرام گفت: می خواستم روز مادر بیایم و هدیه ات را بدهم. دختر جوان در برابر پدر زانو زد. یک انگشتر مردانه هم از دست دیگرش در آورد. می گفت: این را خریده ام، دزدی نیست. پدر ...
تلخ و شیرین شغل یک پاسدار/ شورجوانی و عشق به سپاه مرا به نظام کشاند
خدمتتان؟ این همه سختی ها شیرینی هایی هم داشت، فضای دفاع مقدس فضای حس انجام تکلیف بود و حس قوی بود ولی الان این حس قوی نیست. سال 65 داشتیم سمت خط می رفتیم تنها حرکتی که کردیم بیسیم چی گفت اقا پشت خط بیسیم است بعد قرار شد بریم در منطقه می دانستم پدرم هم قرار است بیاید، ساعت 8 یا 9 شب بود که ابوی من از پشت بی سیم گفت دخترت به دنیا آمد، خبر خوشحالی میدم که اگر اتفاقی برای شما افتاد ...
چگونه شخصیتی مثل علی(ع) شکل می گیرد؟
کتب آسمانی ایمان دارم من به صاحب این خانه یعنی ابراهیم(ع) که جد من است ایمان دارم تو را سوگند می دهم به صاحب این خانه(ابراهیم) که تولد این فرزند را بر من آسان کن که در این هنگام دیوار کعبه شکافته شد و مادر امام علی(ع) به درون خانه کعبه رفت و فرزندش را در این مکان مقدس به دنیا آورد. این کارشناس مذهبی افزود: مادر حضرت مریم(س) نیز زنی پاک، پارسا، دانا، عابده بود که از عمق جان بندگی را می فهمد ...
بررسی تحولات سیاسی فرهنگی فرقه اسماعیلیان (1)
به وجود آوردند. به همین دلیل بود که امام صادق علیه السّلام پس از آن که اسماعیل درگذشت، اصرار داشت که شیعیان مرگ او را با اطمینان خاطر بپذیرند؛ زیرا تصوّر زنده بودن وی- با توجّه به سوابق اعتقاد به مهدویت که در میان برخی از غلات شیعه ترویج شده بود- خطر پیدایش فرقه ی جدید را در میان شیعیان به دنبال داشت. در روایتی از زراره نقل شده است که در خانه ی امام صادق علیه السّلام بودم که حضرت به من دستور داد ...
به نام پدر م مثل مردانگی/ دل سپردن به نوای پدران تنها
...، که به ما سوا فکندی همه سایه هما را. زاد روز بزرگ مرد تاریخ بشریت و دلیل خلقت امام علی(ع) را بر عموم مسلمانان جهان تبریک عرض می کنم و این روز مبارک را که روز پدر و روز مرد نام گذاری شده است را بهانه قرار می دهم تا به ابر مردان و مهربان پدران سرزمینم که در تمام گیتی الگوی دیگر مردان هستند را تبریک عرض کنم. وی گفت: از دوستان بزرگوارم در گروه نوع دوستی تبسم که تشویقمان کردند به مناسبت ...
سرمستی جوانان اردبیلی از ندای آسمانی
در تمامی مساجد برگزار می شود. ؛ علاوه بر این در روز اول قرائت دعای کمیل پیش بینی شده است. تبلیغات اسلامی استان اردبیل برگزاری مراسم قرائت دعای ندبه و سخنرانی را برای روز دوم تدارک دیده و در عین حال معتکفین در مساجد مجاور مصلا می توانند در نماز جمعه شرکت داشته باشند. اما اوج مراسمات و برنامه ها عزاداری در شب سوم است. در سوگ بانوی اسلام، حضرت زینب (س) بنت علی. همان شیرزنی که ...
بررسی تحولات سیاسی فرهنگی فرقه اسماعیلیان (4)
عمل می کند. چون خبر به فخر رازی رسید، براشفته شد و بر منبر رفت و زبان به طعن و لعن الموتیان گشاد. چون خبر به گوش محمد بن حسن رسید، یکی از فدائیان خود را به رسالت به نزد فخر رازی فرستاد. آن فدایی، خود را در قالب یکی از طلاب امام فخر جا زد و ملازمت او می نمود تا این که روزی وی را تنها یافت. او در خانه را ببست و خنجری برکشید و بر سینه ی فخرالدین نشست. فخر رازی گفت که چرا قصد جان من کرده ای؟ گفت زیرا تو ...
شعری تقدیم به دل های داغدار خانواده های شهدای مدافع حرم در روز پدر
/ دخترش را تا نماید ناز او می شود باز او مرا لوسم کند / در بغل گیرد مرا بوسم کند ای دلم تنگِ نفس هایت بیا / آه بابا، جانِ زهرایت بیا گر نیایی دخترت دق می کند / روز و شب ازبس که هق هق می کند قاب عکست را بغل تا کی کنم / بی تو تاکی روز و شب را طی کنم دخترت دق کرده بابا، پیر شد / زندگی را بی تو بابا ، سیر شد بی قرار سرنهادن شانه ات / کنج ویرانه منم دردانه ات ای به ...
از کسانی که خون شهدا را پایمال کنند نمی گذریم
امروز روزی است که هر پدری چشم انتظار دیدار فرزندش است اما گاهی چشم انتظاری بیش از یک روز طول می کشد. آنقدر طول می کشد که زمان را گم می کنی، عقربه های ساعت بی مکث و با عجله از هم سبقت می گیرند تا موهای سیاهت را آرام آرام سفید کنند. به مناسبت میلاد با سعادت حضرت علی (ع) و روز پدر به دیدار پدر و مادر شهید مفقودالاثری رفتیم که 33 سال چشم انتظار آمدن خبری از فرزندان هستند. می خواهیم قصه ...
طلوع خورشید تشیّع از کعبه
...، بدون سرپرست مانده و آهی در بساط نداریم. امام علی علیه السلام برگشت و آن شب را تا سپیده صبح به ناراحتی گذراند. صبح زنبیل طعامی با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه، کسانی از حضرت درخواست می کردند زنبیل را بدهید ما حمل کنیم . حضرت می فرمود: روز قیامت اعمال مرا چه کسی به دوش می گیرد؟ به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید: کیست ؟ ...