جمشید زنش را در خانه به زنجیر کشیده بود / فریادهای مادرم همیشه در گوشم می پیچد+ عکس - آفتاب نیوز
سایر منابع:
سایر خبرها
چشمان نگران در انتظار خانواده ها
بیمارستان سینای پایتخت می زنم. 16 زن و مرد در بخش اورژانس بستری شده اند. غم و ناراحتی برچهره پرستاران آنجا هم نشسته است. هر فردی که برای یافتن ردی از اعضای خانواده مصدوم شده اش در زلزله آنجا می آید، بدرستی پاسخش را می دهند. پسر جوان دست و پایش شکسته و در ردیف اول روی تخت دراز کشیده است. آرام و قرار ندارد. می گوید: زمانی که زلزله شد، برای عیادت مادربزرگ به خانه قدیمی آنها رفته بودم که ...
لیلا؛ مادری همچنان چشم به راه مسافر زلزله | مادران کرمانشاه را دریابیم
باقی نگذاشته و تنها آرزویم قبل از مرگ یافتن نشانی از جیگر گوشه ام است که هر روز دلتنگ تر و کم تحمل تر می شوم. او می گوید شب زلزله جنازه دختر و پسر دیگرم زیر آوار بود و خودم هم کل بدنم زخمی و خونریزی از سر داشتم که با کمک یکی از همسایه ها جلوی خونریزی گرفته شد و تنها کاری که توانستم بکنم بهمن کوچکم را که از ناحیه لگن دچار آسیب شده بود با اولین سری مجروحان به رشت فرستادم اما نمی دانستم که ...
گفتگو با بازماندگان 21:45 دقیقهِ خانمان برانداز
.... ساختمان نصفش آجر کهنه است. بابام درجا فوت می کند پسر عموهام، خواهرم رو از زیر آوار بیرون می کشند. بیمارستان سرپل ذهاب ریخته بود. انتقالش می دهند بیمارستان کرمانشاه. آبادی ما راحت تا الان 30 نفر فوت کردند. 250 خانوار داریم. هنوز هم مردم زیر آوارند و کمکی هم نشده است. امداد و نجات هم که تا صبح (سه شنبه) نیامده بودند مردم خودشان کمک کردند. نتونستم برم دهات. بیمارستان امام رضا (ع)مرتب جنازه می ...
اسامی فیلم های بخش مسابقه ملی جشنواره سینماحقیقت اعلام شد
(حمید کوهپایی)، پنج شنبه سوری (محمدحسن فردوسی زاده)، ترور سرچشمه (محمدحسین مهدویان)، چند ملاقات با یک زن (احمد جلیلی جهرمی)، خوشبخت بودم که نمی توانستم متنفر باشم (رضا فرهمند)، داستان فیکا و فیدان (دلاور دوستانیان)، در جستجوی خانه خورشید (مهدی باقری)، در جستجوی فریده (آزاده موسوی، کوروش عطائی)، در گرداب انقراض (فتح الله امیری) ، دست های خالی (جمشید بیات ترک)، رزم آرا: یک دوسیه مسکوت (احسان عمادی ...
نگاهی به فیلم خریدار شخصی داستان روح
برای امکان اثبات ارواح نشانه ای از دنیای دیگر برای قل دیگر بفرستد! حال دختر که خریدار شخصی مدلی مشهور و متمول است، به خانه باد و باران خورده ای که پسر تازگی در 27سالگی در آن مرده آمده و منتظر نشانه ای از روح برادرش است. فیلم، روایتی است فلسفی و غریب از حضور ارواح سرگردان و تأثیرشان بر زندگی دیگران. خریدار شخصی فیلم شخصیت است. می توان ادعا کرد در زمان نزدیک به دو ساعت، سکانسی در فیلم بدون حضور شخصیت ...
توضیح مهراوه شریفی نیا درمورد لباس جنجالی اش
می کنی که در حوالی 30 سالگی است واین یعنی اینکه دهه شصتی هم هستی. بله. بچه های دهه شصت بچه هایی هستند که حتی کارتون ها و فیلم هایی که می دیدند هم اینطوری بود که تو باید آدم قوی باشی سختی بکشی تا بتوانی به مادرت برسی و مثلا مادرت را بغل کنی. هاج زنبور عسل، دختری به نام هل، حنا، هایدی و همه همین حالت ها را داشتند و القا می کردند که تو باید دختر کوشایی باشی. من هم بخاطر شغل پدر و مادرم هر روز ...
