تصاویر جذاب از نیوشا ضیغمی - مثلث آنلاین
سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با زهرا بهرامی، بازیگر افغانستانی فیلم باران مجید مجیدی
من عکس گرفت. بعد دیدم آقای مجیدی ناراحت شدند، من از ناراحتی ایشان متوجه شدم که نباید این کار را می کردم. روز های اولی که فیلم اکران شد، خیلی ها من را می شناختند، اما خودم دوست نداشتم معروف شوم. چند سال قبل خواهر کوچک ترم به تهران رفته بود، یک خانمی در قطارشهری به ایشان گفته بود شما چقدر شبیه بازیگر فیلم باران آقای مجیدی هستید، بعد که خواهر من گفته بود من خواهر او هستم، آن خانم احوال ما را از او ...
وصلت جوان ایرانی و ژاپنی در مسجدی باقی مانده از جنگ جهانی دوم
متفاوتی با گذشته پیدا کردم؛ احساسی که تا آن لحظه نداشتم. فکر کردم یعنی راستی راستی باید از وطن و خانواده ام پس از یک سال جدا شوم و برای همیشه به جایی در غرب آسیا بروم؟! در این افکار بودم که پدرم صدایم کرد و گفت: کونیکو زندگی و آینده تو دست خودت است و من و مادرت می دانیم این عشق چشم و دلت را بسته و نصیحت ها را نمی شنوی. من هم به این علت راضی شدم. اما بدان، اگر به خانه این مرد رفتی، باید هر وضعیتی را ...
دانشگاه باعث شد صحبتی شوم!
صدا خروسی بودند یا سیبیل کلفت و صدا خرسی. درچنین شرایطی بود که یک روز تصمیم گرفتم تا تمام گزینه های کلاس پر نشده اند، عاشق شوم. این تصمیم را یک روز صبح پس از دقایق اول بیداری که دقایقی سخت و نفسگیر برای تمامی مردهاست، گرفتم. اگر شما هم مرد باشید، احتمالا می دانید که مردها معمولا مهم ترین تصمیمات زندگی شان مخصوصا تصمیمات مرتبط با ازدواج یا پیشنهاد آن را در همان ساعت اول بیداری می گیرند. از ...
دعا کنید نه اسیر شوم نه مجروح
.... از یک طرف آذوقه و وسایل مورد نیاز رزمندگان را جمع آوری می کرد و از طرف دیگر با برگزاری سخنرانی ها و جلسات پی در پی مردم را دعوت به دفاع و شرکت در جبهه ها می کرد. پس از آن به تهران رفت و در هلال احمر به عنوان کمک پرستار به مداوای مجروحان و بیماران پرداخت. چندی بعد پدرش مسلم از آقای اسماعیلی که دوست صمیمی و همکار او بود خواست تا دختر مناسبی را برای ازدواج با او پیدا کند. محسن از همان ...
فرزندکشی این بار توسط مادر/شوهر دومم حاضر نبود فرزند 2 ساله ام را بپذیرد/بهزاد را خفه کردم تا از زندگی ...
اعتراف های خود درباره انگیزه قتل گفت: پس از طلاق باتوجه به اینکه همسرم حضانت پسرم را برعهده نگرفت خودم بهزاد را نگه داشتم، اما آنقدر زندگی ام سخت بود که مجبور شدم دوباره ازدواج کنم، اما در واقع با این کار مشکلاتم را بیشتر کردم چرا که همسر دومم با نگهداری پسرم مخالفت کرد و همین موضوع باعث اختلاف و درگیری بین ما شده بود. شوهرم مدام بهزاد را اذیت می کرد این مسأله باعث شده بود بشدت روح و روانم به هم ...
دختر 15ساله برای ازدواج با جوان افغانستانی خودش را ربود
دختر 15ساله مرد برج ساز که عاشق راننده پدرش شده بود، تصمیم به ازدواج با او گرفت اما وقتی با پاسخ منفی خانواده اش روبه رو شد نقشه آدم ربایی ساختگی کشید. به گزارش همشهری، مدتی قبل پدر و مادری به دادسرای جنایی تهران رفتند و خبر از ناپدید شدن دخترشان دادند. پدر که به شدت نگران بود به بازپرس پرونده گفت: دخترم روشا مدام موبایلش زنگ می خورد و می گفت دوستش حالش خوب نیست و می خواهد به دیدن او برود ...
