شوهرم اجازه نمی دهد سر کار بروم - عرش نیوز
سایر خبرها
خانه مان را ساواک به آتش کشید/ همسرم پس از 5 سال به قولش وفا کرد
عباس را که با تعدادی دیگر از همکارانش در آنجا بودند، دیدم. عباس به همسایه مان گفته بود که به دنبال دختری خانواده دار و نجیب برای ازدواج می گردم. آنها نیز مرا معرفی کردند. او که مرا در خانه همسایه مان دیده بود پذیرفت. پس از مشورت با خانواده اش، در سال 55 به خواستگاریم آمدند. در نخستین برخورد منش و رفتار ایشان و خانواده اش نظر پدرم را به خود جلب کرد. مهر عباس نیز بر دلم نشست ...
مهناز افشار: من با ایدئولوژی پدرشوهرم مخالفم
موضوعاتی بوده که تاکنون مطرح شده. مگر ازدواج من تجارت بوده که 22 میلیارد یا 30 میلیارد بخواهم؟ ای کاش صحت داشت. خانم برومند اولین کسی بود که موضوع مهریه بنده را مطرح کردند که با سرعت همه جا منتشر شد اما تکذیب و عذرخواهی ایشان هیچ بازتابی پیدا نکرد. از نظر من این اتهاماتی که به همسرم می زنند کذب محض است.اگر جرمی مرتکب شده باید در دادگاه ثابت شود.سعی کردند او را قاتل کودکان مردم جلوه ...
به امید در کنار هم پیر شدن
. بنابراین روزهایی که او ورزش دارد ، اوقات تلخی نمی کنیم. او هم می فهمد که من نیز سالی یک بار احتیاج دارم خانه، بچه ها و امور زندگی را به او بسپارم و یک هفته همراه خواهرانم به مسافرت بروم ، درست مانند دوران مجردی! ما همه چیز را با هم قسمت می کنیم. حتی پرداخت قبض های مختلف، کارهای خانه، آشپزی، وظایف خاص پدر و مادر بودن و حتی افکار و تفکرات خود را. ماه گذشته پس از یک همایش پزشکی چند روزه ، شوهرم ...
شوهرم حاضر نیست خانه را به نام من بزند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، چندی پیش زن جوانی به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد. وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی روزی که با شوهرم ازدواج کردم هیچ مبلغی را به عنوان مهریه تعیین نکردم. در کل هیچ مهریه ای نخواستم در عوض به او گفتم اگر خانه ای خریدیم باید به نام من بخرد. زن جوان ادامه داد:اما وقتی ازدواج کردیم و بعد از چند سال یک خانه خریدیم ...
کارتن خوابی زنانه در شب های پایتخت
و هنوز نگذاشته ام اتفاقی که برای خیلی از زن های معتاد به خاطر به دست آوردن مواد می افتد، برایم بیفتد. خانم! خودم را می کشم اما اجازه نمی دهم این اتفاق برایم بیفتد. حالا هم فقط به من کار بدهند تا پول داشته باشم. حاضرم نظافتکار باشم و خانه شما را تمیز کنم. مرادی زن دیگری را می آورد کنار دست آنا می نشاند. نمی تواند درست راه برود. بی قرار است. تند و جویده جویده حرف می زند، حتی قرار نشستن ...
برادرکشی در حمایت از مادر
مردی که برادر خود را در حمایت از مادرش به قتل رساند، به 10 سال حبس و پرداخت دیه محکوم شد. به گزارش شرق ، مرد جوان که داوود نام دارد، مرداد سال گذشته بعد از قتل برادرش بازداشت شد. او گفت: بعد از فوت پدرم هرچه داشتیم به نام مادرم کردیم. من در خانه ای جداگانه زندگی می کردم و برادرم با مادرم بود. خواهرم هم ازدواج کرده بود. از درگیری های مادرم و برادرم خبر داشتم، اما دخالت نمی کردم تا اینکه ...
