مصائب یک جانباز کم بینا - شهرآٰرا نیوز
سایر خبرها
خاطرات مریم مقدس به بازار کتاب آمد
جبهه ها ماندند تا روحیه دفاع و رزمی همسرانشان بیش از بیش تشدید شود.آنان در سال های دفاع مقدس به جهانیان ثابت کردند حاضرند در راه آرمان و عقیده خویش، از عواطف، احساسات و دلبستگی ها چشم بپوشند و با پیروی از مکتب عاشورا و پیام رسان آن زینب کبری (س) حماسه های فراموش نشدنی بیافرینند. تا ابد با تو می مانم زندگی شیرزنی را به تصویر می کشد که عشق دنیوی مانع بندگی اش نشد و با اشک و آه عزیزترین ...
توزیع عروسک های آلوده در عراق توسط آمریکا/ صدا و سیما در جنگ نرم سنگرساز بی سنگر است
ما با این جانباز سرافراز به نحوه ورودش به صدا و سیما و اعزام به کشورهای مختلف جهت تصویربرداری از صحنه های جنگ پرداخته شد. در بخش پایانی نحوه مجروحیت وی در جنگ آمریکا علیه عراق را می خوانید: دفاع پرس: درباره چگونگی مجروح شدنتان بفرمایید؟ روز سوم حضورم در عراق، در اطراف بصره در حال فیلمبرداری بودم که یک نظامی آمریکایی نظرم را جلب کرد. او در حال تیراندازی به سمت مردم بود. روی ...
نادری: ایران را دوست داشته باشیم نه پولش را
شیمیایی در منطقه بالا بود، سه مرتبه شیمیایی شدم، به بیمارستان منتقلم می کردند اما و باز از بیمارستان فرار می کردم و به جبهه باز می گشتم." "قبل از اینکه جانباز شوم مکانیک بودم و اولین نرمش و ورزشی که بعد از همان دوران مدرسه انجام دادم، در همان زمان جنگ بود. در آن زمان سرباز جهاد سازندگی بودم و یک دستگاه لودر در اختیارم بود،بواسطه همکاری با همرزمانم با لودر گودالی بوجود آورده بودیم و ابزاری ...
مرد حسابی؛ بروجردی رو تا صبح گذاشته بودی سر پست؟!
چی؟ گفت: مرد حسابی! دیشب حاجی بروجردی رو گذاشتی سر پست و تا صبح سرپست نگه داشتی! مواظب خودت باش. خیس عرق شدم نفهمیدم که قمی کِی رفت، خشکم زده و آسمان برایم تیره و تار شده بود. بعد از آن، چند روزی خودم را از جلوی چشم بروجردی دور نگه می داشتم نمی دانستم چطور توی صورتش نگاه کنم. تا این که یک روز که مشغول کار بودم، دستی روی شانه ام نشست. برگشتم، دیدم بروجردی است. با خنده گفت: دو سه روزه پیش ما نمیای؟ تا خواستم حرفی بزنم، پرید وسط حرفم و شروع کرد به دلداری دادنم، بعد هم رفت. از دور تماشایش می کردم. اشک از چشمانم سرازیر شده بود. انتهای پیام/ ...
گروگان 5 میلیون دلاری 23 روز با چشمان بسته!
حوالی پرند رها کرده و گریخته اند. پسر 24 ساله گفت: روزحادثه با خودروی بی ام و از پارکینگ خانه خارج شدم تا به محل کارم بروم که یک خودروی سواری توقف کرد. سرنشینان آن پیاده شدند و خود را به پلیس معرفی کردند و خواستند همراهشان بروم که گفتم باید پدرم را از ماجرا با خبر کنم. در حال حرف زدن با پدرم بودم که ناگهان به دستانم دستبند و به چشمانم چشم بند زده و من را سوار ماشین شان کرده و حرکت کردند. بعد از ...
گفتگو با پرویز بهرامی رزمنده و نویسنده ابهری
پنج جلد کتاب مجموعه خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس را تألیف و تقدیم علاقه مندان به ادبیات مقاومت و پایداری نماید. این جانباز 50 درصد در نهمین دوره جشنواره سراسری شهید رجایی نیروهای مسلح، افتخار پیشکسوت نمونه نیروهای مسلح را از آن خود کرده و همچنین به عنوان یکی از نویسندگان برتر جانباز در نخستین آیین ملّی تجلیل از نویسندگان برتر جانباز کشور که در دهم تیرماه سال جاری (91) در تهران برگزار ...
فرجام تلخ عاشقی در پارتی های شبانه!