خیابان خوابی زلزله زدگان در دمای صفر درجه/ خبری از کمک های دولتی نیست
.... وی ادامه داد: مسئولان تا الان هیچ کمکی به ما نکردند و فقط افراد خیر به روستا آمدند و برای هر چند خانواده یک چادر دادند. یکی دیگر از اهالی روستای تبانی گفت: ما در خانه نشسته بودیم که ناگهان ساعت 21:40 خانه به شدت لرزید. آنقدر شدید بود که مادرم از روی پله ها به داخل حیاط پرتاب شد. برادرم به سرعت فرار کرد و من ماندم و خواهر کوچکم و پدر سالخورده ام. خانه به شدت تکان می خورد و چند بار ...
دو پسر دختر همسایه را در پشت بام...
حضور یک مستشار تشکیل شد آرتین به دفاع پرداخت. وی گفت: از قبل عسل را می شناختم. چون دوست او و ارشیا با هم رابطه دوستانه داشتند از طریق آنها با عسل آشنا شدم. آن شب عسل با میل خودش همراه من به پشت بام خانه آمد. ارشیا هم آنجا حضور داشت اما من او را آزار ندادم. ارشیا نیز منکر معاونت در جرم Crime سیاه شد و گفت: باور کنید من دستی در این ماجرا نداشتم. ما به دروغ به عسل گفته بودیم که از او فیلم ...
دشت سوگوار
مادرم نبود. هرچه او را صدا زدیم جوابی نداد. چند دقیقه گذشت تا این که او را در میان آوار پیدا کردیم. وقتی مادرم را بیرون آوردیم، تصور کردیم فقط پایش شکسته اما انگار خونریزی مغزی کرده بود. در بیمارستان به دلیل ضربه مغزی جان باخت. مرد دیگری نیز از اهالی روستای کوئیک ذهاب می گوید: من معلم هستم. در کرج زندگی می کنم. بعد از شنیدن حادثه بلافاصله به این جا آمدم و متوجه شدم که مادرم بعد از این که یک ...
گفت و گوی دوستانه با زهرا اشراقی و ناگفته هایی از بیت امام
دانشگاه تهران قبول شدم. بچه درس خوانی بودم. من بودم و مریم. مریم را هم رد کرده بودند. مریم؟ مریم، دختر مرحوم دایی مصطفی. او را به خاطر برادرش رد کردند؟ خیر. آن زمان مسئله برادرش مطرح نبود. او هم مثل من به اتهام ضدانقلابی بودن رد شده بود. برچسب ضدانقلاب از اول انقلاب به ما خورده بود (خنده). الان هم همین طور است! من مجلس هفتم ثبت نام کردم. پسر ...
گواهی هنری پدرم کاغذ باطله ای است که دِق ام می دهد
. زهرا شریف زاده ، دختر این هنرمند حالا بعد از یک سال از درگذشت پدرش می گوید: بعد از فوت پدرم خانه هنرمندان در تهران مراسمی برای او گرفت که از من هم برای شرکت در آن دعوت شد، همان موقع که من در تهران بودم تماس گرفتند که گواهی نامه درجه هنری پدرم آماده است و من هم آن را تحویل گرفتم. او ادامه می دهد: وقتی که گواهی را گرفتم به مسئول مربوط گفتم این برگه بعد از فوت پدرم به چه دردی می خورد؟! این برگه برایم ...
اخلاق خوب سجاد نظامی های روس را هم جذب کرده بود
بسیجی باقی بمانم و اگر به خاطر فعالیت بسیجی و ایست و بازرسی ها دیر به خانه آمدم از دست من ناراحت نشوید. من هم آمادگی خیلی چیزها را داشتم. بار اول که در ماه شعبان سال 1395 می خواست به سوریه برود، من دودل بودم ولی خودش خیلی اصرار بر رفتن داشت و می گفت برویم از حریم کشورمان در آن سوی مرز دفاع کنیم بهتر است یا اینکه بگذاریم دشمن داخل کشورمان رخنه کند؟ با این صحبت ها توانست من را قانع کند و حتی رضایت ...
