عکس ها حرف می زنند - همشهری
سایر خبرها
امامعلی: به این دلیل پیراهنم را در آوردم !
را زد. اوایل خودم را گم کرده بودم درخصوص گلزنی پیاپی باید بگویم که من سال های زیادی در پیکان بودم و چون ناگهان جا به جاشدم باید به من زمان می دادند تا خودم را پیدا کنم و خدا را شکر آقای ربیعی و کادر فنی به من اعتقاد دارند و از آنها تشکر می کنم. هفته اول خودم را گم کرده بودم اما در ادامه کار توانستم گل بزنم و مثمرثمر باشم، وقتی در این تیم بزرگ بازی می کنم تمام تلاشم را برای ...
مجبورم تا لحظه مرگ دزدی کنم!
آخرین بار سه ماه قبل از زندان آزاد شدم ولی از همان روز دوباره سرقت ها را آغاز کردم. چرا؟ چون بی پول بودم و می خواستم سراغ دوستانم بروم. اولین بار در چندسالگی سرقت کردی؟ 17 ساله بودم که برای اولین بار دستگیر شدم و شش ماه در زندان بودم اما بعد از آزادی از زندان به صورت حرفه ای دزدی می کردم. انگیزه ات از سرقت ها چه بود؟ باید هزینه های ...
مهاجرانی: بیماری ام شدید نیست/ از 10 روز پیش به کرونا مبتلا شده ام
حشمت مهاجرانی سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان که به بیماری کووید 19 مبتلا شده است در گفت وگو با خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان ، بیان کرد: از 10 روز پیش به بیماری کووید 19 مبتلا بودم، اما خودم متوجه علائم آن نشدم تا اینکه سه روز پیش احساس کوفتگی و خستگی زیادی به من دست یافت تا جایی که اصلا نمی توانستم راه بروم و به همین دلیل به بیمارستان مراجعه کردم و آزمایش PCR دادم ...
شایان مصلح : پیوس، قلعه نویی و منصوریان در تست ردم کردند
منصوریان برای استقلال مرا انتخاب کرد و آقای قلعه نویی هم مرا برای سپاهان خواستند. اولین بازی 40 دقیقه در هپروت بودم اولین بازی در رده بزرگسالان که برای سپیدرود بازی کردم 40 دقیقه اول بازی در هپروت بودم و جو ورزشگاه و هواداران من را گرفته بود ولی یک پاس گل در همان بازی دادم که اعتماد به نفسم رفت بالا و توانستم پیشرفت کنم. برانکو را در هتل دیدم و گفتم باید در پرسپولیس ...
خودم رقیب خودم هستم
دونده ها برایم جالب بود. بدن های ورزیده و سالم آنها توجهم را بیشتر به ورزش جلب کرد. می دانستم که این ورزش مادر ورزش هاست. همیشه دونده های دو استقامت برایم آدم های عجیب و غریبی بودند. با خودم می گفتم چگونه می توانند این همه زمان را بدوند. باورش برایم سخت بود. لبخند می زند و از خودش می گوید: واقعیت این است که در انجام کارها اختلال توجه دارم و برای انجام کارهای ثابت نمی توانم یکجا بنشینم و ...
ابهام در مرگ غم انگیز پسر نوجوان
کرده است. البته چون او همیشه قرص اعصاب می خورد همه می گفتند که داروهایش را بیشتر خورده و خودکشی کرده است. اما تحقیقات بیشتر نشان داد شهرام همه واقعیات را نگفته و در قتل حمید نقش داشته است از این رو کیفرخواست علیه شهرام به اتهام قتل شبه عمد صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر مقتول از قضات درخواست کرد تا ...
سی و نه پله و روایت مأموریت یک انگلیسی
آمده بود. بعد ناگهان به فکر احتمال دیگری افتادم. به فرض که همین الان بیرون بروم و پلیس خبر کنم، یا به تخت بروم و بگذارم پادوک فردا صبح جسد را پیدا و پلیس را خبر کند. چه داستانی باید درمورد اسکادر سر هم می کردم؟ دربارۀ او به پادوک دروغ گفته بودم و همه چیز کاملاً نومیدکننده به نظر می رسید. اگر صداقت به خرج می دادم و هرچه را به من گفته بود به پلیس می گفتم، فقط به من می خندیدند. ماجرا آنقدر ...