متوجه ازدواج من با یک مرد میان سال و متاهل شدند مرا طرد کردند. در این شرایط به منزل همسر حامد رفتم و با سر و صدا آبروریزی به راه انداختم، ولی باز هم نتیجه ای نگرفتم تا این که یک روز صبح برادر حامد دست مادرش را گرفت و او را به منزل خودش در شهرستان برد سپس از من نیز خواست کلید های منزل را تحویل بدهم و از آن جا بیرون بروم این گونه بود که آواره مسافرخانه شدم در حالی که آبرو و حیثیت خانواده ام را نیز به ...
فرهنگ شهادت موجب بیداری ملت های اسلامی در دنیا شده است
دنیوی گذشته و به قرب الهی نائل آمدند. کنارودی در ادامه افزود: تکریم و احترام به خانواده ایثارگران از وظایف مهم مسئولان است و فرهنگ شهادت نیز موجب بیداری ملت های اسلامی در سراسر دنیا شده است. شهید غلامحسین جغتای در اول فروردین 1343 چشم یه جهان گشود و در تاریخ 19 شهریور 1362 در جبهه های جنگ تحمیلی به فیض شهادت نائل آمد. گفتنی است شهرستان جغتای 182 شهید، 291 جانباز و هشت آزاده را تقدیم ...
زنی بخاطر تنفر از عروسش نوه خود را فروخت! / در مشهد فاش شد
بستری کردند تا این که با تلاش کادر درمانی به بهبودی نسبی رسید و با نظر پزشک معالج چند روز بعد از بیمارستان مرخص شد. پدرم را به منزل بردیم تا خودمان از او پرستاری کنیم. هنوز چند ساعت بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که پدرم مرا کنار تختش صدا زد و گفت: می خواهد راز مهمی را برایم بازگو کند. دلهره عجیبی داشتم نمی دانستم پدرم چه رازی را در سینه دارد. با چشمانی متعجب کنارش نشستم و دستش را فشردم. ...
اولین دیدار با حضرت امام هیچ گاه از خاطرم نخواهد رفت
لحظه ثابت قدم باشی وارد تشکیلات سپاه شدم و در امور ایثارگران و پشتیبانی های جبهه مشغول به فعالیت شدم و اعتراف می کنم که بهترین و زیباترین دوران زندگیم را در دو سال اول خدمت که در ستاد رزمندگان بودم گذراندم چرا که معنویتی که در آن زنان وجود داشت هیچگاه تکرار نشد. بانویی که هنوز هم در طنین صدا و کلماتش حماسه، ایثار و استقامت موج می زند، می گوید: نباید دوران دفاع مقدس و مجاهدت ها گرد ...
دیدار و سرکشی سرپرست بنیاد شهید از جانباز 70 درصد محمد شیخی
به گزارش ایثار واحد هرمزگان ، روز چهارشنبه 24 مهرماه ، اقتدار بختیاری سرپرست اداره کل بنیاد شهید و امورایثارگران به اتفاق برزگر مشاور استاندار در امور ایثارگران با جانباز 70 درصد محمد شیخی که ازجانبازان دوران 8 سال دفاع مقدس می باشد در منزل دیدار که در این دیدار نسبت به رفع مشکل این جانباز گرانقدر دستورات لازم به معاونت تخصصی مربوطه صادر نمودند . این مقام مسئول در این دیدار اظهار داشت : یکی ...
پدر تنها شهید اروپایی دفاع مقدس / آرزویم دیدار رهبر ایران است
کمال کورسل متولد کشور فرانسه و تنها شهید اروپایی دوران هشت سال دفاع مقدس است که پس از تشرف به دین اسلام به عنوان مسلمان شیعه در سال 1983 میلادی فرانسه را ترک و برای ادامه تحصیل علوم اسلامی وارد ایران و سپس حوزه علمیه قم شد. پدر این شهید والامقام که خود را متولد کشور تونس معرفی می کند، می گوید: فرزندم از کودکی با پوشیدن لباس هایی شبیه روحانیون ایران توسط اولین همسرم که فردی فرانسوی به ...
سلامی از طرف جانبازهای زیارت نرفته
به گزارش مشرق ، حمید بناء نویسنده دفاع مقدس در مطلبی نوشت: دم صبحی طبق عادت یه سر به اینستاگرام زدم. هنوز پُف چشمام نخوابیده بود. حس و حال هم نداشتم. مثل همیشه اول رفتم سراغ داستان رفقا. اولین استوری یک عکس خویش انداز (سلفی) با حرم حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام بود. درخشش ایوان طلایی حرم خواب را از چشمم گرفت. محو عظمت بارگاه مولا شده بودم. عکس شلوغی آرامش بخشی داشت. ...
