خاطره هاشمی از تحریم انتخابات توسط آیت الله مرعشی درست نیست - خبرگزاری تسنیم
سایر خبرها
روزی که امام(ره) با تاکسی به منزل برگشت
در منزل برای شما شناخته شده بود؟ بله. خواص ایشان را می شناختند. از کارهایی که پدر و مادرها در آن دوره؛ روی آن حساس بودند، انتخاب دوست بود . پدر دستم را در دست حاج صادق امانی گذاشت و این آشنایی سبب شناخت بیشتر ما از امام شد. سال 1333 یا 1334 بود. آن زمان هفت ساله بودم . از همان سن نزد حاج صادق امانی می رفتم. او هم از علاقمندان سر از پا نشناخته حضرت امام بود. نوارهای امام را آن موقع ...
واکنش امام(ره) به سخنرانی استاد انصاریان
چه فعالیتی داشتید؟ شروع مبارزه با اراده قوی حضرت امام خمینی (ره) آغاز شد، من هنوز در تهران محصل دوره دبیرستان بودم. از آنجا که تربیت شده ی مرحوم برهان بودم روحیه بسیار بالای ضد فساد داشتم. اولین اعلامیه ی حضرت امام را که دیدم خطاب به اسدالله علم نخست وزیر آمریکایی شاه بود. یک جمله از آن برای ما که نوجوان بودیم جالب بود. امام به علم خطاب کرده بودند (قریب به مضمون): اگر مسئله نمی دانی پا ...
ناگفته هایی درباره حفاظت از امام در 12 بهمن 57
انقلاب اسلامی به دغدغه اصلی شورای تازه تأسیس انقلاب و دیگر فعالان نهضت تبدیل شد. دغدغه حفظ جان امام خمینی (ره) سبب شد تا اعضای شورای انقلاب در تماسی با پاریس خواستارِ تعویقِ سفر امام خمینی به تهران شوند. آیت الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی از اعضای شورای انقلاب در این باره می گوید: این مسئله [بازگشت امام] بررسی شد و به نظر شورای انقلاب رسید که اگر بشود که امام حداقل سفرش را یکی دو روز به تأخیر ...
زندگی راز آلود سید محمود دعایی!
بنکدار و علی اصغر قناد و یعقوب اوریان بعنوان معاشرین خود نام می برد. غلامرضا آگاه، مظفر بقایی و اعدام امام خمینی مرحوم شیخ محمد هاشمیان رفسنجانی در خاطراتش می گوید: بعد از دستگیری حضرت امام با آیت الله صدوقی و آیت الله صالحی کرمانی با مشایعت روحانیت کرمان و رفسنجان و یزد برای استخلاص حضرت امام به تهران آمدم... بنده در منزل آیت الله صالحی کرمانی ماندم تا این که همان ...
مجلس ختمی که برای آیت الله نعیم آبادی برگزار شد
با آیت الله نعیم آبادی به مرور خاطرات دوران مبارزات و نیز ورود امام خمینی (ره) به میهن پرداخته است. چگونه با امام آشنا شدید؟ اوایل که امام قم تشریف داشتند، من در شرایطی نبودم که با امام در مجلسی حاضر باشم، چون جوانکی بودم، اما در همان شرایط سنی کاملا تحت تاثیر افکار و اندیشه های امام راحل بودم. ارتباط من با امام در مجالس عمومی و نماز های جماعت ایشان در مدرسه فیضیه ...
از کجا معلوم علی بن موسی الرضا، امام هشتم است؟
بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که می دانیم، امام کاظم (علیه السلام) فرزندان متعددی داشته اند که حدود بیست نفرشان پسر بوده اند. این سؤال مطرح می شود که چه طور دانسته می شود که از میان آنان، کدام یک به عنوان امام هشتم برگزیده شده است؟ این مسئله پس از شهادت امام کاظم (علیه السلام) و با شبهه پراکنیِ سران فتنه ی واقفه ، که امام هفتم را آخرین امام و مهدی منتظر معرفی می کردند و قائل به غیبت ایشان شده بودند، بیشتر نمایان شد. ...