با آمدن من استقلال 10 سال جلو خواهد افتاد
افتاده ایم و باید این عقب افتادگی را جبران کنیم. سرمربی تیم فوتبال استقلال در ادامه حاضر نشد در خصوص انتقادهایی که پیش از این از کادر فنی قبلی آبی پوشان داشته بود، صحبت کند. وی در این خصوص تأکید کرد: لطفاً سؤال حاشیه ای نپرسید! من به استقلال آمدم تا حواشی این تیم کم شود. ضمن اینکه از تجارب گذشته درس گرفته ام و سعی خواهم کرد فصلی بی حاشیه داشته باشیم. مظلومی در مواجهه با این پرسش ...
قتل همسر اول برای ازدواج دوم
مرد جوان به مأموران گفت: سال84 ازدواج کردم و زندگی خوبی با همسرم داشتم اما بعد از مدتی متوجه شدم که او نازاست و نمی توانیم بچه دار شویم. درحالی که من عاشق بچه بودم و دوست داشتم پدر شوم. برای همین نزد چندین پزشک رفتیم و در این مدت هزینه های زیادی متحمل شدم اما بازهم همسرم نتوانست بچه دار شود. وقتی از ادامه درمان ناامید شدم تصمیم گرفتم زن دوم بگیرم اما همسرم مخالف ازدواج دوم بود. ...
شوهرم پول هایش را به یک غریبه سپرده است
اصلا به حرفم توجهی نمی کند و کار خودش را انجام می دهد. زن جوان ادامه داد:با وجود مخالفت من شوهرم رفت و این پول را به مرد غریبه داد. وقتی این موضوع را متوجه شدم دیگر تحمل نکردم و تصمیم به جدایی گرفتم. شوهرم اصلا به حرف و نظرات من توجهی نمی کند و ما در کنار هم زندگی نکنیم خیلی بهتر است. بعد از صحبت های این زن قاضی شوهر وی را نیز به دادگاه احضار کرد تا صحبت های او را هم بشنود و بعد از آن در ...
فوتبالیست جوان دسته یک لیگ: عشق یک دختر معتادم کرد؛حالا او به خانه بخت رفته و من کارتن خواب شده ام
رو و خجالتی بودم نتوانستم به خانواده ام چیزی بگویم. این گونه بود که هر روز او را از دور می دیدم تا این که تصمیم گرفتم به خدمت سربازی بروم هنوز دوره آموزشی ام تمام نشده بود که برای مرخصی میان دوره ای به مشهد آمدم و یک راست به طرف منزل آن دختر حرکت کردم اما خیلی زود متوجه شدم همه آرزوهایم بر باد رفته است چرا که من در شب ازدواج آن دختر به مشهد رسیده بودم. آن شب پس از آن که مدتی در خیابان ...
سروش صحت: به ما اتهامات عجیب وغریبی زدند
کردم به نوشتن، تا یکی، دو سال می گفتم من طراح صحنه ای هستم که می نویسم و از جایی که تصمیم گرفتم و قبول کردم نویسنده هستم، با خودم گفتم اگر قرار است نویسنده متوسطی باشم که دنبال کار و آدم ها بروم، این کار را رها می کنم. اوایل فکر می کردم چند سالی در تلویزیون می نویسم و بعد به سینما می روم و حتی تاریخی برای خودم در نظر گرفتم که خارج از کشور بروم و آنجا کارم را ادامه بدهم و حتی به اسکار فکر می کردم، اما ...
همسرم خواستگارهای پولدارش را به رخم می کشد
تصمیم گرفتم به زندگی با این زن پایان دهم تا او برود و با خواستگارهای پولدارش ازدواج کند. بعد از صحبت های این مرد قاضی همسر وی را هم به دادگاه احضار کرد تا صحبت های او را هم بشنود. انتهای پیام/
کیمیایی هر 2 سال یک بار از من ناراحت می شود/ اگر مسئولیتی داشتم دو سال سینما را تعطیل می کردم
در اصل کسانی که آگاهند دور هم جمع شده و به بررسی مشکلات سینمای ایران بپردازند.در اصل سینما شوخی گرفته شده و هر کسی به خود اجازه ورود و فیلم سازی به خود داده و همه در کارهای سینمایی به خصوص کسانی که آشنایی و شناخت ندارند دخالت می کنند که این مشکل باید حل شود. سین: بهترین دوران سینمای ایران چه سال هایی بود؟ جیم: یک دوره نیمه اول دهه هفتاد یعنی از سال 69 تا سال 77 و دوره بعد ...
