مرد 35 ساله: زنم را پیش همه تحقیر می کردم - ساوالان خبر
سایر منابع:
سایر خبرها
فرار زن 17 ساله از چنگ همسایه شیطان صفت !
لی مثلث آنلاین: دختر 17 ساله در حالی که هنوز از شدت ترس بر خود می لرزید، با بیان این که آن صحنه هولناک را نمی توانم فراموش کنم، اشک ریزان درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از روزی که چشمانم را باز کردم، خودم را بی کس و تنها در بهزیستی یافتم. گویا پدر و مادرم مرا سر راه گذاشته و رها کرده بودند. خلاصه بهزیستی تنها پناهگاه و امید من بود اما خیلی آرزو داشتم که ...
چرا همسرم خانواده من را دوست ندارد؟
... من 12 سال است که ازدواج کرده ام و همسر و سه خواهرم به سادگی با هم کنار نمی آیند. خواهرانم نسبت به همسرم احساس بدی ندارند، اما همسرم نمی تواند آنها را تحمل کند و همیشه مساله ای برای عصبانی شدن پیدا می کند. او می گوید که خواهرانم در پاسخگویی به پیامک های او خیلی خوب نیستند و به نظر نمی رسد که علاقه زیادی به حضور وی در زندگی من داشته باشند. کار به جایی رسیده که همسرم حتی نمی خواهد آنها ...
زن 17ساله: مرد همسایه مرا هل داد و دهانم را گرفت که سروصدا نکنم!
له در حالی که هنوز از شدت ترس بر خود می لرزید، با بیان این که آن صحنه هولناک را نمی توانم فراموش کنم، اشک ریزان درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از روزی که چشمانم را باز کردم، خودم را بی کس و تنها در بهزیستی یافتم. گویا پدر و مادرم مرا سر راه گذاشته و رها کرده بودند. خلاصه بهزیستی تنها پناهگاه و امید من بود اما خیلی آرزو داشتم که من هم مانند دیگر کودکان خردسال،پدر و ...
صیغه دختر 12 ساله به اصرار خاله جان
دختر 12 ساله درحالی که قطرات اشک پهنای صورتش را پوشانده بود با بیان این که امروز فقط قلبی شکسته برایم باقی مانده است درباره ماجرای ازدواجش گفت: تک دختر خانواده هستم و دو برادر بزرگ ترم نیز هنوز ازدواج نکرده اند. پدرم کارگری می کند و مادرم به امور خانه داری مشغول است ولی از نظر اقتصادی اوضاع خوبی نداریم. من هم در کلاس ششم ابتدایی در حال تحصیل بودم که چند ماه قبل خاله ام مرا برای پسرش ...
نمره قبولی شهید حسین مرانلو در مکتب شهادت
بود که آوازه اش را شنیده بودم. بقچه را زیر بغل زدم و با حسین راهی منزل حاج آقا شدم. پرسان پرسان خیابان ها را طی کردم. حسین سواد داشت و آدرس منزل آقا سید حسن را پیدا کردیم. همسر ایشان مرا به طرف اتاقش هدایت کرد. آقا مشغول مطالعه بود و با سلام و اذن دخول وارد اتاق شدیم. اتاق ساده و بی آلایشی بود. آقا تعارف کرد و نشستیم تا ایشان از ما سوالی بپرسند من شروع کردم به معرفی خودم ...
اتهام زنی دوباره شاهزاده هری به خاندان سلطنتی انگلیس
نگران جانش بود. او می گوید که دیگر پدرش چارلز سوم و برادر بزرگ ترش ویلیام را که اکنون وارث تاج و تخت پادشاهی بریتانیاست، نمی شناسد. شاهزاده هری گفت: بعد از سال ها دروغ هایی که درباره من و خانواده ام گفته شد، به نقطه ای رسیدیم که در مورد رابطه بین برخی از اعضای خاص خانواده سلطنتی و مطبوعات زرد، آن اعضای خاص تصمیم می گیرند که برای بازسازی وجهه خودشان با این "شیطان" ارتباط برقرار کنند ...
پزشک جراح گروگان 20 میلیاردی دو طراح دکوراسیون شد | وقتی بلند حرف زدن با تلفن ایده گروگانگیری را داد
به گزارش ندای گیلان ، چند روز قبل یک پزشک جراح نزد مأموران پلیس رفت و گفت که دو مرد با ربودن وی، 20میلیارد تومان از او اخاذی کرده اند. او توضیح داد: مدتی قبل تصمیم گرفتم خانه ام را بازسازی کنم و به جست وجو در سایت های مختلف پرداختم تا اینکه چشمم به یک آگهی خورد. آگهی مربوط به طراحی دکوراسیون و بازسازی خانه بود. با دیدن عکس هایی که به عنوان نمونه کار در آگهی درج شده بود، با آگهی دهنده تماس گرفتم ...