دولت انقلاب روایت از درون
مشورت هم می کنیم ولی آن گونه که تشخیص دادیم عمل می کنیم اگر بخواهند دخالت کنند اصراری به پذیرش پست وزارت کشور ندارم و در همان نخست وزیری به کار ادامه می دهم. حضرت امام پیش از پیروزی انقلاب از من شناختی داشتند، زیرا از طرف انجمن مهندسان به قم برای دیدار ایشان رفته بودیم و کارها و فعالیت هایی را که تا آن زمان انجام داده بودم به ایشان گزارش داده بودم؛ بنابراین حرف مرا تأیید کردند و به حاج احمدآقا گفتند ...
آخرین مصاحبه زنده یاد مصطفی کتیرایی/ قرار بود نام اعضای شورای انقلاب محرمانه باشد
ایران آنلاین / تقویم های رسمی کشور، 22 دی سال 1357 را روز تشکیل شورای انقلاب به فرمان امام خمینی(ره) نام نهاده اند. شورایی که با ریاست مرحوم آیت الله طالقانی آغاز به کار کرد و در 31 تیر 1359 با تشکیل مجلس، آخرین جلسه شورا به ریاست اولین رئیس جمهوری تشکیل و این شورا به کار خود پایان داد. به همین مناسبت با مهندس مصطفی کتیرایی عضو و دبیر شورای انقلاب و اولین وزیر مسکن و شهرسازی جمهوری اسلامی در دولت موقت گفت وگویی انجام دادیم تا پرم ...
شکنجه وحشتناک مادر و دختر
ستمشاهی در شما جوانه زد؟ خیلی بچه بودم که وقتی تفاوت بین بچه های فقیر و بسیار برخوردار را می دیدم این سئوال در ذهن ام شکل می گرفت که علت این همه فرق چیست و چون درک دقیقی از شرایط اجتماعی نداشتم، درد می کشیدم، اما کاری هم از دست ام برنمی آمد. دائماً هم از پدر و مادرم یا کسانی که تصور می کردم می توانند پاسخ قانع کننده ای به من بدهند سئوال می کردم. پدرم همیشه مرا به کربلا و عاشورا ارجاع می ...
مرا به خاطر پوشیدن شلوار جین رد کردند/ مدافع راست استقلال بودم!
(فردوسی پور) به دانشگاه شریف آمدید. تیم ما خوب بودند. بچه های متالوژی خوب بودند و با بقیه فرق داشتند! بچه های دانشکده ما یک مقدار از شما خشن تر بودند. * سه سال و نیم در خوابگاه زندگی کردم. نمی توانستم سر کلاس حاضر شوم. سال دوم که به تیم تاکسیرانی رفتم، فوتبال زیاد وقتم را می گرفت. همان موقع در کار پوشاک بودم و زیاد سر کلاس حاضر نمی شدم. * درسهایم را اکثرا شب امتحان می خواندم. در ...
موفق ترین سخنران در دوره سال های 41 و 42 آیت الله هاشمی بود که از انقلاب دفاع می کرد/حزب کارگزاران ...
شش ماه برو. من رویم نشد در مقابل ان پیرمرد مقاومت کنم وگرنه نمی رفتم. بعد از شش ماه گفتم شش ماه تمام است نمی روم دیگر. ایشان دوباره فرمودند شش ماه دیگر و این برای بار سوم هم تکرار شد. رویم نشد و گرنه نمی خواستم به کار اجرایی بروم. بعد از امام هم به من گفتند ازاصفهان به تهران بیا. اصرار کردند. آقای هاشمی اصرار کرد که تهران پیشانی نظام است و چهره ان مهم است. از سر وظیفه آمدیم و قبول کردیم و گرنه ما ...
لکه های کبود شهادت حاج سید مصطفی خمینی به روایت خانم فاطمه طباطبایی
حسن خواب بود بغلش کردم و آوردم پایین و پهلوی رختخواب خانم گذاشتم و رفتم منزل حاج آقا مصطفی. وقتی رسیدم دیدم جلوی منزل ماشین کوچکی ایستاده. کوچه خیلی تنگ بود و هر ماشینی نمی توانست تا جلوی خانه برود. احمد گریان روی پله جلوی در ایستاده بود. گفتم چه شده؟ گفت: داداشم! بعد حاج آقا مصطفی را آوردند و در ماشین گذاشته و بردند بیمارستان. من رفتم داخل خانه دیدم که معصومه خا ...