با پرانرژی ترین مجری رسانه ملی آشنا شوید+عکس
این هیجان و این انرژی همیشه به نفع آقای مجری نیست. گاهی هم برای این همه سرعت مجبور است بایستد و حوادث پیش آمده را جمع و جور کند. من خیلی خرابکاری می کنم اصلا یک سری دوست دارم که خرابکاری های من را جمع و جور می کنند. از جا گذاشتن سوئیچ ماشین و کلید در خانه بگیرید تا همین دیروز که مجبور شدم آنقدر تند بروم که موتور سوزاندم و کلی خرج ماشینم شد. من همزمان دارم به چندجا فکر می کنم. چند روز پیش ...
توفانی که مهناز افشار در توئیتر به پا کرد: هلوکاست رسانه ای علیه من و همسرم به راه انداخته اند/ قاطعانه ...
موضوعاتی بوده که تاکنون مطرح شده. مگر ازدواج من تجارت بوده که 22 میلیارد یا 30 میلیارد بخواهم؟ ای کاش صحت داشت. خانم برومند اولین کسی بود که موضوع مهریه بنده را مطرح کردند که با سرعت همه جا منتشر شد اما تکذیب و عذرخواهی ایشان هیچ بازتابی پیدا نکرد. از نظر من این اتهاماتی که به همسرم می زنند کذب محض است. اگر جرمی مرتکب شده باید در دادگاه ثابت شود. سعی کردند او را قاتل کودکان ...
/کریم انصاری فرد:پرسپولیس خانه من است،هر وقت بخواهم بدون در زدن وارد می شوم!/کروش به من گفت،ولم کن... ...
سوارز بعد از چند هفته برای بارسا گل زد؟ آنها که در اروپا بازی می کردند ولی من از یک قاره دیگر به آنجا رفتم. شما ببینید من در طول این فصل فقط یک بازی 90 دقیقه ای انجام دادم. به من دو، سه هفته پشت سر هم بازی ندادند. تازه در بعضی از بازی ها من پشت فوروارد بازی می کردم. من حتی به این نتیجه رسیدم چون قراردادم با باشگاه دو ساله است و آنها پول ندارند که پول فصل بعدم را بدهند، این کار را کردند تا خودم بروم ...
دقایقی با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
آفتاب : چند سالی هست که دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی در انجمن حکمت و فلسفه ایران فلسفه درس می دهد. انجمن، ساختمانی بسیار قدیمی دارد با همان معماری دوره پهلوی اول و حیاط و فضای سبزی کوچک در خیابان نوفل لوشاتو. زن و مرد، طلبه و دانشجو، پیر و جوان در کلاس نشسته اند و به درس گوش می دهند و سوال می پرسند. با نگاه اول به فضای گفت وگو با شاگردانش می توان فهمید برای آنها استاد محبوبی است. گاهی با شوخی ...
غواص شهیدبازمانده عملیات کربلای4+تصاویر
کرد به گفتن از برادر شهیدش داود . گفت: اسماعیل! وقتی برادرم در عملیات رمضان (در سال 61) با آرپی جی تانک دشمن را زد، الله اکبر گفت و همانجا بود که با آتش دشمن شهید شد. من آن موقع همه اش 15 سال داشتم. خودم هم مجروح شدم. هر دوی ما را توی یک آمبولانس گذاشتند. درطول راه پیکر خونین برادرم را روی زانوانم گرفته بودم. علی پاشایی در جمع نیروهای دسته غواصی اش _ مراحل آموزش غواصی پاییز 1365 ...
