روایتی از مراسم عروسی یک فرمانده در مسجد - راهیان نور
سایر خبرها
خجالت میکشم به صورت حاج قاسم نگاه کنم!
، چطور؟ گفت: بیا، سخنران مراسم حاج قاسم سلیمانی است. گفتم: حتما می آیم. تا حاج قاسم بیاید، با محمودرضا حرف می زدیم؛ ولی حاج قاسم که روی سن رفت، محمودرضا سکوت کرد و دیگر حرف نمی زد. من گوشی موبایلم را درآوردم و شروع کردم به ضبط کردن حرف های حاج قاسم. محمودرضا تا آخر، همینطور در سکوت به صحبت ها گوش می داد. وقتی حاج قاسم حرفهایش را جمع بندی می کرد، محمودرضا یک مرتبه گفت: حاجی خیلی ضیق وقت دارد ...
گفت وگو با آتش نشانِ نجات یافته از پلاسکو
عصر بانک ؛روزنامه قانون در ادامه نوشت: تنها دقایقی بعد از انتشار این عکس خبرگزاری ایسنا بود که هشتگ #تهران_بی_دفاع، در فضای مجازی به راه افتاد. هنوز فیلمی از واقعه نبود. تنها این تصویر بود. تصویر مردی که در مقابل هجوم دود و گرد و غبار و فروپاشی سعی می کرد از پرت شدن خود جلوگیری کند. روی این تصویر جملات و مطالب بسیاری نوشته شد، از آتش نشان بی دفاع تا همه تهران ویران مانده در مقابل هجوم درد، از نوشتن برا ...
عابدینی: کی میگه پرسپولیس قهرمان نمیشه؟
مربی خوب خارجی مشکل داریم تو یکی خفه خون بگیر ... تراختور هر چی که امسال داره از صدقه سر همین امیرخان قلعه نوعیه .. البته شما اوغلو پوغلوها کلا آدمهای نافهم و بی فکر ونمک نشناسی تشریف دارید که فقط بلدید حرافی کنید !!!!! پر روی نفهم ...م افیا گمد زدید به این فوتبال اقای عابدینی. از زمانی شما پست و مقام گرفتین در فدراسیون استقلال روز خوش ندید. شما خودت با زبون خودت ...
کابوس سومالی در خانه صیادان: شایعه ی خوب هم خوبه/ این همه خانواده بدبخت شدند برای یک لقمه نان حلال
می کند. ناخدا پشیمان می شود: گریه نکن پروین. خدا هنوز ما رو دوست داره. سه روز بود آب نداده بودن بهمون. پوست تن مون ور می اومد. گفتم خدایا خودت یه کاری برامون بکن. یه بارونی گرفت عین سیل. تو کلبه خودمونو شستیم و آب خوردیم. گریه نکن پروین. بهار در آب جمال الدین دهواری ناخدای لنج سراج است. همه او را به نام جلال می شناسند. لنج با 21 سرنشین در 6 فرودین سال 1394 در مسیر بازگشت به ...
چرا شهرداری بودجه 20 میلیاردی آتش نشانی را نداد؟/شهردار باید استعفا می کرد
...؛ محاکمه مقصران را مطالبه کنیم. ما می خواهیم عزاداری کنیم پس نباید این مراسم عظیم را تبدیل به مرده باد یا زنده باد کنیم. ما همه داغدار اتفاق پلاسکو هستیم. چند روز قبل هم من به آقای حافظی گفتم الان وقت محاکمه نیست و باید بگذاریم شرایط آرام تر شود. در این زمان؛ حافظی در پاسخ به شاکری گفت: قرار نیست در مراسم تشییع، مقصران یا مسببان معرفی شوند. آقای شاکری از صحبت های من بد برداشت کرده اند. ...
قطع یارانه یک خانواده یتیم در یاسوج/ خانواده ای که از گیرنده دیجیتال تلویزیون هم محروم اند/ دختر بزرگ ...
هنگام صحبت کردن با شهین 26 ساله دیدم. برای تهیه یک گزارش در باره زندگی این خانم جوان به محل زندگی اش رفتم یعنی در اول سوژه من زندگی تلخ این خانم بود اما وقتی که زندگی خانواده اش را دیدم ترجیح دادم این گزارش را در دو موضوع بنویسم. شهین و مادرش جلوی درب خانه به استقبال من آمدند و با صمیمیتی خاص به خانه شان دعوت شدم خانه و حیاطی بسیار کوچک به گونه ای که این حیاط کوچک پر از ...