زنی که با هاش در ارتباط بودم رفت به زنم همه چیز را گفت و من را خانه خراب کرد
نوآوران آنلاین - یک روز گفت: باید به خواستگاری ام بیایی. موضوع را به پدر و مادرم اطلاع دادم. پس از مشورت با خانواده ام، تصمیمی منطقی گرفتم. والدینم می گفتند چون این زن قبل از طلاقش با من و در فضای مجازی در ارتباط بوده است نمی تواند همسری متعهد و شریک مناسبی برایم باشد. با ناهید صحبت کردم. او هم خیلی مغرور خودش را عقب کشید. خیالم راحت شد که دیگر مشکلی وجود ندارد و با دختر موردپسند خانواده ام ...
راننده ای زنی را با وجود زنش به خانه اش برد و به او ...+عکس
اعتراف کرد. این مرد گفت ماجرای دروغین حمله نادیا و پسر جوان را برای رهایی از اعدام execution مطرح کرده بود. اما حالا می خواهد حقیقت را بگوید. این مرد گفت زن مطلقه را به خاطر اختلاف های قبلی کشته و جنازه اش را مثله کرده بود. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و احمد را به قصاص محکوم کرد. دیروز این حکم در شعبه چهارم دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. ...
واکنش مهناز افشار به ادعای تخلفات همسرش/عذرخواهی متفاوت میرسلیم/خط و نشان احمدی نژادی ها بعد از احضار ...
زلزله غرب کشور نوشت که سیاست های کلی مقابله با سوانح، پس از دوازده سال هنوز عملیاتی نشده است و اداره کشور صرفا با ابراز تأسف و عاطفه انجام نمی شود. خط و نشان احمدی نژادی ها بعد از احضار مشایی روحانی نزدیک به محمود احمدی نژاد گفت: اگر برخورد با حمید بقایی ادامه پیدا کند، واکنش های شدیدتری را از رئیس دولت های نهم و دهم شاهد خواهیم بود. وی گفت: حدس می زنم وقتی ایشان به اتفاقی ...
از ورزشگاه تورین تا نماز جمعه تهران
صهیونیست ها و بالاخص با هماهنگی الکان یهودی، معتقد بود این خطر پس از مرگ پدر جدی خواهد شد. بعد از شهادت ادواردو و مرگ پدر این ارث قانوناً به خواهرش می رسید، اما با کمک مادر ادواردو حدود 500 میلیون دلار را که در مقابل ثروت خانواده ادواردو بسیار ناچیز است، به خواهرش دادند و با فریب از او امضا گرفتند و به نوعی او را از ارث محروم کردند که بعد ها وی از دست مادر خود در دادگاه به خاطر این موضوع شکایت کرد، اما به هر حال مدیریت این سرمایه عظیم دست خواهرزاده های یهودی ادواردو افتاد. ...
کامبیز روشن روان: به ما لقب استاد می دهند، اما کارمان در کشور خودمان اجرا نمی شود
این ساز را هم نشنیده بودم. پدرم وقتی موافقت کرد که به هنرستان موسیقی بروم، می گفت باید ویولون بنوازی. این ساز را بسیار دوست داشت. من هرچه اصرار کردم که می خواهم ویولون بزنم، قبول نکردند. گفتند به خاطر انگشتان کوچکت تا یک جایی پیش می روی و بعد از آن متوقف می شوی. بعدها فهمیدم که راست می گویند. من یک سال در هنرستان عالی موسیقی ماندم و نوازنده ی پیکولو بودم. ساز کوچکی در حد 30 سانت بود. من هم تازه از ...
وقتی رمان می نویسید، کتاب های دیگران را نخوانید
است که جهت را تغییر دادم. بنابراین پسر در ارتش ایالات متحده ثبت نام کرد تا زندگی لعنتی اش را نجات دهد. خب، دختر بیرون از سربازخانه منتظر مانده است. پسر به بیرون می رود و اسلحه ای که دختر باید به او بدهد، می گیرد. این جایی بود که دوباره جهت داستان را تغییر دادم. پس از ارتش گریخت و دوتایی سر به کوه گذاشتند. نقشه دزدیدن صندوقی از بالای قطار را با دقت چیدند. با ضربه صندوق را باز کرد و پول و جواهر از ...
