واکنش خواهر قربانی کهریزک به نامه مرتضوی - ملت ایران
سایر منابع:
سایر خبرها
به نظرم ولگردی شاید بهترین کار باشد!
های عجیب و غریبی نمی کردم. اما از صبح تا شب تو کوچه و خیابان ولگردی می کردم... خیلی... برخلاف خانواده ام که پدرم دبیر است و خواهر و برادرهایم خیلی آرام هستند، اما من از صبح تا شب با بچه های محل تو کوچه و این ور و آن ور بودم. البته مجوز بچه های محل هم بودم که آن ها هم بمانند... یعنی می گفتند با محمد هستیم، می پذیرفتند. کدام محله شیراز بودید؟ ایستگاه چهار زرهی بزرگ شدم. پدرم ...
بسته خبری سفیر چهارشنبه 24 شهریورماه 1395
/AovqjTxG4fyF_y9_ATG2Ow شبکه خبری سفیر, [12.09.16 22:54] yon.ir/6eFb ایرنا پریس، مربی لهستانی کشتی بانوان: حجاب باعث می شود که من احساس کنم خانم هستم و از مردان جدا هستم. عاشق کباب های ایران هستم. روزی که تصمیم گرفتم به ایران سفر کنم مادرم گریه می کرد و می گفت آن ها پاسپورت تو را خواهند گرفت و هیچ وقت نمی گذارند که برگردی،در تلاشم به همه ثابت کنم ایران آن چیزی ...
حمله عجولانه کانال های ضددینی به قرآن / اتاق فکرهای بی سواد
فریاد زد : یا صباحاه ! ( این جمله را عرب زمانی می گفت که مورد هجوم غافلگیرانه دشمن قرار می گرفت ، برای اینکه همه را با خبر سازند و به مقابله برخیزند کسی صدا می زد یا صباحاه ! انتخاب کلمه صباح به خاطر این بود که هجوم های غافلگیرانه غالبا در اول صبح واقع می شد ) . هنگامی که مردم مکه این صدا را شنیدند گفتند : کیست که فریاد می کشد ؟ گفته شد محمد است ، جمعیت به سراغ حضرتش رفتند ، او قبائل عرب ...
پنج حافظ قرآن در یک خانواده 25 نفری
طبقه بالا می روند وانجا بازی می کنند. از مرضیه می پرسم به خاطر جمعیت زیاد خانواده خواهر یا برادر های شما کمبود محبت یا توجه نداشته اند؟ پاسخ می دهد : مادرم برای هر کدام از ما سمبل آرامش و محبت است. او همیشه با وجود تعداد زیاد فرزندان برای همه آنها وقت می گذاشت. مادرم یک زن مدیر و مدبر است و هر روز برای پسرها و دخترها با تقسیم بندی کار های خانه یک بازی درست می کرد و با بازی ...
کابوس دزدان دریایی با خال روی پیشانی از سوریه بازگشت +عکس
یه فرصت بهم بدهید خواهش می کنم، نیتم خیره به حضرت زهرا قسم نیتم ازدواجه، بعد خانواده ام را در جریان گذاشتم، به هر دلیلی نمی شد که ما به هم برسیم، 5 سال طول کشید تا پدرم راضی و قانع شد که دست من را در دستان پرصلابت و مردانه امیر بگذارد، گویا اصلا قرار نبود ما زیر یک سقف بلند در زیر آسمان آبی خداوند روز و شب را با هم، هم نفس شویم. شب خواستگاری پدرم گفت : همسر یک نظامی باید همیشه چشمش به ...
ادامه واکنش ها به عذرخواهی مرتضوی
داشت که عذرخواهی مرتضوی توسط این افراد چندان صادقانه و جدی ارزیابی نشده است. خصوصاً اینکه خواهر محمد کامرانی، یکی از قربانیان کهریزک گفته بود که خانواده وی این عذرخواهی را نخواهند پذیرفت. دیروز علیرضا رحیمی و مسعود رضایی، دو عضو فراکسیون امید هم در گفت وگوهایی با ایلنا تأکید کردند که این عذرخواهی نشانه پشیمانی مرتضوی نیست. همزمان اما علی مطهری، نایب رئیس مجلس در گفت وگویی با ایسنا هر چند اقدام ...
