مردی با کلکسیون خلافکاری در دادگاه - ستاره نیوز
سایر منابع:
سایر خبرها
محاکمه پسر17ساله ای که با همدستی دوست16ساله اش، پدر و مادر خود را کشت
و قهوه خانه می رفتیم. کم کم دوستی مان خیلی صمیمی شد و با هم عهد کردیم که هیچ وقت از یکدیگر جدا نشویم. چند مرتبه سعید به خانه مان آمد اما پدر و مادرم گفتند که او پسر خوبی نیست و بهتر است به دوستی ام با او پایان دهم. آنها می گفتند او سیگار و قلیان می کشد و ممکن است من را هم آلوده کند.این موضوع باعث ایجاد اختلاف بین من و پدر و مادرم شد و چند مرتبه به خاطر سعید با هم درگیر شدیم. قرص هایی که ...
چه شد که دوباره مصرف آزادانه قلیان در کشور مطرح می شود؟
مبارزه با استعمال دخانیات را مورد بررسی قرار داد. در این بررسی ها، اماکن عمومی مجدد تعریف می شود، محل هایی که مورد استفاده جمعی یا عموم مردم است، ازقبیل اماکن متبرکه دینی، بیمارستان ها، درمانگاه ها، سالن های نمایش، قضاهای عمومی، مهمانسراها، مهمانخانه ها، مهمانپذیرها، خوراک سراها، رستوران ها، قهوه خانه ها، کارخانجات، گنجینه ها و غیره دوباره مورد تاکید قرار گرفت و بعد اشاره می شود که استفاه از مواد ...
فیلم های تلویزیون در تعطیلات
در انتهای همان روز که اتفاقاً روز مربا پزی است، زلزله ای اتفاق می افتد و باعث از بین رفتن خانه و کاشانه آن ها می شود.... ************************************* فیلم تلویزیونی در انتظار ناخدا به کارگردانی ابوالفضل شکیبا، جمعه 6 بهمن ماه ساعت 18 از شبکه امید پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: ذبیح خواستگار مادر موسی است و موسی اعتراضش را به او نشان می دهد چرا ...
راز تلخ نوعروس او را در دوران عقد به دادگاه کشاند / زیبا را دوست دارم ولی..!
ابراز علاقه کرد و اجازه خواست تا به خواستگاری ام بیاید، من هم با مادرم صحبت کردم و آن ها آمدند. خانواده رضا درباره پدرم پرسیدند و ما گفتیم سال هاست از او خبری نداریم و شنیده ایم فوت کرده است؛ این توافقی بود که بین من و مادرم انجام شد. وقتی من و رضا عقد کردیم، او فکر می کرد پدرم از دنیا رفته است تا این که چند ماه بعد از عقد یک روز در حالی که او کنارم نشسته بود، پدرم به من تلفن کرد و این ...
حبس و شلاق، مجازات قتل کودک یک ساله
.... روز گذشته متهمان یک بار دیگر پای میز محاکمه رفتند. زن جوان گفت: بعد از این حادثه، شوهرم به دلیل اعتیاد فوت کرد و من بچه ام را هم از دست دادم و خودم شاکی هستم. بااین حال قضات استدلال این زن را قبول نکردند و در نهایت زن دوباره به پنج سال حبس و مرد هم به 10 سال حبس و پرداخت دیه محکوم شد. *روزنامه شرق ...
برادر ناتنی ام دور از چشم مادرش به من محبت می کرد تا اینکه خانم معلم راز سیاه مرا فهمید و ..!
روزگار خورده پا در زندگی با نامادری می گذارد که غیر از سیاهی و ناامیدی چیزی نصیب اش نمی شود. دخترک با چشمانی غم زده و اشک آلود ادامه می دهد: پدرم بعد از طلاق مادرم با یک زن که یک پسر هم سن و سال من داشت ازدواج کرد. از همان نگاه اول نفرت را در چشمان نامادری ام دیدم و متوجه شدم که روزهای بدی در انتظارم است. پدرم صبح تا شب سر کار بود و از اوضاع خانه خبر نداشت. نامادری ام به من غذای کافی نمی داد ...