در جمع چند زخم خورده از زلزله
. خانه ای از آجر و شن. سامان پسر 8 ساله جمیله با آن لحن بامزه اش می گوید: دوست دارم ارتوپد شوم و پاهای مادرم را خوب کنم. خانم ها حالا درد خودشان را فراموش کرده اند و از دی ماه می گویند. مگر می شود در بم بود و از زلزله و پنجم دی نشنید و نگفت؟ دی ماه زلزله، دی ماه درد. می گویند نمی دانی هر چقدر به این ماه نزدیک می شویم، چقدر حالمان بد می شود. دی ماهی که کمر همه را شکست... ...
مادر سنگدل نوزاد بی دفاع را وحشیانه به قتل رساند
به گزارش خبرگزاری کودک و نوجوان ، پلیس شهر دنور کلرادو، آلایا دوتسون پس از دستگیری مدعی شد متوجه بارداری اش نبوده تا اینکه در حمام خانه ناگهان وضع حمل کرده است. وی گفت: پس از تولد فرزندم درحالی که شوکه بودم برای خلاصی از او سنگی را در گلویش فرو کردم. اما ناگهان مادرم سررسید و با دیدن این صحنه، پلیس و اورژانس را باخبرکرد؛ اما امدادگران اورژانس پس ازمعاینات لازم مرگ نوزاد را اعلام کردند. بلافاصله نیزمأموران، تحقیق درباره این ماجرای هولناک را در دستورکار قرار دادند. منبع: جام نیوز برچسب ها : باردار قتل مادر نوجوان به اشتراک بگذارید : ...
بیوگرافی فاطمه معتمدآریا + تصاویر
او به همراه زهرا رهنورد حضور پیدا کرده بود در مهر ماه آن سال ممنوع الخروج شد. او که به همراه جمعی از سینماگران ایرانی قصد سفر به آمریکا و حضور در یک برنامه را داشت با حکمی که صادر شده بود موفق به این کار نشد. او در مصاحبه ای در خلال جشنواره فیلم فجر گفت: 4 سال ممنوع کار بوده است. 17 دی 1390 با احضار فاطمه معتمدآریا به دادسرای زندان اوین حکم دادگاه انقلاب دربارهٔ فعالیت های وی پس از جنبش سبز ...
گفتم هرگز اجازه نمی دهم به سوریه بروی. زن و بچه نداری؟ که داری! کار نداری؟ که بهترین استاد بنا هستی! ...
) عروسی شان را گرفتم آقای روحانی ای دوست خانوادگی مان بود، به او سپردیم برایمان دختر خوبی پیدا کند تا علی را داماد کنیم. آن بنده خدا هم دختر خانمی به نام لیلا را معرفی کرد و 3 نفری؛ من و علی و پدرش رفتیم خواستگاری. قرار شد دختر و پسر بروند با هم صحبت کنند همین که از اتاق بیرون آمدند گفتند ما با هم به توافق رسیدیم و همانجا قرار عروسی را گذاشتیم. در سالروز ولادت حضرت زینب(س) عروسی شان را گرفتم ...
سیاه پوشان چشم انتظار
...! دیشب بی آن که بدانم قرار است چه بلایی سرم بیاید، سیاه پوشیدم. حالا دیگر برای همیشه سیاهپوش شده ام. یکی به من بگوید که از این به بعد بدون خانواده ام، بدون فرزندانم باید چه کار کنم. دخترم تازه دانشگاه قبول شده بود. می خواست درس بخواند. شب قبل در کنار هم خیلی خوشحال بودیم. به خاطر دخترم همگی کلی گفتیم و خندیدیم. حالا باید بدون آنها، بدون خانه و زندگی ام آواره شوم. ای کاش من هم همراه آنها مرده ...