همه فرانسه را هم بدهند، سازم را نمی دهم
به گزارش ایسنا؛ استاد پهلوان رسول بخش زنگشاهی هنرمند پیشکسوت موسیقی بلوچستان بعد از پنج سال که از برگزاری آخرین کنسرتش می گذرد، دست به ساز شد و برای خبرنگاران ایسنا نواخت. در این نشست، ندیم زنگشاهی، فرزند او و حاتم بلوچ زهی، از دوستان آن ها، استاد پهلوان را همراهی کردند و جاهایی که لازم بود، صحبت های استاد را از زبان بلوچی به فارسی ترجمه کردند. استاد پهلوان همان طور که قیچک اش را برای ...
می خواهم منصوریان را سرجایش بنشانم!
.... دیدید که رفتم زوریخ و با دو مشاور حقوقی نه تنها جریمه ای ندادم بلکه شرکت آلفا را محکوم کردم و آبروی استقلال را خریدم. *این طور که شما صحبت می کنید همه ایرادات برمی گردد به آقای افشارزاده؟ من نمی خواهم نامی از کسی بیاورم و اعتقاد دارم دوست خوبم بهرام افشارزاده هم مثل تمام مدیران دیگر باشگاه در این سال ها بدهی گذاشت و بدهی هم پرداخت کرد . ببینید می گویند فتح ا.. زاده نتوانسته با ...
زیارتی بلیغ از امام هادی(ع)/ شرح زیارت جامعه کبیره
به تو نخواهد رسید و تو از ناحیه ی من در کمال امن و امان خواهی بود، بنابراین وقتی شخص زائر در حضور امام ایستاده و یا از دور آن حضرت را در خاطر خود تمثّل { به صورت شخصی درآمدن } داده و او را مخاطب به سلام کرده است، باید در حالی باشد که هیچ صدمه و اذیّت و آزاری از جانب او به آن حضرت، نه در آن لحظه و نه بعد از آن نرسد و از طرفی هم می دانیم تنها چیزی که موجب خوشنودی و رضایت خاطر اهل بیت رسالت{ علیهم ...
رانده شده!!
سنگین پدرشقایق بود از دختران خوب و محجبه شهرستان مان سخن گفت تا مرا راضی به بازگشت کند اما من که مصمم به ازدواج با شقایق بودم، با قهر و لجبازی های بچه گانه، پدرم را مجبور به فروش بخشی از باغ هایش کردم تا بتوانم مقدمات خرید منزلی را در مشهد فراهم کنم. این گونه بود که بار دیگر به منزل پدر شقایق رفتیم و با پذیرفتن مهریه و شرایط سنگین آنها مراسم بله برون برگزار شد. این در حالی بود که در جشن ...
ماندگارترین ترانه های سینما و تلویزیون
برنامه های تلویزیون که بیش از همه با احسان علیخانی و ماه عسل او شناخته می شود. خواننده جوان خوزستانی که عربی را بهتر از فارسی حرف می زند، نخستین بار سال 85 یه چیزی بگو را برای شب شیشه ای خواند و سه سال بعد مهمان ماه عسل شد. مهدی یراحی خواننده ترانه دوست داشتنی هر جای دنیای دلم اونجاست در رمضان 90 هم بود و دو سال پس ازآنترانه ماندگار سازش را برای علیخانی و برنامه اش ماه عسل خلق کرد. او در 93 ...
مطالبه مردم و مسئولان از دستگاه قضا برای محاکمه فریدون/ برادر رئیس جمهور تا چه زمانی از زیر بار محاکمه ...
صحبت های روز گذشته سخنگوی دستگاه قضا مبنی بر ارتباط دانیال زاده با حسین فریدون اظهارداشت: دانیال زاده یک خانه ای را به قیمت 16 میلیارد تومان در تجریش خریداری می کند و به فردی به نام "الف غ" که همسر آقای فریدون است هدیه می کند . وی افزود: دانیال زاده به همراه بعضی افراد که نمی خواهم از آن ها نام ببرم موسسه خیریه ای داشتند که در این محل کارهای پولشویی انجام می دادند و این خانه 16 میلیاردی ...