زنانِ غریب
...: یه روز خانه خواهرم بودند. گفتند عروسیه. خواهرم گفت اگه نری میان بزور تو رو می برن، برو! . مامانم می گفت یوقت فرار نری . من تو عروسیم فقط گریه می کردم. رسم بود داماد عروس رو نبینه. فامیلای خودم از مشهد اومده بود لباس عروس تنم کرد. آرایشم کرد. عروسی تو یه روستای دیگه بود. شب عروسی مردم دنبال من بودند. من مثل مهمونا بودم. لباسا رو که پوشیدم. اومدند من رو بردند. غذا نخوردم. گریه می کردم. همه که ...
سلبریتی هایی که پیش از مشهور شدن در مک دونالد کار می کردند!+تصاویر
. به نزدیک ترین مک دونالد رفتم و همان روز استخدام شدم. ریچل مک آدامز ریچل مک آدامز قبل از آنکه در فیلم هایی همچون دفترچه خاطرات و شرلوک هلمز نقش آفرینی کند به مدت 3 سال در یکی از شعبه های مک دونالد کار می کرد. او دراین باره می گوید: سه سال در مک دونالد محل مان کار کردم. مطمئن نیستم چرا نگهم داشتند. خیالباف بودم و در کارم اهمال می کردم. به خاطر همین مرا کردند همان صدای ...
ماجرای کِرم های روی پیکر یک معتاد!
نتوانست کاری برای خودش دست و پا کند اما مادرم در شرکت ها، کارخانه ها یا خانه های مردم کارگری می کرد تا هزینه های اعتیادش تامین شود. مادرم شب و روز تلاش می کرد اما به سختی روزگار می گذراندیم تا این که موسی به خواستگاری ام آمد اگرچه اختلاف سنی زیادی داشتیم و من دختری 20 ساله بودم اما برای رهایی از این آشفتگی خانوادگی پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم. در روزهای آغازین زندگی مشترک خیلی ...
همدستی زشت زیبا
...> حقش بود بمیرد. تو حق را تعیین می کنی؟ نه اما کسی که به خانواده اش رحم نکند حقش مردن است. من شاهد رفتار او با همسرش بودم. خب چه شد تصمیم به قتل گرفتی؟ سهیل برای این که مشتریانش زیاد شوند ، آنها را برای مصرف مواد به خانه می آورد و همسرش را مجبور می کرد از مشتریانش پذیرایی کند. حتی چند بار شاهد بودم او را مقابل مردان غریبه کتک زد. یک روز که برای مصرف مواد به خانه اش ...
وقتی سردار سلیمانی پای شهید جمالی را بوسید!
مردم آورد بعد سردار دل ها شد و همیشه می گفت: شما اگر کاری برای مردم با نیت و رضای خدا انجام بدهی بعد برای مردم صحبت کنی خدا کلماتت را به دل مردم می ریزد. حاج قاسم فرمانده بین المللی بود و دنیای غرب، هم پیمان شدند تا سپهبد سلیمانی را حذف فیزیکی کنند. این حاج قاسم، با این عظمت، در رفت و آمد هایی که به ایران داشت گاهی به اصفهان می رفت و دو روز به جانبازی که در جنگ جهاد کرده بود خدمت می کرد. او حتی ...
بازداشت مادر و دختر رمال در تهران / زن نقاش شوهر می خواست !
طلاهایش را داشتند.زن جوان در تحقیقات گفت: من با خانواده همسرم اختلاف و مشکل داشتم. در اینستاگرام با فیروزه آشنا شدم و او گفت مرا طلسم کرده اند و زنی را می شناسد که در کار شکستن طلسم خیلی حرفه ای و استاد است. درنهایت هم روز حادثه فیروزه به همراه زن فالگیر به خانه ام آمدند. او ادامه داد: زن فالگیر از من خواست طلاهایم را بیاورم و معجونی داد که آن را بخورم. در حال خوردن معجون بودم که به آنها ...