تصمیم جنون آمیز عروس / صبح وقتی بیتا را دیدم وحشت کردم و ..!
اتاق های خانه پدری ام گذاشتم و زندگی مشترکمان را در جمع خانواده ام شروع کردیم. بیتا دختر شاد و سرزنده ای بود و هیچ کاری را سخت نمی گرفت. حتی اگر از حرف های خانواده ام ناراحت می شد هرگز به روی خودش نمی آورد تا من ناراحت نشوم. با همه سختی ها زندگی مان می گذشت و سعی می کردیم خودمان را خوشبخت نشان دهیم. اما دو سه ماه بعد از عروسی مان، پدر بیتا در تصادفی جان باخت. آن حادثه Incident مانند ...
افزایش گرایش جوانان به مواد مخدر جدید
زمانی از اعتیاد فرزندانشان با خبر می شوند که حدود 5 سال از شروع به مصرف مواد مخدر از سوی آنها می گذرد. بعد از 5 سال تاثیر سوء مصرف مواد بر قیافه اثر می گذارد و فرد، به لحاظ ظاهری و رفتاری دستخوش تغییرات مختلف می شود. اگرچه در صورتی که خانواده ها نسبت به مواد مخدر جدید و اثرات آن آگاه باشند، می توانند با مشاهده چند نشانه کوچک بسیار زودتر متوجه تهدیدی شوند که فرزندشان را دچار خود کرده است ...
تلخ ترین خاطره پرستار یاسوجی/داستان پرستار شدن محمد ذوالعدل+تصاویر
فارغ التحصیل دبیرستان دانشگاه بودم دبیرستانی که همه آنها در بخش پزشکی قبول می شوند در آن سال به دلیل اینکه نتوانسته بودم خودم را برای کنکور آماده کنم رتبه ام برای پزشکی مناسب نبود و پرستاری قبول شدم . قبل از اینکه انتخاب رشته کنم پدرم که معلم بود سه گزینه پیش پای من قرار داد اول اینکه یا انتخاب رشته نکنم و بشینم درس بخونم برای کنکور سال بعد؛ دوم اینکه پدرم گفت "خانه را می فروشم و می ...
از مارلون براندو تا حمید فرخ نژاد در تلویزیون پدر خوانده ، می سی سی پی در آتش و پدینگتون از مهم ترین ...
او را به بیمارستان می رساند! مصدوم از او می خواهد که بچه اش را که در شهریار در خانه تنها مانده به پیش او بیاورد. خانواده داماد که از نیامدن زهره ناراحت شدند با دل خوری منزل پدر و مادر زهره را ترک می کنند.... روزهای زندگی کارگردان: پرویز شیخ طادی دو پنج شنبه 5 بهمن ماه ساعت 24 حمید فرخ نژاد، هنگامه قاضیانی و کریم اکبری مبارکه سال ...
غفلت 33 ساله بنیاد شهید و تهمت هایی که به عموحسن زده شد / به مادرم گفتند به امین آباد برو / ماجرای دعوت ...
شدت نیست. به شوخی از عموحسن می پرسیم از همسرت راضی هستی؟ می گوید جونمم براش میدم . از دلیل عشق و علاقه به دخترعمویش می پرسیم که پاسخ می دهد آن زمان مثل الان نبود که فضای مجازی و این ها باشد . سن عموحسن را که می پرسیم، همسرش می گوید 54 سال ولی خودش می گوید دو سال؛ چون زن خوبی دارم . در میان صحبت هایمان هم مدام تاکید می کند که با 3200 تومان بله را از او گرفتم . گفت ...
ماجرای رابطه عاشقانه ماکرون با معلم و همسرش
بر صورت اوزیر بود. بویژه آنکه، دخترشان لورنس، همکلاسی ماکرون بود. بر اساس کتاب برن، اوزیر چنان شرمگین بود که فورا شهر را ترک کرد و چند سال بعد، از بازگشت به آمیان برای تشییع مادرش امتناع کرد. یک همسایه در آمیان به برن گفت: او هرگز دوباره دیده نشد. گویی که ناپدید شده بود. طلاق ده سال طول کشید. در این زمان، ماکرون به دانشگاه رفت و سیاست و امور بین الملل را مطالعه کرد ...