لبان خشک و تشنه محسن را نمی توانستم تحمل کنم
هر گاه به منزل ما می آمد دست من و پدرش را می بوسید و حتی به دوستانش گفته بود که شب خواب حضرت زهرا(س) را دیده ام ودر خواب شخصی گفته بود که لقب نوکری حضرت زینب (س) را به تو دادیم به خاطر احترام به پدر و مادر. وی ادامه داد: درآن شب که محسن پای ما را می بوسید خواهراش گریه می کردند که محسن رو به خواهراش گفت: مثل حضرت زینب باشید، گربه نکنید. مادر شهید، افزود: بعد از اعزام به سوریه ...
قاتل همسرکُش: زنم با مرد غریبه در تلگرام ارتباط داشت
پرونده شدند. شواهد اولیه نشان داد مقتول زن سی و پنج ساله ای است که داخل حمام خانه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده، حدود دو ساعت از زمان مرگ وی می گذرد و پسر دوازده ساله مقتول پس از ورود به خانه، با جسد مادرش مواجه شده و پلیس را در جریان قرار داده است. تحقیقات تکمیلی حاکی از آن بود که شوهر مقتول مدتها به خاطر اعتیاد به موادمخدر بیکار بود و مقتول با کار کردن در یک شرکت هزینه های ...
اخبار حوادث
فرار کرد. بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم ماموران در خانه ما بودند. در بیمارستان به یک مامور گفتم عمویم ما را زخمی کرده است. دختر 10 ساله ادامه داد: چند بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم و یک ماه در بیمارستان بستری بودم. کابوس آن شب هنوز با من است. 40 روز بعد از ماجرا زمانی که مرخص شدم و به خانه پدربزرگم در سنندج رفتم، آنها مرا به گورستان شهر بردند که فهمیدم مادر و خواهرم فوت شده اند. دختر نجات ...
چه زلزله هایی در فیلم ها خاطرمان را آزردند
خانواده وی و خود دختر با استدلالهایی مبنی بر اینکه او خانه و سواد ندارد، مخالف این وصلت هستند. با وقوع زلزله، پسر جوان دوباره درخواست خود را مطرح می کند، ولی باز پاسخ منفی می شنود. با حضور یک گروه فیلمبرداری در این منطقه، دست تقدیر پسر و دختر (حسین و طاهره) را به عنوان بازیگرانی غیرحرفه ای در کنار یکدیگر قرار می دهد و... فیلم اگر چه در بستر یک اتفاق داخلی روایت می شود، اما مضمونی فرا بومی دارد و ...
خواستن هایی که با فعلِ توانستن صَرف می شوند/ تحلیلی روان کاوانه و جامعه شناسانه بر واکنش های غریب صورت ...
ماه همسر مردی شدم که 30 سال از خودم بزرگ تر بود و با این شرط که بچه ام را به آن خانه نبرم. ایشان می گفت 18 سال است که بچه ام را ندیده ام. تو بگو من چه کار کنم. گفتم خب اشتباه کردی که بچه ات را در ازای زندگی با یک مرد پولدار 30 سال بزرگ تر از دست دادی و نمی توانم برایت کاری انجام دهم. روز بعد دختر جوانی جلوی در آمد که برایم خیلی عجیب بود. با خوشحالی لبخند می زد و بعد از سلام گفت می توانم داخل ...
2 آیه ای که تا قیامت چراغ زندگی است
با محبت گوش دادن به حرف های مثبت پدر و مادر یک نوع احسان است؛ اینکه خانه ام از پدر و مادرم جداست، هر دوروزی، سه روزی، پنج روزی بی تکبر و بی غرور بروم، دست مادرم را بگیرم و ببوسم و به چشمانم بکشم، دست پدر را ببوسم و به چشمانم بکشم، بعد دو زانو برابرشان بنشینم و به آنها بگویم نوکرتان آمده،چه کار دارید که انجام بدهم؟ زبان در سورهٔ اسراء می گوید باید زبان محبت باشد: و لا تقل لهما اُف ، حتی از گفتن ...
متن و شعر رحلت پیامبر 28صفر | اشعار وفات پیامبر | در سوگ پیامبر
چیست در گلو بغض عجیبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر میزند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرف سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده ز لب شد زائل آه ...