بوکس نجاتم داد
شاگرد مکانیک بودم. در همان روزها چند روزی از صاحب کارم اجازه می گرفتم و با دوچرخه به ورزشگاه نزدیک خانه مان می رفتم تا در کلاس ژیمناستیک ثبت نام کنم اما زمان کلاس نونهالان با ساعت کار من همخوانی نداشت. هر بار که می رفتم می گفتند دیرآمدی و این امکان هم وجود نداشت که زودتر از کارم دست بکشم و به باشگاه بروم. یک روز به طور کاملا اتفاقی با دوچرخه به سمت سالن بوکس رفتم و قهرمانان سرشناسی مثل مسعود ریگی را ...
سعی کردم مثل محمودی ها فیلم نسازم
به خود اختصاص داد، اولین بار بود که در عمار حضور پیدا کرده بودید؟ در دوره قبل و قبل تر شرکت کرده بودم، اما به گمانم مسئله مهم فیلمم درباره طلاق یک طلبه از همسرش در هِی، هُوَ به مذاق دوستان خوش نیامد و مطلقاً نگاهی به فیلم نکردند. این فیلم برای اولین بار نگاهی به این بچه ها و زندگی شان می اندازد. بله قصه من، شیرینی طلا و مس - که فیلم خوبی است- را ندارد. تلخ است. این را هم بگویم که برای ...
ماجرای تصویری از مدافعان حرم که همه در آن شهید شدند
ابوحامد بودم. خیلی دلم می خواست رأس ماجرا را زیارت کنم. نشد؛ توفیق پیدا نکردم. ماجرای حلب پیش آمد. از دمشق عازم شدیم. شهر محاصره بود. هواپیما چراغ خاموش نشست. روی پله های هواپیما بوی باروت به مشامم خورد. اولین بار طعم جنگ را احساس کردم. گفتند سریع پیاده شوید، نکند هواپیما را گلوله باران کنند. مستقیم راهی خط مقدم شدیم؛ بزن بزن شروع شده بود! یک هفته ای خط مقدم طول کشید. استراحت دادند ...
زن جوان: قربانی کینه قدیمی از پدرم شدم
عمیقی از او را در دلش جای داده است و این گونه قصد انتقام گرفتن از پدرم را دارد. خاله ام همیشه به اطرافیان می گفت به خاطر خواهرم زیر بال و پر دخترش را گرفته ام. بالاخره من در حالی از خانه پدرم رفتم و زندگی مشترک با محمود را آغاز کردم که خاله ام حرف اول را در زندگی ما می زد. به طوری که حتی بارداری من نیز به دستور خاله ام بود. محمود هم بدون اجازه مادرش آب نمی خورد. من در طبقه ...
کپی رمزارز های تقلبی، سرمایه مرد مشهدی را به باد داد
روایت اول: همه چیز برای فروش مهدی قرآنی | شهرآرانیوز؛ به دنبال سود کلان آن هم یک شبه بودم. با راهنمایی یکی از دوستانم که در زمینه خرید و فروش ارز های دیجیتالی کار می کرد وارد این بازار شدم. خیلی وقت بود که پدرم پاداش بازنشستگی اش را گرفته و آن را در بانک گذاشته بود و سود ناچیزی دریافت می کرد. موضوع را به او توضیح دادم و با او وارد مذاکره شدم. به او از مزایای ارز های دیجیتالی و رشد صعودی ...
جسد خونین در بیابان
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، او در تحقیقات گفت از اصفهان عازم تهران بودم. در 15 کیلو متری تهران متوجه شدم تسمه های موتور صدا می دهد. برای بررسی صدا کنار جاده توقف کرده و وقتی پیاده شدم، با صحنه عجیبی رو به رو شدم. جسد غرق در خون مردی کنار جاده رها شده بود. وحشت زده با پلیس تماس گرفتم و موضوع را خبر دادم. به بررسی جسد پرداخته و متوجه شدیم او بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم تیز به قفسه سینه به ...
پشیمانی دیرهنگام از قتل همسر
شرقی تهران است، رفتم اما خبری از همسرم نبود. ابتدا فکر کردم برای خرید بیرون رفته یا به خانه پدر و مادر و بستگانش رفته است. بنابراین کمی صبر کردم و وقتی از او خبری نشد با دوستان و بستگان و خانواده اش تماس گرفتم که آنها هم از او خبری نداشتند و به همین خاطر نگران شدم و احتمال دادم برای او اتفاق بدی رخ داده است که به اداره پلیس آمدم تا کمک کنید همسرم را پیدا کنم. با طرح این شکایت پرونده به ...
