ازدواج زودهنگام عامل اصلی موفقیت من در فوتبال بود/ وصیت کرده ام تا ابد نام مهدی در خانواده ام حفظ شود - خبرگزاری فارس
سایر منابع:
سایر خبرها
سرگذشت تکان دهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران
. بی خبر از همه جا سوار ماشین شدم و خوشحال بودم که تا ساعاتی بعد به زادگاهم می رسم و دوباره با پدر و مادرم زندگی خواهم کرد؛ غافل از اینکه مادرم می خواست مرا که 9 سالم بود، تحویل پدرم بدهد. روزشمار سختی هایم آغاز شده بود. ای کاش ای کاش آن روزها یک نفر از راه می رسید و می گفت صلاح نیست یک دختر کم سن و سال در کنار پدری بی کفایت و معتاد به الکل زندگی کند. کاش مادرم در حق من که قدرتی ...
شهید علمدار واسطه ازدواج من و عبدالمهدی شد!
نشان داده بود و همان جا هم ایشان از شهید علمدار همسری خوب می خواهند و کمی بعد هم به خواستگاری من می آیند. زمان ازدواج، شغل همسرتان چه بود؟ همسرم آن زمان درس طلبگی می خواند و می گفت: من طلبه هستم و مالی از دنیا ندارم. دارایی ام همین کاپشنی است که پوشیده ام. نباید از من توقع زیاد داشته باشید. من اینطوری هستم اگر می توانید قبول کنید. می دانم که ارزش شما بیش از این حرف ها است. ان ...
روایتی از مبارزه علیه طاغوت تا دفاع از حریم اهل بیت(ع )/مراقبت از پدر و مادر آخرین توصیه شهید بیدی
...> برادر شهید در خصوص توصیه آخر شهید که مراقبت از پدر و مادر بود، گفت: آمدی تهران بچه های من را به سبزوار بگردان بعد مکالمه ما تا ابدیت با یکدیگر قطع شد. دیگر از مهدی خبری نشد حتی با خانه خودش هم تماس نداشته است که فردایش اسم او درفضای مجازی جزء لیست شهداء پخش شد. کاظم بیدی درباره سبک زندگی برادر شهیدش می گوید: شهید مهدی آدمی بود که کم می خوابید و این اواخر از نیمه شب تا صبح وقت خود را ...
منوچهر والی زاده، گوینده و بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با روزان : صداهای ماندگارِ دوبلاژ ایران ...
شوند و روز سوم می خواهند مدیردوبلاژ بشوند! * در طول دورانی که در کار دوبله بودید، معمولا جای تیپ خاصی صحبت می کردید؟ من نقش های زیادی حرف زدم، اما به چیزی باور دارم؛ بعضی ها که وارد دوبله می شوند، برای این است که از صدایشان تعریف شود. من همیشه می گویم برعکس است، یعنی باید ناراحت شد که فقط از صدای مان تعریف کنند! صدای همه قشنگ است، خداوند صدای بد نیافریده است، اما دوبله کاری حسی است. من ...
داستان کشف روستایی اروپایی در آبیک
اینکه کلاس زبان خودمان بالاتر بود! می گویند ریشه زبان ما رومی است. الان بچه هایی که نمی توانند زرگری حرف بزنند ناراحت اند. ماهی با شوخی و خنده حرف می زند. کنارش ویدا زرگر ایستاده. جوان است. او هم مثل ماهی، چشم های روشن دارد. بیشتر اهالی زرگر یا همان رومانویی ها، چشم و موی شان روشن است و ته چهره همه شان یک جورهایی شبیه هم. اینجا همه زرگر هستند. فامیل همه مان همین است. این را ویدا می گوید ...
بازیکن پارس جنوبی:اسم سپاهان برایمان استرس ایجاد کرد
. اگر تجربه داشتیم می توانستیم بازی را به تساوی بکشانیم و در صحبت با بچه ها می گفتیم غیر از اینکه سپاهان لیگ برتری است، به خاطر بازی اولش در نقش جهان انگیزه زیادی برای برد دارد. گل سفیدی ادامه داد: شاید اگر در ورزشگاه فولادشهر بودیم، در 20 دقیقه اول بازی اینطور تحت فشار قرار نمی گرفتیم اما در کل از عملکرد خود راضی هستیم. بازیکن تیم فوتبال پارس جنوبی با اشاره به حضور هواداران سپاهان در ...