حامیان مرتضوی چرا ساکتند؟
نبودن نباید فراموش کرد که داغ دل خانواده سه شهید کهریزک از سال 88 تازه است و نامه مرتضوی نه تنها برای آنها مرهم نبود بلکه آن روز را برایشان تداعی کرد که پیکر فرزندان خود را تحویل گرفتند. آصفه کامرانی خواهر محمد کامرانی؛ یکی از جانباختگان کهریزک گفت: درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست. بلکه کابوسی که تمام شدنی نیست، حتی با عذر خواهی شما آقای مرتضوی آن هم بعد از هفت سال. وی ...
عناوین مهمترین روزنامه های صبح پنجشنبه 1395/06/25
تلاش ها نتیجه ای جز ناکامی ند اشت. تا اینکه انتخابات ریاست جمهوری سال 92 فرارسید . جامعه روحانیت مبارز تهران حاضر نشد از کاند ید اتوری و ریاست جمهوری یکی از باسابقه ترین اعضایش حمایت کند .با پیروزی روحانی د ر انتخابات او د یگر یکی از موسسین جامعه روحانیت نبود بلکه حالا رییس جمهوری ایران شد ه بود . با برگزاری انتخابات مجلس خبرگان د ر سال 94 هاشمی رفسنجانی نام برخی اعضای جامعه روحانیت را د ر لیست ...
چهره های اصولگرا در مورد نامه عذرخواهی مرتضوی چه می گویند؟
نشد تا باز هم در این میان اصلاح طلبان باشند که بدون سبک و سنگین کردن مسائل و سنجش هزینه و فایده مباحث، لب به سخن بگشایند و از هر محفلی برای بیان نظرات خود در این خصوص بهره بگیرند. در تمام این هفت سالی که سعید مرتضوی بر بی گناهی خود اصرار می ورزید و نه تنها خود بلکه دیگر متهمان این پرونده را هم بی تقصیر از همه ماجرا می دانست، این چهره های اصلاحات بودند که حامی خانواده های جانباختگان کهریزک می شدند. حامیانی که بارها از تریبون ها به آنچه در تیرماه 88 در بازداشتگاه کهریزک روی داده است، فریاد اعتراض سر می دا ...
به معنای واقعی یک استاد نمونه
، قرعه ای که من برداشتم مهاباد بود. در دلم فاتحه ادامه تحصیل را خواندم. چرا؟ چون باید این همه زحمتی را که کشیده بودم، رها می کردم. در مهاباد نمی شد بقیه دانشکده پزشکی را ادامه دهم. یکی از دوستان صمیمی بنده که 60 سال از دوستی مان می گذرد قرعه اش را که تهران بود با من عوض کرد و گفت که اگر من بروم به مهاباد فقط دوره خارج از مرکز را طی می کنم اما اگر شما بروی مهاباد، پزشکی را ...
واکنش ها به نامه سعید مرتضوی ادامه دارد
مطبوعات بود. طی دو روز گذشته توییت ها و پست های اینستاگرامی فراوانی درباره این نامه منتشر شد. توییتر خبرگزاری ایسنا از قول خواهر محمد کامرانی فر خطاب به مرتضوی نوشت: عذرخواهی درمان ناله های جانسوز مادر و بغض های پدرم نیست. یک کاربر دیگر توییتر نوشت: ریشه این عذرخواهی را باید در پرونده های دیگر مفتوح دادستان سابق تهران دید و از همین رو می توان احتمال داد معامله ای در کار باشد. کاربر دیگری از بغض ...
واکنش ها به نامه سعید مرتضوی ادامه دارد
درباره این نامه منتشر شد. توییتر خبرگزاری ایسنا از قول خواهر محمد کامرانی فر خطاب به مرتضوی نوشت: عذرخواهی درمان ناله های جانسوز مادر و بغض های پدرم نیست. یک کاربر دیگر توییتر نوشت: ریشه این عذرخواهی را باید در پرونده های دیگر مفتوح دادستان سابق تهران دید و از همین رو می توان احتمال داد معامله ای در کار باشد. کاربر دیگری از بغض کهریزک نوشت، بغضی که به گفته او با انتشار این نامه تازه ترکیده است. ...