ناگفته های دایی درباره درس، فوتبال و تیپ خود
. بعد به رختکن رفتم و بیهوش شدم و من را به بیمارستان بردند. زمانی که در بیمارستان بودم، خانواده ام از وضعیت من خبر نداشتند. مدیرانی که با ما آمده بودند، موبایل داشتند. به یکی از آن ها گفتم شماره خانه مرا بگیر تا با خانواده ام صحبت کنم و بگویم زنده هستم. اما دو بار تماس گرفت و گفت اشغال است؛ اما بعد آقای عابدینی موبایلی پیدا کرد و من با خانواده ام صحبت کردم. در آن زمان مادرم یک هفته در خانه برایم دعا ...
با شنیدن نام سوریه از حال رفتم
مدام سایت T NEWS که مخصوص اخبار مدافعین حرم است را بررسی می کردم. چند شب خانه مادرشوهرم مانده بودم. اصلا آرام و قرار نداشتم. از سفر دوم، 18-17 روز می گذشت و تماس های امین به 5-4 روز یک بار کاهش پیدا کرده بود. دلم آشوب بود... *عاشورایِ متفاوت قرار بود پدر و مادرم برای تاسوعا و عاشورا به شهرستان بروند. دلم نمی خواست با آنها بروم به پدرم گفتم شوهرم قول داده عاشورا بر گردد... بابا ...
آرامش امام پس از سخنرانی 12 بهمن برایم عجیب بود
پذیرفتم و گفتم یا علی! از روضه برگشته بودم که زنگ در خانه را زدند و پدرم بدون اینکه بگوید چه کسی دم در است مثل همیشه صدا زد: محمد دم در می خوانت. بدون اینکه بترسد یا بخواهد به من بفهماند که مأمور آمده و باید فرار کنم. من هم با لباس خانه دم در رفتم که دیدم چند نفر پاسبان و مأمور و سرباز آمده اند. خلاصه یکی از آنها سیلی ای به گوشم زد که حالا کشتی های شاه رو به هم می زنی! گفتم به شما چه ربطی دارد که ...
بنگر با حضور در مراسم شخصیتش را نشان داد/ اگر فیلم پدرم را پخش کنند شکایت می کنم
تصمیم دارند از آن سوء استفاده کنند. شما را به این مراسم دعوت نکردند؟ یک ساعت پیش زنگ زدند و دعوت کردند ولی من به این مراسم نخواهم رفت. وقتی پیشکسوتان را دعوت می کنند نباید مرا دعوت کنند؟ به هرحال شما که پیشکسوت پرسپولیس نیستید. ولی فرزند همایون بهزادی هستم، پدر من پرسپولیس را تشکیل داده و 6 تایی ها را هم او خلق کرده است، مگر فرزند ناصر حجازی را برای مراسم ...
شیعه شکر نعمت آیت الله خامنه ای را جا نیاورد!
برجسته ترین و قدیمی ترین شاگردان حضرت امام خمینی به شمار می آیند. ایشان دوران کودکی و نوجوانی را در دامان و مکتب پدر بزرگوارشان، مرحوم آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی تربیت یافتند. پدری که از اخیار روزگار خود و تربیت شده بزرگانی همچون مرحوم آیت الله سید علی قاضی(ره) بود. آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی دوره سطح علوم حوزوی را در نوجوانی گذرانید و در سن 18 سالگی با مهاجرت به قم در زمره جوان ترین ...
اولین جنازه ای که در عمرم دیدم، پیکر شوهرم بود
دیوانه ها شده بودم. پدرم گفت می خواهی برویم تهران؟ گفتم مگر چیزی شده؟ گفت نه! اگر دوست نداری نمی رویم. گفتم نه! نه! الآن شوهرم می آید. من آنجا باشم بهتر است. شبانه حرکت کردیم و حدود ساعت 5 صبح به تهران رسیدیم. گفتم به خانه پدر شوهرم برویم. اگر حال آنها خوب بود معلوم می شود که هیچ اتفاقی نیفتاده و خیال من هم راحت می شود اما اگر آنها ناراحت باشند... *دو شهیدِ سپاه انصار تا ...