گفت و گوی منتشرنشده با آیت الله هاشمی / بعضی ها می خواهند حکومت اسلامی را منهای جمهوریت قبول کنند
شهربانی شدم و سوالی نپرسیدند. مرا به اتاقی بردند و نشستیم و دیدم بعد از من چند طلبه دیگر را هم آوردند. آنها هم نمی دانستند داستان برای چیست. هفت هشت نفر که جمع شدند، ماشینی آوردند و ما را سوار کردند و به اداره نظام وظیفه بردند. شما مقاومت و اعتراضی نکردید؟ نه، نمی دانستیم ماجرا چیست. به علاوه آن زمان برای مبارزه درگیر بودیم و طبیعی بود که پرونده ای برای ما درست کنند. البته ...
پوریا پورسرخ از خواهرش رونمایی کرد | خواهر چشم رنگی پوریا پورسرخ همه را میخکوب کرد
که با من مصاحبه کردید، اینکه من در همان سال های اول حضورم در این حرفه، همیشه از این فضا دور بودم و بعضا اذیت می شدم از اتفاقاتی که به زندگی شخصی ام ورود پیدا می کرد. ولی با تجربیاتی که کسب کردم و آنها را به کار گرفتم، حالا آرامش بسیار خوبی دارم و آن را با یک دنیا عوض نمی کنم. برای من آرامش امروزم از همه چیز مهم تر است و به همین دلیل همیشه سعی کردم زندگی شخصی و خانوادگی ام را از رسانه ای شدن و حو ...
ستاره فوتبال ایران: بعضی وقت ها پول کرایه ماشین هم نداشتم/ مدتی شاگرد نجار بودم
، زاده شهر اهواز از 16 سالگی فوتبال را آغاز کرده است. مصاحبه جالب او را در زیر می خوانید: از دوران کودکی تان بگویید؟ دوران کودکی سختی داشتم و مجبور بودم در کنار فوتبال دستم در جیب خودم باشم و حامی خانواده ام باشم. هفت خواهر و یک برادر هستیم و خانواده پرجمعیتی هستیم و از این نفرات فقط من وارد ورزش شدم. بعد از فوت پدرم شرایطم سخت تر شد و مادرم باید ما را تأمین می کرد و ...
آیت الله هاشمی رفسنجانی: بعضی ها می خواهند حکومت اسلامی را منهای جمهوریت قبول کنند
صدایم زد و گفت: شما وارد شهربانی شوید، چون با شما کار داریم درست یادم نیست که به اداره پست می رفتم یا از آنجا بر می گشتم. در خاطرات شما آمده که در حال برگشت از اداره پست بودید. شاید این گونه بود. به هر حال وارد شهربانی شدم و سوالی نپرسیدند. مرا به اتاقی بردند و نشستیم و دیدم بعد از من چند طلبه دیگر را هم آوردند. آنها هم نمی دانستند داستان برای چیست. هفت هشت نفر که جمع شدند ...
سال های دور از خانه
می گوید: 8 سال بعد از فوت پدرم، مادرم نیز فوت کرد. زمانی که در مدرسه بودم مادرم برای دیدنم به مدرسه می آمد و منتظر می شد تا زنگ تفریح شود اما به این دلیل که من تمایلی نداشتم مادرم را ببینم از کلاس بیرون نمی آمدم. هر وقت برای دیدن من به خوابگاه می آمد نیز می گفتم برود چون دوست نداشتم او را ببینم. من حس تنفر به مادرم داشتم زیرا فکر می کردم مادرم گفته ما به خوابگاه بیاییم و فوت پدرم نیز تقصیر مادرم ...
روایت عفت مرعشی از ترور آیت الله هاشمی / پریدم جلو، آقای هاشمی را پرت کردم روی زمین ... + عکس ها
و این صحنه را دیدم. رفتم داخل. آن مرد چند بار به صورت آقای هاشمی زده بود و صورت او سیاه شده بود. بعد نفر دوم منافقین با اسلحه وارد اتاق شد. اول فکر کردم که یکی از پاسدارها برای کمک آمده. اما دیدم نه، این آدم غریبه است. پریدم جلو. آقای هاشمی را پرت کردم روی زمین. یادم آمد که منافقین به سر آقای مطهری شلیک کرده بودند. خودم را انداختم روی آقای هاشمی و دست هایم را دور سر او گرفتم. این پدرسوخته نیز هیچ ...