دلنوشته منتشر نشده شهید مرتضی عطایی خطاب به شهید مصطفی صدرزاده: قول داده بودی که مرا هم ببری
و دلاوری که شجاعت او در نبرد با دشمن تحسینش را برانگیخته بود و روز عرفه به ندای سیدالشهداء لبیک گفت و در لاذقیه به یاران شهیدش پیوست. مرتضی عطایی معروف به ابوعلی متولد 1355 در مشهد مقدس است. مرتضی دومین فرزند خانواده بود که به اتفاق سه خواهر و دو برادرش دیگرش خانواده ای هشت نفره را تشکیل می دادند. مرتضی خودش را اینطور معرفی می کند: اسمم مرتضی عطایی و سال 1355 در مشهد متولد ...
ادامه واکنش ها به عذرخواهی مرتضوی
که عذرخواهی سعید مرتضوی، درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست. به گزارش امید ایرانیان خواهر محمد کامرانی در واکنش به عذرخواهی سعید مرتضوی گفت: عذرخواهی شما درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست. آنها برای فرزند عزیزشان آرزوهای بزرگی داشتند؛ اما شما با حکم خود همه آن آرزوها را نابود کردید . حالا هفت سال می شود که محمد کامرانی، امیر جوادی فر و محسن روح الامینی، در بازداشتگاهی که ...
3 قاتل ،3 جنایت و 3 بخشش
ساله مورد حمله سرنشینان نوجوان یک دستگاه موتورسیکلت قرار گرفته و با ضربه چاقوی یکی از آنها به قتل رسیده و کیفش به سرقت رفته است. همزمان با تشکیل پرونده، متهمان تحت تعقیب قرار گرفتند و دستگیر شدند. در ادامه یکی از آنها گفت که چند مورد کیف قاپی داشته اند و در جریان آن مردی را کشته اند. میلاد در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد و همدستانش به حبس محکوم شدند. با تائید حکم میلاد شمارش معکوس برای مرگ او آغاز شد تا این که خانواده مقتول دیروز و با گذشت هفت سال، با حضوردر دادسرای امور جنایی تهران وی را بخشیدند ...
زائران تحت فشار بودند که درباره واقعه منا صحبتی نکنند/ مقامات سعودی گفتند به خاطر اینکه جسد فاسد نشود، ...
رکن آبادی بعد از فاجعه منا بیشتر در بین مردم مطرح شد؛ نقطه آشنایی شما با این شهید کجا بود؟ همسر شهید: ما هر دو اهل قم هستیم و همسایه بودیم. من با خواهر ایشان همکلاسی بودم و بعد که ایشان آمدند خواستگاری، دانشجوی دانشگاه امام صادق(ع) بودند و دوره کارشناسی ارشد علوم سیاسی را می گذراندند. سال 68 ما عقد کردیم و دو سال هم در عقد بودیم؛ سال 70 بود که ایشان یک مراسم مختصر عروسی گرفت ...
ادامه واکنش ها به نامه عذرخواهی سعید مرتضوی
گفت که عذرخواهی سعید مرتضوی ، درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست. به گزارش روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان خواهر محمد کامرانی در واکنش به عذرخواهی سعید مرتضوی گفت: عذرخواهی شما درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست. آنها برای فرزند عزیزشان آرزوهای بزرگی داشتند؛ اما شما با حکم خود همه آن آرزوها را نابود کردید . حالا هفت سال می شود که محمد کامرانی، امیر جوادی فر و ...
اشعار آیینی ویژه ولادت امام هادی علیه السلام
کرد کشید ناله پریشان ز غصّه گیسو کرد سرشک ریخت ز چشم و نگه به هر سو کرد چه دید، دید به گردش به غیر دشمن نیست چنان گریست که دشمن بر او بلند گریست به گفت ای بفدای تو مادر و پدرم چگونه جسم تو صد چاک بر زمین نگرم ز جای خیز ببین سوی شام رهسپرم تو خفته ای و شده قاتل تو هم سفرم عزیز فاطمه ما را سوار محمل ...