90/ به تراکتوری ها امروز جواب می دهم
این کار را نمی کنی؟ من الان دانشجو هستم و می خواستم فعلا هم درس بخوانم و هم بازی کنم. شاید این کار را کردم و رفتم تراکتورسازی. 90: تراکتوری ها از تو وقت نخواسته اند یا تو از آنها وقت نخواستی که جواب بدهی؟ تا امروز تکلیفم را مشخص می کنم چون می خواهم کمی استراحت کنم و برای فصل آینده آماده شوم. مطمئن باشید هدف من برای سال آینده فیکس شدن در تیم ملی است و آنقدر تلاش می کنم تا نفر اول ...
فکر و ذکر بازیگران امروزی ژست گرفتن در اینستاگرام است!
مدتی است بیکارم و این حالت نه برای من، بلکه برای خیلی از بازیگران با سابقه به وجود آمده است. پیشنهاد خوب بازیگری کمتر دارید؟ چند ماه پیش ازمن دعوت شد به دفتر تولید سریال پایتخت چهار برای بازی بروم ورفتم و صحبتهایی انجام شد؛ اما بعد تماسی گرفته نشد. آیا علاقه داشتید در سریال پایتخت بازی کنید؟ ببین عزیزم، من کسب و کار و دکان و مغازه ای ندارم که به اتکا به ...
میانگین همکلامی همسران: 17 دقیقه در روز!
خانم چندین بار از همسرش خواسته که همراه او به مشاور مراجعه کند و با این واکنش خودخواهانه و مغرورانه مواجه شده که: من خودم یک پا مشاورم و همه را درس می دهم یا در محیط کارم همه با من مشورت می کنند و به مشاوره با کسی نیاز ندارم اما حالت دیگری هم وجود دارد؛ برخی از این خانم ها اصلا به همسرشان نمی گویند که به مشاور مراجعه می کنند و اگر از همسرشان بخواهند همراهی شان کند، حتما این کار را انجام می دهد ولی ...
خاطره همسر وزیر رژیم پهلوی از رفتار آیت الله محمدی گیلانی با حکم مصادره خانه اش
آرام مرد افتاد، پرسید: همشیره، حالا کجا اقامت دارید؟ سربار اقوامم شده ام. مرد معمّم آه کوتاهی کشید و دوباره پرسید: خانه مسکونی شما متعلق به شوهرتان بود؟ جواب دادم: زمینش را پدرم به من داده بود. ساختمان آن را قریب ده سال قبل با درآمد طبابت شوهرم بنا کردیم. حاکم شرع دستی به عمامه خود کشید و گفت: من به عنوان یک مسلمان متعهد نمی توانم شاهد بی خانمانی شما باشم. همشیره، نامه ای به ...
عباس کیارستمی، افتخار جهانی ایران
سال 1319 در تهرات متولد شد . در ابتدا به نقاشی روی آورد و آن را ادامه داد . در سن 18 سالگی در یک مسابقه نقاشی برنده شد ، کمی قبل از آنکه کیارستمی خانه را برای تحصیل در دانشگاه هترهای زیبایی تهران ترک کرد . پس از گرفتن لیسانس نقاشی ، وی از سال 1340 به عنوان نقاش تبلیغاتی در آتلیه 7 و یکی از دو موسسه دیگر به کار طراحی جلد کتاب و آفیش پرداخت . در بین سالهای 1342 تا 1346 ، حدود 150 آگهی برای تلویزیون ...
همسرم پس از 2 سال زندگی مشترک هنوز آشپزی بلد نیست!
بخواهد از همسرش جدا شود همان بهتر که برود و تنهایی زندگی کند. خوب من نمی توانم آشپزی را یاد بگیرم و در این مدت هم خیلی سعی کردم ولی نشد. اما شوهرم هر شب و هر روز سر من غر می زند و از من می خواهد که سریع تر آشپزی کردن را یاد بگیرم. واقعا از رفتارهایش خسته شدم و تصمیم به جدایی گرفتم. بعد از صحبت های این زوج قاضی دلیل آنها برای طلاق را کافی نداست و این زوج را با هم آشتی داد. ...