عروس 12 ساله صیغه شد!
. وقتی همسرم فهمید دستش رو شده است به شدت عصبانی شد و با مشت و لگد به جانم افتاد به طوری که یک شب در بیمارستان بستری شدم. از آن روز به بعد ادعا می کرد مدت صیغه ما 40 ساله بوده و اکنون به اتمام رسیده است. شوهرم هوسباز است او با همین بهانه به خوشگذرانی می پرداخت و با زنان غریبه دیگری ارتباط داشت. او دیگر اعتیادش را نیز پنهان نمی کرد و به راحتی نزد فرزندانم به استعمال مواد مخدر می ...
11سال با یک مرد هستم ولی عقدم نمی کند
ازدواج کن که همسرش فوت کرده یا مجرد باشد! 11 سال قبل و درحالی که هنوز چند ماه بیشتر از ماجرای طلاقم نمی گذشت مادرم فوت کرد و من تنها ماندم. از آن زمان به بعد با پرستاری از کودکان مخارج خودم را تامین می کردم تا این که در یک مهمانی دوستانه با ساسان آشنا شدم. او 20 ساله بود و من 16 سال از او بزرگ تر بودم. وقتی با ابراز علاقه ساسان روبه رو شدم به او گفتم ابتدا به صورت غیررسمی با ...
راننده پراید به طناب دار نزدیک شد
ادامه داشت که خبر رسید شهاب بر اثر شدت خونریزی ها فوت کرده است. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و تلاش برای یافتن عامل قتل ادامه داشت تا اینکه راننده 38 ساله به نام جاوید شناسایی و بازداشت شد. او به پلیس آگاهی منتقل شد و در همان بازجویی های اولیه به قتل اعتراف کرد. با اقرارهای متهم، وی بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ...
ماجرای کارت دعوت اشتباهی که به دیدار با رهبر انقلاب انجامید
قسمت شما بوده. ان شاالله بزودی حضرت صاحب رو زیارت کنین بعد هم دعوت کرد که تهران برویم خانه شان. که من تشکر کردم. یعنی نمی شد برویم. روایت چهارم زهرا 35 ساله از تهران 4 دنیا روی سرم خراب شد. کارت به نام من بود اما با شماره ملی دیگری. من دعوت نشده بودم. اشک بود که از چشمه چشمانم سرازیر بود. آخر چرا؟ شماره واسطی که ما را معرفی کرده بود را از بچه ها گرفتم. از صبح تا مغرب همه تلاشم را ...
نگاهی به سوابق و عملکرد سردار رادان فرمانده جدید فراجا
...> فرماندهی انتظامی استان کردستان، فرماندهی انتظامی استان سیستان وبلوچستان و فرماندهی انتظامی خراسان رضوی از جمله سوابق دیگر رادان است. رادان در گفت وگویی که در سال 93 با تسنیم داشت، در ارتباط با زندگی و فعالیت های خود گفت: احمدرضا رادان متولد 1342 در اصفهان هستم، پدرم در کوهپایه اصفهان است اما من در اصفهان متولد شدم و در آنجا هم زندگی کردم. مثل همه دبیرستان را شروع کردیم و دبیرستان ما در انقلاب پیشتاز ...
قتل همسر مقابل چشمان فرزند
. بعد از آن در یک لحظه تا به خودم آمدم دیدم او روی زمین افتاده خیلی ترسیدم و از خانه خارج شدم. باور کنید نمی خواستم همسرم را بکشم یک لحظه کنترلم را از دست دادم. در ادامه اولیای دم خواهان قصاص مرد میانسال شدند. پس از اعترافات صریح متهم و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهم بزودی محاکمه شود. ...
ماموریتی که به شهادت ختم شد/ مادران و همسران شهدا، اسوه صبر و پایداری
پدرم به منطقه جنگی آمد. با تلفن قورباغه ای با من تماس گرفتند و اطلاع دادند پدرت آمده است. رفتم و دیدم شهید و پدرم با هم هستند. من از دیدن پدرم بسیار خوشحال شدم. پدرم چند روزی پیش ما بود. سه نفری رفتیم و مناطق جنگی را به پدرم نشان دادم و باهم عکس گرفتیم. این یکی از خاطراتیست که من با این شهید عزیز دارم و یادآوری آن برای من شیرین است. دفاع از مظلوم زمانی یکی از هم محلی های ما با ...