بیست طبقه مرگ و زندگی/ اینجا شیشه ای ترک خورده است/ سجاده سبز خدا همچنان پهن است
صادقانه و اشک شفاف دو خواهر، در نوا و نمازی خالصانه، همه وجودشان را شست و شو می دهد و... در هفتمین طبقه، یکتا خالق مهربان، دری از رحمت می گشاید و کودکی فلج بعد از سال ها، بدون تکیه بر عصا، ناباورانه از جا برمی خیزد و... در ششمین طبقه، دیوانه ای از قفس می پرد و کودک بیگناه و مظلوم خود را شکنجه می کند و... در پنجمین... برادری درمقابل دیدگان اعضای خانواده... ...
عبدالله سر سفره عقد آرزوی شهادت می کرد/ هنوز هم منتظرم برگردد + تصاویر
به گزارش گلستان ما به نقل از رجا، سال60 پدر و مادر عبدالله تازه ازدواج کرده بودند که یک شب مادر عبدالله خواب می بیند که صدایی دو مرتبه به او می گوید: خانم دامن شما سبز می شود. بار سوم همان صدا می گوید: خانم ، شنیدی ؟ می گویم دامنت سبز میشه. یک سال بعد حدود هفت ماه بود که فرزند اولش را باردار بوده، خانم ملکی مادر شهید ملکی به خانه خانم باقری می رود و می گوید: فرزندت پسر است، من خواب دیدم، بچه ای ...
سهل انگاری کارفرما جوان تالشی را در آستانه بیماری سرطان قرار داد
گریه های من دیگر اعضای خانواده را از خواب بیدار کرد در نیمه شب پاییزی همه اعضای خانواده با دیدن اشک های من و پدرم گریستند. در مدت کوتاهی متوجه درد و سوزش شدید در تمام اعضای شکمم شدم . کم کم سرفه همراه با خونریزی از دهان و بینی و همچنین خون ریزی مقعد پیدا کردم . برایم دنیا به آخر رسیده بود تحمل این همه درد را نداشتم تصمیم گرفتم با دکتر سازمان اتمی که شماره اش را به من داده بود تماس بگیرم ...
عشق نافرجام
مهیا بود و هر چیزی را اراده می کردم به دست می آوردم. پدرم تاجر و مادرم خانه دار است. یک خواهر و یک برادر دارم که هر دوی آنها دارای تحصیلات عالیه هستند. من فرزند آخر و به قول خانواده عزیز دردانه پدرم بودم. من عاشق شنا بودم، یک روز در راه بازگشت از استخر با ماشین پسری تصادف کردم و همین تصادف باعث آشنایی من و رضا شد. آن موقع 19 ساله بودم و تازه دیپلم گرفته بودم. من و رضا یک دل که ...
داستانی برای یک فیلم بلند؛ سکوت یک نگاه
...> ناصر از درد، چشمهایش را بست و سرش را روی میله آهنی قبرگذاشت؛ انگار چیزی از درون، به همه وجود او چنگ زده و راه نفسش را تنگ کرده بود. اسماعیل به اسلحه ناصرکه روی زمین افتاده بود نگاه کرد؛ اسلحه ای که چند لحظه پیش ممکن بود جان او را بگیرد... اسماعیل سرش را پایین انداخت و بغض گلویش را فرو داد:" تو نمی دونی من تو این چند سال چی کشیدم؛ چند روزه که مثلا آزاد شدم، اما انگاری هنوز توی بندم ...
عذرخواهی مرتضوی به مثابه اعتراف/این سوله کجاست که مخوف بودن آن انسان را یاد ابوغریب و گوانتانامو می ...
.... این را هم بگویم که این مکان آن قدر مورد علاقه آقای مرتضوی و امثال ایشان بود که علی رغم همه حرف وحدیث های پیرامون آن، می خواستند این بازداشتگاه کماکان دایر باشد و هیچ کس توان آن را نداشت که به این ها بگوید این مکان غیرقانونی است تا این که مقام رهبری به موضوع ورود پیدا کردند و دستور تعطیلی آن را دادند. این وکیل برخی از پرونده های متهمین سال 88 با تأکید بر این که به هر ترتیب این ...