طعم گس فقر زیر خرمالوهای کن
روزنامه ایران - حمیده امینی فرد: پشت سر زنش خیلی حرف بود، می گفتند با یک نفر رابطه داشته، چند ماهی بیشتر از عقدشان نگذشته بود که، کسی باورش نمی شد. یک روز وسط همین کوچه به جان هم افتادند، یارعلی تا جا داشت روی کمرزن، چمباته زده بود، زن بیچاره زیر دست و پا فقط جیغ می زد. چند دقیقه بعد، اما سرو کله فک و فامیل هم پیدا شد. حالا نزن، کی بزن! آنقدر زدند که صدای زن یک هو خفه شد! بعدها شنیدیم ...
وقتی بچه من و آرزو به دنیا آمد شوهرش شک کرد و ..!+ عکس
جوانی در حالی که اشک می ریخت بار دیگر به کلانتری رفت و رازی را برملا کرد. وی گفت: من خودم پسرم را به دایی شوهرم به نام پیام سپردم تا او را سر به نیست کند. اما حالا پشیمانم. به دنبال اظهارات تکان دهنده این زن، پیام 35 ساله بازداشت شد و به قتل Murder پسر بچه خردسال اعتراف کرد. وی گفت: از همان سالهای اولی که خسر و آرزو با هم ازدوا ج کردند مدام با هم درگیر بودند. من چندین بار برای وساطتت به ...
روایت تجاوز 2 مرد شیطان صفت به نو عروس
.... در آن وضعیت کیفم را گشتم و گوشی ام را پیدا کردم . با خانواده ام تماس گرفتم و به کمک راننده عبوری به خانه رفتم و بعد به اداره پلیس و دادسرا آمدم. ماموران اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز، با چهره نگاری از سه متهم پرونده، مشخصات خودرو و عکس های آنها را در اختیار گشت های انتظامی قرار دادند و تیم های عملیاتی در جست وجوی متهمان بودند. سرانجام چند روز پیش ...
سرانجام خانه نیما چه می شود؟
و اول زمستان و فصل سرما نیمه کاره ماند. او سرانجامِ این خانه و فروش آن را این طور وصف کرد: عاقبت در یک زمستان سرد روز سیزدهم ماه دی سال 1338 پس از بازگشت از سفری که به یوش داشتیم، نیما دچار سرما خوردگی شدیدی شد که منجر به ذات الریه شد و پس از 13روز در بستر خاموش ماند و به دنبال او، عالیه خانم که خود از درد و رنج بیماری و درد مفاصل و مشکلات دیگر زندگی می نالید، در هفتم آذرماه سال 1343 ...
تغییرات اجتماعی جدید در بساط زنان دستفروش
.... سحر 22 ساله دانشجوی هنر دانشگاه آزاد چند سالی است پدرش فوت کرده و برای ادامه تحصیل و پرداخت هزینه های دانشگاه و کمک به مادر و برادرانش چاره دیگری جز این کار ندارد: همزمان با قبولی ام در دانشگاه، پدرم فوت کرد. راننده تاکسی بود. بعد از فوتش ماندیم چه کنیم. مادرم در خانه خیاطی می کند و من دستفروشی. مادرم از این بابت ناراحت است و مدام می ترسد آشنایی من را موقع کار ببیند، اما من از ...
بلبل کوچه باغ های کرج
می رسید. از میدان کرج به آن سوتر را نگاه می کردی همه باغ و بیابان بود. ماشینی در این شهر وجود نداشت. یادم هست خود کرجی ها و به اصطلاح بومی های شهر می آمدند و الاغ های شان را به درختی می بستند در دور میدان کرج؛ بعد می رفتند تهران خریدهای شان را می کردند، وقتی هم که برمی گشتند، سوار خرهای شان می شدند و می رفتند خانه. این چیزها مربوط به سال های دهه 30 و 40 است؟ دقیقا 60 سال پیش، یعنی سال ...