ماجرای استفاده احمد متوسلیان از بنزین های ساواک برای استقبال از امام
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، خانواده فیاض بخش از جمله خانواده های قدیمی تهرانی هستند. نام این خانواده با بازار تهران به نوعی گره خورده است. اول بار صندوق های قرض الحسنه در تهران به دستور آیت الله شاه آبادی بزرگ(استاد عرفان امام خمینی) و توسط حاج محمود فیاض بخش در تهران راه اندازی شد.تلاش و فعالیت این خانواده در تاریخ معاصر تهران برای مبارزه با استبداد را می توان مشاهده نمود. یکی دیکر ...
یکی دیگر از خاطرات هاشمی تکذیب شد!
.... در خصوص این مسئله بفرمایید. پدر من انتخابات را تحریم کرده باشد؟! من که همیشه با پدرم بودم چنین چیزی را نه شنیده و نه دیده ام. اگر چنین موضوعی صحت داشت حداقل من باید مطلع می بودم ولی به هیچ وجه این گونه نیست. پدرم اصلاً هیچ وقت از قم خارج نشد مگر برای بیمارستان خاتم الانبیا که آن هم سال 64 نبود و دو ماه قبل از رحلتشان بود. ایشان می گفت از حرم هیچ وقت نمی توانم دور باشم. یک جمله اگر بخواهم بگویم این است که آیت الله مرعشی نجفی، تا آخر پای انقلاب ماند و ایشان هیچ گاه از مبارزه دست نکشید و حامی نظام بود. ...
من مصطفی را برای آینده اسلام می خواستم
. در بیست و یک سالگی در درس خارج آیات عظام سیدحسین طباطبایی بروجردی ، و سیدمحمدحجت کوه کمری حضور یافتم . نزدیک به سیزده سال فقه و اصول را نزد پدرم فرا گرفتم . از محضر درس آیة الله سیدمحمد داماد نیز بهره گرفتم . در آن زمان مرحوم آیة الله العظمی بروجردی امتحانی را در سطح طلاب شاخص حوزه علمیه قم گذاشته بودند که پس از اعلام نتایج ، من یکی از چهار نفر طلبه ممتازی بودم که معرفی شدم. پس از ...
دایی:مرا به خاطر پوشیدن شلوار جین رد کردند/علی کریمی را دوست دارم
... * بعد از بازی در بیمارستان دنبال یک تلفن می گشتم که به خانواده ام وضعیتم را اطلاع بدهم. یکی آمد بالای سر من. نمی توانم اسم ببرم. در خانه ما هیچکس از وضعیت من خبر نداشت. به این دوست عزیز گفتم اگر می شود با تلفن همراهش منزل ما را بگیرد و به خانواده ام بگوید که من زنده ام و نمرده ام. این دوست دو بار زنگ زد و گفت اشغال است و رفت. بعد از آن امیر عابدینی آمد و یک خط موبایل داد و خیالم راحت شد ...
مصاحبه خواندنی و جنجالی لیلی گلستان (3)
خواهد شد که رابطه خودش را با مغناطیس احترام برانگیز پدر در هم می ریزد و حرف های مگو می زند. سومین مرد زندگی شما، برادرتان کاوه بود؛ مرگ او شاید پاشنه آشیل خانواده گلستان باشد. این مرگ را چطور می بینید؟ چطور با آن کنار آمدید؟ اولا که کاوه خیلی مهربان و به شدت مسئول بود. حتی برای بچه های من این قدر خودش را متعهد می دید که مثلا یادم است برای مانی دوربین خرید، تاریک خانه درست کرد و ...
سیف الله عاشق ولایت و رهبری بود
آرمان های شهدا آشنا شوند. *** خبر شهادت سیف الله را چگونه به شما دادند و عکس العمل شما چه بود؟ در حیاط بودم که عین الله به خانه آمد و به من گفت "مادر، اگر یک روز چیزی را به امانت گرفته باشی به صاحبش پس می دهی یا نگهش می داری؟"، گفتم "صددرصد برمی گردانم"، پسرم، سپس بعد از چند ثانیه نزدیک تر آمد و گفت "مادر، سیف الله امانت خدا در دستانت بود خدا پسش گرفت" ... بغض کردم گفتم "جانم ...