جنایت بامدادی مرد عصبانی / یلدا چاقو چاقو شد
...> پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین: به گزارش رکنا، دختر جوان که پیکر نیمه جان مادر 52 ساله اش به نام یلدا را به بیمارستانی در ورامین منتقل کرد که از ناحیه شکم و قفسه سینه چاقو خورده بود و به شدت خونریزی داشت . زن میانسال تحت عمل جراحی قرار گرفت رفت اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی تسلیم مرگ شد . با مرگ مشکوک این زن، دخترش که پریشان بود پدر 57 ساله اش را به عنوان ...
نگاره های عباسی
نگارگری اصفهان صاحب سبک و ذوق و درایت اند. استاد، چه زمانی به نگارگری مشغول شدید؟ من سوم فروردین ماه 1329 در چادگان متولد شدم و وقتی 9 سال داشتم به همراه و مادرم به اصفهان آمدیم و از 10 سالگی نزد برادرم فتح الله عباسی به نگارگری مشغول شدم و شب ها به اکابر می رفتم و درس می خواندم. کجا درس می خواندید؟ کلاس ششم را به صورت شبانه در دبیرستان مؤیدی در چهارباغ ...
قاضی و دُم گاو
به تو و آن گاو مدیونم! ازآنروز ما دوستای وفادار حق شدیم وهمیشه کنار هم بودیم و حاج هلال به مجازاتش رسید . سال ها میگذره ومن نسبت به گاو دم بریده احساس خوبی داشتم او چندین گاو پرثمر بدنیا آورد و الان از بهترین دامداران منطقه و شهر شدم . نتیجه این داستان کسانی که در راه حق هستند و ظلمی بهشون می شود یامورد قضاوت بد قرار میگیرند خداوند همیشه سببی را ایجاد می کنند که به حق شون خواهند رسید بعضی اوقات با گفتارمون نمیتوانیم ثابت کنیم ولی با عمل می توانیم ثابت کنیم و به حق برسیم، حق همیشه همراه تان باشد ...
بیمارانی که به دلیل نداشتن انجمن حمایت نمی شوند/وعده های مانده در هوا
دارد دچار می شوند و ناخواسته دست تقدیر مبتلایان را به مرز بی حرکتی و کم توانی سوق می دهد؛ سبب شد تا پای صحبت های این بیمار بنشینم و از حال و روزش جویا شویم. در ادامه متن از شرح حال جواد قاسمی مطلع خواهیم شد. قاسمی با 29 سال سن و دارای اهل و عیال این روزها از درد بیماری می گوید: همه بیماری من با یک تب شدید در دوران بچگی شروع شد آنقدر این دمای تمام نشدنی بدنم شدت یافت تا اینکه ...
پزشکم می گفت شما یک معجزه هستید!
...> - چه شد که به شیراز رفتید؟ نی ریز بودیم. سن و سال چندانی نداشتم که پدرم دانشگاه اصفهان قبول شد و ما مجبور شدیم به اصفهان برویم. بعد از تحصیل ایشان به شیراز آمدیم و همان جا ساکن شدیم، چون پدرم هم دبیر بود. - زمان کودکی هم ورزش می کردید؟ در دوران مدرسه در سطح معمول ورزش می کردم. زمانی هم که دبیر بودم، مشغله کارم خیلی زیاد بود. از این رو ورزش را بعد از بازنشستگی و حدوداً در ...
روایتی از میزبانی از دو مهمان ویژه در دانشگاه آزاد اسلامی همدان
... شوق خاصی داشتم؛ ترکیب برف و سرما یادآور خاطرات شیرین کودکی ام بود. با حس خاصی، بعد از مدت ها به سراغ پوتین های زمستانی ام رفتم .یکی از آن ها که رنگ قهوه ای روشنی داشت را انتخاب کردم و به سمت دانشگاه به راه افتادم. در مسیر دانشگاه مات و مبهوت زیبایی شاخه های یخ زده که مانند الماسی می درخشیدند بودم که ناگهان صدایی مرا از تفکر به این همه زیبایی بیرون آورد؛ صدای زنگ تلفن همراهم بود ...
سفر به ایران برای انتقام مرگبار | خواستگار کینه جو راهی ایران شد
این ازدواج سر نگیرد. بیشتر توضیح بده. دختری که عاشقش بودم فامیل دور محمد بود. من به خواستگاری اش رفتم اما خانواده اش مخالفت کردند و دخترشان را به زور پای سفره عقد با مرد دیگری که از طایفه خودشان بود نشاندند. بعد از این ماجرا افسرده شدم تا اینکه شنیدم حرف های مقتول درباره من باعث شده خانواده دختر موردعلاقه ام به من جواب رد بدهند. احساس می کنم مقتول به من و وضعیت زندگی ام حسادت ...