امام خامنه ای از دیدگاه دوست و دشمن
سوال کرده باشد و ناراضی رفته باشد؛ الا یک پیرمرد حدود هفتاد ساله، که خودم متوجه شدم این برای اذیب آمده نه فهمیدن. چون به یاد دارم که با عجله یک دانشجوی ارشد مدیریت را از پیش من فراری داد تا خودش سؤال بکند. بعد هم مسؤولان گفتند این شخص برای بر هم زدن جلسات می آید. غرض این که به یقین و حتم معتقدم که هر چند دانشجو جوان است و داغی خاص خود را دارد؛ اما به خدا، طبیعتی طیّب و پاک دارد. حرف حق را بشنود ...
پاراگراف کتاب (41)
ازدواج کنم به او گفتم من تیر و طایفه ام هم سر جهازم است. فرانسوا گفت که عاشق تیر و طایفه است به خصوص مال من. حالا هر وقت به دیدن فامیل می رویم که همه شیفته ی شوهرم هستند می بینم که ازدواج او با من اصلا به خاطر همین تیر و طایفه بوده. بدون خویشانم من یک رشته نخ هستم با همدیگر یک فرش ایرانی رنگارنگ و پر نقش و نگار می سازیم. یا مثلا: چینی های لیموژ در نبودشان لذت بیشتری به ارمغان آورده بودند تا وقتی که توی ...
بیست نکته در مورد کسب آرامش
... در جامعه ی ما نیز کم و بیش این نوع استرس ها وجود دارد. ترس از نداری، شغل،ازدواج ،خانه و ... قرآن کریم می فرماید: روزی همه موجودات عالم مقدر است؛.پیامبر اسلام (ص) می فرماید: اگر همه جمع شوند و بخواهند روزی مقدر کسی را از او بگیرند نمی توانند،و اگر همه جمع شوند و بخواهند روزی ای که برای کسی مقدر نشده به او بدهند نمی توانند. همسر و دختر رضاشاه بی حجاب وارد حرم شدند ...
رازگشایی از کشف جسد سوخته در رشت
خواستگاریم نیایی آبرویت را می برم و موضوع را به خانواده ات اطلاع می دهم، لذا در عصر بیست و یکم خرداد طبق قرار قبلی با مقتوله با خودروی شخصی خود به سمت حاشیه شهر رفتیم و او دائم به من اصرار می کرد حتماً باید به خواستگاری او بروم تا اینکه در داخل باغی در خارج از شهر، تصمیم به قتل او گرفتم و ابتدا با سنگ بزرگی از پشت به سر او کوبیده و سپس با پاشیدن اسپری عطری که مقتوله به همراه داشت بر روی بدنش و با زدن ...
از داستان یک نسیم تا مردی که مرگ از او فرار می کند
شریک باشد نمی توانم ببینم. اما تصورش اشتباه است و او به این اشتباه اعتراف می کند. آشنایی با چمران به عشق می انجامد و عشق به ازدواج. غاده چمران، سختی های این ازدواج را توصیف می کند: روزهای سختی بود. اجازه نمی دادند از خانه بروم بیرون. بعد از هجده سال تنها این ور و آن ور رفتن، کلید ماشین را از من گرفتند. هرجا می خواستم بروم، برادرم مرا می برد و برمی گرداند تا مبادا بروم مدرسه یا پی آقای ...
کارهای عجیب چمران را فقط در فیلم ها دیده بودم
... برخورد اول او با شما چطور بود؟ آن روز ایشان در حیاط کاخ استانداری مشغول قدم زدن بود. نامه ام را به او نشان دادم. دکتر چمران بعد از خواندن نامه با من درباره نحوه عملیات های گروهش صحبت کرد. به من گفت: چقدر با این عملیات ها آشنایی داری؟ نمی ترسی همراه گروه ما باشی؟ من آن موقع خیلی جوان بودم و فقط 20 سال داشتم. راستش با حرف های دکتر کمی ترسیدم، ولی غرورم اجازه نمی داد این واقعیت را ...