اگر دوباره به دنیا بیایم باز هم پزشک می شوم 29 تیر 1399 ساعت: 13:4
از همسن های خودم جلو تر بودم. تحصیلات پنجم ابتدایی به بعد را در تهران گذراندم. اول مدرسه ایتالیایی ها که زبان انگلیسی بسیار قوی داشتند و سپس دبیرستان پهلوی رفتم. چون پدرم خیلی به درس خواندن ما اهمیت می داد ما همیشه مدرسه های خوبی درس خواندیم، در سال 1342 هم دیپلم گرفتم. همان سال کنکور دادم و وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم. خودتان علاقه مند به درس خواندن بودید یا اصرار خانواده بود؟ ...
توانمندسازی زنان روستای طلحه با هنر حصیربافی
مشغول هستند. 11 سالگی وقتی برای ادامه تحصیل به شهر آمدم و وارد خوابگاه شدم، با وجود اینکه تا روستا 2 ساعت فاصله داشتم اما دلم برای زادگاهم پرمی کشید و دلم برای نخلستان و حصیرهایی که پدربزرگ و عمه ام می بافتند تنگ می شد. همیشه از روستا و اهالی اش برای همکلاسی هایم تعریف می کردم و از بچه ها می خواستم به روستای ما سر بزنند. از همان روزها دوست داشتم برای زادگاهم کاری کنم. زنان روستا در کنار ...
دختر 15 ساله برای ازدواج با کارگر افغان خودش را ربود
یک دلیلی داشتند. مدتی قبل با راننده پدرم که بشیر نام دارد، آشنا شده و گاهی با او درد دل می کردم. او همیشه به حرف های من گوش می داد و مرا دلداری می داد تا اینکه به او علاقه پیدا کردم. او هم به من ابراز علاقه کرد و بعد تصمیم گرفتم با بشیر ازدواج کنم. وقتی موضوع را با مادرم در میان گذاشتم گوشی تلفن همراهم را از من گرفت تا ارتباطم با او قطع شود و از طرفی هم پدرم، بشیر را اخراج کرد. پس از ...
ابراهیم ایرج زاد، کارگردان تابستان داغ و عنکبوت : جغرافیای مشهد برای کارکردن جذاب است
.... آن زمان من با هومن بهمنش دوست شده بودم که دستیار اول کارگردان و برنامه ریز آن کار بود. از هومن خواستم اگر نیاز به یک نفر در تیم بود خبر دهد تا من هم به گروه ملحق شوم که این اتفاق رخ داد و من برای انجام کارهای تولید و تدارکات به فیلم سینمایی ناف اضافه شدم. چندماهی برای این فیلم در تهران کار کردیم. تا اینکه در روزهای پایانی یکی از دوستان دیگرم نقی نعمتی می خواست برای همکاری با رهبر قنبری در ...
باب رحمت الهی در حرم امام رضا(ع) باز است
دارید؟ بله. من در سحرگاه شب بیست و یکم رمضان سال 69 برای مشغول شدن به خدمت در این بارگاه نورانی تقاضا دادم و نخستین شب خدمتم نیز مصادف با شب بیست و یکم سال 72 بود که برای اولین بار به عنوان خادم در حرم مطهر رضوی حاضر شدم. امام رضا(ع) در زندگی شما چه نقشی داشته است؟ من به لحاظ اینکه پدرم خادم حضرت بودند از همان سنین کودکی در زمان خدمت همراه ایشان به حرم می آمدم و در ...
اخاذی میلیاردی از پدر برای ازدواج با پسر افغان
شخصی گرفته بود. بعد از مدتی دلباخته راننده شدم و نقشه آدم ربایی را طراحی کردم تا بتوانم با او ازدواج کنم.شاکی نسبت به دخترش اعلام گذشت کرد و او را به خانه برد، اما از متهم دیگر همچنان شکایت داشت و پسر عاشق پیشه روانه زندان شد.