از درخواست برای اعدام مرتضوی تا عذر خواهی سران فتنه 88
جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست خواهر یکی از قربانیان بازداشتگاه کهریزک گفت که عذرخواهی سعید مرتضوی، درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست. به گزارش امید ایرانیان خواهر محمد کامرانی در واکنش به عذرخواهی سعید مرتضوی گفت: عذرخواهی شما درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست. آنها برای فرزند عزیزشان آرزوهای بزرگی داشتند؛ اما شما با حکم خود همه آن آرزوها را نابود کردید . حالا ...
عده ای سینما را به حرفه بساز و بفروشی تبدیل کرده اند
فیلم دختر لر بود که در سال 1312 پدرم مرا به سینما برد و آن زمان این فیلم را در یکی از سینماهای لاله زار دیدیم؛ البته این فیلم در هندوستان ساخته شده بود؛ سینمای امروز با سینمای آن روز کاملا متفاوت است؛ چرا که امروزه برای ساخت یک فیلم نیاز به نور، تکنیک، تدوین، متخصص و ... است ولی آن زمان اصلا نمی دانستیم نور در فیلم یعنی چه. به خاطر دارم در سال 1327 یا 1328 مرا برای بازی در فیلم دعوت کردند و وقتی به ...
از سوال درباره نقش “احمدی نژاد” تا درخواست برای اعدام “مرتضوی”
نویسندگان کشورمان به خارج شد؛ لذا وی باید از پیشگاه اهل قلم، پیشگاه مطبوعات و بسیاری دیگر از مجموعه ها عذرخواهی کند. خانواده شهدای کهریزک آصفه کامرانی، خواهر محمد کامرانی: عذرخواهی شما درمان ناله های جانسوز مادرم و بغض های پدرم نیست؛ آن ها برای فرزند عزیزشان آرزوهای بزرگی داشتند اما شما با حکم خود همه آن آرزوها را نابود کردید. راستی ماجرای مننژیت را خاطرتان هست؟ آیا همه این گزارش ها غیرعمد و ناخواسته بوده است؟ ای کاش شما از جریان کهریزک درس عبرتی بگیرید و تضمینی باشد برای تکرار نشدن چنین فجایعی، نه این که بیشتر به خاطر طلب بخشش باشد. ...
همه تحسین مان کردند
. آیا پدر و مادر شما در قید حیات هستند؟ برادرتان ازدواج کرده بودند؟ فرزند دارند؟ فقط پدرم که 71 سال دارد زنده است و مادرم فوت شده است. برادرم ازدواج کرده بود و دو پسر دو و پنج ساله دارد. نظر اعضای خانواده در این مورد چه بود؟ پدرم با موضوع مشکلی نداشت و او هم با این استدلال که برادرم از بین می رود و حیاتش تمام می شود، برای رضای خدا حاضر به اهدای عضو شد. حتی برای همسر ...
نیم قرن عاشقی
کشور بود. او را در تمرین ها، مسابقات و مسافرت های داخلی و خارجی می دیدم و حسی در وجودم ایجاد شده بود و با خودم می گفتم شریک زندگی ام را پیدا کرده ام. خانواده شان هم خیلی متشخص و متدین بودند. یعنی اینطور به شما بگویم که همه جوره باب دل من بود. در آن زمان من 18-17سال داشتم که ایشان را شناختم و در 21سالگی هم با هم ازدواج کردیم. هر دو متولد سال 1324هستیم و 31شهریور 1346با هم ازدواج کردیم و دیگر ...
حکایت توبه نامه کهریزک!
...! دومین شرط پذیرش توبه آن است که توبه به تاخیر نیفتد. سعیدمرتضوی درحالی نامه شرمندگی اش را منتشر کرده که هفت سال از فاجعه کهریزک می گذرد. اما اگر فعل حرام ارتکابی، سهوا صورت گرفته، چرا سعیدمرتضوی برای ابراز ندامت و نوشتن توبه نامه هفت سال صبر پیشه کرد؟ آیا او در طول این مدت، در حرمت فعل ارتکابی تردید داشت یا در جبر و اختیار انجام آن یا در سهوی یا تعمدی بودن آن! اصلاح و جبران گناه و خطا، سومین ...