"کتاب های جیبی"، خونی تازه در رگ های صنعت نشر
ما مغازه را تخلیه و به ایشان واگذار کنیم. چنین هم شد و در یکی از سال های بعد از انقلاب ایشان پیش من آمدند و این قول و قرار را یادآوری کردند و ما خانه کتاب را در روبروی دانشگاه تخلیه کردیم و به ایشان تحویل دادیم. بر اساس این قولی که ما به آقای پرویز رستگاری داده بودیم در ذهن من وقوع این امر که روزی باید خانه کتاب را تخلیه و آن را به صاحب آن واگذار کنیم همیشه زنده بود و روی این اصل هنگامی ...
آمار می سازم چون متخصص اش هستم
؛ یک بار این طرف اتوبان ایستادیم، یک بار هم آن طرف و روی این پرسش که چند روز قبل، سفرتان را برنامه ریزی کرده اید؟ تکیه داشتیم. مردم هم در جواب مثلا می گفتند: دیروز خانه خواهرزنم نشسته بودیم که تصمیم گرفتیم برویم شمال . شما خودت هم می دانی این درست است. منظورتان از سه خروجی، کدام خروجی هاست؟ جاده های قم، کرج و فیروزکوه. البته دقیق یادم نیست که بگویم چندصد ماشین یا در چند نوبت ...
کودکان دستفروش مترو از خواسته هایشان می گویند
شعار سال : وقتی از او می پرسم که می داند سه معاون اول رئیس جمهور سوار مترو شده و با یکی از کودکان دستفروش همچون او هم صحبت شده و دستور داده است تا به مشکلات کودکان کار رسیدگی شود و گزارشی از خواسته هایشان از سوی مسئولان دفتر او تهیه شود، خیلی عادی جواب می دهد که هم اسحاق جهانگیری را می شناسد و هم خبر دارد که او سوار مترو شده و با چند نفر ازجمله یک کودک دستفروش صحبت کرده است. می پرسم اگر تو جای آن کودک بودی چه چیزهایی به او می گفتی و می خواستی؟ خیلی بی تفاوت و نه چن ...
محاکمه پسر 16 ساله به خاطر قتل پدر و مادرش!
میگنا : این پروند هولناک عصر روز 12 شهریورماه سال گذشته در پلیس پردیس به جریان افتاد . آن روز محمد، که پسری 16 ساله بود با امدادگران تماس گرفت و از گازگرفتگی پدر و مادرش خبر داد. لحظاتی بعد امدادگران در محل حاضر شده و بعد از معاینه اولیه اعلام کردند که زن و مرد میانسال جانشان را از دست داده اند. وقتی از محمد در این باره تحقیق شد، گفت: لحظاتی قبل وقتی وارد خانه شدم بوی گاز همه جا را گرفته بود. بعد ...
مونولوگ: خاطره اکبر عبدی از بازی در فیلم خوابم میاد
برای فیلم سینمایی خوابم میاد من شرطی . داستانش از این قرار است که رضا عطاران یک روز آمد خانه ما و گفت می خواهم در فیلم من بازی کنی .گفتم چه نقشی باید بازی کنم؟ گفت نقش مادر من را!....خب من اولش تعجب کردم و فهمیدم قراره مامان رضاعطاران بشوم و گفتم شوهرم کیست؟ گفت ناصر گیتی جاه.من با رضا عطاران شرط گذاشتم. گفتم میام گریم می شوم، وقتی مردم و خودم و شما پذیرفتیم که واقعا مادرت شدم، قبول می کنم که این ...
دختر هتلدار 21 ساله پولداری که الکی الکی زندگی اش را ...
مواد دچار مشکل نمی شوم. با این وجود هنوز یک سال از ازدواجمان نگذشته بود که فهمیدم همسرم هیچ ثروتی ندارد و تنها با دروغ گویی و چاپلوسی خودش را نزد پدرم فردی پولدار معرفی کرده بود. کار به جایی رسید که دیگر همسرم حتی هزینه مصرف مواد مخدر خودش را نمی توانست تامین کند. این گونه بود که از او طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم . اما ... ...