همدم و هم دود
موضوع بی اطلاع بودم اما دیگر خود کرده را تدبیر نبود و از طرفی نمی توانستم به اشتباهم اعتراف کنم و به ناچار به زندگی با شایان ادامه دادم، وقتی مادرم از موضوع با خبر شد، هر چه به من گفت که از شوهرت جدا شو و این زندگی را رها کن ، من گوشم بدهکار نبود که نبود و می گفتم من شایان را دوست دارم و حتی اگر معتاد هم باشد با او زندگی می کنم. کارهای شایان به جایی کشید که اکثر شب ها دوستان و رفقایش را ...
آسیب هایی که زنانه می شوند
روی شخص بذاره. از زمین و زمان شاکی بود. از مادری که رهایش کرده تا پدر معتادش. از تنفر حرف می زد. می گفت اگر مادرم بود، حال و روزم اینطور نبود و منم حالا مثل خیلیا دانشجو بودم و بزک می کردم. با لباس های ژولیده اش از حسرت ها حرف می زد. حسرت ادامه تحصیل تا ازدواج. سیگار می کشید و نفس نفس زنان می گفت: اگه یکی بیاد بگیرتمون از خودمون مفنگی تره اشک در چشمان حلقه زد. داداش تو هم ما رو گرفتیا، اصلاً بگو ...
علی مصفا: خودم را بازیگر نمی دانم!
را به دست قانون بسپارد. مادر این خانواده و دو عروسش که در سه طبقه یک خانه زندگی می کنند سعی دارند هرکدام به تنهایی بار مشکلات پیش آمده در زندگی شان را به دوش کشند. آقای مصفا! از سال 1370 که اولین بازی تان را در فیلم امید کردید، 25 سال می گذرد. به رغم این همه سال بازیگری اما خیلی وقت ها گفته اید که از بازیگری رنج می برید و بازیگری سخت ترین کاری است که همیشه انچام می دهید. می خواهیم ...
پهلوان جوسر و ناپدری دیو
که تو خزانه ی هیچ پادشاهی پیدا نمی شود. هم خودش می شود غلامش و هم گنجش را به او می دهد. اما جوسر رودست نخورد و با خنجر سر دیو را گوش تا گوش برید. دیو را کشان کشان برد به دربند هفتم و سرش را گذاشت تو تاقچه ای و دست و پاش را هم برید و چید تو تاقچه ها. بعد در و پیکر قلعه را قفل کرد و راه افتاد به طرف خانه اش. آمد و آمد تا وسط راه رسید به مادرش که سراسیمه می آمد و به سر و سینه اش می زد. تا پسرش را سالم ...
گفتگوی منتشر نشده با هما روستا درباره زندگی و آثارش
دکتر شود، چنین آرزویی داشت. از آنجا که من مدرسه را با نمرات خوب تمام کرده بودم، پدرم می گفت تو که باهوشی، چرا می خواهی هنر بخوانی؟ فکر می کرد همه بی هوش ها باید هنر بخوانند. اما من اعتقاد دیگری داشتم و عاشق تئاتر بودم. با این حال، به زور پدر، یکی، دو سال در آلمان رشته شیمی و بعد داروسازی خواندم. هرکدام از اینها را که می خواندم یک اتفاقی برای من می افتاد. آنقدر از لحاظ روحی و روانی حالم بد ...
طرح آزاد شدن ویدئو را من دادم/ به مخملباف گفتم روزی مهدی هاشمی فرهنگی ایران می شوی/ ماجرای تاسیس مؤسسه ...
. فهمیدم مال خواهرش هست. گفتم خواهرت چند ساله است؟ گفت هفت هشت ساله. دیدم دستخط خیلی زیباست و دختر هفت هشت ساله نمی تواند آنگونه بنویسد. فهمیدم که نمی خواهد اطلاعات بدهد. بعداً که مجروح شد وقتی برای عیادتش رفتم خواهر و مادرش را دیدم. روی کارت ازدواجمان عکس امام بود تقریبا دو سال خواستگاری من طول کشید تا توانستم آن ها راضی کنم. مادرم رفت و گفت که بچه من شما را می خواهد چرا این ...