باردار شدن وحشتناک دختر 12 ساله
کرد به دستشویی رفتم بدنم را شستم بعد لباس تمیز پوشیدم. باردار شده بودم ولی نمی دانستم باید چه بکنم؟ چند ماه که گذشت احساس حالت تهوع پیدا کردم. دلم درد می کرد. به بوی غذا حساس شده بودم. کم کم شکمم ورم کرد بعد از چند ماه متوجه شدم که حامله شدم. نمی دانستم که چه باید بکنم به برادرم گفتم اما او کمکی به من نکرد. بیشتر اوقات خمار بود و اگر هم می خواست نمی توانست کاری برایم ...
2 ساله پول داروهامو ندادن!
اسفندیار عبدالهی - من جانباز سی درصد شیمیایی اعصاب و روان هستم که شب و روز با درد دست و پنچه نرم می کنم. به دلیل اینکه در هیچ کاری مشغول نیستم و حقوقی از بنیاد دریافت نمی کنم. شصت و پنج سال سن دارم چون با کارگری بیمه پس انداز کرده. حال ماهی یک میلیون و دویست می گیرم. توان راه رفتن ندارم. با مشکلاتی که دارم حق پرستاری تقاضا دادم. کمیسیون هم رفتم. به دلیل نداشتن پارتی شامل حال من نشد اما ...
خاطرات رزمندگان کرجی جبهه گیلانغرب در تپه کرجی ها
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، انتشارات حنظله، وابسته به اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان البرز، کتاب تپه کرجی ها اثر سعید علامیان را با شمارگان هزار نسخه، 296 صفحه و بهای 18 هزار تومان منتشر کرد. در سال 1359 در پی تجاوزات پراکنده به مناطق مرزی در استان کرمانشاه، ارتش عراق در تاریخ 31 شهریور این سال، با پشتیبانی هوایی و آتش سنگین توپخانه، هجوم سراسری خود را به ...
روستایی کوچک با افتخاری بزرگ
است که نام خودشان را با رشادت هایشان در جبهه های جنگ ثبت کردند و تو اگر هم مسیر این نشانه ها شوی به روستای شهید پرور فردو می رسی، روستایی که حالا در این روز های پاییزی خنکای نسیمش روح و جان آدمی را تازه می کند. راهی که انتهایش سعادت است وقتی قرار بود برای اولین بار قدم به این روستا بگذارم، ذهنم پر بود از سوال های بی جواب ،با مردم این روستای باصفاکه همراه شدم آنقدر خونگرم ...
افتخار دیدار با رهبر معظم انقلاب از برکات قرآن در زندگی ام بود
زارع زاده در گفتگو با خبرنگار فارس از مهریز، در مورد انگیزه اولیه خود برای حفظ آیات نورانی قرآن گفت: در خانواده ای مذهبی و انقلابی پرورش پیدا کردم. پدرم جانباز دوران دفاع مقدس است و او بیشتر از همه مرا به انجام تکالیف دینی و حفظ قرآن تشویق می کرد. مادرم را در سن 6 سالگی از دست دادم و انس من به پدرم باعث شد تشویق های او به ثمر بنشیند و به حفظ قرآن علاقه داشتم تا اینکه چند سال قبل، حنانه خلفی، نابغه ...
قسمت سوم| هم قدم با جابر در راه حسین(ع)
.... ساعت 10:30 شب متولی مسجد می خواست در را قفل کند. سراغ هتل گرفتم، پرسید کارت چیه؟ گفتم زائر. گفت همین جا بخواب. خوشحال شدم. حوصله دنبال هتل رفتن نداشتم. خیلی خسته بودم یک مقدار تماس های عقب افتاده را پیگیری کردم و حدود 12 نیمه شب با خستگی زیاد خوابیدم. ساعت 3:20 صبح بود که دیدم همه لامپ ها روشن شد و یک پیرمرد آمد و تا موقع اذان صبح یعنی حدودا 4:40 بدون هیچ صحبتی ...
خاطره نگار دفاع مقدس: از اسم شهدا سوءاستفاده می شود!
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، پروین کاشانی زاده، داستان نویس و خاطره نگار دفاع مقدس در گفت وگو با مهر ، درباره ضرورت پرداختن به ادبیات جنگ و دفاع مقدس گفت: برخی به ما می گویند جنگ دیگر تمام شده و شما تا کی می خواهید به خاطرات و ادبیات دفاع مقدس بپردازید! من در جواب می گویم مگر جنگ جهانی دوم که یک نسل کشی بوده و در پس آن صهیونیسم جهانی شکل گرفته، تمام نشده است؟ پس چرا هنوز دارند در ...