زنم وقتی من بیرون بودم مرد غریبه ای را به خانه آورده و میگوید متمدن باش
فشار قرار دادن من، آزادی Freedom عمل بیشتری به دست آورد. دیگر زندگی ام در حال متلاشی شدن بود که متوجه شدم همسرم در یکی از شبکه های اجتماعی با فردی به نام مجید آشنا شده است. همسرم دیگر راه خطا را در پیش گرفته بود و از دست من هم کاری بر نمی آمد. به همین خاطر چند روز قبل با حالت قهر از منزل خارج شدم و به منزل پدرم رفتم. اما باز هم برای دیدن فرزندانم دلتنگ شدم و با نصیحت های مادرم به منزل بازگشتم تا ...
خواهر برادری که با یک خواهر و برادر دیگر ازدواج کرده بودند پایانی بدی داشتند طوری که ...+عکس
اسباب بازی هایش را پخش و پلا می کرد، یک دعوای حسابی در خانه ما راه می افتاد. اما تحمل می کردم و سعی داشتم با مشاوره روانپزشک ها مشکلاتمان را کمتر کنم، اما شوهرم توصیه های کارشناسان را به کار نمی بست. من هم کم کم خسته شدم، چون تحمل هر کسی اندازه ای دارد. قاضی گفت: برای همین به مشکل برخوردید و تصمیم به جدایی گرفتید؟ آن هم بعد از 10 سال زندگی مشترک؟ زن جوان جواب داد: فقط این نبود ...
می گفت برای من دعای شهادت کن
زد و گفت که حشمت علی به سوریه رفته است. گفتم چرا سوریه؟ از کجا اجازه گرفته؟ گفت نمی دانم. دوستم چیز زیادی نمی دانست. من به ایران برگشتم. بارها با حشمت تماس گرفتم اما نتوانستم ارتباطی با ایشان بگیرم. تا اینکه بعد از چهار ماه خودش به قم برگشت. دقیقاً چه زمانی بود؟ یکی از شب های سرد زمستان سال 1394 بود. ساعت 12شب حشمت با من تماس گرفت و گفت بابا برگشتم. من از جا پریدم و همه را بیدار کردم ...
زن و مرد خیانتکار به زندان و شلاق محکوم شدند
با هم درگیر بودیم به همین دلیل پیمان – دایی شوهرم – را در جریان اختلافاتمان گذاشتیم و از او کمک خواستیم. او چند بار برای وساطت به خانه ما آمد و ما را آشتی داد. در آن مدت خیلی برای او صحبت کردم و او نیز ابراز دلسوزی می کرد تا اینکه ارتباط مان به هم نزدیک تر شد. زن جوان در ادامه گفت: من و شوهرم در یک خانه بودیم، اما از هم جدا زندگی می کردیم. پیمان در غیاب شوهرم به دیدنم می آمد تا اینکه روزی متوجه ...
مجازاتی متفاوت برای نجات یک مجرم مواد مخدر
یک مجرم مواد مخدر که برای رهایی از مجازات باید 3 زندانی غیر عمد را آزاد کند، گفت: با حکم قاضی به زندگی برگشتم. این پسر 25 ساله پس از آزادی از زندان 3 معتاد را به ترک مواد مخدر تشویق کرده است. به گزارش تجارت امروز، روزنامه شهروند نوشت: حدود 6 ماه پیش بود که در شهرستان فیروزآباد دستگیر شد. او را به جرم حمل شیشه بازداشت کردند. قرار بود به 6 سال حبس محکوم شود. محمدرضا در زندان اعتیاد خود ...
هما روستا، بازیگری که سعی در پیوند بین سینما و تئاتر داشت
فعالیت خود 350 حکم اعدام را تصویب کرده است و می خواهد قوانین موسی را دوباره رواج دهد. او که می داند همسرش با مردی رابطه دارد او را مسموم کرده و می کشد. آناستازیا زنی است که شوهرش با همسر می سی سی پی رابطه دارد او نیز همسرش را مسموم می کند. می سی سی پی به خواستگاری او رفته و عنوان می کند ازدواج ما کفاره ماست تو باید شاهد اعدام های من باشی و روز قبل از محکومین دلجویی کنی... این نمایش سال 68 روی صحنه ...