ما فقط می گفتیم پیروزی یا شهادت گزینه دیگری را قبول نداشتیم
...، بعد از مدتی و قبل از عملیات والفجر 8 بود که اطلاع دادند پدرم شهید شده است؛ البته طوری بود که من نمی توانستم از آنجا با خانه تماس بگیرم. من در منطقه جنوب بودم و ما همدیگر را نمی دیدیم، در واقع 18 روز بعد از شهادت پدر، مطلع شدم که ایشان شهید شده بود. اسارت بعد از پذیرش قطعنامه بعد از پذیرش قطعنامه، صدام دنبال دو امتیاز بود؛ اینکه یا زمین بگیرد یا اسیر، تا در مذاکرات امتیاز ...
طعنه مربی چلسی به ستاره یونایتد
پیروزی های پدرم در سال های 75 و 80 بزرگ شدم و احساسی خوب به این رقابت دارم. لمپارد تصریح کرد: حالا من مربی هستم و در هر رقابت و جامی بهترین عملکرد را دوست دارم به نمایش گذارم و پیروز میدان شوم. مفتخرم که با باشگاهی که عاشقش هستم پا به ورزشگاه ومبلی می گذارم. لمپارد در 3 دیدار آخر خود مقابل منچستریونایتد شکست خورده و مقابل سولسشر بازنده نام گرفته است. وی در این خصوص ...
دختر تهرانی خواستگارش را دزدید
به گزارش بخش قضایی سایت خبرمهم ، مرد جوانی یک سال قبل به مأموران پلیس شکایت کرد و مدعی شد از سوی دو مرد و یک زن جوان دزدیده شده است. او که در بیمارستان بستری بود، گفت: مدتی قبل عاشق دختر جوانی شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. وقتی به خواستگاری رفتیم بحثی بین مادر من و خانواده دختر پیش آمد و باعث شد مراسم خواستگاری به هم بخورد و میترا پاسخ منفی به من داد. نتوانستم میترا را فراموش و ...
بازیکن پیکان: برای پرتاب اوت از محمدی تقلید نکردم
نادر محمدی روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، با اشاره به تساوی بدون گل تیمش برابر سایپا در هفته بیست و پنجم لیگ برتر اظهار داشت: روند بازی به نفع ما پیش می رفت و در همان نیمه اول توانستیم چند موقعیت خوب را روی دروازه حریف خلق کنیم اما شانس با ما یار نبود. در نهایت هم مصدوم شدم. در مجموع می توانستیم در این مسابقه به برتری برسیم که متاسفانه این اتفاق رخ نداد. وی در خصوص مصدومیت و ...
بانوی کاموافروشی که کارآفرین نمونه شد
دایر کنم؛ نتیجه این اتفاقات بنانهادن پایه تولید گلیم کاموایی در روستای هنگام به صورت گسترده بود. صفری با اشاره به اینکه تولید گلیم کاموایی پیش از فعالیت او سالانه 400 متر بوده است، گفت: در سال اول که وارد عرصه تولید گسترده شدم 16هزار متر مربع گلیم تولید کردیم و افزون بر روستای هنگام دیگر روستاهای اطراف فیروزآباد را هم پوشش دادیم و در نهایت شهرستان فیروزآباد به مهد گلیم کاموایی استان ...
قتل مادر به دلیل مخالفت با ازدواج/ آن قدر عصبانی شدم که نفهمیدم چه کار کردم!
حضور داشتند، رفتند تا از آن ها تحقیق کنند. پسر جوان مقتول در همان ابتدا به قتل مادرش اعتراف کرد. او گفت: من از مدت ها قبل عاشق دختر همسایه مان شده بودم و می خواستم با او ازدواج کنم. این عشق و علاقه به حدی شدید بود که اصلا زندگی بدون آن دختر برایم قابل تصور نبود، به همین دلیل موضوع را به مادرم اطلاع دادم، اما او گفت: با این ازدواج مخالف است و اجازه چنین کاری را به من نمی دهد. از همان ...