برای نماز صبح وضو می گرفت که ترور شد
السلطنه به منبر رفت و با بیان این مطلب کار هر بز نیست خرمن کوفتن/ گاو نر می خواهد و مرد کهن ، بساط سلطنت محمدرضا و حکومت رزم آرا را به هم ریخت. در اواسط سخنرانی، ماموران شهربانی به مسجد ریختند و پس از ضرب و شتم مردم، شهید اسلامی را بردند. بعد از مدتی با ناخن کشیده آزاد شد. در سال 1332 پس از کودتای 28 مرداد، شهید اسلامی روبه روی کاخ مرمر به مدت ده شب مراسم سخنرانی برگزار کرد. در یکی از شب ...
حسینی: اعتماد منصوریان به من کمک کرد
تبدیل به گل کردم. فصل گذشته نیز برای راه آهن 2 یا 3 گل زده بودم. قبل از بازی به خودم گفتم که باید در این بازی گل بزنم و از خدا هم خواستم کمک کند و دیدید که بعد از گل نیز تنها خدا را شکر کردم. *انتظار داشتی بعد از بازگشت از راه آهن، در این سن به ترکیب اصلی استقلال دست پیدا کنی؟ همه اتفاقاتی که برای من در این فصل رخ داد، ابتدا لطف خدا بود و بعد از آن اعتماد آقای منصوریان. من ...
اقدام بخارایی برای انتقال امام از ترکیه به عراق
کار دیگری که مرحوم بخارایی کرد و دادگاه را به تنفس کشاند که همه از جلسه بیرون رفتند (و چه بسا همان سبب شد که امام را از ترکیه به عراق بردند ) این بود که رئیس دادگاه یا دادستان درست یادم نیست کدام یک از آنها از ایشان پرسیدند: شما فکر نمی کردید ممکن است گیر بیفتید؟ فکر نمی کردید که اگر شما را بگیرند اعدام می شوید؟ فکر نمی کردید که خواری برای خود و خانواده خود خریدید؟ شهید بخارایی گفت: ما برای شهادت حرکت کردیم. ما احتمال می دادیم قبل از اینکه کاری انجام بدهیم به شهادت برسیم، برای همین آمادگی کامل داشتیم . ...
ایمان باعث حیات طیبه دردنیاوآخرت می شود
تقلید کنیم. مثل اینکه طبیب به شما می گوید این قرص را هر هشت ساعت یکی بخور و این آمپول را یک روز در میان بزن و شما با کمال متابعت نسخه را می خورید و بعضی اوقات می خورید و بعضی اوقات نمی خورید و بعضی اوقات خوب نمی شوید و نزد او می روید و می گویید من این نسخه را خوردم و خوب نشدم. اما به او نمی گویید چرا این قرص را هشت ساعت یکی بخورم یا این آمپول را در شبانه روز یکی بزنم؟ می گویید این دکتر است و متخصص ...
پهلوان جو سر
تو دهن مردم و پشت سرش داستان درست کردند که با کسی سروسری داشته و بند را آب داده. مادرش تا این حرف ها را شنید، از خجالت سرش را انداخت پائین و دختره را نشاند و ازش پرسید چه کار کرده و این بچه را کی پس انداخته؟ دختره قسم و آیه خورد که دست هیچ مردی به اش نرسید و فقط یک دانه کشمش از تو خانه ورداشته و خورده. مادره تا این حرف ها را شنید، پیش در و همسایه گفت: اگر بچه ی این دختره از پائین دنیا آمد، حرامزاده ...
روایت شهید مدافع حرم از "بخور و بخواب" در سوریه/ آخرین تماس تصویری شهید حسینی با همسرش
؛ بخور و بخواب"؛ البته از مدتی قبل از شهادتشان، وقتی ایشان به عملیات می رفت به من اطلاع می داد. بقیه دوستانش می گفتند سید فرمانده است ولی خودش چیزی در این باره نمی گفت. این همسر شهید مدافع حرم در ادامه به ذکر خاطره ای از آخرین تماس اینترنتی خود با همسرش پرداخت و گفت: سید محمد حسن، با من تماس گرفت و پرسید کجایی؛ گفتم خانه؛ گفت دلم برایت خیلی تنگ شده می خواهم ببینمت؛ پیشنهاد برقراری تماس ...