زن جوان جنایت هولناک ظهر جمعه تهران را رقم زد/ همسرم قصد داشت با زن جوانی ازدواج کند
حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
بررسی وجوه روایتی در رمان - اعتراف غلامان -
نگهبان می گوید که اگر از حضرت علی بن موسی خوب مراقبت کنند، بعد از برگزاری نماز، پاداش های خوبی به آنها داده می شود. - مأموران خلیفه به غلام جاسوس می گویند که اگر مخفیانه امام را تحت نظر داشته باشد و همه ی اعمال او را برای خلیفه بنویسد، پاداش می گیرد و عاقبتی نیکو می یابد. - زیردستان مأمون به غلام کاتب وعده می دهند که اگر آنچه را به او می گویند، نیکو بنویسد، به مراتب بالاتر می رسد. ...
بازنمایی چهره ی وطن در اشعار بلند الحیدری
آن قدر کریه شده است که/ در میان دستان جلاد خودکشی کردی/ آیا همه شبانگاهانت آن قدر خشک و خشن شده اند که/ فقط تبدیل به سرزمینی لم یزرع و آفت زده شد. اما از سبک شعری شاعر مشخّص است که پس از بیان مسئله و بیان تأثیرات آن به نتیجه گیری می پردازد. بلند الحیدری با نگاهی امیدوارانه به شرایط حاکم بر عراق در قالب استفهام انکاری بیان می دارد که کشته شدگان در راه وطن مرده نیستند؛ بلکه فردا روز بازخواهند ...
علم الهدی: امروز فتنه در مجلس شورای اسلامی است
مدافع آمریکا، از فتنه 88 که فتنه آمریکایی هست، دفاع کنند، بابا فتنه 88، خود همین خانم کلینتونی که می خواهد رییس جمهور شود، همان زمان که وزیر خارجه بود گفت و هم الآن در سخنرانی های تبلیغاتی اش می گوید، می گوید فتنه 88 را ما راه انداختیم، ما با توییتر این تشنج را در ایران رهبری کردیم، رسماً می گوید فتنه 88 مال ما بود و بعد یک عده در خانه ملت، در چنین مکان مقدس می گویند از فتنه دم زدن تا کی؟ ، تا ...
از اینجا که منم
که آن زمان می گفتند تیمارستان، امروز می گویند گویا آسایشگاه. بعد هم من بودم و خودم و فلان، که راهی جایی شدم که چه آن موقع و چه حالا، به آن می گویند پرورشگاه، آن هم میان کلی بچه قد و نیم قد که از بچگی فقط اسمش را به ارث برده بودند و سن کم و پایینش را. که چندتایی شان چنان هفت خط هایی بودند در آن سن و سال که حتی پرستارهای زن هم واهمه داشتند با آنها تنها در یک اتاق بمانند. حالا تو بگو من، که تا همین ...
تسخیر سفارت آمریکا منطبق بر قواعد بین المللی است/ کسانی که می گویند ایران در سوریه اشتباه کرده از وقایع ...
حسین شیخ الاسلام را باید از آن دسته دیپلمات ها به حساب آورد که خیلی مبادی آداب دیپلماتیک نیست، ساده و بی پیرایه، در واقع دیپلمات مردمی است. اگر چه بیش از 35 سال است که در قامت یک دیپلمات برای جمهوری اسلامی خدمت کرده، اما مطلقا در قید و بند آداب و تشریفات دیپلماتیک است؛ معاونت سیاسی و قائم مقامی وزارت امور خارجه، سفیری جمهوری اسلامی ایران در سوریه، نمایندگی مردم تهران در در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، مشاور امور بین الملل و سیاست خارجی رئیس مجلس شورای اسلامی بخشی از سمت های شیخ الاسلام بوده است. ...
تبار مخالفان آمریکایی
ولی میل دارم به یک بیت شعر از مشهورترین شاعران ایرانی متوسل شوم. گر خانه محقر است و تاریک، بر دیده روشنت نشانم!" بعد از این ورود فاتحانه نیکسون به ایران و سرکوب قدرتمندانه نهضت دانشجوییِ مرگ بر آمریکا ؛ این گمان ایجاد شد که مرگ بر آمریکا دیگر از این کشور رخت بر بست و با این زهر چشمی که گرفتیم دیگر اتفاقی نخواهد افتاد. ***** دیکتاتوری تحکیم شد ...
مادر سنگدل دختر و پسرش را با 54 ضربه چاقو کشت
جنایت قصد داشته تا خودش را از بالکن خانه به بیرون پرتاب کند، اما با کمک همسایه ها او موفق به خودکشی نمی شود. پیش از رسیدن ماموران جنایی، عامل قتل به همراه دختر کوچکش که بر اثر ضربات چاقو حال وخیمی داشت به بیمارستان حضرت رسول منتقل شده بود. بر اساس شواهد این دختر که از نیت سو مادر خود، جان سالم به در برده بود به ماموران گفت: پدر من قصد ازدواج با زن دیگری را داشت که مادرم عصبانی شد و او را ...