کتابی با خاطرات خانطومان
است ولی از اول دوست داشتم همسر چنین مردی شوم. دوری و دلتنگی و ندیدن او سخت بود مخصوصا وقتی دوقلوها به دنیا آمدند، اما حسین که می آمد تمام سختی هایی که کشیدم را جبران می کرد. من هم در عوض پای قولی که به او داده بودم ایستادم. قول دادم صبوری کنم و خدای حسین شاهد است یک بار هم پیش کسی از سختی زندگی گلایه نکردم. امروز هم گلایه ای ندارم، نمی گویم چرا رفت و چرا شهید شد، فقط تحمل دلتنگی سخت است. ...
15 شهریور؛ سال تحصیلی را در هر شرایطی آغاز می کنیم
را به شکل مناسب تری قرار دهیم. امسال اتفاق بزرگی رخ می دهد. در قانون بودجه پیش بینی شده است که از محل عوارض گاز بخاری 100 هزار کلاس استاندارد شود و وزارت نفت متعهد شده، عوارضی که از گاز می گیرد به ما بدهد و ما این کار را انجام دهیم. امیدواریم یک جهش خوبی در جهت ایمن سازی مدارس از نظر سیستم گرمایشی داشته باشیم. بچه های شین آباد در آموزش و پرورش استخدام می شوند وی درباره مراحل درمان بچه ...
برنامه ریزی؛ عامل موفقیت
زندگی می کردند. سال 60 پدرم در جبهه حضور داشت و از آنجایی که شهر آبادان به دلیل شرایط جنگ امن نبود مادرم به تنهایی به زادگاه خویش، یعنی کاشمر رفت و من در آنجا بدون حضور پدر به دنیا آمدم. پس از گذشت چند ماه پدر نیز به کاشمر آمد و آنگاه عازم مشهد شدیم که از قبل خانه ای در این شهر داشتیم. در واقع خانه اصلی ما در خیابان نخریسی بود. یک خانه ویلایی دو طبقه، اما کوچک. کلاس اول را در مشهد تحصیل کردم، اما از ...
چرا ایران رکورددار کاهش نرخ باروری شد؟ | خطرِ نبودن!
نامساعد و سخت است، منطقی اش این است که شرایط را برای آدم های دیگر سخت نکنند. او ادامه می دهد: به همین خاطر است که خیلی از زوج ها میل به فرزندآوری را در خودشان سرکوب می کنند. من هم مانند خیلی از دختران و زنان دیگر، آینده ای را برای خودم تصور می کردم که در آن فرزند داشته باشم. هنوز هم چنین آینده ای در پس ذهنم هست، اما به این نتیجه رسیده ام که حداقل فعلا نباید بچه دار شوم. از آینده مطمئن نیستم ...
بیوگرافی مینا وحید بازیگر خوش چهره +تصاویر
مینا وحید در سریال خوش ساخت شهرزاد به کارگردانی حسن فتحی که غوغایی را در شبکه پخش خانگی ایجاد کرده است ایفاگر نقش مریم همسر بابک با بازی امیر حسین رستمی بود. مینا وحید درباره بازیگری اش می گوید: مینا وحید درباره ملاک انتخاب نقش هایش گفت: اول از همه مهم این است که فیلمنامه را دوست داشته باشم. زمانی هم که فیلمنامه را می پسندم، باید ببینم با نقش پیشنهاد شده، تا چه حد هماهنگی ...
سیر عرفانی حاج آقا دولابی از زبان خودش
آیت الله شاه آبادی هم آشنا و دوست شدم و با وی نیز ارتباط داشتم. تا اینکه بالأخره به نفر چهارم [آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی]برخوردم که شخص و طریق بود. او با سایرین متفاوت بود. چنین کسی از پوسته بشری خارج شده و آزاد است و هر ساعتی در جایی از عالم است. او در وادی توحید به سر می برد؛ یک استوانه نور است که از عرش تا طبقات زمین امتداد دارد و نور همه اهل بیت علیهم السلام در آن میله ...