درگوشی های بازار پوشاک، پس از ریختن پلاسکو
...، بعضی های دیگر دست به دامن تئوری های توطئه هستند و می گویند ممکن است دستی در کار باشد، این حرف ها البته در بازار آن قدرها خریداری ندارد. آقایی که در کوچه برلن پخش پیراهن دارد می گوید: بعضی ها همین طوری می گویند یک دستی در کار است، اما شما دو بار رفته باشی پلاسکو می دانی که ساختمان اصلا درست و حسابی نبود، برای همین بود که گازکشی هم نکرده بودند، تازه چند سال پیش ساختمان چند سانتی متر ...
سلامت لثه چه تاثیری بر سلامت عمومی دارد؟
...، دچار علائمی مانند تاری دید، دوبینی و تو دماغی صحبت کردن شود؛ البته اختلال در بلع و تنفس هم در این موارد حایز اهمیت است. این فلوشیپ پژوهش مسمومیت ها، مسمومیت ها را مختص به فصل تابستان ندانست و ادامه داد: به همین علت باید افراد همواره نسبت به شست و شوی دست ها حساس باشند و آن را انجام دهند؛ چون در فصل پاییز و زمستان هم امکان مسمومیت با ویروس و باکتری را داریم. وی خانم های باردار ...
اینجا عاشقان دل را به آتش می زنند+عکس
...، صبح به بهشت زهرا می رفت. نامزد کرده بود گفتم: بهنام آبجی رو ببر بچرخون؛ پارک، سینما . گفت: بردمش قطعه شهدا. گفتم: این همه جا. گفت: عشقم همان جاست؛ پیش شهدا. دیشب خانه شان بودم. مادرش به مادر من دلداری می داد. می گفت: حاج خانم یک وقت گریه نکنی! بهنام جایی نرفته، بهنام هست. به آرزوش رسیده! حتی برادرش. دیشب روحیه خوبی داشت. می گفت چرا ناراحت باشم؟ بهنام به آرزویش رسید. جای خالی بهنام ...
تونال، ناوال و خدا
آیا ناوال خداست، از نظر می گذرانیم: - آیا ناوال برترین هستی، خدای قادر متعال است؟ - نه، خدا هم وجود دارد. - ولی تو گفتی که خدا وجود ندارد؟ - نه، من چنین چیزی نگفتم. من فقط گفتم که ناوال، خدا نیست. چون خدا بخشی از تونال شخصی و تونال زمان هاست. همان طور که گفتم، تونال همه ی آن چیزهایی است که ما فکر می کنیم دنیا از آن چیزها تشکیل شده است، از جمله خداوند. خدا بخشی از تونال عصر ...
بازخوانی یک گفت وگو/ لابی عابدینی برای قهرمانی پرسپولیس
روز و ساعت برگزاری بازی های دو تیم مدعی ، یک بار با لابی آقای عابدینی باعث قهرمانی پرسپولیس شده است. آنچه در زیر می آید بخشی از مصاحبه چند سال پیش امیر عابدینی با روزنامه 90 است 90: راز قهرمانی پرسپولیس چه بود؟ عابدینی: بعد از این همه سال به شما می گویم که من لابی کرده بودم. اما نه با تیم حریف یا مربی و مدیرعامل و ... بلکه با فدراسیون لابی کردم تا پرسپولیس قهرمان شود. 90 ...
در کودکی دست فروشی می کردم/ قول می دهم یک روز رئیس جمهور شوم/ قیمت من خداتومَن است
و نوکران زن رشوه می گرفتند تا نقشه های مرد را پیش ببرند. فارغ از دغدغه های دیگر اولین نکته ای که مرا بیش از همه آزار می داد این بود که در این داستان مرد از یکی از رفقای خود 2500 منات درخواست می کند تا در ازای آن زن خود را طلاق بدهد تا رفیقش با زن او ازدواج کند! این با کجای فرهنگ ما سازگار است؟ شاید لالایف ها و بابایُف ها چنین حرف هایی بزنند اما چنین صحبت هایی در فرهنگ ما جایی ندارد. ...