چنگیر حبیبیان: من مداح امام حسین و خواننده مردم هستم
برای حضور در جشنواره زمستانی ارس به شهرستان جلفا سفر کرده و در حاشیه این جشنواره به گفتگو با واحد خبر جشنواره پرداخت که حاصل این گفتگو را در پی می خوانید: * چنگیز حبیبیان را با بیان خودتان بیشتر بشناسیم: - متولد تهران و محله هفت چنار هستم، پدرم از مداحان بزرگ، پدر بزرگ و پدر پدربزرگم عاشق حسین با صدای افسانه ای اش بسیار معروف بود، ساز عاشقی پدر بزرگ خودم را به یاد دارم که ...
نوه دکتر مصدق از تجربیات پزشکی اش میگوید
...> * چرا بعد از گذراندن دوره پزشکی در دانشگاه لوزان سوئیس به ایران بازگشتید؟ پدرم از من خواست. بچه هایم با من اینجوری نیستند. من و پدرم رابطه خاصی داشتیم. پدرم گفت تو باید طب بخونی من هم گفتم چشم . * یعنی پدرتان می خواستند شما راه ایشان را ادامه دهید و در همان رشته زنان و نازایی تحصیل کنید؟ بله. بنده همان دانشگاه خودشان در لوزان سوئیس رفتم. همان دانشگاهی که پدرم طب ...
دایی: در جام جهانی به صورت هماهنگ به من پاس نمی دادند
...> * خدا ناصرخان حجازی را بیامرزد. او خیلی برایم زحمت کشید. وقتی به تیم تجارت رفتم در زمین دانشگاه تهران در امیرآباد شمالی تمرین می کردیم. او نیم ساعت بیشتر می ماند و با من اختصاصی تمرین می کرد. ناصرخان خیلی به من لطف داشت. همه مربیانم را دوست دارم و البته ناصرخان چیز دیگری بود. بهترین همبازی ام هم خیلی ها بودند، اما با افشین پیروانی رابطه بهتری داشتم. * وقتی شما در یکی از برنامه های نود ...
آن سوی هرمز (183)
جواب سلامش را داده و گفتم خودتان را خسته نکنید؛ حیف است این هوای لطیف جبل عامل را صرف نگارش کنید. از آن لذت ببرید. می گوید: نه! نه! تازه این هوای معطر مرا برای نوشتن بشاش تر کرده و حس مرا تحریک به نگارش هر چه بیشتر می کند. گویا هوای این منطقه مختص تفکر و نوشتن است. شما خوب خوابیدید؟ گفتم: بله؛ خیلی خوب. گفت: ولی من پس از پایان جلسه معارفه به اتاقم رفتم و روی تختم دراز کشیدم آنقدر خسته بودم که ...
روایت آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی از رویای صادقه رهبر معظم انقلاب/ ظرفیتِ ایشان فوق ادراک اشخاص عادی ...
به گزارش دولت بهار، آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی، برادر مرحوم حاج آقا مجتبی در گفت وگوی تفصیلی با مجله پاسدار اسلام به بررسی منزلت معنوی و علمی رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداختند. متن سخنان ایشان را در ادامه می خوانید: با آن که ضربان قلبم چهل تا چهل وپنج در دقیقه است اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم می دانم بنده این طور فکر کرده ام که ابتدا اشاره ای داشته باشم به ذاتیات آیه الله خامنه ای سلام الله علیه که تقریباً از پانزده شانزده سالگیِ ایشان اطلاعِ نزدیک دارم و تصورم بر این است که ...
جامعیت رهبر انقلاب در بین علمای شیعه نظیر ندارد
انس و محبت متقابل میان حاج آقا مرتضی و حضرت امام خمینی(ره) فراتر از استاد و شاگردی بود. تا آنجا که گاهی با اشاره امام، به طور شبانه روز در محضر معظم له ماندگار می شد. گزیده ای از گفت وگوی آیت ا... حاج شیخ مرتضی تهرانی با مجله پاسدار اسلام هم اینک پیش روی شماست. بنده در حدود 63- 62 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم (رضوان الله تعالی علیه) از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در ...