قتل داماد توسط مادر زن در یکی از برج های الهیه+تصاویر
. وارد اتاق شدم دیدم دامادم گلوی دخترم را فشار می دهد و می خواهد او را خفه کند هرچقدر تلاش کردم که مانع این کار شوم موفق نشدم و در نهایت مجبور شدم با سنگ به سر دامادم بکوبم که او هم با این ضربه فوت کرد. پس از اظهارات قتل داماد توسط مادرزن مقتول، بازسازی صحنه انجام شد و پرونده متهم با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و این زن محاکمه شد. در ابتدای جلسه ...
علیزاده: بعد از شهرآورد 66 قلعه نویی شرمنده ام کرد
قرمزپوشان تهرانی قرارداد امضا کردم. در آن روزها گفتند علی علیزاده به خاطر پول بیشتر به پرسپولیس رفته است اما این موضوع حقیقت نداشت و شاید کمتر از استقلال هم پول می گرفتم. من اگر به آن روزها بر می گشتم هرگز به استقلال نمی رفتم. برای اینکه همیشه دوست داشتم در فوتبال آرامش داشته باشم و دنبال جنجال و حاشیه نبودم اما برخی ها این قدر اصرار کردند که چنین اتفاقی افتاد و من به استقلال ...
حاجی میرزایی: 15 شهریور؛ سال تحصیلی را در هر شرایطی آغاز می کنیم
من حس کردم ممکن است ادامه حضور من مجموعه را آسیب برساند. عذرخواهی کردم و بیرون آمدم. هیچگاه جایی را از قبل پیش بینی نکردم که از اینجا بیرون بیایم و به جای دیگری بروم. چند ماهی هم کار خاصی نداشتم. بعد دعوت شدم و معاون دبیر هیات دولت شدم. در چه سالی بود؟ فکر می کنم شاید دوره اول آقای خاتمی بود که رئیس جمهور بود، من معاون دبیر هیئت دولت شدم. یک سالی این مسئولیت را داشتم. یک روزی ...
تیپ مرجانه گلچین با لباس هندی جنجالی شد +عکس
فضایی بزرگ شدم که موسیقی حرف اول و آخر را می زد خیلی وقت ها دلم می سوزد که فعالیتم در کار تصویر بیشتر شده و باعث شده که از رشته اصلی ام و سازم که تار است دور بیفتم آشپزی غذاهای شمالی که می پزم بهتر از غذاهای تهرانی است ، غذاهای شمالی را در کل خوب می پزم ، ماکارونی و لوبیا پلو از غذاهای مورد علاقم هستند خرید خرید زیورآلات را خیلی دوست دارم ...
وزیر آموزش و پرورش: 15 شهریور زمان شروع سال تحصیلی است/ فراخوان استخدام 28 هزار نفر در آموزش و پرورش
مجموعه را آسیب برساند. عذرخواهی کردم و بیرون آمدم. هیچگاه جایی را از قبل پیش بینی نکردم که از اینجا بیرون بیایم و به جای دیگری بروم. چند ماهی هم کار خاصی نداشتم. بعد دعوت شدم و معاون دبیر هیئت دولت شدم. *در چه سالی بود؟ فکر می کنم شاید دوره اول آقای خاتمی بود که رئیس جمهور بود، من معاون دبیر هیئت دولت شدم. یک سالی این مسئولیت را داشتم. یک روزی آقای قرائتی گفت ما می گوییم دوباره شما برگردید ...
آتاناسیویچ: معروف و موسوی بازیکنان بزرگی هستند
.... بله من بعد از عمل جراحی در بیمارستانی در ایتالیا در ماه اوریل به صربستان رفتم و مبتلا به کرونا شدم. متاسفانه در کشور ما شمار مبتلایان بالا بود. من در چند روز اول انتی بیوتیک مصرف کردم اما کافی نبود و راهی بیمارستان شدم اما الان مشکلی ندارم. * درباره مسابقات سال 2009 قهرمانی نوجوانان جهان و فینال برابر تیم ایران صحبت کنید. صربستان قهرمان شد، اما اینجا هنوز درباره نتیجه پایان ...