ماجرای ولخرجی مهران مدیری برای ماشین عجیبش!
...: ترجیحم این است که بعد از هر کاری تا وقتی که چیز جدیدی برای ارائه نداشته باشم مدتی استراحت کنم و بعد با اتفاقی که مردم دوست داشته باشند، برگردم. مدیری به عنوان سوال بعدی در این گفتگو از احساسات متفاوتی گفت که نسبت به ضیا وجود دارد و او نیز در این خصوص بیان کرد: همانطور که همه تختی را دوست دارند، تلاش من هم همیشه این بوده تا به شکلی بچه مردم باشم. به طوری که لااقل بی تفاوت از کنارم رد ...
وضعیت اهالی قلعه هزار اردک بعد از شروع ساخت وساز/ از حصار قلعه به حیاط مدرسه
واقعی را. شنیدم یه سری گفتن بعد از سیل گرگان اومدن که نادرسته. برای بازماندگان سیل خونه ساختن. تلفات جانی این حوادث جبران نمیشه اما تلفات مالی تا حدودی میشه. اینها برای کار اومدن. همین. می گوید خودش چند نفری را پیدا کرده که در جعفرآباد خانه داشتند و برای همین هم باید تحقیق شود در اداره ثبت که آیا ملکی، خودرویی چیزی به نام افراد هست یا نه. زن ها حالا فقط می خواهند سرپناه شان ...
لزوم حضور جوانان در تمامی صحنه های نظام
می دانستم، برای همین با ایشان ازدواج کردم. فارس: ازدواج شما هم زمان با جنگ تحمیلی بود، آیا این به ذهن شما نرسیده بود که ایشان شهید یا جانباز می شوند؟ چرا، ولی برای من هیچ فرقی نمی کرد چون خودم همه شرایط را پذیرفته بودم. فارس: زندگی را چگونه می بینید؟ مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتم، در کودکی از داشتن نعمت پدر محروم بودیم و مادر با هشت فرزند چرخ زندگی مان را ...
برای پدر، مادر و یک سقف!
دختر و 2 پسر هستیم. همگی از کودکی طعم فقر را چشیده ایم. 2 خواهر و یک برادرم ازدواج کرد ه اند اما آنها هم زندگی بهتر از ما ندارند. همگی کارگر هستند و همین که زندگی خود را بچرخانند خودش کار بزرگی است. وقتی خانه پدر پر از فقر باشد مگر می شود بعد از ازدواج زندگی خوبی داشت؟ زندگی آنها هم بدتر از ماست. آرزوهایمان زیاد بود اما امروز شاید حتی یادمان نیاید. رویاهای بچگی همه ما شده پرداخت هزینه جراحی مادر و ...
می خواستم بچه ننه نباشم، معتاد شدم!
پسرک سنی نداشت اما خوب می فهمید چرا فضای خانه سرد و یخزده است. مادرش ناراحت بود و اشک می ریخت؛ به یاد جوانی از دست رفته اش، روزهایی که به پای همسرش مانده بود و سخت تر از همه پنج بچه ای که حالا با تمام وجود نگران آینده شان بود. اما پدر نه؛ به تنها چیزی که فکر نمی کرد، نگرانی های مادر بود. آخرش هم رفت. یعنی آمده بود که برای همیشه برود. به گزارش اعتدال، جام جم با این مقدمه نوشت: با اینکه ...
راز مرگ پسر 15 ساله بر ملا شد
: پسرم هیچ مشکل روحی و روانی نداشت. او همیشه خوب و سرحال بود. امروز من و شوهرم به بهشت زهرا رفتیم. وقتی به خانه برگشتیم در کمال ناباوری با جسد حلق آویز پسرمان روبه رو شدیم. من احتمال می دهم فردی یا افرادی در نبود ما به خانه مان آمده و پسرم را به قتل رسانده اند و بعد برای فریب ما و پلیس صحنه سازی کرده اند. با طرح این شکایت، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد و مأموران هم تحقیقات ...
پرسش هایی از نسل های آشنا
شدن دعواست؟ چرا پیرمردی که سرفه می کند و مریض است باید تمام مسیر را میان راهروِ اتوبوس بایستد؟ شهر جای آدم های معلول هم هست، پیرمرد به دختر بچه ی ویلچری فکر می کند که نتوانست سوار اتوبوس شود، پسر بچه به نابینایی می اندیشد که میان این همه بوق، چگونه از خیابان عبور کند؟ پیر مرد و پسر بچه به راست گویی هم فکر می کنند، به این که کدام گدا واقعاً گداست؟ به این که کدام خمیر نانوایی بهتر است؟ به ...