افشای راز شوهر جنایتکار با فیلم دوربین های مدار بسته
شروع به داد و فریاد کرد، دستم را روی گلو و دهانش گذاشتم که فریاد نزند، اما به خودم که آمدم دیدم نفس نمی کشد. ترسیده بودم. با خودم گفتم نباید این راز برملا شود؛ بنابراین جسد او را داخل پتو پیچیده و در خودرویم قرار دادم. بعد بیل و کلنگ خریدم و به سمت اطراف تهران رفتم زمین را کندم و جسد همسرم را دفن کردم. پویا در ادامه گفت: بعد از قتل همسرم، سعی کردم با اعلام خبر ناپدید شدنش، مسیر تحقیقات ...
زبان فارسی زیباترین زبان برای تالیف آثار ادبی است/کار فردوسی را هیچکس در تاریخ بشریت انجام نداده است
ایران به خاطر خواندن کتابی درباره ایران بود. وقتی که دانشجو بودم به کلاس هایی می رفتم که موضوعی مرتبط با ایران داشتند. از این طریق بیشتر با ایران و انقلاب اسلامی اش آشنا شدم. این شد که تصمیم گرفتم به ایران بیایم و از نزدیک با این کشور آشنا شوم. آمدنم به ایران با مشکلات زیادی همراه بود. رابطه فرانسه و ایران خوب نبود و من با مسئولیت خودم به ایران آمدم. اولین بار هم که به ایران آمدم، در موسسه دهخدا ...
افتخار و آبروی محله است
اهالی محله پیدا کرده اند. به نظر من این جوانان الگوی مناسبی برای نسل امروز هستند و باید همه بدانند که در کشور ما چنین جوانانی وجود دارند که از آرمان های مقدس شهدا پاسداری می کنند. علی حشمتی از افرادی مانند جانباز مدافع حرم ساکن محله ما به عنوان یادگاران حماسه دوران دفاع مقدس یاد می کند و می گوید: اگر به تاریخ تولد این جوان ها دقت کنید، متوجه می شوید که اینها متولدان دهه 60 و 70 هستند که این گونه شجاعانه در مقابل دشمن قدعلم می کنند. این رزمنده ها وارثان همان دوران دفاع مقدس هستند که این بار برای پاسداشت حرم اهل بیت(ع) به میدان آمده اند. ...
نفیسه روشن در بیمارستان بستری شد + عکس
. یکسری مسئولیت ها بر دوش خود من است. اوایل ازدواج پول آب و برق خانه را نمی دادم و منتظر می نشستم که خودش بیاید بدهد اما بعد از یک مدت متوجه شدم که پرداخت نکردن قبض ها می تواند منجر به قطع شدن آب و برق شود. (خنده) خیلی سخت است. یکی از پررنگ ترین سختی هایش کجاست؟ - یکی از پررنگ ترین سختی هایش نبودنش در لحظه هایی است که من انتظار دارم کنار من باشد.خیلی از مراسم و زمان هایی که من دوست ...
خودکشی نفیسه روشن پس از طلاق/عکس
شود که برنامه سفرمان را می ریزیم، چمدان هم می بندیم و در فاصله یک تماس تلفنی همه چیز بر هم می ریزد. مخصوصا در فصل های پر سفر که هیچ خبری از مرخصی نیست. فصل هایی مانند تابستان یا عید نوروز. گاهی اوقات من، هم مرد خانه ام و هم زن خانه. یکسری مسئولیت ها بر دوش خود من است. اوایل ازدواج پول آب و برق خانه را نمی دادم و منتظر می نشستم که خودش بیاید بدهد اما بعد از یک مدت متوجه شدم که پرداخت ...
مصائب شناگری با 6 مدال طلا
درفهرست مسافران توکیو بودی. بله حتما. من در مشهد تمرین می کردم اما یک اشتباه داشتم. مربی ام را تغییر دادم و حدود هشت ماه با مربی دیگری که شناختی از من و شرایط جسمی ام نداشت کار کردم و در رقابت های قهرمانی جهان خودم نبودم. اگر همان رکورد قورباغه ام در پارالمپیک ریو را زده بودم حتما روی سکوی سومی می رفتم و حالا همه چیز فرق می کرد. دو سال پیش که با مدال هایت به دفتر روزنامه آمدی ...