جانبازی که در چنبره دارایی گرفتار شد
20 سال سابقه بیمه دارد و نمی خواهد آن را قطع کند، وقتی از آینده مبهم و نامعلوم خود می گوید که حتی اگر از هزارتوی دارایی و سند خلاص شود، نمی داند با پول فروش مغازه ی آژانس، چگونه و کجا سرمایه گذاری کند، صدایش می گیرد. آخر صحبت ها با صدایی بس گرفته و خشدار می گوید: 21 ماه سابقه جبهه دارم؛ سه بار هم در عملیات های محرم، والفجر یک و والفجر مقدماتی، مجروح شدم؛ حالا فقط یک بیمه تکمیلی از طریق ...
487/ شهیدعلی اکبر استهری: از تفرقه بپرهیزید
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، شهید ؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. می خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای ...
اربعین نماد وحدت و همبستگی امت اسلامی
مقدس عرض ارادت می کنند. اما بدون شک هر فردی که زائر کربلا باشد حرف های فراوانی برای گفتن دارد، از برکات امام حسین(ع) و حضرت قمر بنی هاشم(ع) تا عنایت ها و شفاعت هایی که خواسته اند و برآورده شده است. به قول یک زائر اربعین، این مردم مشتاق کربلا تا عنایت هایی را به چشم خود نبینند چگونه عاشقانه و با پای پیاده کیلومترها راه را طی می کنند و خطرات مختلفی را به جان می خرند تا شاید توفیق پیدا ...
زیبایی های پیاده روی اربعین از دید یک نابینا/ از بالای سر زائران، ضریح امام حسین (ع) را زیارت کردم!
...، فرق داشت. از آن لحظه تا وقتی به حرم رسیدم، حدود دو ساعت طول کشید. نقطه عطف سفر اربعین اکبر جوان، همین جا شکل گرفت؛ در لحظه ای که آرزوی تمام عمرش محقق شد، آن هم به شکلی که شاید برای هیچ کس دیگر پیش نیاید: روز اربعین در ازدحام شدید جمعیت وارد حرم امام حسین (ع) شدم. همان روز شنیده بودم در اثر فشار جمعیت زائران، شیشه ضریح حرم حضرت ابوالفضل (ع) شکسته است. آنجایی که من ایستاده بودم ...
فیلم سینمایی "کارو" در خلخال کلید خورد
خواهند داشت. او افزود: داستان فیلم روایتی از زندگی مادری است که در روستایی با تنها پسر 16 ساله خود که علاقه مند به ورزش کشتی است زندگی می کند و با توجه به اشتیاق پسر خانواده برای حضور در جبهه های جنگ هشت سال دفاع مقدس پسر به بهانه شرکت در تمرینات کشتی و دور از چشم مادر در دوره های آموزش نظامی حضور می یابد. وی گفت: مخالفت مادر با رفتن پسر به جبهه و اصرار وی برای ادامه کشتی ...
نابینایی که شب ها با لباس جناب خان جلوی فروشگاه ها کار می کند
بینایی نیاز ندارم، من فقط آرامش می خواهم. کربلا هم که رفتم از آقا امام حسین (ع) طلب چشم نکردم. من به نابینایی عادت کردم و شاید در همه این سال ها فقط یک بار از این که نابینا هستم، غمگین شدم آن هم وقتی بود که بچه اولم به دنیا آمد و من نمی توانستم ببینم بچه ام چه شکلی است. به غیر از این یک بار هیچ وقت دیگر از نابینا به دنیا آمدنم گله ای نداشتم، فقط آرامش می خواهم و این که مردم به چشم ترحم نگاهم نکنند. ...
وقتی صدا جای چشم ها را می گیرد
رادیو داشتم و همین علاقه هم باعث شد که از همان سال ها پایم به آنجا بازشود . دانش آموز سوم راهنمایی بودم که به عنوان نویسنده افتخاری رادیو ورزش کارم را شروع و سوالات مسابقات ورزشی را طراحی می کردم . تا اینکه کم کم سراغ گزارشگری رفتم و گزارشگر مسابقات نابینایان شدم . همان زمان بود که با اشتیاق به محل ورزش نابینایان برای تهیه گزارش می رفتم . اشکان اولین طرح برنامه جدی اش را حدود 10 سال پیش ...
اولین یادواره شهدای روستای کتالان فیروزکوه برگزار می شود
به گزارش ایثار ، اولین یادواره شهدای روستای کتالان در روز پنجشنبه دوم آبان ماه در حسینیه روستای کتالان هم زمان با نماز مغرب و عشا برگزار می شود. این مراسم معنوی با گرامی داشت یاد و خاطره شهیدان ابراهیم شجاع ، کامبیز سیر و اسدالله کتال محسنی همراه است. گفتنی است شهید " ابراهیم شجاع " سال 1346 به دنیا آمد و در بیست و یکم بهمن ماه سال 1364 در منطقه عملیاتی فاو به درجه رفیع ...