دنیا هنوز آنقدرها تاریک نشده
دادید به عملکرد قوی تر شما و همکاران تان بازمی گردد. در غیر این صورت اگر متولیان هم دست به کار شوند اما تعداد آثار خوب، قابل توجه نباشد بی فایده خواهد بود! بله و متأسفانه بخش مهمی از آسیبی که متوجه ادبیات کودک و نوجوان مان شده این است که برخی گمان می کنند نوشتن برای این گروه سنی کاری بسیار سهل است. آنان تصور می کنند اگر نمی توانند یا نتوانسته اند در حوزه بزرگسال بنویسند پس می توانند به این عرصه ...
رایج ترین اشتباهات مغز انسان
...، مبلغی اضافه برای توسعه ی زیر ساخت های کشور بپردازد، صداهای اعتراض به گوش می رسند؛ اما زمانی که قرار است مالیات مستمری در جهت خانه دار شدن افراد گرفته شود، صدای اعتراض چندانی شنیده نمی شود. اثر در معرض بودن اگر امروز سه اسم ساختگی بشنوید و فردا به شما بگویند آنها از کارآفرینان برتر بوده اند، چون اسم هایشان را شنیده اید و برایتان آشناست، به احتمال زیاد این حرف را باور می کنید ...
مسئولان برای جذب افراد به قرآن برنامه شاخصی داشته باشند/ نخبگان قرآنی را معطل مسابقات نکنیم
ما و رتبه اول را کسب کند تا او را به رسمیت بشناسیم؟ این چه منطقی است؟ یکی از قاریان مطرح را می شناسم که برای پیگیری بیمه اش پس از پیگیری از مراجع قرآنی نتیجه نگرفت و متوسل به خانه مداحان شد. انتقاد قاری ممتاز کشور از مسابقات قرآن برخورداری ضمن انتقاد از مسابقات قرآن تصریح کرد: چرا این همه نخبه را معطل مسابقاتی کرده ایم که شاید در اوایل انقلاب پاسخگوی تقاضای موجود بود ولی الان به هیچ ...
جزئیاتی از زندگی شخصی آیشواریا رای و همسرش
شدم و ابتدا محبوبیتم در حد کلاس بود بعد مدرسه و سپس همسایه ها و بعد در حد مردم کشورم و سپس جهانی شد.به همین دلیل ما یاد گرفتیم که علی رغم توجهات متعادل باشیم آنها دل شان می خواهد دخترشان را مانند آدم های معمولی بار بیاورند. آبیشک می گوید که مانند هزاران پدر و مادر معمولی هستند . ما تصمیم گرفتیم آرادهیا را مانند یک کودک عادی بار بیاوریم. پدرومادرمان هرگز مارا طوری تربیت نکردند ...
بازتاب مقاومت در شعر ابراهیم مقادمه
...> ویأتِی اللَّیلُ یَطرُقُ بابَنا المُقفَل/ و قُضبانُ الحَدیدِ تَدُقُّ إسفینا/ وأبوابٌ مِن الفولاذِ تَربُضُ فمِ المدخلِ/ و قَلبی نابِضٌ، هاتو سَلاسِلَکم/ هاتو بَنادِقَکم، هاتوا قَنابِلَکم/ لن نَستَکینَ لِبَطشِکم، هیهات، لن نَرحَلَ. (المقادمة، 2003: 4) ترجمه: شب فرا می رسد و درهای بسته مان را می کوبد/ و میله های آهنین، گُوِه هایمان (فانه) را می کوبد/ و درهایی از فولاد در ورودی خانه سینه بر زمین ...
از "شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و .."دختر جوان بعد از ازدواج باحقیقتی باورنکردنی.."
واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
ضرب و شتم وحشیانه دانش آموزکرمانی توسط معلم سنگدل +عکس
متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
عاقبت شوم زن متاًهلی که به خانه مرد غریبه رفت و آمد می کرد
را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
پدر ندانسته پسر را به پرتگاه برد
زن میانسال که مضطرب و نگران آینده پسرش بود درباره چگونگی شدن فرزندش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و پدرم شغل کم درآمدی داشت. ما 2 خواهر بودیم که خواهر بزرگ ترم بعد از ازدواج دچار اختلافات شدید خانوادگی شد و با طلاق از همسرش، به خانه پدرم بازگشت. پدرم از این موضوع خیلی ناراحت بود. آن زمان من 17 سال بیشتر نداشتم که اصغر از یک خانواده مومن و ...